در این مطلب با سفر به قلب نبردهای نفسگیر و داستانهایی پر از احساس، به معرفی بهترین انیمههای جنگی تاریخ میپردازیم.
انیمه همواره دریچهای منحصربهفرد و تأملبرانگیز به سوی مفهوم جنگ گشوده است؛ نگاهی که کمتر بر شکوه و افتخارات ظاهری متمرکز است و بیشتر به عمق اندوه و فقدانهای انسانی میپردازد. چه این آثار ریشههای خود را در دل تاریخ پر فراز و نشیب بجویند و چه در لفافهای استعاری و نمادین پیچیده شده باشند، فیلمهای این مجموعه با شجاعت و صداقت با پیامدهای جنگ روبرو میشوند.
ده انیمه منتخب در این فهرست، به عنوان بهترین انیمههای جنگی تاریخ شناخته میشوند و آثاری هستند که هم از نظر قدرت هنری و هم از نظر تأثیرگذاری عمیق عاطفی، ویرانگر و بهیادماندنیاند. از خیالپردازیهای حماسی گرفته تا بازنماییهای تلخ و واقعگرایانه، همگی این انیمهها تجربهای چندوجهی از جنگ ارائه میدهند. برخی از آنها در مقیاسهای وسیع که در انیمیشنهای معمول نمیبینیم داستانهای علمی-تخیلی با ماشینآلات عظیم جنگی را روایت میکنند، در حالی که برخی دیگر به داستانهای آرام، شخصی و صمیمی میپردازند که در دل جنگ شکل گرفتهاند.
نگاهی به 10 مورد از بهترین انیمههای جنگی
انیمههای جنگی به عنوان یک ژانر در صنعت انیمه، رویکرد بسیار عمیقی به موضوع جنگ دارند. این آثار اغلب فراتر از نمایش صرف نبردها و پیروزیهای نظامی، بر پیامدهای انسانی و اجتماعی جنگ تمرکز میکنند. در این ژانر موضوعاتی مانند تراژدی و اندوه جنگ، از دست دادن عزیزان و تأثیرات روانی عمیق در کنار به تصویر کشیدن بیرحمی و جنبههای تاریکتر جنگ، به طور مکرر مورد بررسی قرار میگیرند.
برخی آثار با دقت تاریخی به وقایع گذشته میپردازند و نبردها و شرایط آن دوران را به تصویر میکشند. دستهای دیگر از این انیمهها در دنیاهای خیالی یا آینده رخ میدهند و از عناصر فراطبیعی یا تکنولوژیهای پیشرفته در بطن داستانهای جنگی خود بهره میبرند. برخی داستانها نیز بر زندگی افراد عادی یا سربازان در مواجهه با شرایط سخت جنگ تمرکز دارند. با در نظر گرفتن همه این سناریوها، در ذیل به بررسی 10 مورد از بهترین انیمههای جنگی ساخته شده تا به امروز میپردازیم.
10- Mobile Suit Gundam I (محصول سال ۱۹۸۱)
“Mobile Suit Gundam I” به عنوان اولین فیلم سینمایی از مجموعه اصلی Gundam، نه تنها خلاصهای فشرده از سریال تلویزیونی خود ارائه میدهد، بلکه پایههای یکی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین روایتهای ضدجنگ در تاریخ انیمه را نیز استوار میکند. این اثر لایههایی عمیقتر از یک درگیری صرفاً مکانیکی در فضا بین نیروهای فدراسیون زمین و امپراتوری زئون را آشکار میسازد و به پیامدهای ویرانگر جنگ میپردازد.
در بطن این داستان و فراتر از جلوههای بصری خیرهکننده، با سرنوشت کودکانی روبرو میشویم که ناخواسته به عرصه نبرد کشیده شدهاند. این اثر به شکلی بیپرده انگیزههای پشت پرده جنگ را برملا میکند و نشان میدهد که چگونه مفاهیمی مانند وطنپرستی یا افتخار میتوانند به ابزاری برای فریب و خشونت تبدیل شوند.
