کنفرانس گوگل I/O 2020

مکان و زمان برگزاری کنفرانس گوگل I/O 2020 اعلام شد

کنفرانس توسعه دهندگان گوگل I/O 2020 در روزهای بیست و سوم تا بیست و پنجم اردیبهشت 1399 در شهر مانتین ویو ایالت کالیفرنیا برگزار خواهد شد.

«ساندار پیچای» مدیر عامل شرکت، با انتشار پستی در توییتر از گشایش کنفرانس سالیانه گوگل I/O 2020 در تاریخ 12 مه خبر داد. این رویداد در آمفی تئاتر شورلاین (نزدیکی مقر اصلی گوگل) برگزار خواهد شد و تا تاریخ 14 مه ادامه خواهد یافت.

گوگل I/O 2019 با رونمایی از نخستین گوشی‌های اقتصادی کمپانی همراه بود؛ جایی که اعضای خانواده گوگل پیکسل 3 ای در کنار نمایشگر هوشمند نست هاب مکس (Nest Hub Max) معرفی شدند. در این مراسم از امکانات و نرم افزارهای تازه‌‌ای هم رونمایی شد که می‌توانیم به نسخه بتای اندروید 10 اشاره کنیم.

برای کنفرانس پیش‌رو نیز باید انتظار آشنایی با اندروید 11 بتا و گوشی‌های گوگل پیکسل 4a را داشته باشیم. احتمالا گوگل پیشرفت‌های نرم افزاری خود و چند محصول سخت افزاری دیگر را هم به نمایش درمی‌آورد.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*

