مرکز جهان هستی با تمام ستارهها، سیارهها، منظومهها و کهکشانهایش کجاست؟ از گذشتههای دور بسیاری از انسانها با نگاه به آسمان شب و دیدن چرخش نسبی ماه و خورشید به دور زمین، تصور کردند که زمین مرکز کیهان است، اما آیا این فرض میتواند درست باشد؟!
مرکز جهان هستی در کدام بخش از کیهان بیانتها قرار گرفته است؟ این سوال از حدودا 200 هزار سال پیش که بشر مدرن بر روی سیاره زمین زندگی میکرده، با تماشای آسمان شب و درخشش ستارهها، در ذهن انسانهای کنجکاو و علاقهمند به موضوعات ستاره شناسی شکل گرفته است.
بسیاری از انسانها باور داشتهاند که مرکز کیهان همان محلی است که در آن زندگی میکنیم و حتی عدهای پس از دههها ستاره شناسی مدرن و تحقیقات گسترده در مورد جهان هستی که به وسیله تجهیزات فوق پیشرفته صورت گرفته، هنوز باور دارند که زمین در نقطه وسط کیهان است. با این وجود آیا چنین تصویری میتواند درست باشد؟!
دانستهها در مورد مرکز جهان هستی
در کمال شگفتی، باید به طور خلاصه بگوییم که کیهان هیچ مرکزی ندارد؛ از زمان انفجار بزرگ یا همان بیگ بنگ که 13.7 میلیارد سال پیش تمامی جهان هستی و هرچه در اطراف میبینیم را با یک انفجار اولیه شروع کرد، کیهان از یک نقطه فوقالعاده کوچک و بینهایت فشرده، منبسط شد و هر جز از جهان تا لحظه نگارش این مقاله به میزان مساوی گسترده شده و همچنان این فرآیند انبساط ادامه دارد.
برخلاف نام بیگ بنگ و بحث انبساط کیهان از یک نقطه کوچک، نمیتوان گفت که این اتفاق از مرکز جهان هستی شروع شده و به همین دلیل دانشمندان اعلام کردهاند که مفهومی کلی به عنوان مرکز دنیا وجود ندارد.
یکی از روشهایی که اختر فیزیکدانان برای درک بهتر موضوع از آن استفاده میکنند، در نظر گرفتن یک مورچه دو بعدی است که بر روی بادکنکی کاملا کروی قرار دارد. از دید مورچه، تمام بخشهای کره به یک شکل به نظر میرسند و نقطه مرکزی و همچنین لبهای در این سطح کروی وجود ندارد.
در این حالت مورچه میتواند در جهتهای جلو، عقب، چپ و راست حرکت کند و اگر بادکنک را باد کنیم و نقطههایی را بر روی سطح بکشیم، مورچه میبیند که این نقطهها همانند کهکشانها و اجرام آسمانی، از یکدیگر دور میشوند و به اصطلاح، دنیای مورچه منبسط میشود.
این در حالی است که مورچه هیچ درک فیزیکی از حرکت عمودی به سمت مرکز بادکنک، یا به بیان دیگر، در راستای بعد سوم ندارد و بحث جابهجایی با زاویه 90 درجه نسبت به جهتهای قابلفهم برای او، بیمعناست.
همانطور که باربارا رایدن (Barbara Ryden)، اختر فیزیکدانی از دانشگاه ایالتی اوهایو میگوید، جهان ما یک مدل سه بعدی از دنیای دو بعدی مورچه و بادکنک است، با این تفاوت که بادکنک مورد نظر ما یک شبیهسازی متناهی و محدود از دنیاست و جهان مورچه حد و اندازهای دارد.
با وجود اینکه میزان نور پخششده در کیهان پس از بیگ بنگ و در نتیجه تحقیقات کیهان شناسی دانشمندان بر اساس مشاهداتی که به کمک این نور ممکن شده، محدود است، احتمال نامحدود بودن جهان بسیار زیاد بوده و اگر جهان ما مثل دنیای مورچه روی بادکنک حد و حدودی داشته باشد، برخی صاحبنظران معتقدند که میتوان برای آن مرکزی را پیدا کرد.
اما همانطور که گفتیم شواهد بسیاری از بینهایت بودن دنیا وجود دارد؛ به این ترتیب مدل واقعی دنیا به شکل یک صفحه پلاستیکی خواهد بود که تا بینهایت در حال انبساط است و مرکز این صفحه نقطه مشخصی نیست.