شخصیت اصلی این اثر با نام «آمورو ری»، به هیچ وجه یک قهرمان کلیشهای انیمهای نیست. او نوجوانی است که با وحشت و اضطراب دست و پنجه نرم میکند و ناگهان خود را در موقعیت خلبانی یک Mobile Suit یا ربات پوشیدنی اولیه پیشرفته، که در آن زمان یک فناوری انقلابی محسوب میشد مییابد. این بار سنگین مسئولیت و ترس از مرگ، او را به شخصیتی قابل درک تبدیل میکند.
- سفری به اعماق تاریکترین انیمههای تاریخ؛ این ۱۰ سریال انیمه مناسب کودکان نیست
- پرفروش ترین مانگاهای تاریخ؛ از کاپیتان سوباسا تا وان پیس و اتک آن تایتان
حتی دشمنان او صرفاً موجودات شرور و بدخواه نیستند، بلکه افرادی هستند که تحت تأثیر تبلیغات شدید مورد شستشوی مغزی قرار گرفتهاند، در موقعیتهای ناچاری گرفتار شدهاند یا صرفاً قربانی شرایط ناگوار جنگیاند. یکی از برجستهترین ویژگیهای این انیمه توانایی آن در نمایش جذابیتهای بصری صحنههای نبرد بدون قربانی کردن پیام ضدجنگ آن است. همین ویژگیها Gundam را از بسیاری از آثار مشابه متمایز میسازد و در رده بهترین انیمههای جنگی تاریخ قرار میدهد.
در حالی که Mobile Suit Gundam مخترع ژانر انیمه جنگی نبود، اما قطعاً تعریف و عمق این ژانر را بازتعریف کرد. این اثر نشان داد که چگونه میتوان با رویکردی عمیقتر و احساسیتر به موضوع جنگ پرداخت و مخاطب را نه تنها با هیجان نبرد، بلکه با بار سنگین اخلاقی و انسانی آن درگیر کرد.
9- بهترین انیمههای جنگی: Patlabor 2: The Movie (محصول سال ۱۹۹۳)
“Patlabor 2: The Movie” به عنوان یک اسپینآف از مجموعه اصلی “Patlabor”، خود را به عنوان یک تریلر سیاسی-نظامی پیچیده و تأملبرانگیز معرفی میکند که نامش نیز بهطور هوشمندانهای از ترکیب “Patrol” (گشتزنی) و “Labor” (کارگری) ساخته شده است. این فیلم سالها پس از وقایع سریال اصلی جریان دارد و در دنیایی پساجنگزده روایت میشود که صلح شکننده آن پس از جنگ جهانی دوم در ژاپن، با تهدیدی تروریستی به چالش کشیده میشود.
فضای فیلم با سکوتهای طولانی و نفسگیر، جلسات پرتنش نظامی و عبور آرام پهپادها از فراز شهرهای عمدتاً خالی و بیروح، فضایی سنگین و وهمآلود ایجاد میکند. در زیر لایههای این تصویر آرام و به ظاهر صلحآمیز، یک حقیقت تلخ نهفته است و این احتمال وجود دارد که صلح تنها دروغی برای آرامش بخشیدن به جامعه و سرپوش گذاشتن بر واقعیتهای تلختر باشد.
این انیمه به هیچ وجه یک داستان ساده درباره نبرد رباتهای غولپیکر برای دستیابی به عدالت نیست. بلکه عمیقاً به معماری سیاسی و ساختارهای قدرتی میپردازد که در وهله اول، وجود و ضرورت این رباتها را توجیه کردهاند. فیلم به جای تمرکز بر اکشنهای فیزیکی، به تأثیرات روانی جنگ بر افراد در سطوح مختلف و دیگر مسائل مرتبط با آن میپردازد.
