امسال شاهد تولید 8 اثر استثنایی در عرصه سینما بودیم که به باور منتقدان فیلمهای تأثیرگذار 2025 لقب گرفتهاند و روزی در تاریخ جاودان خواهند شد.
با وجود شکستهای پرشمار در گیشه، سال ۲۰۲۵ برای سینما بسیار درخشان و شگفتانگیز بوده است. کارگردانان بزرگی چون رایان کوگلر، پارک چانووک، گیرمو دلتورو، لین رمزی، پل توماس اندرسون، سلین سانگ، وس اندرسون و استیون سودربرگ هرکدام با پروژههای تازه خود رنگ و طراوتی نو به پردههای نقرهای بخشیدند و باعث شدند تنوع سینمای معاصر بیش از هر زمان دیگری احساس شود.
تماشاگران در ۲۰۲۵ نه یک بلکه دو نسخهی متفاوت و تحسینشده از فرنچایز «غارتگر» را دیدند؛ هر دو با انرژی تازه و روایتهای خیرهکننده بازگشتی قدرتمند به ریشههای اکشن و دلهره داشتند. در همین حال، انیمه KPop: Demon Hunters به پدیدهای جهانی تبدیل شد و پس از سالها تلاش برای رقابت با دنیای سینمایی مارول، دیسی با «سوپرمن» جیمز گان بالاخره به نقطه عطفی تاریخی رسید.
حتی چهار شگفتانگیز که سالها زیر سایه شکستهای گذشته بود، امسال بالاخره نمایشی آبرومند و سرگرمکننده بر پرده آورد. با این حال در روزهای پایانی سال میلادی جاری نیز منتظر آثار بزرگ و پرهیجانی چون Wicked: For Good، Hamnet، Avatar: Fire and Ash و Marty Supreme هستیم که میتوانند مسیر این سال باشکوه را تکمیل کنند. با این حال پیش از آنکه تقویم سینمایی به پایان برسد، در ادامه نگاهی خواهیم داشت به فیلمهای تأثیرگذار 2025 تا پایان ماه اکتبر که در آینده جزو محبوبترین آثار تاریخ خواهند بود.
نگاهی به 8 مورد از بهترین فیلمهای تأثیرگذار سال 2025
فیلمهای تأثیرگذار سال 2025 در گسترهای از ژانرها شکل گرفتهاند، اما وجه مشترک بسیاری از آنها در ترکیب روایت انسانی با چشماندازهای جسورانهی بصری است. از درامهای روانشناختی گرفته تا حماسههای علمیتخیلی و فانتزیهای پرشکوه، مرکز ثقلِ بیشتر داستانها بر تجربهی انسان معاصر است.
بسیاری از آثار امسال با تمرکز بر سفرهای درونی قهرمانان، مفهوم انتخاب و پیامدهای آن بر سرنوشت جهان ساخته شدند. در این میان فیلمهایی که توانستهاند فلسفه وجودی را در قالبی پرکشش و احساسی بیان کنند، جایگاه خود را بهعنوان تأثیرگذارترین آثار ۲۰۲۵ تثبیت کردهاند که نهتنها در فرم و اجرا، بلکه در عمق معنا نیز مرزهای سینما را گسترش دادهاند و احتمالاً در سالهای آینده به عنوان کلاسیکهای عصر جدید شناخته خواهند شد.
8- فیلم Sorry, Baby
فیلم «متاسفم عزیزم» نمونهای درخشان و تحسینبرانگیز از چگونگی حفظ تعادل میان لحنهای متضاد است؛ تعادلی که دستیابی به آن برای بسیاری از فیلمسازان باتجربه نیز دشوار است، چه برسد به ایوا ویکتور که در نخستین تجربه کارگردانی بلند خود همزمان نقش نویسنده، بازیگر اصلی و هدایتکننده روایت را بر عهده دارد. داستان پیرامون اگنس (با بازی ویکتور)، استاد ادبیات گوشهگیری در دانشگاه میگذرد که سالها پس از تجربه یک آزار جنسی در دوران تحصیلات تکمیلی، هنوز درگیر افسردگی و گناه درونی است.
