در اینجا به 15 سوال عجیب و غریبی که شرکتها در مصاحبههای شغلی میپرسند میپردازیم. این سوالها آنقدر عجیب هستند که حتی نمیتوانید تصورش هم بکنید.
هنگام اقدام برای استخدام، مصاحبه شغلی اغلب نخستین مانع جدی میان متقاضی و شغل محسوب میشود. هرچند تمرکز اصلی در این مصاحبهها معمولاً بر سوابق تحصیلی، تجربیات کاری و مهارتهای فردی است، اما فرصتی نیز برای کارفرما فراهم میکند تا میزان تناسب فرد با فرهنگ سازمانی را ارزیابی کند. پژوهشگران میگویند مصاحبههای شغلی عمدتاً با سه هدف انجام میشوند: ارزیابی دقیق متقاضی، ارائه چهرهای مثبت از شرکت، و کمک به داوطلب برای درک بهتر موقعیت شغلی مورد نظر. بر اساس همین اهداف، انتظار میرود پرسشهای مصاحبه همراستا با الزامات شغلی طراحی شوند.
15 سوال عجیب در مصاحبههای شغلی
همه مصاحبهها از الگوی کلاسیک پیروی نمیکنند. بسیاری از شرکتها، از جمله برندهای شناختهشده، سوالاتی عجیب و به ظاهر بیربط به کار مطرح میکنند. هدف از این نوع سوالات، سنجش خلاقیت، توان حل مسئله، و مهارتهای تصمیمگیری سریع داوطلبان است. نمونههای زیر، غیرمعمولترین سوالاتی هستند که از سوی برخی داوطلبان گزارش شدهاند، همراه با دلایلی که ممکن است کارفرمایان برای طرح چنین پرسشهایی داشته باشند.
میتوانی 10 کاربرد متفاوت برای یک مداد غیر از نوشتن نام ببری؟
کیسی گرمر مدیر موفقیت مشتری در airCFO، با طرح این سوال میزان خلاقیت و واکنش لحظهای افراد را میسنجد. پاسخهای متداول شامل پاککردن یا طراحی است، اما یکی از داوطلبان به شکلی طنزآمیز پیشنهاد داده بود از آن برای خارجکردن جرم گوش از هدفون استفاده شود. این پرسش فرصتی فراهم میکند تا فضای رسمی مصاحبه شکسته شود و میزان ابتکار و تخیل فرد آشکار گردد.
یک کوارتر پوندر چقدر وزن دارد؟
مکدونالدز به طرح سوالاتی عجیب در مصاحبههای خود شناخته میشود. این سوال که ظاهراً پاسخ روشنی دارد—چراکه وزن کوارتر پوندر باید یک چهارم پوند (حدود 100 گرم) باشد—در حقیقت بهسادگی تصور شده نیست. در گذشته بسیاری از آمریکاییها تصور میکردند همبرگر یک سوم پوندی کوچکتر از یک چهارم پوند است، چرا که با کسرها آشنایی نداشتند. طرح چنین سوالی میتواند دقت فرد و آگاهی ابتدایی او از واحدها و اندازهگیریها را نشان دهد.
چرا توپ تنیس پرز دارد؟
شرکت Xerox این پرسش را از داوطلبان پست مدیر مشتری پرسیده است. پاسخ علمی آن به آیرودینامیک توپ و تأثیر آن بر بازی مربوط میشود، اما هدف اصلی این سوال، سنجش دقت فرد در مشاهده و توانایی او در یافتن معنای مفاهیم به ظاهر بیاهمیت است که ویژگیهایی حیاتی برای تعاملات پیچیده با مشتریان هستند.
اگر رنگ جدیدی در جعبه مدادشمعی باشی، چه رنگی میشوی و چرا؟
شرکت Urban Outfitters هنگام استخدام فروشنده، این پرسش را برای سنجش شخصیت و خلاقیت مطرح میکند. انتخاب رنگ و دلیل آن، بازتابی از تصویر ذهنی فرد از خود، ارزشهای درونیاش، و میزان آگاهیاش نسبت به ترندها و فردیت است—عواملی مهم در محیط فروش مبتنی بر برند.