آنچه این اثر را منحصر به فرد میسازد، رویکرد آن در پرهیز از نمایشهای اغراقآمیز و اکشنهای بیرویه است. رباتهای غولپیکر به ندرت در کانون توجه قرار میگیرند. در عوض کارگردان برجسته، مامورو اوشی (که آثار تحسینشدهای چون “The Sky Crawlers” را نیز در کارنامه دارد)، دوربین خود را به سمت شخصیتهای کلیدی داستان یعنی سیاستمداران، روزنامهنگاران و سربازانی که به صفحهنمایشها خیره شدهاند معطوف میکند.
8- Jin-Roh: The Wolf Brigade (محصول سال ۱۹۹۹)
انیمه Jin-Roh: The Wolf Brigade داستانی تکاندهنده را در یک ژاپن جایگزین در دهه ۱۹۵۰ روایت میکند که در آن پیروزی آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، سرنوشت جهان را دگرگون کرده است. در این خط زمانی تاریک، نیروهای فاشیستی با اتکا بر خشونت و سرکوب، به اصطلاح صلح را برقرار کردهاند که بر پایه ترس و اطاعت بنا شده است.
در قلب این روایت پرتنش، شخصیت «کیزو فوسه» قرار دارد؛ سربازی از یگان ویژه زرهپوش که به عنوان «گرگ» شناخته میشوند. او در جریان یک عملیات سرکوب شورشیان، هنگام مشاهده یک انفجار انتحاری دلخراش توسط دختری کمونیست، دچار انجماد و شوک میشود. این حادثه هولناک، نقطه عطفی برای فوسه بوده و به نوعی آغازگر فروپاشی روانی او، درگیر شدن در دسیسههای سیاسی پیچیده و مواجهه با شکستن افسانهها و روایتهای دروغینی است که تا آن زمان به آنها باور داشته.
- 15 انیمه برتر تاریخ؛ از One Piece تا Attack on Titan
- اگر تازه وارد دنیای انیمه شدهاید، این انیمهها را باید ببینید
از نظر بصری، Jin-Roh: The Wolf Brigade شاهکاری است که با سایههای سنگین و انیمیشن دستی با جزئیات دقیق، فضایی منحصر به فرد و تأثیرگذار خلق میکند. حرکت شخصیتها حس واقعگرایی و خستگی را منتقل میکند که با فضای تاریک و خفقانآور فیلم همخوانی دارد. با این حال، آنچه این فیلم را به تجربهای عمیقاً ناراحتکننده و بهیادماندنی تبدیل میکند، بار احساسی سنگین آن است.
فوسه یک قهرمان به معنای کلاسیک نیست؛ او شخصیتی درهمشکسته، آغشته به جنایات جنگی و در حال دست و پنجه نرم کردن با بقایای انسانیت خویش است. او نه تنها قربانی شرایط است، بلکه به شکلی ناخواسته بخشی از ماشین سرکوب نیز محسوب میشود. تمثیل کلاسیک «شنل قرمزی» که در تار و پود داستان بافته شده، به شکلی استادانه عشق را به تراژدی، و اخلاقیات را به اسطورهای گمشده تبدیل میکند.
7- The Sky Crawlers (محصول سال ۲۰۰۸)
“The Sky Crawlers” اثری از مامورو اوشی است که در دنیایی جایگزین رخ میدهد، جایی که جنگ به شکلی بیمارگونه به یک سرگرمی تبدیل شده است. در این خط زمانی، شرکتهای بزرگ از نبردهای هوایی واقعی به عنوان نمایشی برای سرگرمی تودهها استفاده میکنند و خلبانانی که به طور غیرطبیعی جوان باقی میمانند، در این چرخه بیپایان مرگ و جایگزینی گرفتار شدهاند. آنها میجنگند، میمیرند و بلافاصله با جایگزینهایی جوانتر و مشابه جایگزین میشوند.