فیلم در مرز باریکی میان درام جدی و طنز تلخ حرکت میکند؛ از یک سو با نهایت احترام و دقت به مسئله مرکزی خود نزدیک میشود و از سوی دیگر، با استفادهای هوشمندانه از طنز سیاه راهی برای کاهش فشار عاطفی بیننده و آشکار ساختن سازوکار ذهنی شخصیت اصلی برای کنار آمدن با تروما میگشاید. ویکتور هرگز مسئله آزار را به سخره نمیگیرد، اما جسورانه میگوید که هیچ نسخه واحدی برای شفا وجود ندارد و هر فرد راه خود را برای ادامه دادن پیدا میکند.
- 10 تا از بهترین سهگانههای تاریخ سینما در 100 سال گذشته
- معرفی 10 فیلم برتر که بازی را به نبردی برای بقا تبدیل میکنند
- بهترین فیلمهای ماجراجویانه که بهطرز ناعادلانهای در سکوت فراموش شدند
از نظر ساختاری، فیلم با بهرهگیری از دیالوگهای دقیق و ریتمی کنترلشده اما هدفمند، فضای درونی اگنس را به تصویر میکشد و حس انزوا و خفگی او را آشکار میکند. بهویژه در نیمه پایانی فیلم همه چیز بهتدریج ترکیب میشوند تا معنای عنوان متاسفم عزیزم را به شکلی دردناک، چندلایه و ویرانگر بازتعریف کنند. در نهایت این اثر نهتنها بهعنوان یکی از فیلمهای تأثیرگذار 2025، بلکه بهعنوان نمایشی صادقانه درباره تجربهی درد، تابآوری و بازسازی خود از دل تاریکی شناخته میشود.
7- فیلم No Other Choice
فیلم «چارهای نیست» تازهترین اثر پارک چان-ووک است؛ فیلمسازی که هر پروژه آن از همان لحظه اعلام انتظاراتی بسیار بالا برمیانگیزد. این فیلم دومین اقتباس سینمایی از رمان آمریکایی The Ax (نوشتهی دونالد ای. وستمیک، ۱۹۹۷) بهشمار میرود که پیشتر در سال ۲۰۰۵ در نسخهای فرانسوی نیز به تصویر کشیده شده بود. در این بازآفرینی کرهای، پارک چان-ووک بار دیگر ثابت میکند که چطور میتواند از یک روایت ظاهراً ساده، اثری چندلایه، پرتنش و تلخ بسازد.
در مرکز داستان، یو مان-سو (با بازی لی بیونگ-هون) به عنوان مردی باهوش، دقیق و منظم که سالها در صنعت کاغذ فعالیت کرده قرار دارد. پس از خرید شرکت محل کارش توسط یک کمپانی آمریکایی، او به شکل تحقیرآمیزی اخراج میشود. فشار معیشتی بهمرور او را به نقطهای میرساند که برای بازپسگیری جایگاه شغلی و تأمین آینده خانوادهاش تصمیم میگیرد تا رقبای کاری خود را از میان بردارد.
فیلم بهطرزی استادانه، فشار روانی و احساس بیقدرتی را در جامعهای به تصویر میکشد که موفقیت را به بهای جان انسان میخرد. فیلمبرداری چشمنواز کیم وو-هیونگ با ترکیب رنگهای سرد و قاببندیهای متقارن، فضایی افسرده و مکانیکی میسازد که با وضعیت ذهنی مان-سو همسو است. تدوین بینقص کیم سانگ-بوم برشهایی سریع و سرد دارد، تا تضاد میان سکون ظاهری و طوفان درونی قهرمان را برجستهتر کند. نخستین نمایش جهانی فیلم در جشنواره ونیز با تحسین گسترده منتقدان همراه شد و بسیاری آن را یکی از پختهترین آثار پارک چان-ووک دانستند؛ اثری که همانند Oldboy ،The Handmaiden و Stoker، مرز میان اخلاق، اضطراب و خشونت را به شکلی شاعرانه و تلخ در هم میشکند.