اگر هم بخواهیم مدلی سه بعدی را جایگزین این حالت دو بعدی کنیم، میتوان گفت که کیهان مثل خمیر نانی حاوی کشمش است که دائما در حال گستردهتر شدن بوده، کشمشهای داخل خمیر کهکشانها و اجرام آسمانی عظیم هستند و مرکز جهان هستی هم در این مدل وجود ندارد.
البته با تحقیقات بیشتر در این رابطه، بحث صاف و یا انحنادار بودن جهان با در نظر گرفتن میزان انرژی و چگالی کیهان مطرح میشود که مدلها را به سه حالت صاف، کروی و حالت زین اسبی تقسیم میکند و به ترتیب سرعت انبساط ثابت، انبساط با شتاب مثبت و انبساط با شتاب منفی را به این سه حالت نسبت میدهد. با این وجود هر سه این مدلها با اصل کیهانشناختی (Cosmological principle) همخوانی دارند و بحث همگن بودن دنیا را مطرح میکنند.
تحقیق جدید بر روی پادماده وجود جهان هستی را زیر سوال میبرد!
بر اساس این اصل، کیهان در حالت کلی وضعیت یکسانی دارد و هیچ جای مخصوص و متفاوتی نسبت به بقیه نقاط آن، در کیهان پیدا نمیشود. این در حالی است که همانطور که گفتیم، از گذشتههای دور تاکنون بسیاری از انسانها به غلط این تصور را داشتهاند که زمین، منظومه شمسی و یا حتی کهکشان راه شیری در مرکز جهان هستی قرار دارد، اما تحقیقات دانشمندان تا این لحظه نشان میدهد که در کمال تاسف، نسل بشر در مقیاس کیهانی هیچ ویژگی خاص و منحصر به فردی ندارد.
با سلام،
یک آزمایش خیالی : اگر در تمام جهات سرعت دور شدن کهکشان ها که روی یک سطح قرار گرفته باشند از زمین مساوی باشند، آنگاه می توان نتیجه گرفت که زمین یا کهکشان راه شیری خودمان در مرکز جهان قرار دارد. با محاسبه سرعت گریز از مرکز روی یک محیط معین میتوان جای دقیق کره زمین و کهکشان راه شیری را در جهان تعیین نمود. در این آزمایش میتوان سرعت دور ترین کهکشانها ها را مثلا در همه جهات به فاصله ۱۲ یا ۱۳ میلیارد سال نوری را مورد مشاهده و محاسبه قرار داد. اگر روی آن محیط یک کهکشان یافت شد که دارای کمترین سرعت گریز باشد، کهکشان راه شیری در آن سمت قرار دارد. زیرا طبق ثابت هابل که با آن طول عمر کیهان و شعاع و محیط بخش مرئی کیهان محاسبه میشود، هر چقدر که کهکشانها دور تر باشند ، سرعت گریز آنها بیش تر خواهد بود. من خودم معتقدم که همه کهکشانها در واقع وجود ندارند بلکه تصاویر گذشته های دور و نزدیک کهکشان راه شیری خودمان می باشند که بصورت خاطره تصویری در حافظه کیهان باقی مانده اند. مثال : کهکشان آندرو مدا ، گذشته کهکشان خودمان را در ۲،۵ میلیون سال نوری نزدیکترین تصویر در گذشته می باشد، پس از طی ۲،۵ میلیون سال دیگر ، این تصویر روی کهکشان خودمان قرار خواهد گرفت و روی آسمان محو میگردد و اثری از آن باقی نخواهد ماند. از این طریق حدود ۱۴ میلیارد سال طول خواهد کشید که همه کهکشان های صِوَری یکی پس از دیگری روی کهکشان راه شیری قرار گیرند و یکی پس از دیگری محو گردند. لذا میتوان باور داشت که کهکشان خودمان تنها کهکشان عینی و واقعی در کیهان و جهان باشد. بنا بر این دیدگاه قدیمیان که زمین مرکز جهان بوده باشد به احتمال بسیار زیاد به حقیقت نزدیک تر است. البته نه اینکه زمین مرکز منظومه شمسی باشد.