اوشی با مهارت، این ایده به ظاهر ساده را به اثری وهمآلود، شاعرانه و با ریتمی عامدانه کند تبدیل میکند. شخصیتها در این دنیا تقریباً عاری از احساسات عمیق هستند و به نظر نمیرسد که دلیل واقعی جنگیدن خود را درک کنند. آنها موجوداتی بیزمان هستند که هویتشان در هویت جمعی خلبانان کودک گم شده است. The Sky Crawlers نبردهای هوایی را به شکلی رؤیایی و شاعرانه به تصویر میکشد، جایی که تماشاگر به آرامی در این صحنههای خیرهکننده غرق میشود. زیبایی بصری این نبردها نیز گیراست.
قهرمانان این فیلم سربازان سنتی نیستند، بلکه آنها بیشتر شبیه ارواحی سرگردان هستند که در انتظار چیزی نامعلوم به سر میبرند. از دست رفتن معصومیت آنها، که در طی این چرخه تکراری و بیهدف رخ میدهد، دلخراش و تکاندهنده است. The Sky Crawlers اثری است که سیاهی و بار مالیخولیایی آن ممکن است برای همه مخاطبان مناسب نباشد. اما برای کسانی که خود را به ریتم آرام و تأملبرانگیز آن بسپارند، تجربهای غنی و خوشایند خواهد بود و به شایستگی در لیست بهترین انیمههای جنگی قرار میگیرد.
6- بهترین انیمههای جنگی: Rail of the Star (محصول سال ۱۹۹۳)
“Rail of the Star” انیمهای تأثیرگذار است که در دوران پرتلاطم جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن، روایتی انسانی و عمیق را به تصویر میکشد. این فیلم بر زندگی سیکو، دختربچهای ژاپنی تمرکز دارد که خانوادهاش مجبور به ترک وطن و مهاجرت از کره تحت اشغال شوروی میشوند. سیکو در بزرگسالی به یک بازیگر مشهور تبدیل میشود، اما خاطرات دوران کودکی پر فراز و نشیب و دشوارش همواره با اوست و او را به بازنگری در آن سالهای سخت وامیدارد.
سالهای ابتدایی زندگی سیکو، داستانی از تلاشِ طاقتفرسا، سرما و مبارزهای بیوقفه برای بقا است. محیط و چشماندازی که این دختربچه در آن رشد میکند، خاموش و عاری از هرگونه نبرد آشکار است. فیلم بر فرسایش تدریجی امنیت، کمبود غذا و از دست رفتن کرامت انسانی تمرکز دارد، نه بر درگیریهای نظامی مستقیم. این تمرکز بر زندگیِ غیرنظامیان، بهویژه کودکان از ویژگیهای برجستهی این اثر است.
- اولین تریلر انیمیشن زوتوپیا 2 با دنیایی از شخصیتهای جدید منتشر شد
- نتفلیکس انیمیشن سریالی Clash of Clans را میسازد
آنچه Rail of the Star را به عنوان یکی از بهترین انیمههای جنگی تاریخ مطرح میکند، صداقت احساسیِ عمیق آن است. با وجود سادگیِ انیمیشن، داستان فیلم به شدت تأثیرگذار و تکاندهنده است. در این روایت، خبری از نقشههای انتقامجویانه یا قیامهای شورشی نیست؛ بلکه شاهد مردمی عادی هستیم که با تمام توان برای زندهماندن تلاش میکنند و گاهی در این تلاش سخت، ناکام میمانند. همین خویشتنداری فیلم در نمایش رنجها و پرهیز از اغراق، اندوهِ نهفته در داستان را دردناکتر و ملموستر میکند.
اگرچه این انیمه ممکن است بینقص نباشد، اما بدون شک اثری الهامبخش است. این فیلم گنجینهای پنهان برای علاقهمندان به تاریخ ژاپن، بهویژه درک پیامدها و تأثیرات جنگ بر زندگی عادی مردم، محسوب میشود.
