Excoino
درخت جهان ایگدراسیل

حقایقی درباره ایگدراسیل؛ درختی که تمام جهان‌های موازی را به هم وصل می‌کند

درخت جهان ایگدراسیل در اساطیر نورس، نه قلمرو را به هم متصل می‌کند و ستون فقرات کیهان به شمار می‌رود. این درخت عظیم نمادی از تمامیت هستی است.

ایگدراسیل در دل کیهان نورس باستان، از خلاء ابدی گینونگاگپ سر برآورد. این درخت زندگی نورس، با ریشه‌ها و شاخه‌های خود، نه جهان را در بر می‌گیرد که هر یک قلمرویی مجزا با ساکنان خاص خود را تشکیل می‌دهند. از قلمرو یخ و آتش تا سرزمین غول‌ها و خدایان، ایگدراسیل نقشی حیاتی در حفظ تعادل و پیوستگی تمام این جهان های موازی ایفا می‌کند. افسانه‌های آن، درک عمیقی از دیدگاه نورس‌ها نسبت به کیهان و مفهوم سرنوشت ارائه می‌دهند.

خلقت بزرگ: ریشه‌های ایگدراسیل و تولد نه جهان

کیهان نورس با خلاء ابدی گینونگاگپ (Ginnungagap) آغاز شد. از این نیستی، درخت جهان ایگدراسیل، یک درخت زبان‌گنجشک غول‌پیکر، سربرآورد. شاخه‌های اولیه آن نیفل‌هایم، سرزمین یخ، و موسپل‌هایم، قلمرو آتش، را در خود جای دادند. فوران چشمه‌ای از نیفل‌هایم و برخورد آن با هوای داغ موسپل‌هایم، یوتون‌هایم، سرزمین غول‌ها، را شکل داد.

درخت جهان ایگدراسیل

اودین، ویلی و وه، برادرانی از نسل موجودات اولیه، پدر غول‌ها را کشتند و از جسد او میدگارد، دنیای فانیان، را خلق کردند. اقیانوسی بزرگ اطراف میدگارد ریشه‌های درخت را تغذیه می‌کرد. آسگارد، بالاترین قلمرو ایگدراسیل و خانه خدایان آسیر به رهبری اودین، از طریق بیفروست، یک پل رنگین‌کمان سوزان، به میدگارد متصل می‌شد. هایمدال نگهبان این گذرگاه بود.

نقشه کیهانی: قلمروهای نه‌گانه متصل به ایگدراسیل

با رشد ایگدراسیل، وانا‌هایم، سرزمین جنگلی خدایان وانیر به رهبری نیوردر شکل گرفت. جنگی بین آسیر و وانیر رخ داد که با صلح و تبادل گروگان‌ها پایان یافت. فری، پسر نیوردر، مسئول آلف‌هایم، سرزمین الف‌ها، شد. الف‌هایی که از آلف‌هایم تبعید شده بودند، در نهایت به نیداولیر، قلمرو زیرزمینی دورف‌ها در اطراف ریشه‌های ایگدراسیل پناه بردند. این الف‌ها که پوستشان تیره شده بود، سوارتالفار نامیده شدند.

بیشتر بخوانید

اسرار زندگی در ایگدراسیل: ساکنان و نگهبانان پنهان

درخت جهان ایگدراسیل

درون درخت جهان ایگدراسیل موجودات مقدسی زندگی می‌کنند. نیدهاگِر، مار غول‌پیکر، ریشه‌های نیفل‌هایم را می‌جود و اجساد مجرمان را می‌خورد. بر فراز بالاترین شاخه‌ها، عقابی بزرگ با شاهین همراهش، ودرلفولنیر، ناظر کیهان نورس هستند. راتاتوسک، سنجابی بازیگوش، پیام‌ها را بین عقاب و نیدهاگِر جابه‌جا می‌کند و میان آن‌ها اختلاف می‌اندازد. چهار گوزن به نام‌های داین، دوالین، دونیر و دوراثور نیز در شاخه‌های ایگدراسیل زندگی می‌کنند که با خوردن شاخه‌ها، فصول را بازنمایی می‌کنند. سه نورن شامل اورد، وِردانی و اسکولد، الهه‌های سرنوشت، مهم‌ترین نگهبانان ایگدراسیل هستند. آن‌ها در چاه اورد، زیر میدگارد، رشته‌های زندگی را می‌ریسند و هر روز آب چاه را بر درخت می‌ریزند تا سرسبز و سالم بماند.

گرگ‌ومیش خدایان: راگناروک و سقوط نهایی ایگدراسیل

نورن‌ها پیشگویی راگناروک، گرگ‌ومیش خدایان و پایان ایگدراسیل را کرده‌اند. این واقعه با رهایی فنریر، گرگ پسر لوکی، آغاز می‌شود. به دنبال آن، یورمونگاندر، مار میدگارد، از دریا برمی‌خیزد و گرگ‌ها، اسکول و هاتی، به ترتیب خورشید و ماه را می‌بلعند و زمین را در تاریکی فرو می‌برند. نبردی عظیم میان تمام نژادهای نه جهان درمی‌گیرد که با به آتش کشیده شدن ایگدراسیل توسط سورتر، پادشاه غول‌های آتشین، پایان می‌یابد. نه جهان می‌سوزند و زمین به اعماق اقیانوس فرو می‌رود.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*