نظریه علمی مه بانگ به ما می آموزد که کیهان از یک نقطه دست به انبساط زده است، بنابر این آن نقطه مرکز جهان می باشد. بر طبق این نظریه محیط کیهان از اول تاکنون همیشه محدود اما دائم در حال انبساط و گسترش بوده است و در همین لحظه هم محیط آن محدود خواهد بود. لذا محیط جهان نمی تواند بیکران باشد. چیزی که تاکنون از دید دانشمندان کیهان شناس مخفی مانده است این است که جهان دارای دو محیط می باشد. یکی ثابت و ساکن و دیگری دارای استعداد انبساط و انقباض. اولی را میتوان سقف یا مرز و یا گنبد نیوتون نامید و دومی گنبد انشتاین. محتوای کیهان فقط میتواند تا سقف ثابت نیوتون منبسط شود و پس از آن دوباره منقبض خواهد شد. غیر از جهان خودمان ، تعداد بیشماری جهان های دیگر وجود دارند و دائم به تعداد آنها افزوده میشود. این افزایش در ماهیت مفهوم بی نهایت نهفته است. همه جهان ها از لحاظ فرم و محتوا مطلقا یکسان می باشند. این تساوی ساده ترین امکان در طرح خلقت و آفرینش می باشد. مرکز جهان در لحظه قبل از وقوع مه بانگ ، رفیع ترین قله بوده است و نقاط محیط جهان در آن لحظه ژرفترین نقاط دامنه را تشکیل میداده اند. بنابر این عمل انبساط بر اثر جنب و جوش کوانتمی و یا باز شدن زمانمکان نسبی صورت نگرفته است بلکه بر اثر ریزش یا سقوط انرژی و جرم از ارتفاع به عمق به علت سنگینی با سرعت شتابدار اتفاق افتاده است. در حین انبساط از ارتفاع مرکز جهان کاسته میشود و کاهش ارتفاع مرکز به القاء افزایش ارتفاع دامنه منجر می شود تا سر حد امکان. سر حد امکان زمانی فرا میرسد که مرکز جهان به عمیق ترین نقطه تبدیل شود و نقاط محیط به رفیع ترین قله ها. در چنین حالتی کیهان به نهایت انبساط خود رسیده است و عمل باز شدن جای خود را به انقباض خواهد داد. انقباض درست مثل انبساط بر اثر ریزش انرژی و جرم از ارتفاع به عمق صورت خواهد گرفت. تا آن زمان کهکشان ها به سیاه چاله های عظیم الجسه ای تبدیل شده و روی مدار های مارپیچی هر کدام پس از دیگری در مرکز جهان سقوط کرده و به پلاسمای انرژی متراکم گردیده و تکینگی فیزکی اولیه دوباره ایجاد خواهد شد و پس از آن روز از نو روزی از نو. جهان دوباره از نو خلق خواهد شد. این نوسازی شامل همه جهان ها خواهد بود و همیشه بطور مطلقا همزمان و همسان اتفاق میافتد. البته تکرار مکررات نبوده بلکه هر بار جهان ها در سطح تکامل یافته تری به ظهور می رسند و از این طریق اصل سیر و سلوک اجباری به سمت کمال اجرا خواهد شد. انا الیه راجعون و معاد جسمانی و روحانی از این راه صورت میگیرد و نه از طریق بر انگیختن مردگان از قبر ها. جهان ها هرکدام دارای یک مرکز و یک محیط مطلق میباشند. حجم جهان برای ما انسان ها در حال حاظر بطور دقیق قابل محاسبه نمی باشد اما در آینده ها امکان پذیر خواهد شد. هدف و معنی زندگی انسان نه تنها رسیدن به سعادت اخروی بوده بلکه شناخت مطلق هستی، خود و خداوند میباشد که فقط از طریق وقوع مه بانگ های متوالی و هر بار افزایش سطح آگاهی و رفاه زندگی دنیوی ، امکان پذیر میباشد. هر بار از میزان بدی ها کاسته میشود و به همان میزان به خوبی ها افزوده خواهد شد تا رسیدن به سر حد کمال که عبارت است از : خوبی ، زیبائی، سعادت ، دانش و قدرت مطلق .
درود برعاشقان چند نقطه قرمز
مغز ما به این چیزا نمیرسه
تو مگه مغزم داری؟؟
😍👌👌👌👌جالب بود
تو چیزی فهمیدی؟؟
همه مگه مثل تو نفهمن