میتوانی جمله Peter Piper picked a peck of pickled peppers را بگویی و همزمان یک ماشین لباسشویی را تبلیغ کنی؟
این سوال بازی زبانی که گفته میشود در مصاحبههای MasterCard برای استخدام اپراتورهای مرکز تماس استفاده شده، مهارت انجام چند کار همزمان در شرایط فشار را میسنجد. هدف این است که توانایی حفظ شیوایی کلام و متقاعدسازی در شرایط سخت ارزیابی شود و وضعیتی رایج در مشاغل خدمات مشتری است.
چطور میتوانی واژههایی را پیدا کنی که بین قرن 16 و 17 از زبان انگلیسی حذف شدند؟
شرکت Uber این سوال عجیب و دشوار را در مصاحبههای شغلی داوطلبان توسعه نرمافزار پرسیده است. در واقع، این سوال به توانایی منطقی در حل مسئله مربوط میشود. به داوطلبان اجازه داده میشود از موتور جستوجو استفاده کنند، بنابراین آزمون واقعی در طراحی کوئری یا الگوریتمی نهفته است که قادر به استخراج اطلاعات خاص باشد؛ مهارتی که با نیازهای فنی شغل تطابق دارد.
در سال گذشته چند عدد بیل برفروبی در آمریکا فروخته شد؟
شرکت فناوری ایمنی عمومی Axon این سوال را برای ارزیابی توانایی تخمین و تحلیل داده مطرح کرده است. رسیدن به پاسخ دقیق اهمیتی ندارد؛ منطق پشت تخمین اهمیت دارد. داوطلب باید عواملی چون موقعیت جغرافیایی، مالکیت منازل، و طول عمر محصول را مدنظر قرار دهد. شرکت Meta نیز سوال مشابهی درباره تعداد جاروبرقیهای موجود در آمریکا از داوطلبان پرسیده است، که تأکید بر استدلال منطقی دارد.
هر سال چه مقدار پیتزا بر حسب متر مربع در آمریکا مصرف میشود؟
این سوال از سوی شرکت Goldman Sachs برای سنجش مهارت تخمین عددی و درک رفتار مصرفکننده آمریکایی مطرح میشود. تحلیلگر برنامهنویسی باید بر اساس مفروضاتی چون جمعیت و میانگین مصرف پیتزا به عدد تقریبی برسد. هدف، ارزیابی استدلال آماری و توانایی برآورد داده است، نه خود پیتزا.
آیا فرد خوششانسی هستی؟
جف بزوس، بنیانگذار آمازون، این پرسش را برای بررسی خوشبینی و فروتنی ذهنی مطرح میکرد. بر اساس گفتههای همکاران پیشین او، پاسخ مطلوب شامل پذیرش نقش شانس در موفقیت است. نادیدهگرفتن شانس یا اعتمادبهنفس بیشازحد میتواند نشانهای از عدم انعطافپذیری باشد که ویژگیای منفی در محیطهای پویای کاری است.
شرکت Norwegian Cruise Line نیز سوالی مشابه اما فانتزی مطرح کرده است: «به وجود پا گنده اعتقاد داری؟» این پرسش که احتمالاً در مصاحبههای بازاریابی استفاده شده، با مفاهیمی چون شانس، تخیل یا باور به نامحتملها در ارتباط است.
- نابودی این شغلها به دست هوش مصنوعی نزدیک است
- هوش مصنوعی شغل شما را نمیگیرد، اما این یکی را حتما!
- هوش مصنوعی تا چند سال دیگر صدها میلیون شغل ایجاد خواهد کرد
- ۱0 مهارت برای موفقیت شغلی در جهان امروز | آینده خود را بسازید
چگونه رنگ سبز را برای فردی نابینا و ناشنوا توصیف میکنی؟
این سوال انتزاعی، که گفته میشود در یکی از مصاحبههای GNC مطرح شده، چالشی جدی در انتقال مفاهیم است. از آنجا که فرد مورد نظر نه قادر به دیدن است و نه شنیدن، توصیفهای رایج کاربردی ندارند. هدف این سوال، ارزیابی قدرت خلاقیت، توان انتقال مفاهیم انتزاعی، و مهارت مقابله با موقعیتهای ناآشنا است.
آیا تا به حال خودکارت را از محل کار خود برداشتی؟
شرکت Jiffy Software این سوال ظاهراً ساده را از داوطلبان پست معمار نرمافزار میپرسد تا صداقت و آگاهی فرد از رفتارهایش را بسنجد. از آنجا که بسیاری از افراد ناخواسته یا آگاهانه لوازم اداری را با خود میبرند، نوع پاسخ میتواند سطح درستکاری یا مهارت در برخورد با سوالات ناخوشایند را نشان دهد.
