نیمکره های مغز و به طور کلی، مبحث قوی و یا ضعیفتر بودن نیمکره راست مغز به نسبت نیمکره چپ، یکی از موضوعات داغ علمی است؛ با ما در بررسی این مبحث همراه باشید.
سوال جالبتوجهی که بسیاری از مواقع در گفتگوها مطرح میشود این است که آیا شما راست مغز هستید و یا چپ مغز؟ اگر کلماتی مانند نیمکره چپ مغز و یا تسلط یکی از دو قسمت مغز را بر روی اینترنت جستجو کنید، با حجم زیادی از مطالب مختلف در این رابطه رو به رو خواهید شد و حتی، وب سایتهایی که آزمونهای گوناگون برای تشخیص قویتر بودن هر یک از نیمکره های مغز را مشخص میکنند، توجه شما را جلب خواهد کرد.
متخصصان عصب شناسی هم مدتهاست که در رابطه با این موضوع، تحقیقات گستردهای انجام دادهاند و تسلط بیشتر نیمکره راست مغز به نسبت بخش دیگر و یا بالعکس را به طور کامل رد کردهاند؛ در سال 2013 نتایج بررسی مرکز سیستم عصبی هزار داوطلب نشان داد که هیچ مدرک محکمی از قویتر بودن یک نیمکره به نسبت دیگر بخش مغز وجود ندارد.
تفاوت بین نیمکره های مغز چیست؟
با وجود بررسیهای این چنین در مورد عدم تسلط یک بخش در مقایسه با دیگری، تفاوت بیولوژیکی بین نیمکره های مغز غیرقابل انکار است؛ هرکدام از قسمتهای چپ و راست اصلیترین ارگان بدن در عین شباهت زیاد، کاملا یکسان نیستند.
در همین رابطه، کتابی به نام “Disorders of the Nervous System: A Primer” نوشته دکتر الکساندر ریوز (Alexander Reeves) و دکتر رند سونسون (Rand Swenson) در اواسط دهه نود میلادی به چاپ رسید که مطالب جالبتوجهی در مورد نیمکره های چپ و راست مغز در آن مطرح شد؛ این طور که به نظر میرسد، هر دوی این قسمتها قابلیت ابراز احساسات، میلها و اشتیاقهای مختلفی را داشته و توانایی یادگیری، به خاطر سپردن، به کارگیری منطق، نشان دادن صبر و بردباری در مقابل شکستها، بروز واکنشهای مناسب در مواجه با شرایط گوناگون و موارد مشابه را دارند.
به زبان سادهتر، تقریبا ریشهی تمامی ویژگیهایی که یک انسان را به آنچه که هست تبدیل میکنند، در هرکدام از نیمکره های مغز یافت میشود؛ تنها یکی از مدارک موجود در این رابطه، عمل جراحی تخلیه نیمکره است که بر روی نوزادان سه ماههای که از بیماری شدید صرع و یا مشکلات مشابه رنج میبرند، انجام میشود. نتایج روندهای درمانی اینچنین نشان میدهند که بیمار در صورت از دست دادن یکی از نیمکرهها، همچنان میتواند با خاطرات معمولی ایجادشده در حافظه هر فرد دیگری بزرگ شود و یک شخصیت عادی داشته باشد. این جراحی با نام نیمکرهبرداری یا همیسفرکتومی (Hemispherectomy) شناخته میشود و آمار نشان میدهند که در قرن گذشته، صدها مورد از بیماریهای خطرناک با این پروسه مداوا شدهاند.
اما به طور مشخصتر، بر اساس اظهارات عصب شناسان برجستهای مانند برونو دوبوک (Bruno Dubuc)، میتواند گفت که نیمکره چپ مغز مسئولیت کنترل قسمت راست بدن را بر عهده دارد و بخش دیگر کنترلکننده سیستم عصبی، سمت چپ بدن فرد را تحت کنترل دارد. در مورد عملکردهای حساستری مانند مکانیسم سیستم بینایی، عصبهای سمت راست هر دو چشم به نیمکره راست مغز متصل میشوند و عکس این پدیده هم برای نیمکره دیگر صادق است.
در قرن نوزدهم هم تعدادی عصب شناس متوجه شدند که مشکلات پردازش زبانی و کلامی بیشتر در افرادی به وجود میآید که سمت چپ مغز آنها به نوعی آسیبدیده است و به صورت کلی، بر اساس نتایج بررسیهای این دانشمندان اعلام شد که پردازش کلامی در نیمکره چپ مغز اتفاق میافتد؛ بسیاری هم معتقدند که تصور ارتباط این نیمکره با توانایی به کار گیری خلاقیت در فرد، ریشه در یافتههای این بررسیها دارد.
انتشار رمانهایی مانند «مورد غیرعادی دکتر جکیل و آقای هاید» هم پس از این کشفیات، به گستردهتر شدن ایدهی تسلط هرکدام از دو نیمکره مغز بر رفتار شخص، کمک کرد؛ اما در دنیای واقعی، حاصل بررسیهای انجامشده در مورد پردازش کلمات و همچنین،داستان رمانهای مختلف صد درصد حقیقت ندارند.
به عنوان مثال از طریق پژوهشهای تازهتر اثبات شده است که در 5 درصد از افراد راست و تقریبا 30 درصد از چپدستان، قسمتهای کلیدی پردازشگر کلامی مغز در نیمکره راست قرار گرفته است؛ به علاوه، در بسیاری از افراد هر دو بخش مرکز سیستم عصبی در صحبت کردن نقش داشته و افرادی که نیمکره چپ آنها دچار آسیب میشود، این امکان را دارند که حرف زدن را مجددا، از طریق قسمت راست مغز یاد بگیرند.
البته هنوز متخصصان عصب شناسی در حال انجام تحقیقات بیشتر برای روشنتر کردن نقش دقیق هرکدام از نیمکره های مغز هستند، اما همانطور که اشاره شد، ایده امکان قویتر و یا ضعیفتر بودن بخش چپ مغز به نسبت قسمت دیگر، اساسا غلط است.
کالبد شکافی مغز انسان را در این ویدیوی شگفتانگیز تماشا کنید