5- Princess Mononoke (محصول سال ۱۹۹۷)
انیمه “Princess Mononoke” ساخته هایائو میازاکی، هرچند یک فیلم جنگیِ متعارف به شمار نمیرود، اما به طور قطع اثری عمیقاً درباره جنگ و پیامدهای آن است. این شاهکار انیمیشن داستان شاهزاده آشیتاکا را روایت میکند؛ جوانی که در اثرِ نفرینی که در جریان درگیری با یک دیو گراز به جانش افتاده، از قبیله خود تبعید شده است. آشیتاکا خود را در میانِ جنگی ناخواسته میانِ خدایان خشمگین جنگل و انسانهای شهرنشین و صنعتگر که به دنبال گسترش قلمرو و بهرهبرداری از منابع طبیعیِ آن هستند، مییابد.
این انیمه به جایِ تمرکز بر نبرد میان ملتها، به تقابل میانِ دیدگاههایِ متفاوت؛ پیشرفت در برابر سنت و طبیعت در برابر تمدن بشری میپردازد. میازاکی در این اثر نیز مانند بسیاری از کارهای دیگرش، شخصیتها را در هالهای از پیچیدگیهایِ اخلاقی به تصویر میکشد و از نمایش سیاهی و سفیدی مطلق پرهیز میکند. تماشاگر میتواند با هر یک از شخصیتها، چه در سمت انسانها و چه در سمت خدایان جنگل ارتباط برقرار کند.
صحنههای نبرد در Princess Mononoke خیرهکننده و پویا هستند، اما لحظات آرام و تأملبرانگیز فیلم نیز به همان اندازه قدرتمندند. تصاویری مانند گرگها در غروب آفتاب یا گرازهای در حال مرگ که زمزمهوار پیشگوییهایشان را بیان میکنند، در کنار نبردهای سهمگین، عمقِ احساسیِ داستان را دوچندان میکنند. میازاکی هرگز اجازه نمیدهد که تماشاگر، هزینه خشونت و پیامدهای آن را فراموش کند، حتی زمانی که این خشونت به ظاهر موجه و ضروری به نظر میرسد. فیلم، جنگ را نه تنها به عنوان یک درگیری فیزیکی، بلکه به مثابه یک تراژدی عمیق، یک تقدیر ناگزیر، و حتی نوعی نیایش تلخ برای بقا به تصویر میکشد.
4- Barefoot Gen (محصول سال ۱۹۸۳)
انیمه “Barefoot Gen”، اقتباسی از مانگای نیمهخودزندگینامهای کیجی ناکازاوا، یکی از نفسگیرترین و بهترین انیمههای جنگی است که تاکنون ساخته شده است. این فیلم، روایتگر داستانِ دلخراش جین، پسربچهای ششساله در هیروشیما و در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و حمله اتمی آمریکا به این شهر است. ناکازاوا که خود یکی از بازماندگان فاجعهی هیروشیما بوده، تجربه تلخ و وحشتناک خود را بدون هیچگونه ملاحظه یا سانسوری در قالب این انیمیشن به تصویر کشیده است.
آنچه Barefoot Gen را از بسیاری از آثار مشابه متمایز میکند، نمایش بیپرده و بیرحمانه حقیقت بمباران اتمی است. فیلم به هیچ وجه از نشان دادن جزئیات هولناک آن روز شوم ابایی ندارد. گویی پوست انسانها در گرمای سوزان ذوب میشود، مادران از کوره درآمده در میان شعلهها فریاد میزنند و نوزادانی بیگناه در آغوش والدینشان در آتش میسوزند.
- معرفی برترین فیلمهای ابرقهرمانی نیم قرن اخیر سینما
- ۷ تا از بهترین انیمیشن های مخصوص بزرگسالان که باید دید
سبک هنری فیلم، با وجودِ ظاهری ساده و حتی گاهی خشن، کاملاً با مضمونِ آن همخوانی دارد. Barefoot Gen اثری لطیف و سرشار از جزئیات زیبا نیست؛ بلکه خشن، خام، اغراقآمیز و ترسناک است. این سبک بیپروا، بُعد ویرانگر واقعه را از دید یک کودک که شاهد چنین فجایعی است، تشدید میکند.
