بیگ بنگ يا انفجار بزرگ چیست؟

big bang

در طول پنج قرن گذشته از قدرت مشاهدات و آزمایش‌ و استدلال‌های ریاضی استفاده کرده‌ایم تا سد باورهای اشتباه گذشته را بشکنیم. نوع بشر راهی طولانی و پر فراز و نشیب را در تغییر درک خود از عالم، پشت سر گذاشته است. از عالمی که زمین کوچک مرکز آن بود تا کیهان وسیعی که صدها میلیارد کهکشان چون ذرات گرد و غبار در آن پراکنده‌اند. سر آغاز این هستی به وسیله نظریه بیگ بنگ شرح داده شده است.

نظریه بيگ بنگ «مهبانگ يا انفجار بزرگ» ، یک مدل کیهان شناسی است که تاکنون از دیدگاه آزمایشات و رصدهای نجومی توانسته است بیشترین تائیدات را از سوی جامعه علمی بین المللی به دست آورد. کیهان شناسان با اصطلاح بیگ بنگ به شرح و تفسیر این ایده می پردازند که جهان از یک حالت نخستین بی نهایت گرم تشکیل شده و تمام کائنات در یک هسته اتم یاحتی کوچکتر از آن جای داشت و در یک لحظه این فضا و زمان آغاز می شود یعنی اینکه یک انفجار بزرگ ( بیگ بنگ ) که حاصل گرانش شدید ناشی از فشردگی بوده، شروع شد.

big bang

ادوین هابل کاشف انبساط کیهان

بطور کلی امروزه چنین پذیرفته می شود که فضا، زمان، ماده، انرژی و قوانین طبیعت جملگی با بیگ بنگ پا به عرصه وجود گذاشته اند. شاهد و دلیل وجود بیگ بنگ، قانون مشاهده شده هابل است. ادوین هابل (Edwin Hubble) در سال 1929 از طریق مشاهدات خود و بررسی روی انتقال به سرخ 24 کهکشان و مقایسهٔ آنها با یکدیگر به این نتیجه رسید که کهکشان‌های دورتر با سرعت بیشتری در حال دور شدن هستند، همانطوری که معادلات اینشتین پیش بینی کرده بودند. دانشمندان به این فکر افتادند که اگر جهان در حال انبساط باشد، پس احتمالا آغازی دارد. اگر این کهکشان ها در گذشته های دور، به زمین خیلی نزدیک تر بودند. اگر حرکت کهکشان ها در زمان گذشته را در ذهن خود مسیریابی کنیم ، نه تنها به زمانی می رسیم که جهان آغاز شده، بلکه به این مفهوم می رسیم که کلیه کهکشان ها باید از یک حجم کوچکی شروع به حرکت کرده باشند.

ثابت هابل ( H ) که یکی از مهمترین ثابت ها در علم کیهان شناسی محسوب می شود، نشان می دهد که جهان با چه سرعتی در حال انبساط است. به عنوان مثال، نوار ویدئویی ضبط شده از یک انفجار را در نظر بگیرید. در ویدئوی ضبط شده، ذرات ناشی از انفجار را در حال دور شدن از مرکز انفجار می بینیم. به این ترتیب می توانیم سرعت دور شدن ذرات را از مرکز انفجار محاسبه کنیم. ولی از طرف دیگر همچنین می توانیم ویدئو را به عقب باز گردانیم تا لحظه ای که تمام ذرات در یک نقطه متمرکز شوند. از آنجایی را که سرعت انبساط را از قبل می دانیم، می توانیم به عقب بازگشته و زمانی را که در آن انفجار رخ داده است را محاسبه کنیم.

big bang

این گرافیک زمان بندی شکل گیری جهان را طبق نظریه بیگ بنگ و تورم کیهانی نشان می دهد.

خط زمانی بیگ بنگ و کیهان شناسی  نوین

از سن عالم  تاكنون، 13.82 ميليارد سال گذشته ( طبق مشاهدات جدید ماهواره پلانک که نشان داد کیهان نزدیک به 100 میلیون سال قدیمی تر است ) طبيعي است براي بيان مرحله هاي اين تحول از زمان استفاده كنيم. ذره هايي مانند پروتون و نوترون، كه در فيزيك آنها را با نام كلي باريون مي شناسيم، در همان يك ثانيه ي اول بعد ازبیگ بنگ به وجود آمده اند. شايد تصور كنيد يك ثانيه در مقابل 13.8 ميليارد سال كه اصلاً به حساب نمي آيد. اما در فيزيك اين طور نيست! كيهان زماني كه يك ثانيه يا كسري از ثانيه سن داشته است بسيار داغ بوده است، يك ثانيه بعد از بیگ بنگ را به چند قسمت مي شود تقسيم كرد كه معني داشته باشد؟ كوچكترين زماني كه به لحاظ علم فيزيك از ثابت هاي جهاني که طبق گرانش نيوتن، پلانك، و نيز سرعت نور مي توان ساخت زمان پلانك ناميده مي شود و برابر 23- ^10 ثانيه، توجه كنيد يعني كه ثانيه را به 1043 قسمت تقسيم كنيم و تنها يك قسمت از آن را بگيريم!

اين زمان شاخص است براي محدوده اي از تحول عالم كه انتظار مي رود گرانش كوانتومي شود؛ علت اين ادعا اين است كه در محاسبه ي زمان پلانك ثابت پلانك كه نشانه ي كوانتومي بودن است وارد مي شود. بنابراين اين زمان مرز اعتبار نظريه ي گرانش اینشتين را تعيين مي كند و انتظار داريم در زمان هاي كوتاه تر از آن، كه عالم فشرده تر بوده است، گرانش كوانتومي بشود. هیچ رابطه یا فرمول فیزیکی شناخته شده ای وجود ندارد وفقط از این زمان به بعد است که روابط فیزیکی وجود دارند. بعد از عبور از چند مرحله ویژه وکاهش تدریجی دما در زمان ده بتوان منفی 12 چهار نیروی بنیادی شکل گرفته و در زمان ده بتوان منفی شش هم دما آنقدر پایین آمده تا شرایط برای شکل گیری هسته اتمها فراهم شود. دراین زمان عناصر طبیعی بویژه هلیوم وهیدروژن شکل گرفته اند. بعد از گذشت سیصدهزار سال از لحظه آفرینش کیهان برای فوتونها شفاف شده وتابش از ماده جداشده است. با انبساط کیهان ماده ٬از تابش زمینه جداشده و اتمها تشکیل شده اند. گرانش موجب تغییر چگالی های موضعی شده و ستاره ها شکل گرفته اند.

قدیمی ترین و مستقیم ترین انواع شواهد تجربی عباراتند از انبساط نوع هابل که در انتقال سرخ کهکشانها مشاهده شده است، اندازه گیری‌های جزئیات تابش زمینه کیهانی و فراوانی نسبی عناصر سبک که در جریان هسته زایی بیگ بنگ تولید شنده‌اند. امروزه توزیع، تشکیل و تکامل کهکشانها در مقیاس بزرگ نیز به این شواهد افزوده شده است. از این موارد به عنوان چهار ستون نظریه بیگ بنگ یاد شده است.

به تازگی نیز طبق مشاهدات ماهواره پلانک تخمین زده می شود سرعت انبساط جهان که برابر ثابت هابل شناخته می شود، برابر 67.15 مثبت/منفی 1.2 کیلومتر در ثانیه در مگا پارسک است. (پارسک یک واحد اخترشناسی است و تقریباً برابر 3 میلیون سال نوری است). که کمتر از برآوردهای قبلی به دست آمده از تلسکوپ های فضایی اسپیتزر ناسا و هابل میباشد. ( داده های پیشین نشان می داد که جهان با سرعت شگفت آور 71 کیلومتر در ثانیه در مگا پارسک در حال انبساط است.)