6- فیلم Blue Moon
عنوان «ماه آبی» تازهترین اثر ریچارد لینکلیتر و یکی از فیلمهای تأثیرگذار 2025 به شمار میرود که در ظاهر ساده و در باطن، عمیق و درگیرکننده است. لینکلیتر در این فیلم همان حالوهوای شاعرانه و تأملبرانگیز سهگانه معروف خود را احیا میکند، با این تفاوت که اینبار جهان داستانی ماه آبی محدودتر و شخصیتر است. روایت فیلم در طول تنها یک شب میگذرد که برای لورنز هارت، ترانهسرای برجسته و شکستخورده (با بازی ایتن هاوک)، به نقطه عطفی درونی بدل میشود. در حالی که نمایش Oklahoma!، اثر تازه همکار سابق و شریک خلاقش ریچارد راجرز (اندرو اسکات) روی صحنه رفته است، هارت در خلوت خود به گذشتهاش بازمیگردد و شکستهای حرفهای، تردیدهای عاطفی، و غرور هنرمندانهای که او را هم به اوج رسانده و هم به انزوا کشانده است را مرور میکند.
در این میان، دو شخصیت مکمل شامل مارگارت کوالی در نقش بابی کارناول، و پاتریک کندی در نقش ای. بی. وایت نقش مهمی در بازتاب وضعیت روحی او دارند. این سه نفر شبی جادویی را میگذرانند که در آن، دیالوگها به چیزی فراتر از کلمه تبدیل میشوند. فیلم سرشار از گفتوگوهای آهنگین و لحظات آرام اما پرمعناست؛ همانگونه که در آثار پیشین لینکلیتر دیدهایم، ریتم آن در وابستگی ظریف میان کلام و سکوت شکل میگیرد.
- ۱۰ فیلم جدید مورد انتظار در ماه پایانی 2025
- 20 تا از بهترین فیلم های ترسناک قرن بیست و یکم تاکنون (2025-2000)
- تلخ، تکاندهنده و شاهکار؛ فیلمهای ضد جنگی که بعد از دیدنشان دیگر آدم سابق نیستید
اجرای ایتن هاوک بهویژه چشمگیر است: او لورنز هارتی را به تصویر میکشد که در ظاهر شوخطبع و سرزنده است، اما در عمق وجودش پوچی و دردهای فروخوردهای نهفته است. بازی او در مرز طنز و اندوه حرکت میکند و شخصیت را به انسانی کاملاً ملموس تبدیل میکند. از نظر ساختار، ماه آبی بیش از هر چیز یک فیلمِ حالوهوا یا همان mood piece است که تأکید آن نه بر رویداد، بلکه بر حس، ریتم درونی و موسیقی گفتوگوهاست. فیلم ۱۰۰ دقیقهای با جریان طبیعی گفتار و سکوتهای هوشمندانه پیش میرود و چنان صمیمی است که بیننده احساس میکند در کنار شخصیتها در همان بار نشسته است.
5- فیلم Train Dreams
فیلم «قطار رویاها» که در اکران محدود خود و سپس با انتشار در نتفلیکس در ۲۱ نوامبر تحسین گستردهای برانگیخت، روایتی شاعرانه و تلخ از رؤیای ساختن آمریکاست. اثر تازه کلینت بنتلی که پیشتر با تهیهکنندگی شاهکار تحسینشده Sing Sing نگاه منتقدان را به خود جلب کرده بود، بار دیگر به جهان کار و رنج و روح انسان بازمیگردد و یکی از فیلمهای تأثیرگذار 2025 را رقم میزند. در مرکز داستان، رابرت گرینیر با بازی پراحساس جوئل اجرتون قرار دارد؛ مردی از طبقه کارگر که زندگیاش وقف ساخت خطوط راهآهنی شده است تا سراسر ایالات متحده را به هم وصل کند.