مسیر زندگیِ جین، مسیری است برای بقا و نه لزوماً امید. او علیرغمِ تمامی مشکلات و سختیها، به راهش ادامه میدهد. وحشت ناشی از حمله اتمی بیوقفه و خردکننده است، اما عزم جین برایِ ادامه زندگی نیز به همان اندازه قوی و پایدار است. این فیلم نه تنها برای برانگیختن همدردی مخاطب، بلکه برای درک مردم ژاپن در آن دوران ساخته شده است.
3- In This Corner of the World (محصول سال ۲۰۱۶)
انیمه “In This Corner of the World”، اثری است آرام، لطیف و در عین حال به شکلی عمیق ویرانگر. این انیمه جنگی، داستان زندگی «سوزو هوریو»، دختری جوان و هنرمند را روایت میکند که در دوران پیش از جنگ جهانی دوم و در طول آن، در شهر هیروشیما و سپس در کورِ سو (Kure)، یکی از پایگاههایِ دریایی مهم ژاپن، زندگی میکند.
سوزو که در کودکی رؤیای نقاشی و خلق زیبایی را در سر میپروراند، با ازدواج با «شوساکو هوشینو»، اجبارا به منطقه کورِ سو نقل مکان میکند و تلاش میکند تا با شرایط جدیدِ زندگی و سختیهای روزافزون دوران جنگ، از جمله کمبودِ مواد غذایی و بمبارانهای پراکنده، کنار بیاید و در این میان نظم را در زندگی خود حفظ کند.
این فیلم از نظر احساسی به شدت تأثیرگذار است، چرا که تمرکز اصلیِ خود را بر بمباران اتمیِ هیروشیما قرار نمیدهد، بلکه بر زندگی روزمره مردمِ عادی در دل جنگ و تأثیرات تدریجی و خردکننده آن بر زندگیِ آنها تمرکز میکند. در In This Corner of the World، تماشاگر به شکلی عمیق با شخصیت سوزو و دنیایِ او ارتباط برقرار میکند. جهانی که برای او ساخته میشود، سرشار از جزئیات غنی و در عین حال شکننده است.
سوزو یک قهرمان نیست بلکه او صرفاً فردی مهربان، خلاق و به شکلی دردناک انسانی است که تلاش میکند با شرایط موجود کنار بیاید. طرحها و نقاشیهای او که در فیلم به تفصیل به تصویر کشیده میشوند، تبدیل به نقشههای حافظهای میشوند از دنیایی که در حالِ رنگ باختن و محو شدن است. او با تمام وجود میکوشد تا عادی بماند و زندگیِ روزمرهاش را ادامه دهد. انیمیشن فیلم نیز به شیوهای کاملاً مناسب با حال و هوای داستان، لطیف و رویاگونه است.
2- بهترین انیمههای جنگی: The Wind Rises (محصول سال ۲۰۱۳)
“The Wind Rises”، بدون شک یکی از بهترین انیمههای جنگی تاریخ و در عین حال عمیقترین آثار هایائو میازاکی به شمار میرود. این فیلم، یک زندگینامه دراماتیک از «جیرو هوریکوشی»، مهندس نابغه ژاپنی است که طراحی هواپیمای مشهور جنگنده «Zero» را بر عهده داشت؛ هواپیمایی که نقشی کلیدی در جنگ جهانی دوم ایفا کرد. فیلم با واکنشهای متفاوتی روبرو شد؛ برخی آن را عذرخواهیای از سوی میازاکی برای پرداختن به شخصیتی مرتبط با جنگ دانستند و برخی دیگر آن را هشداری تلقی کردند.