بیگ بنگ و  تاریخچه تحول کیهانی

یافته های ماهواره WMAP و ماهواره پلانک به دانشمندان اطمینان داد که آنان به سمت یک «مدل استاندارد» کیهان شناسی ، پیش روند. داده های جدید پلانک همچنین بیانگر این است که انرژی تاریک کمتری و ماده ی تاریک و ماده ی معمولی بیشتری در کیهان وجود دارند.این نقشه حاصل پانزده و نیم ماه خیره شدن به دمای و اندازه گیری تابش مایکرو ویو پس زمینه ی کیهان است. برابر برآورد جدیدی ماده تاریک در جهان 26.8 درصد است، که قبلا 24 درصد بود، در حالی که انرژی تاریک به میزان 68.3 درصد میباشد، در حالی که قبلا 71.4 درصد بود. ماده ی معمولی در حال حاضر 4.9 درصد براورد می شود، که قبلا 4.6 درصد بود.

تابش پس زمینه کیهانی دقیق‌ترین نقشه از توزیع ماده در جهان اولیه است. این نقشه، نوسانات ریز دمایی متناظر با تفاوت‌های اندک چگالی روزهای اولیه نواحی مختلف عالم را نشان می‌دهد. این تفاوت‌های بذر ساختار آینده جهان را شکل دادند، یعنی همان چیزی که نمود آن امروزه به شکل ستارگان و کهکشان‌ها در تمام کیهان پراکنده شده است. نقشه تهیه شده پلانک از CMB اخترشناسان و کیهان‌شناسان را قادر ساخته تا طیف وسیعی از مدل‌های مربوط به منشاء و تکامل کیهان را به بوته آزمایش بگذارند. ماهواره پلانک در زمستان سال 2009 به فضا پرتاب شد و مدت 4.5 سال را به پیمایش و جستجوی آسمان پرداخت؛ تا روند تکامل ماده کیهانی را در طول زمان مطالعه کند. در نهایت روز 1 آبان تلسکوپ فضایی پلانک به ماموریت تهیه نقشه تابش پس زمینه کیهانی پایان داد، پیش از پلانک ماهواره COBE و WMAP این وظیفه را بر عهده داشتند.

big bang

نقشه  پلانک از قدیمی ترین نور در جهان که به نام پس زمینه کیهانی شناخته می شود ، با دقت بی سابقه ای انجام شد

اگر چه هنوز شکافهای زیادی وجود دارد ، با این حال اختر فیزیکدانان با استفاده از داده های دریافتی، در حال ترسیم نمای کلی یک نظریه استاندارد هستند. با استفاده از تصاویری که ما امروز در کنار هم قرار می دهیم، می بینیم که سیر تکاملی جهان، با خنک شدن آن مراحل متفاوت و مستقلی را پیموده است. گذار از این مراحل مختلف بیانگر به هم ریختن تقارن و تجزیه یک نیروی واحد طبیعت است. در ادامه، مراحلی که تا به امروز شناخته شده اند، از این قرارند :

1 ) قبل از 23- ^10 ثانیه، عصر پلانک

تقریبا هیچ چیز در مورد عصر پلانک مشخص نیست. در انرژی پلانک ( 19^10 میلیارد الکترون ولت ) ، نیروی گرانش به اندازۀ نیروهای کوانتومی قوی بوده است. در نتیجه ، چهار نیروی جهان احتمالا در یک «ابر نیرو» متحد بوده اند. شاید جهان در فاز کاملی از «هیچ» یا فضای خالی با ابعاد بیشتر، وجود داشته است. تقارن مرموزی که تمام این چهار نیرو را با هم ترکیب می کند باعث تغییر ناپذیری معادلات می گردد، بیشتر «ابر تقارن» است. به دلایل ناشناخته، تقارن مرموزی که تمام چهار نیرو را متحد ساخته، شکسته شده و حباب کوچکی شکل گرفته است. این حباب کوچک همان جهان جنینی ما است که شاید در نتیجه یک افت و خیز کوانتومی تصادفی ایجاد شده باشد. اندازۀ این حباب برابر «طول پلانک» یعنی 23- ^10 سانتیمتر، بوده است.

2 ) 24- ^10 ثانیه ، عصر گات

شکست تقارن حبابی به وجود آورد که به سرعت انبساط یافت. با متورم شدن حباب، چهار نیروی بنیادی به سرعت جدا شدند. گرانش، اولین نیرویی بود که از سه نیروی دیگر جدا شد و به این ترتیب موج ضربه ای را در سراسر جهان آزاد کرد. تقارن اصلی ابر نیرو به تقارن کوچکتری شکسته شد، شاید به تقارن گات. بر هم کنشهای قوی، ضعیف و الکترومغناطیسی باقی مانده، هنوز از طریق تقارن گات با هم متحد بودند. جهان در طی این مرحله، به دلایلی که هنوز مشخص نیست، با ضریب بسیار بزرگی، حدود 50^10 متورم و باعث شد فضا سریع تر از سرعت نور منبسط شود. دما در این حالت برابر 32^10 بوده است.

3 ) 34- ^10 ثانیه ، پایان تورم

با جدا شدن نیروی قوی از دو نیروی دیگر، دما به 27^10 درجه کاهش یافت. دورۀ تورم پایان یافت، جهان آرام گرفت و از آن پس با انبساط استاندارد فریدمن به کار خود ادامه داد. در این حالت، جهان «سوپ» پلاسمای داغ شامل کوارک ها، گلئون ها و لپتون ها آزاد بود. کوارک های آزاد پس از تراکم به پروتون ها و نوترونهای امروزی تبدیل شدند. جهان ما در این مرحله هنوز بسیار کوچک بود و ابعاد آن تنها به ابعاد فعلی منظومۀ شمسی می رسید. ماده و پاد ماده یکدیگر را خنثی کردند، اما مقدار ماده نسبت به پاد ماده کمی بیشتر بود ( یک در میلیارد ) و باعث به وجود آمدن ماده ای شد که امروزه در اطراف خود می بینیم. ( با مشاهدۀ ذره بوزون هیگز و چگونگی جرم دار شدن ماده که توسط برخود دهندۀ بزرگ هادرون انجام شد دانشمندان توانستند این مرحله را بازسازی کنند. )

big bang

جدول زمانی جهان در مدت 13.8 میلیارد سال ، از بیگ بنگ، دوران تاریک کیهانی، تشکیل نخستین ستارگان، و گسترش و انبساط کیهان تا دوران کنونی نشان می دهد.

4 ) سه دقیقه ، شکل گیری هسته ها

دما به اندازۀ کافی برای شکل گرفتن هسته ها کاهش پیدا کرده است. طی فرایند همجوشی، هیدروژن به هلیم تبدیل شد. ( که نسبت 75 درصد هیدروؤن به 25 درصد هلیم را در جهان ایجاد کرد. ) مقادیر ناچیزی لیتیم شکل گرفت، ولی فرایند همجوشی عناصر بالاتر ، به دلیل اینکه هسته های دارای 5 ذره خیلی ناپایدار بودند، متوقف شد. جهان به دلیل تفرق نور به وسیلۀ الکترون های آزاد غیر شفاف بود. این مرحله ، پایان عمر گوی آتشین اولیه محسوب می شود.

5 ) 380000 سال بعد ، اتم ها متولد می شوند

دما به 3000 درجه کلوین کاهش یافت. با جایگیری الکترون ها در اطراف هسته ها، اتم ها شکل گرفتند، بدون اینکه به دلیل گرما از هم پاشیده شوند. فوتون ها هم اکنون می توانستند بی آنکه جذب شوند، آزادانه حرکت کنند. این همان تابشی است که به وسیلۀ COBE و WMAP اندازه گیری شده است. جهانی که زمانی مات و مملو از پلاسما بود، حالا شفاف شد. آسمان بجای سفید، اکنون سیاه بود.

