موشک بالستیک قاره پیما سلاحی است که میتواند در کمترین زمان ممکن، هدفی در هزاران کیلومتر دورتر را مورد اصابت قرار دهد. اما این سلاح ترسناک چگونه عمل میکند؟
اخیرا کره شمالی، پس از سالها تلاش ناموفق اولین موشک بالستیک قاره پیما خود را پرتاب کرد. این آزمایش موفقیت آمیز تنشها و ترس از درگیری هستهای را نه تنها بین کره شمالی و آمریکا، که حتی بین کشورهای همسایه آن نظیر چین بالا برد.این موشکها همانطور که از نامشان بر میآید، برای حمل کلاهک هستهای، شیمیایی و یا میکروبی به قارهای دیگر طراحی شدهاند.
بر خلاف موشکهای دیگر، نگرانی اصلی در مورد موشک بالستیک قاره پیما برد زیاد آن است. این موشکها میتوانند حداقل تا 5500 کیلومتر برد داشته باشند. بر اساس مقالهای که جان پایک، تحلیلگر در زمینه امنیت ملی، در مورد این نوع موشکها برای وبسایت فدراسیون دانشمندان آمریکایی نوشته:
موشک بالستیک قاره پیما مشکل ساز هستند، زیرا توانایی یک کشور برای تاثیر گذاری را از سطح منطقهای فراتر برده و به سطح جهانی میرساند.
پایک که در حال حاضر وبسایت گلوبال سکیوریتی را مدیریت میکند، در این مقاله که در سال 1998 نوشته شده میگوید:
صرفنظر از ریشههای یک درگیری بین دو کشور، یکی از کشورها میتواند با تهدید گسترش جنگ با موشک بالستیک قاره پیما، کل دنیا را درگیر کند.
موشک قاره پیما موشک بزرگی است که در نوک خود، فضایی برای حمل محموله (کلاهک) دارد. این گونه موشکها معمولا از موشکهایی که برای حمل ماهواره به فضا استفاده میشوند کوچکترند، اما از نظر ساختاری خیلی با هم متفاوت نیستند؛ به همین دلیل است که برنامههای فضایی برخی کشورها توسط کشورهای دیگر به دقت رصد میشود.
بیشتر موشکهای بالستیک وارد مدار زمین نمیشوند، بلکه در یک مسیر قوسدار و با ارتفاع بالا پرواز میکنند، مانند مسیری که یک توپ فوتبال پس از سانتر شدن طی میکند. با این تفاوت که موشک بالستیک بر خلاف توپ فوتبال، هزاران کیلومتر را میپیماید و توانایی نابودی کل یک شهر را دارد.
موشک بالستیک قاره پیما چگونه کار میکند ؟
برخی موشکهای بالستیک از سوخت جامد استفاده میکنند، در حالی که برخی از سوخت مایع و برخی هم از ترکیب هر دو استفاده میکنند. در نهایت هدف این است که نیروی کافی برای بلند کردن و به پرواز درآوردن موشک، برای رساندن هر چه سریعتر آن به هدفش تولید شود.
ارتش آمریکا زرادخانهای از موشکهای نسبتا قدیمی مینتمن 3 را در اختیار دارد. این موشک میتواند به حداکثر سرعت 24000 کیلومتر در ساعت برسد که تقریبا 20 بار بیشتر از سرعت صوت است. با چنین سرعتی این موشک میتواند در حدود 30 دقیقه، هدفی در 9500 کیلومتری را با دایره خطای 100 متر مورد اصابت قرار دهد.
برای رسیدن به چنین سرعتی و با این میزان از دقت، موشک بالستیک قاره پیما معمولا سه (و گاهی حتی 4) موتور موشکی مجزا دارد که “مرحله” نیز خوانده میشوند. زیرا ساخت چندین موتور کوچک از یک موتور بسیار بزرگ راحتتر است.
اولین و پایینترین موتور “بوستر” نام دارد. بوستر بزرگترین بخش موشک است و قسمتی است که باید بیشترین وزن را از زمین بلند کند. (موشکهای بالستیک به اندازه چندین اتوبوس وزن دارند که به خاطر میزان سوختی است که با خود حمل میکنند.)
زمانی که کل سوخت بوستر در ارتفاع چند ده کیلومتری از سطح زمین تمام میشود، از موشک جدا میشود و موتور دوم (یا مرحله دوم) آغاز به کار میکند. همین پروسه برای تمامی موتورها به همین شکل انجام میشود.