اما هر کیلومتر از این خطوط، میان او و خانهاش فاصله میاندازد. همسرش گلادیس (با نقشآفرینی فلیسیتی جونز) و دختر نوزادشان، در دوردستهایی زندگی میکنند که رابرت تنها در رؤیاهایش به آنها نزدیک میشود. فیلم نه فقط روایت زندگی یک مرد، بلکه تصویری دراماتیک از دوران شکلگیری هویت تاریخی و صنعتی آمریکاست. بنتلی با دقتی شاعرانه، هر نما را به تأملی در باب دستاورد و فقدان تبدیل میکند
کارگردانی او آرام، کمدیالوگ و متکی بر حس بصری است. تصویربرداری اغلب در نور طبیعی و فضاهای وسیع آمریکای شمالی انجام شده تا نوعی حس تجلی و تنهایی بیپایان را ایجاد کند. موسیقی گزیده و مینیمال فیلم نیز به جای پرکردن سکوت، آن را سنگینتر و معنادارتر میکند. اجرتون در این نقش بهترین اجرای دوران کاری خود را ارائه میدهد. او گرینیر را مردی متعهد نشان میدهد که در هر لحظه میان وظیفه و دلتنگی در جنگ است. بازی جونز نیز در اندک حضورش اثری ماندگار بر ذهن مخاطب میگذارد؛ نمادی از تمام زنانی که در پشت رؤیای مردان، تنها و منتظر باقی ماندهاند.
4- فیلم Sentimental Value
فیلم «ارزش عاطفی» تازهترین ساختهی یوآخیم تریه، فیلمساز نروژی تحسینشدهای است که پس از موفقیت چشمگیر «بدترین انسان دنیا» (The Worst Person in the World)، بار دیگر به دنیای فیلمسازی بازگشته است. در مرکز داستان گوستاو بورگ، فیلمسازی سالخورده با بازی درخشان استلان اسکارشگورد قرار دارد که روزی برای جاهطلبیهای هنری خود خانوادهاش را رها کرده بود و اکنون پس از مرگ همسر سابقش، ناگهان با واقعیت غمانگیز تنهایی و پشیمانی روبهرو میشود.
در تلاشی برای بازسازی گذشته، او تصمیم میگیرد فیلمنامهای اتوبیوگرافیک بنویسد که قرار است بهانهای باشد هم برای احیای حرفه فراموششدهاش، و هم برای ترمیم فاصله طولانی با دو دخترش با نامهای نورا (با بازی رناته رینسوه) و اگنس (اینگا ایبسداتر لیلئاس). اما هر صفحه از این فیلمنامه، او را عمیقتر در زخمهایی فرو میبرد که سالها فراموششان کرده بود. رویکرد تریه در Sentimental Value همانند آثار پیشین وی، ترکیبی است از روایت روانکاوانه، شوخطبعی تلخ و تأملی شاعرانه درباره زمان، پشیمانی و عشق.
- 10 فیلم علمی تخیلی جذاب که فقط در فضا جریان دارند
- 10 تا از بهترین فیلم های اکشن انتقامجویی در تاریخ سینما
- 10 فیلم شاخص هنرهای رزمی ترکیبی که آدرنالین را به اوج میرسانند
فیلم در جشنواره کن به نمایش درآمد و با وجود رقابت درخشانش برای نخل طلا، در نهایت جایزه را به اثری دیگر واگذار کرد. با این حال، پس از اکران عمومی موجی از تحسین منتقدان به دنبال داشت؛ از بازی استادانهی اسکارشگورد بهعنوان یکی از احتمالیترین نامزدهای اسکار برای نقش مکمل مرد گرفته تا کارگردانی ظریف و احساسی تریه که بار دیگر توانایی خارقالعادهاش در کاوش روابط انسانی را به رخ میکشد.
3- فیلم It Was Just an Accident
فیلم ایرانی «یک تصادف ساده» که در جشنواره کن ۲۰۲۵ موفق شد «ارزش احساسی» (Sentimental Value) را در رقابت برای نخل طلا پشت سر بگذارد، بهدرستی شایسته این افتخار توصیف شده و در میان فیلمهای تأثیرگذار 2025 قرار گرفته است. این اثر نهتنها یکی از بهترین آثار کارنامه جعفر پناهی به شمار میآید، بلکه نمونهای درخشان از تلفیق هیجان سیاسی، رئالیسم اجتماعی و تعلیق روانشناختی است که تماشاگر را از نخستین لحظه در ابهام، تنش و دلهره فرو میبرد. داستان بر محور گروهی از زندانیان سیاسی سابق ایرانی میچرخد که سالها پس از آزادی، فرصتی پیش میآید تا با بازجوی سابق خود روبهرو شوند. اما پیچش بنیادین روایت جایی است که درمییابند هیچیک هرگز چهره بازجو را ندیدهاند.