6 ) یک میلیارد سال بعد ، ستارگان متراکم می شوند

دما به 18 درجه کلوین کاهش یافت. اختروش ها ، کهکشان ها و خوشه های کهکشانی، عمدتا به عنوان نتایج فرعی افت و خیزهای کوچک کوانتومی در گوی آتشین اولیه، شروع به تراکم نمودند. عناصر سبک، مثل کربن ، اکسیژن و نیتروژن در ستارگان ساخته شدند. ستارگان شاخته شدند. ستارگان در حال انفجار ، عناصر بعد از آهن را در اسمانها پراکندند. این دوره، دورترین دوره ای است که به وسیلۀ تلسکوپ هابل تصویربرداری شده و قابل تجسس و بررسی است.

7 ) 6.5 میلیارد سال ، انبساط دِسیتر

انبساط فریدمن به تدریج پایان یافت و سرعت انبساط جهان رو به افزایش گذاشت. به این ترتیب، جهان وارد مرحله ای به نام انبساط دِسیتر شد. در این مرحله، نیروی مرموز ضد گرانشی که هنوز شناسایی نشده، جهان را به پیش می راند.

8 ) 13.8 میلیار سال ، امروز

اکنون دما به 2.7 درجه کلوین کاهش یافته است. ما شاهد جهان امروزی، شامل کهکشانها، ستاره ها و سیارات هستیم. سرعت جهان، در یک حالت گریز، رو به افزایش است.

بیگ بنگ و جهانی بر خاسته از هیچ

ممکن است درنگاه اول با نظریه جهانی از هیچ و جهان های چندگانه مخالفت کنیم، زیرا به نظر می رسد این نظریه قوانین شناخته شده ای مثل قانون بقای ماده و انرژی را به هم می ریزد. در واقع، مجموع کل ماده به علاوه انرژی در جهان احتمالا خیلی کوچک است. درست است که مقدار ماده موجود در جهان شامل تمام ستارگان، سیارات و کهکشان ها مقداری مثبت و بزرگ است، بااین حال انرژی ذخیره شده در گرانش، ممکن است منفی باشد. اگر انرژی مثبت ماده را با انرژی منفی گرانش جمع کنیم، نتیجه عددی نزدیک به صفر خواهد بود! از بعضی جهات می توان گفت چنین جهان هایی آزاد هستند. آنها می توانند از درون خلاء تقریبا بدون هیچ تلاشی، بیرون بجهند. در جهان بسیار شگفت انگیز مکانیک کوانتوم که به توصیف رفتارها در مقیاس زیر اتمی می پردازد، نوسان ها و بی ثباتی های گاه به گاهی می تواند ماده و انرژی را از هیچ پدید آورد و به گفتۀ محققان، این در واقع می تواند به پدید آمدن چیزهای بسیار بزرگ هم بیانجامد.

انرژی تمامي ذرات بنيادي در لحظه تولد جهان ( بیگ بنگ ) بدون جرم بوده‌ اند اما در كسر بسيار كوچكي از ثانيه پس از آن هنگامي كه ذرات هيگز از « انرژي بیگ بنگ» پديد آمده و كل جهان را پُر كردند و ناگهان برخي از ذرات بنيادي به واسطه برهم‌ كنش با آنها جرمدار شدند و همچنان این ذرات نامرئی در میدان هیگز جهان انرژی ابتدایی خود را حفظ کرده اند. خوب حال سوال پیش می آید بیگ بنگ انرژی اش را چطور بدست آورده است؟ در مدل های کوانتومی به علت افت و خیزهای میدان گرانشی ناپایدار، باعث می شود گذاری خود به خود به عالم در حال انبساط و ماده رخ دهد. ممکن است فکر کنید خلق ماده و انبساط آن به مقداری انرژی نیاز دارد و بنابراین اگر ماده از « فضای خالی » به وجود آمده باشد؛ پایستگی انرژی که یکی از اصول مسلم فیزیک است، بر هم خواهد خورد.

در واقع ، در فرایند هیچ؛ نقض پایستگی انرژی وجود ندارد. به یاد بیاورید که میدان گرانشی دارای انرژی منفی است. ( حالتی مقید به پروتون در حالتی با انرژی منفی وجود دارد؛ هر نیروی جاذبه ای چنین خصوصیتی دارد و نیروی گرانشی همیشه جاذبه ای است.) بنابراین می توان به موقعیتی رسید که انرژی گرانشی منفی با انرژی مثبت ماده ( و انبساط )در تعادل باشد که در نتیجه انرژی کل صفر می شود. معادلات کیهان شناسی کوانتومی نشان می دهند که عالم به علت افت و خیزهای کوانتومی بطور خود به خودی از خلا به وجود آمده است و بیگ بنگ های متعدد در اعصار مختلف بوده و خواهد بود.

منابع : wikipedia | nasa | talkorigins

جهان های موازی – میچیو کاکو
حیات هوشمند در کائنات- پیتر اولم اشنایدر
پس از نخستین سه دقیقه – ت.پادمانایان
ویکی پدیا
ناسا

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*

23 دیدگاه

  1. 2 ^€ E =💓
    این فرمول در قالب کلمات: عشق برابر است با انرژی ضرب در یورو به توان ۲
    💓 علامت یا سمبل عشق
    E انرژی
    € سمبل پول کشورهای عضو بازار مشترک یورو. در این فرمول به معنای پول نیست بلکه یک ثابت طبیعی است و مقدار آن برابر با جذر سرعت نور
    ( منهای کیلومتر بر ثانیه ) بتوان ۳
    2^ به معنای بتوان ۲
    اگر بخواهیم مقدار عشق را که به یک ذره اتمی مثل الکترون تبدیل شده است محاسبه نمائیم، اول از طریق فرمول هم ارزی جرم و انرژی انشتاین، مقدار جرم الکترون را به انرژی محاسبه میکنیم و در فرمول بالا آن را به جای انرژی گذاشته و مقدار عشق را محاسبه مینماییم. اگر جرم کل کیهان توسط علم محاسبه شده باشد آنگاه به روش بالا میتوان مقدار کل عشق به کار برده در خلقت کیهان را محاسبه نمود. البته این فرمول پایه و اساس علمی نداشته بلکه فقط یک فرمول تخیلی است. از آنجاییکه عشق یک پدیده غیر مادی است و مقدار آن توسط علم انسان غیر قابل محاسبه می باشد و ضریب تناسب هم ارزی عشق و انرژی هم غیر قابل محاسبه بوده و از مقدار واقعی آن فقط خداوند آگاه است. اما انسان میتواند بطور ناقص از خداوند تقلید کند و اندکی از افکار و اندیشه او کسب اطلاع نماید. خداوند ما را بسوی خود باز می گرداند اما نه از طریق حرکت در مکان بلکه ارتقاع سطح آگاهی تا رسیدن به سطح آگاهی مطلق خود او. منظور اینکه ما انسان ها به عالم یا جهان دیگری هجرت نمی کنیم که در آنجا به لقاء حق به پیوندیم و احیانا خیل وسیعی از ما حواله جهنم و عذاب دائمی گرددند ، بلکه همین عالم به اصطلاح خاک و دنیوی از طریق توالی مه بانگ ها ِانقدر تکرار و نوسازی خواهد شد که آن سطح مطلق خداوندی ایجاد شود. عمل نوسازی در همه جهان ها بطور مطلقا همزمان و یکسان صورت خواهد گرفت و آنهم تا بی نهایت زمان ها و مکان ها. این فرمول تخیلی را به یاد عارفان بزرگ پارسی زبان ترسیم نموده ام که در دیوانهای عظیم ادبی خود عنصر عشق را خمیر مایه و یا بنیاد هستی مادی می پنداشته اند. اگر عالم واقعا از عشق خداوند ایجاد شده باشد باید بتوانیم از یک کانال ریاضی مقدار آنرا به انرژی تبدیل نماییم که علم فیزیک آنرا تنها خمیر مایه طبیعت فیزیکی میداند.
    حکیمان ایرانی هم به سان عارفان بر این باور بوده اند :
    طبایع جر کشش کاری ندانند // حکیمان این کشش را عشق نامند.
    این بیت حکیمانه را هم میتوان در قالب ریاضی بصورت زیر در آورد :