با این حال، The Wind Rises در هسته خود، یک تراژدی انسانی درباره مردی که تنها در پی تحققِ رویای زندگیاش بود است. جیرو، نه یک ملیگرای متعصب، بلکه یک رؤیاپرداز دلسوز و شیفته زیبایی مهندسی است. اما رؤیاها نیز میتوانند پیامدهایِ ناخواسته و ویرانگری به همراه داشته باشند. فیلم حتی یک صحنه نبرد هواییِ مستقیم را به تصویر نمیکشد، با این حال یکی از درگیرکنندهترین آثار مرتبط با جنگ از منظر احساسی است.
میازاکی با عشق عمیق خود به پرواز و درک ترسناکی از اینکه چگونه این عشق و اشتیاق میتواند به ابزاری برای نابودی تبدیل شود، در این فیلم گره خورده است. نتیجه این درگیری درونی، اثری است سرشار از حسرت، از نظر بصری خیرهکننده، و از نظر اخلاقی فوقالعاده پیچیده.
کیفیت تصویرسازی در این اثر به بالاترین سطح خود رسیده است. اما در کنار این زیبایی بصری، قلب مخاطب از پیچیدگیهایِ اخلاقیِ داستان و سرنوشت تلخ رؤیاهایِ جیرو فرو میریزد. The Wind Rises بیش از یک فیلمِ جنگی، مرثیهای است؛ نه فقط برای یک مرد یا یک ملت، بلکه برای خود هنر و علم، درست زمانی که ناخواسته یا عمداً در خدمت خشونت و ویرانی قرار میگیرند.
1- Grave of the Fireflies (محصول سال ۱۹۸۸)
انیمه “Grave of the Fireflies” نه تنها در جایگاه نخست بهترین انیمههای جنگی تاریخ میدرخشد، بلکه به عنوان یکی از عمیقترین و سوزناکترین آثار سینمای انیمیشن در تمام دوران، جایگاهی ویژه دارد. این اثر هنری ایسائو تاکاهاتا، داستانی تکاندهنده از بقا و عشق در دل تاریکیِ جنگ را روایت میکند. شخصیتهای اصلی، سیتا و خواهر کوچکترش سِتسوکو، پس از حملات هواییِ ویرانگر نیروهای آمریکایی به شهر کوبه در ژاپن یتیم شده و ناگهان خود را در جهانی بیگانه و خصمانه مییابند. آنها مجبورند در میان آوار خانههای ویرانشده و در جامعهای که درگیر فقر و ناامیدی پس از جنگ است، راهی برای ادامه زندگی بیابند.
- پرفروشترین انیمیشن جهان هم حالا یک اثر چینی است
- ۷ تا از بهترین انیمیشن های سال ۲۰۲۵ که بیصبرانه منتظرشان هستیم
- قسمت آخر انیمیشن سیمپسون ها با یک سورپرایز عجیب همراه شد
فیلم به جای نمایش خشونتهای آشکار جنگ، بر فروپاشی آرام و دردناک دو زندگی بیگناه تمرکز میکند؛ فروپاشیای که در سکوت اتفاق میافتد و در نگاه سِتسوکو منعکس میگردد. هر قاب از این اثر آمیزهای از زیبایی بصری و اندوهِ عمیق است و هر سکوت نیز فریادی ناگفته از رنج این کودکان بیدفاع است. این تأثیرگذاری با سبک هنریِ متمایز فیلم، که در آن شخصیتها با سبکی سنتیتر و کمی اغراقآمیز به تصویر کشیده شدهاند، و پسزمینهها با دقتی واقعگرایانه، جزئیات زندگی در ژاپن دوران جنگ را به نمایش میگذارند، دوچندان میشود.
در این میان، «گورستان کرمهای شبتاب» نقشی نمادین ایفا میکند؛ این موجودات کوچک و نورانی، هم نمادی از امید زودگذر در تاریکی و هم اشارهای به ماهیت فریبنده زیبایی در میان ویرانی هستند. فیلم به شیوهای بیپرده و تکاندهنده، بهایِ انسانیِ جنگ را آشکار میسازد؛ جنگی که همواره اراده آن از اختیار این کودکان خارج بوده است.