اکنون مردی با همان ویژگیها در دست آنهاست، اما هیچکس مطمئن نیست که آیا او واقعاً همان بازجوست یا فقط قربانی اشتباهی دردناک؟ همین عنصر ابهام، فیلم را به معجونی خیرهکننده از انتقام، عدالت، شک و گناه بدل میکند. پناهی که بدون مجوز رسمی فیلم را ساخته، در یک تصادف ساده بهشیوهای تحسینبرانگیز از مینیمالیسم بصری و گفتوگوهای عمیقمحور برای ایجاد تعلیق بهره میبرد. او با هوشمندی، فیلم را بر لبه تیز میان تریلر سیاسی و درام جادهای نگه میدارد؛ جایی که شخصیتها در سفری واقعی و درونی، با خاطرات و زخمهای گذشته درمیافتند.
طنز تلخ و گاه ناگهانی اثر بهویژه در گفتگوهای میان زندانیان، یادآور نگاه نافذ و پنهاناً شوخطبع پناهی به تناقضهای جامعه معاصر ایران است. در میان گروه بازیگران، وحید مبصّری در نقش رانندهای که مأموریت رساندن آنها و زندانی ناشناخته را دارد، با حضوری آرام اما پرکشش، ستون اصلی اثر محسوب میشود. بااینحال درخشانترین لحظه فیلم به مریم افشاری تعلق دارد؛ سکانسی که او درگذشته خود غرق میشود و در سکوتی سنگین، روایت شخصیاش از شکنجه را بازمیگوید که بهگفته بسیاری از منتقدان، از دلخراشترین و تأثیرگذارترین لحظات سینمای سال ۲۰۲۵ است.
2- فیلم Sinners
فیلم «گناهکاران» نهفقط یکی از فیلمهای تأثیرگذار 2025 است، بلکه به پدیدهای فرهنگی تبدیل شده که تأثیرش فراتر از سالنهای نمایش رفته است. این اثر جاهطلبانه به کارگردانی رایان کوگلر مرزهای معمول سینمای عامهپسند را جابهجا کرده و به اثری بدل شده که هم مخاطبان را شگفتزده کرده و هم تحسین منتقدان را برانگیخته است. روایت فیلم در میسیسیپی سال ۱۹۳۲ میگذرد؛ زمانی که دوقلوهای افسانهای اسموک و استک (هر دو با بازی مایکل بی. جردن) پس از سالها فرار، به زادگاه خود بازمیگردند.
آنها با پول و تجهیزات سرقتشده از مافیاهای ایتالیایی و ایرلندی شیکاگو تصمیم دارند تا اولین کافه موزیکال سیاهپوستان در جنوب آمریکا را تاسیس کنند. اما شب افتتاحیه جشن آنها به کابوس خون و بقا تبدیل میشود. کافه تازهتأسیس آنها مورد حمله گروهی از خونآشامها قرار میگیرد که به رهبری رمیک (با بازی جک اوکانل) ظاهر میشوند.
- بهترین فیلمهای زامبی محور با حالوهوای اروپای قرون وسطی
- 10 فیلم گانگستری کلاسیک که بهخوبی این ژانر را تعریف میکنند
- معرفی بهترین آثار غیرهالیوودی ژانر وحشت در ده سال اخیر
کوگلر با مهارتی تحسینبرانگیز از عناصر وحشت گوتیک و ریتم موسیقی بلوز بهره میگیرد تا جهانی خلق کند که هم بهطرزی کلاسیک آمریکایی است و هم جسارتاً اسطورهای جدید میسازد. فیلم با حضور بازیگران توانمندی چون هیلی استاینفلد در نقش خواننده اسرارآمیز کافه، مایلز کانتون در نقش نوازنده ترومپت، وومی موساکو و دلروی لیندو بهعنوان اعضای گروه و جیمی لاوسون، چهرهای چندصدا و پرانرژی دارد. از نظر تجاری، Sinners با فروش ۳۶۷ میلیون دلار در سطح جهانی رکوردی نادر برای اثری با داستانی کاملاً اورجینال رقم زد.