    2^R / 💓.’💓. 💥=💞
    این فرمول در قالب کلمات : نیروی جاذبه عشق برابر است با حاصل ضرب ثابت جاذبه در اجرام غیر مادی عشق ( مذکر – موئنث) تقسیم بر فاصله بین آن ها به توان ۲.
    💞 سمبل یا نشانه یا علامت نیروی جاذبه عشق
    💥 ثابت طبیعی میدان جاذبه و مقدار آن برای انسان غیر قابل کشف و فقط خداوند از قدر و اندازه آن آگاه است.
    💓 و ‘💓 جرم های غیر مادی عشق ( مذکر-موئنث ) البته ‘💓’💓 و💓💓 (مذکر- مذکر ) و ( موئنث- موئنث ) ترکیباتی حد اقل اند و از طریق این فرمول بندی حقوق طبیعی یا خدادادی آنها هم رعایت میشود.
    R فاصله بین مراکز اجرام غیر مادی عشق. هرچه قدر فاصله بیشتر شود از شدت نیروی جاذبه کاسته میشود. در سالکان راه حق اگر مقدار R به سمت صفر میل نماید آنگاه میزان و یا درجه وصل و قرب افزایش خواهد یافت. و زمانیکه مقدار R صفر گردد، آنگاه نیروی جاذبه بی‌نهایت میگردد و وجود سالک را در وجود حق فنا می نماید و هر دوی آنان با هم یکی میشوند.
    2^ علامت بتوان ۲
    این فرمول با اقتباس از فرمول نیروی جاذبه نیوتون نگاشته شده است با این تفاوت که غیر قابل حل میباشد.
    اجرام جز کشش کاری ندانند // طبیعت دانان این کشش را جاذبه خوانند.
    اگر واقعا به وجود خداوند اعتقاد داشته باشیم باید سعی کنیم از راه ریاضی و علوم طبیعی افکار اورا مطالعه نمائیم. کلمات خالی در بانگ الله اکبر و الله اصغر کافی نیستند.

  2. سلام به همگی
    آیا دوست دارید بدانید که گیتی، کیهان، عالم یا جهان چقدر عمر خواهد کرد.خارج از فالگیری و کفت دست خوانی و نگاه کردن به درون کره حبابی هولوگرامی جادوئی و احظار روح و شعبده بازی، میتوان واقعا طول عمر این حکیم و سالک کیهانی که ره رو راه خویش می باشد را به سهولت تخمین زد البته قریب به یقین و نه احتمال صرف. مقدار عددی سرعت نور را ( بدون پسوند کیلومتر بر ثانیه ) به توان ۲ برسانید و انگشت تعجب را روی لبان خود بگذارید. جواب ۹۰ میلیارد می باشد و کلمه سال را به آن اضافه کنید و آنگاه مطمعن باشید که لحظه گذار از بیداری به خواب ( مرگ کیهان ) این نوجوان کیهانی که اکنون دوران زیر بلوغ را ۱۴ سالگی ( ۱۴ میلیارد سالگی ) سپری می نماید، از پیش کف دست اش گذاشته اید. ۳۱ سال ( میلیارد سال ) به میان سالی میرسد یعنی مجموعا تا آن موقع روی همرفته ۴۵ میلیارد سال ناقابل. از آن به بعد سقف نیوتون به پیکره متحرک و نسبی انشتینی او اجازه نمیدهد که بیشتر از آن چاق و چله شود. حجم بدن اش از پس شروع به تقلیل نموده و سال به سال لاغر تر میشود و جمع و جول تر. این عمل کاهش به لسان کیهان شناسان و عالمین نجوم ، انقباض نامیده میشود. در این عمل کاهش و انقباض هیچگونه نیرویی از بیرون و درون دخالتی ندارد بلکه انقباص و انساط هر دو به علت و در اثر سقوط آزاد با سرعت شتابدار از ارتفاع به عمق صورت می گیرند. مفاهیم بالا و پایین کلماتی غیر مادی می باشند اما اثرات خودرا از طریق اختلاف یا پتانسیل سطح روی ماده اعمال می کنند بدون اینکه اندیشمندان تا کنون توجهی نسبت به آن عطف نموده باشند. مکان-زمان نسبی نمیتواند خود بخود باز و بسته شود تا دوقلوی همزادش بیمکانی-زمانی همراهش نباشد. و هردوی این دوقلو که نافشان توسط دست مبارک مامای سماوی برای همدیگر بریده شده است نمی توانند در یک نقطه مرکزی دور هم جمع شوند و یا روی هم و در هم متراکم شوند، اگر اختلاف راس و قاعده، قله و پایه و یا ارتفاع و دامنه وجود نداشته باشد. این سالک کیهانی که فعلا ۱۴ ساله است و دم بخت، بعد از اینکه در سن ۴۵ سالگی به رژیم غذایی اجباری محکوم شد و بر اثر آن به انقباض دست زد، نمیتواند جهت زمان را به سمت گذشته تعییر دهد، طوریکه در طول انقباض جوان و جوانتر شود و سپس به دوران کودکی بر گردد و توسط والدین در قنداق و گهواره قرار گیرد. خود والدین خود می باشد. در طول انقباض زمان جهت خودرا به سمت آینده حفظ خواهد کرد و اوشان پیر و پیر تر خواهد شد و به جایی خواهد رسید که نور چشمانش به کلی توسط سیاه چاله ها جذب میشوند و بینایی خودرا بطور کامل از دست خواهد داد. در دوران باز نشستگی پس از سن ۶۵ سالگی مو هایش به جای سپید شدن شروع میکنند مشکی شوند. تمامی اعضای بدن اش که امروزه کهکشان ها و خوشه ها و ابر خوشه های کهکشانی که پر از منظومه های شمسی اند به تدریج یکی پس از دیگری به سیاه چال های غول پیکر ( خیلی بزرگتر از اکوان دیو ) تبدیل می شوند و روی مدارهای هلزونی به سمت مرکز به راه می افتند. و رستم و سهراب با آن همه زور بازو جلو دارشان نخواهند بود. در ست چند لحظه بسیار کوتاه قبل از ساعت ۱۲ نیمه شب در روز پایانی اسفند ماه کیهانی عمر مبارک این حکیم و سالک درست در آخرین لحظات شب ۹۰ میلیارد سالگی به پایان خواهد رسید و حجم تن و پیکرش در حجم پلانک دفن خواهد شد و به یک پلاسمای نوری بسیار داغ و چگال و متراکم و سنگین تبدیل خواهد شد که کیهان شناسان آن حالت را تکینگی فیزیکی می نامند و یا تجرد محض مادی. چند سال در آن جا و در آن حالت خواهد خوابید. طوریکه با یک حساب سر انگشتی میتوانیم حدس بزنیم که یک انسان ۹۰ ساله در طول عمرش حدود ۳۰ سال در خواب خوش به سر برده است، میتوانیم در باب استعاره و مشابهه بگوئیم که عارف خسپیده در تنگی و داغی جهنمی مه بانگ
    حدود یک سوم عمرش را یعنی ۳۰ میلیارد سال ناقابل در خواب خرگوشی به سر خواهد برد که کلیه خستگی عمر ۹۰ میلیارد ساله ناقابل از تنش پاک شود و آنگاه در لحظه کوتاهی بعد از دوازده نیمه شب به هنگام سال تحویل شمسی سراسیمه از خواب خواهد پرید و نوروز کیهانی از نو آغاز خواهد گردید. در بالا به سمت و جهت زمان اشاره کردیم . لازم به توضیح است که کیهان در حال حاظر زمان خاص خود را دارا می باشد و همچنین مکان خاص خودرا که با زمان مکان مطلق نیوتون و زمان-مکان نسبی انشتاین و بیمکانی و بیزمانی دینی یکی نمی باشند. طول عمر کیهان در زمان ابد سپری می شود و در مکان خاص. این زمان و مکان را می توان مقدس، خاص و منحصر بفرد
    خداوند دانست. کی اورا از خواب بیدار میکند ؟ در این خواب طولانی چه روئیا هایی را دیده ؟ پاسخ گویی این سوالات از عهده این حقیر ره رو راه او
    بر نمی آید. اما مطمعنم که بین لحظه مرگ و لحظه تولد دوباره اگر میلیارد ها میلیارد سال طول بکشد، چون فرد فوت شده نمیتواند گذر زمان را درک کند،
    یک لحظه زمانی بیش نخواهد بود. بنابراین غیر از ۸ بعدی که ابراهیم در متن پایین به آنها اشاره خواهد کرد، بعد پیوسته و مستقل ابد و مکان مستقل هم به آنها افزوده میشود. البته این ابعاد به کسی و چیزی کاری ندارند و مربوط به خود کل می باشند و ما انسانها هیچگونه دخل و تصرفی در آنها نمیتوانیم بکنیم. ابد بعدی و طول عمر کیهان در عالم دوم هم همین قدر خواهد بود، اما از عالم سوم به بعد تا عالم هفتم و نهائی، هر بار به مراتب بیشتر خواهد شد.
    لذا هر کدام دارای هفت نوع زندگی مختلف خواهیم داشت.