چند گاو در کانادا وجود دارد؟
گزارش شده که گوگل این سوال را برای ارزیابی توانایی تحلیل و تخمین، به ویژه در مشاغل مرتبط با داده مطرح کرده است. دانستن عدد دقیق مدنظر نیست؛ آنچه اهمیت دارد منطق پشت محاسبه و توان تخمین بر اساس مرتبه بزرگی است.
شرکتهای دیگر نیز سوالات تخمینی مشابهی استفاده کردهاند. Bain & Co. از داوطلبان میپرسد چند پنجره در نیویورکسیتی وجود دارد، و Earthwatch نیز خواسته تعداد پمپبنزینهای آمریکا برآورد شود. هدف در این سوالات، مشاهده توان داوطلب در تحلیل مسائل پیچیده از طریق فرضیات، منطق، و تخمین است.
اگر موبایلت در حالت بیصدا زنگ بخورد، چه توضیحی میدهی؟
این سوال که به شرکت Kimberly-Clark نسبت داده شده، مهارت حل مسئله و مسئولیتپذیری را ارزیابی میکند. این سناریو نمونهای از نقص فنی یا اشتباه انسانی است. کارفرما میخواهد واکنش داوطلب را در برابر شرایط پیشبینینشده و نحوه توضیح شکست غیرمنتظره مشاهده کند که ویژگیای مفید برای مشاغل فنی و عیبیابی است.
اگر بخواهی در دفتر Zappos رژهای راه بیندازی، چه نوع رژهای انتخاب میکنی؟
شرکت Zappos که به فرهنگ سازمانی خاص خود شناخته میشود، با طرح این پرسش به دنبال ارزیابی خلاقیت و میزان تطابق فرهنگی است. هرچه پاسخ عجیبتر یا شادتر باشد، نشان از تناسب بیشتر با فضای کاری دارد. پاسخهایی مثل دلقکهایی که با دایناسور میتازند یا نمایشهای آکروباتیک با کوسه زنده، نشانهای از راحتی فرد با برند غیرمتعارف این شرکت است. بهطور مشابه، شرکت Bed Bath & Beyond از داوطلبان فروش پرسیده که اگر نوعی غلات صبحانه بودند، چه نوعی میبودند، که ارتباط بین خلاقیت و مشاغل مشتریمحور در حوزه کالاهای خانگی را برجسته میکند.
چند سکه کوارتر باید روی هم چیده بشوند تا به ارتفاع ساختمان Empire State برسد؟
شرکت JetBlue این سوال عجیب را در مصاحبههای شغلی مربوط به مدیریت قیمت و درآمد مطرح کرده است. با درنظرگرفتن اینکه این ساختمان 443 متر ارتفاع دارد و ضخامت یک کوارتر حدود 1.7 میلیمتر است، تخمین زده میشود که حدود 252,870 عدد کوارتر لازم است. این سوال ترکیبی از منطق، اندازهگیری و برآورد عددی است که مهارتهایی حیاتی برای مشاغل تحلیلی و مرتبط با داده هستند.
نتیجهگیری
این سوال های عجیب در مصاحبههای شغلی، با وجود ظاهر نامانوس و حتی طنزآمیزشان، اهداف مهمی را دنبال میکنند. آنها میزان خلاقیت، منطق، انعطافپذیری، سازگاری و ویژگیهای شخصیتی داوطلب را محک میزنند. در بازار کار رقابتی امروز، شرکتها به دنبال افرادی فراتر از صرفاً واجد شرایط هستند—کسانی که میتوانند متفاوت بیندیشند و در شرایط فشار آرام بمانند.
از توصیف رنگها برای فردی فاقد حواس بینایی و شنوایی، تا تخمین میزان مصرف پیتزا یا تعداد سکه لازم برای رسیدن به ارتفاع یک آسمانخراش، همگی نشان میدهند که شرکتها در ارزیابی داوطلبان رویکردی چندلایه و جامع دارند. و هرچند این پرسشها در ظاهر ممکن است بیاهمیت به نظر برسند، اما دیدی بینظیر به شیوه برخورد داوطلب با موقعیتهای غیرمنتظره ارائه میدهند که مهارتی ضروری در هر محیط کاری مدرن است.