برای این که موشک در مسیر بماند، چندین کار در طی پرواز موشک انجام میگیرد، البته بیشتر تنظیمات در مرحله بوست انجام میگیرد. رایانههای پرواز میتوانند به مسیر حرکت موشک نظارت کنند و با استفاده از ژیروسکوپ، آن را تغییر دهند. برخی از موشکها حتی دارای دوربینهایی هستند که پس از رسیدن به بالای ابرها از صورتهای فلکی تصویر برداری میکنند و این تصاویر را مرتبا به رایانه پرواز میفرستند تا از این طریق مسیر موشک را تنظیم کنند.
در هر مرحله، سرعت موشک و محمولهاش بیشتر و بیشتر میشود. در تمام این مدت نیروی جاذبه موشک را در یک مسیر بالستیک به سمت زمین میکشد. زمانی که احتراق آخرین موتور هم کامل شد، تنها کاری که باقی میماند جدا شدن محموله موشک است؛ همان کلاهک هستهای، میکروبی یا شیمیایی.
موشک مینتمن 3 میتواند سه کلاهک هستهای را حمل کند، اما امروزه به دلیل قراردادهای کنترل تسلیحاتی، تنها یک کلاهک بر روی آنها قرار میگیرد. موشکهای بالستیک پیشرفتهتر حتی میتوانند کلاهکهای بیشتری را حمل کنند. برای مثال آمریکا در سال 2005 موشک پیسکیپر خود را از خدمت خارج کرد که میتوانست تا 10 کلاهک را حمل کند که هر کدام میتوانستند هدفی مجزا را نابود کنند.
کلاهکها معمولا مخروطهایی سیاه رنگ هستند، زیرا باید در مقابل حرارت بسیار شدیدی که هنگام ورود به جو ایجاد میشود مقاومت کنند. برخی از مواد روی کلاهک مانند سپر حرارتی کپسول آپولو 11 به تدریج بر اثر حرارت از بین میروند یا مانند کاشیهای سرامیکی زیر شاتل ناسا در مقابل گرما مقاومت میکنند.
کلاهک پس از ورود به اتمسفر، تا زمانی که به هدفش برسد به سقوط ادامه میدهد. برخی کلاهکها دارای چتر هستند تا از سرعتشان کاسته شود و عامل شیمیایی یا میکروبی را با دقت بیشتری بر فراز هدف پراکنده کنند.
کلاهکهای هستهای هم یا در بالای سطح زمین (برای نابودی مجموعههای نظامی و یا شهرها) یا پس از برخورد به زمین (برای نابودی سنگرهای زیرزمینی و سیلوهای موشکی) به صورت خودکار منفجر میشوند. برخی از کلاهکها هم ممکن است چند ده کیلومتر بالاتر از زمین منفجر شوند تا اثر مخرب الکترونیکی به نام پالس الکترومغناطیسی ایجاد کنند.
آیا میتوان موشک بالستیک قاره پیما را متوقف کرد ؟
یکی از دلایلی که موشکهای بالستیک بسیار ترسناک هستند، این است که متوقف کردنشان بسیار مشکل است. این گونه موشکها اهدافی پر سرعت و کوچک هستند، بنابراین هدف قرار دادن آنها مانند هدف قراردادن یک گلوله با گلوله دیگری است که با سرعت 16000 کیلومتر در ساعت در حال حرکت است. به علاوه بسیاری از کشورها از جمله خود آمریکا، دارای موشکهای هستهای هستند که پس شلیک نمیتوان آنها را متوقف کرد، حتی اگر بر اثر اشتباه شلیک شده باشد.
ایالات متحده آمریکا میلیاردها دلار صرف توسعه تکنولوژیهایی کرده است که موشکهای بالستیک قاره پیما را رهگیری و نابود کند. اما پیشرفت در این زمینه از زمان جنگ سرد به کندی صورت گرفته و بسیار گران بوده است. در ماه می امسال، آژانس دفاع موشکی آمریکا سامانه دفاع موشکی خود موسوم به Ground-based Midcourse Defense را با موفقیت بر علیه یک هدف بالستیک قاره پیما آزمایش کرد.
هر چند بسیاری معتقند که این آزمایش نشان دهنده توانایی آمریکا در متوقف کردن موشک بالستیک قاره پیما واقعی نیست و تا رسیدن به هدف هنوز مسیر زیادی باقی مانده با این حال آمریکا تنها کشوری است که حداقل به شکل آزمایشی موفق به رهگیری موشک بالستیک قاره پیما شده است.