  3. جهانی که در آن زندگی می کنیم دارای دو محیط می باشد که یکی از آنها ساکن و محکم و استوار سر جای خود ایستاده و دیگری متحرک که دارای استعداد انبساط و انقباض می باشد. اولی را میتوان فلک، سقف و یا گنبد نیوتون نامید و دومی فلک، سقف و یا گنبد انشتاین. گنبد نیوتون میتواند کروی شکل، مکعب مربع و یا استوانه شش ضلعی مربع ( با هشت سطح ). شکل های مخروطی و هرمی کمترین در صد احتمال را دارا می باشند. محیط بیرونی جهان که همان سقف نیوتون باشد از دو سطح دو بعدی ریاضی ساخته شده است که ابعاد آن عبارت اند از : ( X , Y ) و ( ‘X’ , Y ). این سقف با وجودی که سر جای خود ساکن ایستاده است، سر جای خود در حال نوسان به سر می برد و علت نوسان این است که این سطوح از لحاظ ماهیت دو متضاد هم دیگر اند ( البته نه بصورت ذره – ضد ذره و ماده ضد- ماده ).
    محیط یا سقف متحرک انشتاین از ادغام دو چهار بعدی ساخته شده است که میتوان با حروف انگلیسی به شکل زیر نوشت : ( S , T ) و ( ‘S’ , T ).
    حرف S مخفف space است و به معنای فضا یا مکان می باشد و دارای سه بعد. و ‘S مخفف spaceless به معنای بیمکانی. حرف T مخفف time به معنای زمان و ‘T مخفف timeless و معنای بیزمانی. از این چهار حرف می توان یک ماتریس مربع ۱۶ خانه ای ساخت طوریکه یک بار پشت سر هم بطور افقی و یک بار عمودی و حاصل ضرب ها را در ۱۶ خانه به شکل دو تایی کنار هم قرار داد. تعداد ۶ حالت تکراری خواهند بود که بجای آنها می توان عدد صفر قرار داد. تعداد حالت های باقیمانده ده تا خواهد بود که نشان دهنده نحوه پیوند و جدایی آنها می باشد. این ماتریس را میتوان به یک جدول ضرب ۶۴ خانه ای تبدیل کرد که با آن می توان رابطه بین ابعاد انفرادی هشتگانه را به تصویر کشید. برای این کار میتوان از حروف زیر استفاده نمود : x ,y ,z, t و ‘x’,y’,z’,t . این ۸ حرف پشت سر هم یک بار افقی و یک بار عمودی روی سر و کنار سمت جدول قرار می گیرند و حاصلضرب ها هرکدام دو تایی در خانه های جدول قرار می گیرند. تعدادی از ترکیبات تکراری خواهند بود و بجای آنها می توان عدد صفر قرار داد. این جدول نمایش فعل و انفعال ابعاد انفرادی می باشد. [ Gmji ] این علامت در سمت چپ فرمول قرار می گیرد و در بیرون از علامت کروشه سمت راست پایین علامت زیگما ( یکی از حروف یونانی که نشان دهنده علامت جمع می باشد )
    گذاشته می شود و در زیر آن عدد یک به عنوان حد پایینی و در بالای آن علامت بینهایت به عنوان حد بالایی قرار می گیرد. حرف G نشان دهنده کل می باشد ( خداوند یا هر چیز دیگه ای بخواهد کل باشد ) . در سمت راست فرمول علامت آکولاد باز می شود و سه ماتریس بالا اولی سقف نیوتون که یک ماتریس مربع ۲×۲ می باشد و دومی ۴×۴ و سومی ۸×۸ درج میگردند. بین ماتریس اول و دوم علامت + قرار می گیرد و بین ماتریس دوم و سوم که معادل همدیگر می باشند دو فلش موازی در جهت مخالف قرار داده میشود. این فلش ها نشان دهنده این واقعیت اند که هر دو ماتریس قابل تبدیل به همدیگر می باشند. بعد کروشه بسته می شود و علامت + سپس Gj
    دو باره علامت + و سرانجام Gi درج میگردد و فرمول کامل میگردد. این تصویر برای اولین بار در پهنه علم فیزیک ارائه میگردد و کیهان شناسان و منجمین و فیزیک دانان هنوز اطلاعی از آن ندارند. این فرمول شرایط و اوضاع و احوال قبل از مه بانگ را به تصویر میکشد. برای نمایش آن بعد از مه بانگ کافیست که در پشت ماتریس دوم و سوم عبارت انرژی E و یا تکانه انرژی mv بصورت ضرب قرار گیرد.Gj مختصات غیر مادی جان به عنوان بخش حیاط بخش و Gi بخش کلی معنویات را تشکیل میدهد. این فرمول یک معادله نیست که نیاز به حل کردن داشته باشد بلکه یک تصویر در قالب حروف و علایم ریاضی. در صورت نیاز ( البته تفننی ) میتوان آنرا روی کاغذ چاپ کرد و در دفتر کار آنرا روی دیوار کنار میز تحریر آویزان کرد. طوریکه شاید اطلاع داشته باشیم، چینیان باستان هم یک جدول ضرب ۶۴ خانه ای اختراع کرده بودند و از طریق آن سرنوشت حرکات روزانه خاقان های چینی را پیش بینی میکردند. و امروز در عصر جدید علم زیست شناسی در بخش ژنتیک و ساختمان سلول ها یک لغت نامه طبیعی کشف کرده است که دارای ۶۴ کلمه سه حرفی می باشد. این مجموعه از لغات برای نام گذاری ۲۲ واحد بنیادی ساختار حدود ۱۰۰ نوع پروتئین مختلف به نام اسید آمینه توسط خود طبیعت روی لوح ژن ها نوشته شده است. هر کدام از آنها می توانند چند نام مترادف و داشته باشند و زمانیکه نام آنها صدا زده میشود دم در کارخانه پروتئین سازی ( یک ارگانک میکروسکپی) در صف و نوبت قرار گیرند.
    برای شناخت هستی ، انسان و خداوند و رابطه متقابل این سه با همدیگر گویا معرفت و شناخت انسان هنوز در قنداق بسر می برد. کلام خداوند در پهنه بینهایت هم جای نمیگیرد چه رسد به سه چهار تا کتاب انگشت شمار که پیروان هر کدام آز آنها ادعا دارند که کتاب به اصطلاح آسمانی متعلق به آنان ختم کلام خداوند باشد. میتوانیم با کمال اطمینان خاطر جمع باشیم که کلام خداوند هرگز ختم پذیر نمی باشد. همین لحظه که این عبارات کودکانه نوشته می شوند ، در بینهایت به توان بی نهایت دور دست ها کلام خداوند بر پیکره بیکران خود خداوند جهت خلق و آفرینش جهان های نو در ابلاغ شدن است. جهانی که در آن بسر میبریم علارغم عظمت نظم و گستردگی در مقایسه با پهنه بیکرانی بینهایت، یک نقطه ناچیز فیزیکی بیش نیست. برای پر کردن آن پهنه به تعداد بیشماری از این جهان ها نیاز مندیم و عمل پر کردن هرگز به پایان نخواهد رسید. اکثریت افراد انسانی تصور روشنی از مفهوم بی نهایت ندارند. آیا کیهان شناسان، هستی شناسان، انسان شناسان و سر انجام خدا شناسان تصور روشنی از این مفهوم دارند ؟
    پاسخ این حقیر به این پرسش با رعایت کلیه شئون احترامات فائقه خیر می باشد.