از زمان اکران در آوریل ۲۰۲۵، گناهکاران به یکی از جدیترین مدعیان اسکار بدل شده است؛ فیلمی که هم در بخشهای فنی (فیلمبرداری خیرهکننده فدون پاپامایکل و طراحی لباسهای ناستازیا دانیل) و هم در اجراهای بازیگران تحسینبرانگیز ظاهر شده است. منتقدان آن را ترکیب ناب سینمای ژانر و هویت فرهنگی توصیف کردهاند. چه فیلم در نهایت جوایز اسکار را درو کند یا نه، جای تردید نیست که گناهکاران بهعنوان یک کلاسیک مدرن در تاریخ سینما باقی خواهد ماند و بعید نیست که برای سالهای پیشرو، پای ثابت هالووین و الهامبخش آثار بعدی این ژانر باشد.
1- فیلم One Battle After Another
در سالی سرشار از تولیدات پرهیاهو و رقابتهای سنگین در گیشه و فصل جوایز، فیلم «نبرد پشت نبرد» توانست شگفتی بیافریند و خیلی زود جایگاه خود را بهعنوان یکی از فیلمهای تأثیرگذار 2025 تثبیت کند. تنها چند روز پس از اکران، موجی از تحسین از سوی منتقدان و تماشاگران بهطور همزمان به راه افتاد و بسیاری آن را نه صرفاً فیلمی درخشان، بلکه یک شاهکار سینمایی مدرن توصیف کردند. اثر تازه پل توماس اندرسون، تلفیقی حیرتانگیز از درام سیاسی، اکشن شخصی، طنز سیاه و حماسهی انسانی است. او در این فیلم، بار دیگر نشان میدهد که موفقیت در فیلمهایی چون There Will Be Blood و Phantom Thread اتفاقی نبوده است.
در مرکز روایت، یک مرد انقلابیِ بازنشسته قرار دارد که سالها پیش از سیاست و خشونت کناره گرفته، اما زمانه و گذشته رهایش نمیکنند. هنگامی که دخترش بهدلیل ارتباط با مادرش توسط یک نظامی فاسد تهدید میشود، او ناخواسته دوباره وارد همان دنیای پرتنش سابق میگردد. شخصیت اصلی لئوناردو دیکاپریو محبوب است که با کاریزمای همیشگی و بازی حیرتانگیز خود در نقش باب میدرخشد. او در کنار گروهی از بازیگران قدرتمند شامل شان پن، تیانا تیلور، رجینا هال، بنیسیو دل تورو و چیس اینفینیتی حضور دارد که هر یک از آنها در قالب کاراکترهایی چندبعدی و خاکستری، جهان اجتماعی تباه و فاسدی را به تصویر میکشند که فیلم بر ویرانههای آن بنا شده است.
فیلم نبرد پشت نبرد با وجود زمان سه ساعته خود، با ریتمی سریع پیش میرود و اندرسون برخوردی هوشمندانه با ساختار فیلم دارد؛ جایی میان Taken و The Big Lebowski، اما با زیباشناسی خاص خودش. در میانه خشونت و تلخی، رگههایی از طنز سیاه و دیالوگهای غیرمنتظره موج میزند که لحظاتی از شوخطبعی متفکرانه را پدید میآورد.
فیلم پس از اکران، فوراً به یکی از نمادهای فرهنگی سال تبدیل شد. لباس ساده اما چشمگیر دیکاپریو در نقش باب، تنها یک ماه بعد از اکران به یکی از پرطرفدارترین لباسهای هالووین بدل شد؛ نشانهای از جایگاه نمادین اثری که مخاطبان با آن ارتباطی عاطفی و فرهنگی برقرار کردهاند. با توجه به استقبال جهانی، تحلیلگران سینما معتقدند نبرد پشت نبرد همان نقش را برای پل توماس اندرسون ایفا خواهد کرد که Oppenheimer برای کریستوفر نولان داشت.
گجت نیوز آخرین اخبار تکنولوژی، علم و خودرو 