یک دیدگاه

  1. با سلام و احترام،
    بر خلاف انتظار در اولین لحظه فکرم بر این بود که در این سایت شاید تعریف مفاهیم زمان و مکان ارائه شده باشد. چون اینطور نبود لذا خودم سعی میکنم اندکی نظر خوانندگان گرامی را به چند حقیقت نهفته در مورد این مفاهیم معطوف دارم البته با کسب اجازه از گردانندگان محترم سایت. کلیه متفکرین در حیطه های فلسفه، حکمت، کلام، عرفان، الهیات و علوم طبیعی تاکنون در پیرامون زمان و مکان به چند حقیقت نهفته و پنهان در وجود واقعیت پی نبرده اند. زمان و مکان تنها و منزوی نیستند بلکه هرکدام دارای همزاد های خوبش می باشند. من این همزاد ها را با اقتباس از حکمت دینی ، بیزمانی و بیمکانی نامیده ام. طوریکه مطلع هستیم ماکس پلانک در محاسبات خود کوچکترین واحد طول زمان و طول را تعیین نموده است که به ترتیب برابر اند با ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه و ۱۰ بتوان منهای ۳۵ متر. کوچکترین واحد طول برای عرض و عمق هم یکی مباشد. این مقادیر برای کوچکترین واحد بی زمانی و بی مکانی هم صدق میکنند. اندبشمندان دینی معمولا بیزمانی و بیمکانی را برابر با عدم وجود زمان و مکان می پندارند که طبق باور این حقیر یک پندار اشتباه می باشد. مختصات چهار بعدی بیزمانی و بیمکانی یک واقعیت عینی است که دارای گوهری متضاد با مختصات چهار بعدی زمان و مکان میباشد. ذرات ماده و ذرات ضد ماده به هنگام بر خورد همدیگر را متقابلا منهدم نموده و به نور تبدیل میشوند. اما ذرات زمان و ذرات ضد زمان ( ذرات بیزمانی ) پس از رسیدن به هم ، با همدیگر شروع به نوسان میکنند و همدیگر را از بین نمی برند. این روند در مورد ذرات مکان و ذرات ضد مکان ( ذرات بیمکانی ) هم یکسان میباشد. این نوسان گر های بنیادی برای نوسان کردن به انرژی از بیرون نیازی ندارند و به علت دوگانگی گوهر وجودی خود منبع انرژی می باشند. به لفظی دیگر از لحاظ انرژی خود کفا میباشند. در دل هر نوسانگر شش قطبی مکان و بیمکانی یک نوسانگر دوقطبی زمان و بیزمانی قرار دارد. اما میتواند جدا از هم وجود داشته باشند. اندازه و مقدار فرکانس یا بسامد این نوسانگر های بنیادی برابر است با مقدار معکوس زمان پلانک یعنی ۱۰ بتوان ۴۳ بار در ثانیه. این فرکانس، بالا ترین حد فرکانس موجود در طبیعت و کیهان می باشد و در هیچ آزمایشگاه و شتاب دهنده ای توسط انسان قابل دسترسی نمیتواند باشد. جای خوشبختی است که این دست رسی برای انسان غیر مقدور می باشد و الا به فکر ساخت بمب های زمان بی زمانی و مکان بیمکانی می افتاد. انفجار یکی از آن بمب ها ظرف مدت کوتاهی کل کره زمین را به یک سیاه چال به اندازه یک نخود تبدیل میکند. لذا سپاس گزار خداوند که چنین عملی از عهده دانش و تکنیک
    بشری خارج است و امیدواریم برای همیشه از عهده انسان خارج بماند.
    حقیقت دیگری که تا کنون در اندیشه بزرگان فلسفه و حکمت و علم خطور نکرده است این است که زمانمکان و بی بیزمانیمکانی در سپری شدن عمر موجودات زنده و غیر زنده هیچگونه دخالتی ندارند بلکه این امر به عهده زمان ابد میباشد. طول زمان ابد برابر است با فاصله زمانی بین دو مه بانگ متوالی. همین زمان ابد مسئولیت انبساط و انقباض کیهان را به عهده دارد و نه انقباض زمانمکان نسبی انشتاین. تمامی ذرات اتم ها و اجزای تشکیل دهنده آنها و ذرات نور همگی از تراکم ذرات زمانمکان و ذرات بیزمانی بیمکانی آفریده شده اند. لذا این ذرات فقط ابزار و اسباب ساختاری می باشند. حقیقت دیگری که تاکنون تعریف روشنی از آن به دست داده نشده وجود زمان ازل می باشد. حکیمان دینی معمولا ازل و ابد را از صفات خداوند می پندارند و گاهی این دو مفهوم را آغاز و پایان زمان میدانند و گاهی ازل را استمرار بی آغاز وجود و ابد را استمرار بی پایان وجود تعریف می کنند و اگر یک شاگرد بازی گوش مثل این حقیر از آنان سوال کند که نقطه اتصال این دو زمان کجا می باشد ؟ شاید فورا پاسخ دهند که لحظه حال نقطه اتصال می باشد که مطمعننا این پاسخ اشتباه می باشد. زمان ازل طول عمر جهان های معنوی میباشد و عمر هر جهان معنوی و زمان ازل مربوط به آن در لحظه قبل از وقوع مهبانگ به پایان میرسد و لحظه پس از آن عمر جهان های مادی و شروع زمان های ابد آغاز میگردد. تعداد جهان های مادی و معنوی در مقاطع زمانی معین ثابت بوده اما پس از آن مقاطع زمانی قابل افزایش تا بی نهایت. خداوند علارغم دارا بودن دانش و قدرت مطلق هرگز نخواهد توانست که اعداد را تا پایان بشمارند. چرا؟ پاسخ خیلی ساده میباشد: زیرا شمارش اعداد هرگز به پایان نمی‌رسد. این حقیقت ساده در بطن مفهایم بینهایت، لایه تناهی و بیکرانی نهفته است که ظهور و خلق جهان های مادی و معنوی هرگز به پایان نمیرسد. خداوند عمل شمارش و افزایش تعداد جهان را به حال خود گذاشته است و با خیال راحت و اطمینان خاطر بر عرش لمیده است و با فرشتگان جاودانه در حال خوش و بش به سر می برد. پس صدور فرمان خلقت هرگز و هیچ وقت در کار حرکت طبیعت و کیهان و سرنوشت انسان هیچگونه دخالتی نمیکند. تمامی دخالت ها را قبل اعلام امر ” بشو ” نموده است و پس از آن به هیچ چیز و هیچ کس کوچکترین کاری ندارد و مبدا و غایت همه چیز و همه کس آگاهی مطلق دارد.
    در طول سفر که در خود صورت می گیرید، نیازی به تجدید نظر، تغییر تصمیم و تاس بازی مجدد ندارد، تمام تاس ها را قبل از شروع سفر انداخته و به تاس بازی خاتمه داده و قبل از برداشت اولین قدم به اطمینان مطلق رسیده است. فرم و محتوای جهان های معنوی مطلقا یکسان و همسان میباشند و به همان ترتیب فرم و محتوای جهان های مادی هم مطلقا یکسان اند. نتیجه اینکه هر کدام از ما در تمامی جهان مادی و معنوی تا بی نهایت بطور مطلقا همسان وجود داریم و همین زندگی لعنتی را سپری میکنیم. ببخشید از اینکه از کلمه لعنتی استفاده کردم. هدف تکامل جهان های مادی صعود به حالت اولیه در جهان های معنوی است. نتیجه اینکه جهان های مادی و معنوی هرکدام در سر جای خود و در چهار چوب مطلق خود، سرای جاودانه همه چیز و همه کس میباشند. لذا پس از مرگ، نه جان، نه روان، و نه روح و نه هیچ چیز دیگری از بدن ها جدا نمی شود و به آشیانه و کاشانه دیگری به نام ملکوت و آسمان مهاجرت نمیکند. اما انسان در زندگی های بعدی مرحله به مرحله کامل و کامل تر خواهد شد تا اینکه سرانجام به سطح معنویت خداوند ارتقاء یابد. این تصویر خیالی هیچ ارزش دیگری ندارد غیر از ارضاء کنجکاوی روح و روان.