  4. با سلام خدمت خوانندگان گرامی این سایت
    نظریه علمی مه بانگ دارای نواقص جدی می باشد که من در اینجا اشاره کوتاهی به آنها می کنم . اندیشمندان علم فیزیک در بخش نجوم و کیهان شناسی اصل مطلق بودن زمان مکان را بطور کلی کنار گذاشته اند و آنهم پس از ظهور نسبیت عام انشتاین. لذا نیمی از مسالح ساختاری بازسازی نظری جهان مفقود شده است. غیر از زمان مکان که همگی در مدرسه با آن بصورت مختصات چهار بعدی آشنا شده ایم، یک مختصات چهار بعدی دیگر وجود دارد که دانشمندان نظریه پردار تا کنون از وجود آن بی خبر بوده و در نظریات خود آنرا به کار نبرده اند. لذا در این زمینه هم نیمی از مسالح ساختاری جهان مفقود شده است. این مختصات ریشه دینی حکمی دارد و حتا خود حکیمان در بخش معرفت و هستی شناسی توجه خاصی به این مختصات نداشته اند. من خودم را کاشف این مختصات نمی پندارم و دین را کاشف آن میدانم، اما این مختصات توسط من واقعیت عینی پیدا کرده است و بدون این مختصات نمیتوان افسانه دینی و علمی خلقت و آفرینش را به روشنی درک کرد و ساختمان جهان را به تصویر کشید طوریکه با واقعیت تطابق داشته باشد. این مختصات عبارت از بیمکانی بیزمانی و این دو کلمه طبق تعریف حکمی از صفات خداوند می باشند. در ایجا لازم به توضیح است که این مفاهیم به معنای عدم وجود زمان و مکان نیستند بلکه دو کمیت عینی مثل مکان و زمان. این مختصات مثل مختصات متعارف مکان و زمان دو نوع می باشد یکی نسبی و دیگری مطلق. طوریکه اطلاع داریم ماکس پلانک آلمانی کوتاه ترین اجزاء طول و زمان را محاسبه نموده که به شکل زیر می باشند. ۱۰ بتوان منهای ۳۵ متر و ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه. این مقادیر برای اجزای بنیادی بیمکانی و بیزمانی هم صادق می باشند. البته از طول برای
    برای عمق و عرض هم یکی میباشد. لذا از طریق محاسبه حجم کره میتوان کوچکترین مکان پلانک و کوچکترین بیمکانی خودمان را محاسبه نمود. هردو برابر خواهند بود. لذا ۸ بعد در کیهان وجود دارد که با حروف انگلیسی به شرح زیر می باشند : x, y ,z ,t و ‘x’ ,y’, z’, t
    این دو مختصات چهار بعدی متضاد همدیگر می باشند اما نه بصورت ضدیت بلکه دوقلوی همزاد که با رسیدن به همدیگر وارد فعل و افعال و کنش و واکنش با همدیگر می شوند. به همدیگر تبدیل می شوند، جای خودرا به دیگری میدهند، هر کدام مشتق همدیگر می شوند درست مثل دو عاشق و معشوق که از عطش عشق به همدیگر به همدیگر تبدیل می شوند که از حالات متقابل همدیگر آگاه شوند. ( البته لیلی مجنون های انسانی نمی توانند به همدیگر تبدیل شوند ) . این تبدیل شدن عامل و علت و ریشه حرکت در کیهان میباشد. این دو مختصات مرجع در قالب چهار بعدی و در قالب تک بعدی نوسانگر های بنیادی را میسازند که با معکوس نمودن زمان پلانک نوسان بنیادی این نوسانگر های چهار قطبی و دو قطبی تعیین میگردد که برابر با ۱۰ بتوان ۴۳ بار در ثانیه. این نوسان اکتشاف خود من میباشد و دانشمندان هنوز از آن اطلاع پیدا نکرده اند. این نوسانگر را میتوان گراویتون های ماقبل مه بانگ نامید که از تراکم شدید آنها پلاسمای نوری و یا تکنیکی اولیه ایجاد شده است. البته حدود ۵ در صد از آنها و بقیه به انرژی و جرم تبدیل نشده اند که انرژی و ماده تاریک دانشمندان کیهان شناس چیزی نیست غیر از ۹۴ درصد باقی مانده گراویتون های ماقبل مه بانگ. خواننده گرامی در صورت علاقه می تواند به سایت دیکشنری آنلاین آبادیس مراجعه نموده و با جدید ترین نظریات را در مورد خلقت و آفرینش آشنا شود. جستجو در اینترنت تحت عناوین زیر : گرانش کوانتمی ، هفت عالم ، کل و جزء ، هندسه دیفرانسیل، ازل یعنی چه؟، ابد یعنی چه؟، جدول ضرب اجداد ، قوه خیال،
    روح ، اسفار اربعه. همگی در بخش کامنت ها و سایت لوپ تحت عنوان گرانش کوانتمی در بخش پایانی سوالات مطرح شده.
    در پایان اشاره به این موضوع مهم می باشد که علم فیزیک فقط جنبه مادی هستی را مورد بررسی قرار می دهد. خود کل غیر از جنبه فیزیکی مادی دارای جنبه حیاط بخش جان و جنبه و سیع معنویات می باشد که همه علوم با هم در شرح و بررسی آن دخیل هستند. مختصات جان پیوسته ترین، مجرد ترین بخش خداوند است که به کثرت نرسیده است و هرگز به کثرت نخواهد رسید. سکون مطلق است و همه کس و همه را در بر میگیرد. لذا بر خلاف اندیشمندان پارسی زبان پیشدادی و باستانی جان قابل بخشیدن و پس گرفتن نیست. خود خداوند از دو بخش نسبی و مطلق تشکیل شده است. بخش نسبی او حیات خودرا از مطلق ترین بخش او یعنی مختصات جان دریافت می کند. مثال : اگر همه چیز محو شود، مختصات جان سر جای خود بطور جاودانه باقی میماند اما اگر مختصات جان محو شود، همه چیز و همه کس در سر جای خود بدون حرکت و حیاط مات و مبهوت بطور جاودانه باقی خواهند ماند.

  5. دنیا داره با سرعت سرسام آوری پیشترفت میکنه اونوقت ما داریم تو مساعل دینی مجادله میکنیم بعدش هم تمام بدبختی هامونو میزاریم به حساب دشمن

  6. همچنان شبیه سازی متافیزیک به فیزیک ادامه داره؛من فقط او نور سفید که دو نفر نظر دادنو نفهمیدم منظورشون چی بوده.انقدر بیسوادن که نمیفهمن اینجا نور رو سفید یا قرمز کشیده میتونه این نور اصلا بنفش یا آبی یا زرد باشه.اینطور آدما فقط چیزی که دوست دارنو عنوان میکنن نه چیزی که حقیقت داره.این فقط یک نظریه هست زیاد وحشت نکنید!

    • کسانی که تو بحث علمی ادب رو رعایت نمیکنن فقط ادعای سواد دارن فقط ظاهرن توشون کاملن خالیه دوسه تا واحد تو دانشگاه آزاد با کمک پول پاس کرده یا دوسه تا مطلب تو سایت خونده فک کرده استیون هاوکینگه، شما اگه سواد داری جواب این بی سوادارو با علم و سوادت بده

  7. با سلام و خسته نباشین خدمت محققین وسایت خوبتون نور سفیدی که دوستان گفتن کجای کیهان قرار داره؟اصلا منظورتون از نور سفید چی هست؟نور ستاره؟نور خورشید؟نورچی منظورتون هستش؟ممنون میشم پاسخگو باشین

  8. این جور که این نظریه میگه یعنی اون نور سفید خداست یا هر چیزی که ما از اون به وجود اومدیم و ما یه زمانی از اون نور سفید نشعت گرفتیمو و به وجود اومدیم و هنوز این فرایند ادامه داره و جهان در حال بزرگ شدنه و شاید مااحتمالا اولین و اخرینی نبودیم که از اون نور سفید به وجود اومدیم و اون خطوط سفید که دیواره این جهان رو نشون میده مرز جهانه یعنی بعد از اون مرز هیچی نیست یا اگرم باشه ما نمیدونیم چیه پس اگه بخاییم ببینیم خدا کیه و چیه اولا نمیشه فهمید چون انسا ن انقدر قدرت و ابزار نداره که بتونه ارتفاع یا طول و عرض این هستی رو طی کنه پس یا خدا اون نور سفید هست یا اون فضای هیچی که دور تا دور جهان ماست یا هیچ کدوم و بعد از اون نور و دیواره یک هستی دیگر باشد پس زیاد فکر نکنین چون به ذات خدا نمیشه پی برد

    • نور سفید خدا نیس بلکه آفریدگار وخالق آن نور خداوند است دانشمندان علت و پدید امدن بیگ بنگ رااثبات کردن ولی هنوز ک هنوز هیشکدام نمیدانند آن نور چگونه و چجوری پدید امده است و این هم بدون شک آفریدگار خداوند متعال میباشد

    • شاید درست نباشه ولی جریان نور رو خوندم یاد آیه 35 سوره نور تو قرآن افتادم

  9. با سلام
    دوستان عزیز، با ترازوهای ناقص خودمان (علم ناقص ساخته ذهن بشری) حضرت باریتعالی را وزن نکنیم! این بی احترامی به حضرت احدیت است. همه ما به نظریه های علمی احترام میگذاریم، اما نمیتوانیم نظریه های فیزیک را مبنای خلقت قرار دهیم! حضرت باریتعالی صاحب همه علوم واقعی است و ما برخی از آن علوم واقعی را (با ریاضیات ساخته ذهن بشری) تقریب زده و تئوریزه میکنیم! بهرحال، به نظر من زمان نفی و اثبات حضرت باریتعالی گذشته است! همه انسانها به حضرت حق اعتقاد اولیه اَی دارند! در قرن حاضر ما باید به دنبال حل این سؤال باشیم! دیروز (زمان دیروز) کجا رفت و فردا که هنوز نیامده است حالا کجاست؟ سؤال دوم اینکه، با اینکه ما میدانیم فضای زمان و فضای مکان یکدیگر را میسازند اما حضرت حق که از عدم خلق میکند و محصور در زمان و مکان نیست تغییرات ما را در فضای زمان و فضای مکان چگونه احساس می کند؟ به عبارت دیگر تغییرات این عالم زمانی-مکانی چگونه به عالم بدون زمان و بدون مکان منعکس می شود؟

  10. چرا هرکی میاد اینجا میخواد اثبات کنه جهان خدا داره?تئوری بیگ بنگ رو همه دنیا قبول دارن چه مسلمونا چه مسیحیا و چه سایر ادیان….تئوری علمی رو با مذهب چرا قاطی میکنید اخه…چه ربطی داره..این پدیده داره در مورد چگونگی پیدایش زمین و بقیه سیارات حرف میزنه هیچ دانشمندی نیومده روی این مساله مانور بده و مذهب رو مسخره کنه…ملت ایران جوگیرن والله..الان یه عده هم میان میگن چون حجاب در صد ملیارد سال پیش رعایت نمیشد این انفجار مهیب رخ داد?

    • چه بی منطق و کند ذهن/ همه علم ها به هم مرتبط هستن حرف شما مث این میمونه که به بنا بگی چیکار داری خورشید کجاست از کجا طلوع میکنه خونتو بساز یا بگی چکار ریاضیات داری خونتو بساز و… چنتا مث شما میشه مسئول کشور نتیجه ش میشه مسکن مهر که با فوتی خراب میشه، برای ساخت یه خونه علم ریاضیات و نجوم و فناوری نوین و …. با هم باشن خونه سالم و استاندارد ساخته میشه

  11. با سلام و احترام
    بنده پس از سالهای زیادی در امر تحقیق و پژوهش های علمی ، دینی ، تجربی ، عرفانی دریافتم و این معما برای اولین بار در جهان حل شد : همگی آگاه باشید ، آن ذره انرژی خالص که در کسری از ثانیه یک ( پلانک ) منفجر و کل عالم هستی قابل مشاهده و قابل فهم توسط بشریت می باشد در اصل همان ذره یا ذره ای از وجود خداوند بی همتاست . چون طبق قوانین عالم و منطق و فلسفه و علم هیچگاه از عدم ( نیستی مطلق ) چیزی هست نمی گردد . بلکه همیشه از هست چیزی هست می گردد و بوجود می آید . و آن ست مطلق قطعا و یقینا وجود لایزال و ابدی خداوند بخشنده و مهربان است .

    • طاهر حسن پور 09149440674

      من به عنوان حافظ کل قرآن و کارشناس قرآنی و بیش از 25 سال کار متناوب روی قرآن کریم اظهار نظر می کنم که علم به تنهایی قادر نیست که معمای آغاز هستی و کائنات را دقیق مورد بررسی و محاسبه قرار داده و اطلاعات دقیق در اختیار انسان قرار دهد بلکه قرآن در کنار علم ابزار دیگری است که به انسان کمک می کند تا بر حقایق نهفته در جهان هستی آگاهی یافته و آن را به تسخیر و تصرف خود در آورد . چون جهان هستی فقط عالم فیزیک و عالم ماده و طبیعت نیست بلکه عالم ماوراء ماده و متافیزیک نیز جزو همان جهان هستی بوده و علم قادر نیست وارد عالم ماوراء ماده شده و حقایق موجود در آن قلمرو را برای ما کشف نموده و در اختیار ما قرار دهد و در اینجا قرآن به کمک ما آمده و این مأموریت را بر عهده گرفته و جواب معماهایی که علم قادر به باسخگویی آنها نیست جواب خواهد داد . پس می توان نتیجه گرفت که علم و قرآن مانند دو بال یک پرنده ( انسان ) بوده که در جهان هستی به پرواز در آمده و حقایق موجود در آن را کشف کرده و در اختیار ما قرار داده تا چراغی بر فراز راه باشد .
      جهان هستی بر اساس حق ( قانون علیت ) آفریده شده و عالم غیب نسبی و عالم غیب مطلق را در بر می گیرد . خدای یگانه ؛ روح موجود در باطن انسان و جهان آخرت در عالم غیب مطلق قرار دارند و علم ابزاری مطمئن برای کشف حقایق در عالم غیب مطلق نبوده و فقط به نظریه متوصل شده که نظریۀ صرف هم قادر نیست داده های جمع آوری شده را زیر تیغۀ جراعی آزمایش برده و آنها را شکافته تا به راز درونشان پی ببرد . بلکه این قرآن است که وارد میدان شده و مانند یک پرنده در عالم غیب مطلق به پرواز در آمده و حقایق موجود در آن عالم را کشف کرده و در اختیار انسان قرار خواهد داد . مثلا عالم درون یا ضمیر ناخودآگاه انسان که مانند عالم درون اقیانوس است را تصور کنید که علم با بهره گیری از علم روانشناسی قرار است آن را شناسایی کرده و برای دردهایش نسخه ای شفا بخش تجویز نماید . روانشناس با ابزار علم نمتواند به درون آب رفته و حقایق را از نزدیک لمس و مشاهده کرده و فقط لب آب اقیانوس ایستاده و به نظریه پردازی پرداخته و بر مبنای آن نظریه ها نسخه تجویز می کند . لکن قرآن مانند یک زیر دریایی فوق پیشرفته و مجهز به همۀ امکانات لازم برای تحقیق ؛ محقق را سوار کرده و او را به عمق اقیانوس درون انسانها برده تا حقایق موجود در درون اقیانوس درون را از نزدیک لمس و مشاهده کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و آنگاه دردهای درون را درک و فهم نموده و سپس برای تجویز نسخه و مداوای آن منطبق با حقایق به مداوا اقدام نماید
      خدای یگانه هم که خالق جهان هستی است و در عالم غیب مطلق قرار دارد ( ‏هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ‏ . حدید ) و قبل از خلقت آفرینش وجود داشته و بعد از پایان آن باز هم وجود خواهد داشت . اگر او را نشناسیم چگونه میتوانیم به راز آفرینش پی ببریم ؟
      انگار ما یک دوچرخه داریم و می خواهیم به وسیلۀ آن هم در جاده رانندگی کنیم ؛ هم روی ریل حرکت کنیم ؛ هم در دریا مسافرت کنیم و هم در هوا به پرواز در آییم غافل از اینکه ابزار سفر بر روی اتوبان و ریل و در هوا و دریا از یکدیگر متفاوت بوده و هریک از آنها ابزار خاص خود را می طلبد .
      پیدا کردن جواب قطعی برای بیگ بنگ و هزاران بیگ بنگ دیگر نیاز دارد که اندکی بازتر به جهان هستی نگاه کرده و عالم غیب مطلق و قرآن و خدای یگانه را نادیده نگرفته و آنها را مد نظر قرار ندهیم .
      نباید فراموش کرد که خدای یگانه هیچ نیازی به ما و عبادت ما نداشته بلکه این ما انسانها هستیم که به ام نیازمند می باشیم ( ‏یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ‏ . فاطر : 15 ) و همۀ موجودات موجود در جهان هستی منهای گروهی از انسانهای انکارگری مثل ما ؛ مشغول عبادت و پرشتش وی بوده { وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ . رعد : 15 …….. وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّهٍ وَالْمَلَائِکَهُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ . : نحل : 49 ………و ‏أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ‏ . حج : 18 } و او هیچ آسیبی ندیده و بلکه ما هستیم که به وسیلۀ انکار او ضرر کرده و آسیب می بینیم .

      • سلام طاهر
        خدواند را میتوان از دیدگاه های مختلف نگاه کرد. من خودم سعی میکنم که خداوند را از دیدگاه علمی نگاه کنم و نه از دیدگاه دینی. خدای دینی یک خدای ضعیف است که عبادت و ستایش و نیایش و بندگی و عبودیت انسان نیاز مند است، اما خداوند علمی دارای دانش و قدرت مطلق و بوده و بی نیاز مطلق می باشد. کلام خداوند علمی در پهنه بیکرانی نمی گنجد چه رسد به دو سه تا کتاب هزار صفحه ای به نام عهد قدیم و جدید و قرآن. خداوند جهان را خلق نکرده است، بلکه خود را نه تنها به یک جهان بلکه به تعداد بیشماری از جهان ها تبدیل نموده است و تبدیل خداوند به جهان ها هرگز به پایان نخواهد رسید. اگر از من بپرسی که چرا پایان نخواهد رسید ؟ جواب خیلی ساده است، زیرا لایه تناهی پایان ندارد و شمارش اعداد هم هرگز پایان نمی یابد. آخرین آیه قرآن مجید پایان ابلاغ کلام خداوند نیست بلکه پایان بخشیدن به پدیده وحی ( شنیدن توسط گوش بیرونی ) میباشد. خداوند به طرح خلقت و آفرینش مطلقیت بخشیده است و هرگز در حرکت طبیعت و سرنوشت انسان دخالت دیگری نخواهد نمود. لذا پس از ابلاغ فرمان خلقت ، طرح مطلق حاکم اجرای طرح است و نه خداوند. تصمیمات و خواست قاطعانه و بی چون و چرای اولیه خداوند به قوانین طبیعت و زنجیره مادی علت و معلول تبدیل شده اند. این حقیقت به این معناست که خداوند دیگر قادر نخواهد بود که خارج از قوانین طبیعت و خارج از روابط علت و معلول در طرح خلقت دخالتی بنماید. خداوند بیرون از جهان ها وجود ندارد. خود جهان ها ذراتی مطلقا مساوی از وجود خداوند هستند. دین و مذهب در طول تاریخ هیچگونه نقش و وظیفه ای نداشته است جز نگهداری، حفظ و بقاء نام بنیانگذار آن دین. مفاهیم خداوند و عدالت و حقانیت فقط بهانه و ابزار برای رسیدن به آن هدف بوده اند. من بر این باورم که پیامبران و کتب دینی در طول تاریخ بزرگترین سد راه رسیدن انسان به شناخت هستی، انسان و خداوند بوده اند و نه یاری دهنده به معرفت و شناخت. برای اینکه تصویر روشن تری از خداوند و طرح خلقت داشته باشیم باید از این موانع ( پیامبران و کتب دینی ) عبور کنیم. البته احترام آن ها را هم داشته باشیم و آن احترام نباید در قالب ستایش صورت گیرد. بلکه احترام به انسان و اندیشه های او.

  12. دانشمندان الان 100 درصد میدوند که قبلا همه چیز از کره ها و کهکشان فشرده و متراکم بوده و اندازه زرات زیر اتمی کوچیک ومتراکم و فشرده بوده ودر اثر یک انفجار به نام بینگ بنگ باز و شکسته شده وهمواره در خال گسترش . جالب اینکه 1400 سال پیش در قران گفته اسمانها وزمین به هم متصل بود ما انها را از هم جدا وباز کردیم این در قران امده سوره انبیاایه 29 ایه کافران ندیدند که اسمانها وزمینبسته بود ما انهارا بشکافتیم و از اب هر چیز را زنده گردانیدیم چر ا باز بخدا ایمان نمی اورید پس چرا با ز به خدا ایمان نمی اورید…. در این ایه خدا وند دوبار پشت سرهم میگه چرا بخدا ایمان نمی اورید…

    • باسلام.
      این جهان حتمابایدخالقی داشته باشد.
      این همه نظمی که درجهان هستی وجود داردنشانه ی این است که این جهان خالقی دارد.

    • باسلام.
      این جهان حتمابایدخالقی داشته باشد.
      این همه نظمی که درجهان هستی وجود داردنشانه ی این است که این جهان خالقی دارد.
      باتشکر.

    • حالا شما به ظاهر خداشناس ها چرا حول ورتونداشته این نوع شکل گیری پیدایش زمینه وتمام ش هم کار جاذبه بوده حالا شما چرا اصرار دارین که تأکید کنید خدا هست چه ربطی به بود و نبود خدا داشت نترسید خدای شما سر جاشه