رسانه جاری یا استریم (Stream) که از جمله قدرتمندترین فعالان در این زمینه نتفلیکس است از جمله رسانههایی به شمار میرود که هرروزه در حال پیشرفت بوده و مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب میکند؛ اما سوالی که وجود دارد آیا اینگونه از رسانهها در ایران جایی باز خواهند کرد و نسخههای ایرانی شدهی این رسانهها در ایران موفق خواهند بود؟
در حال حاضر رسانه جاری بهقدری پیشرفت کرده که کمپانی مانند نتفلیکس توانسته در بیش از 190 کشور دنیا خدماترسانی کند؛ اما برای درک بهتر موضوع ابتدا باید بدانیم که این رسانه چطور کار میکند. در واقع محتوای استریم شده به حالتی است که ارائه دهندهی محتوا، ویدیوی خود را به اشتراک قرار داده و مخاطبین میتوانند بدون اینکه نیاز به بارگذاری ویدیو داشته باشند بهصورت پخش زنده به تماشای ویدیو بنشینند.
درآمد محتوای استریم نیز به دو صورت است:
- قرار دادن آگهیهای تبلیغاتی در ابتدا، اواسط و یا انتهای ویدیو
- گرفتن هزینهای از کاربر برای پخش ویدیو و یا فروش حق اشتراک زماندار (ماهانه، سهماهه و یا سالانه)
سرویسهایی مانند یوتیوب نیز بهصورت استریم کار میکنند و درآمدشان هم اصولا از قرار دادن آگهی در ویدیوهای موجود بر روی سایتشان است؛ اما چیزی که نتفلیکس و کمپانیهای مشابه آن را از یوتیوب متفاوت میسازد قرار دادن محتوایی متفاوت مانند فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، انیمیشن، مستند، رویدادهای مهم ورزشی و محصولات دیگری است که توسط گروههای حرفهای ساخته شده و مخاطبان بسیاری دارد.
همین موضوع باعث برتری رسانه جاری نسبت به رسانه تصویری (شبکههای تلویزیونی) میشود زیرا برای کاربر انبوهی از محتواهای جذاب قرار داده شده که هر زمان بخواهد سریال مورد علاقه خود را مشاهده کند و یا به تماشای جدیدترین فیلم سینمایی بنشیند؛ در واقع کاربر بهجای پر کردن ساعات خالی خود با هر آنچه در آن ساعات از شبکهی تلویزیونی پخش میشود میتواند به آرشیوی از محتوای مختلف رفته و هر آنچه میل دارد را انتخاب و تماشا کند.
استریم یا رسانه جاری همان ارسال پستی دیویدی در دهه اخیر بوده که در ایران نیز از این روش استفاده میشد و شما میتوانستید به مغازههایی مراجعه کرده و فیلم یا سریال کرایه کنید و یا از طریق تماس تلفنی، محتوای مد نظر خود را سفارش دهید.
با پیشرفت علم و تکنولوژی، فرصتی به کمپانیهایی مانند نتفلیکس داده شد تا بتوانند محتوای خود را بهجای ارسال دیویدی، بر روی فضای مجازی قرار دهند. این کار باعث شد بازهی زمانی که کاربران برای تهیهی دیویدی و یا دریافت آن سپری میکردند از بین برود. اصولا محتوا با توجه به سرعت اینترنت فرد در کیفیتهای مختلف به نمایش قرار داده میشود و در حال حاضر حتی محتوای 4K نیز موجود هست و کاربران دغدغهای از نظر کیفیت ندارند.
خب تقریبا با رسانه جاری آشنا شدیم و دانستیم چگونه کار میکند، چگونه درآمد دارد، چگونه محتوای خود را ارائه میدهد و چه مزایایی نسبت به شبکههای تلویزیونی دارد؛ اما سوال اصلی این است که آیا یک رسانه جاری در ایران میتواند موفق باشد یا خیر.
در واقع هماکنون نیز وبسایتهایی در ایران فعالیت خود را در زمینهی رسانه جاری آغاز کردهاند و ویدیوها، فیلمها و محتویات مختلفی را برای ارائه به کاربران در وب سایت خود قرار دادهاند. هرچند آنچه هماکنون از ویژگی خاصی برخوردار است نحوهی بازخورد کاربران با اینگونه سایتها بوده که باعث میشود کمی در مورد موفق آمیز بودن این رسانهها تردید کنیم.
ابتدا باید ببینیم چه چیزهایی باعث ضعف رسانههای جاری در ایران میشود و سپس در مورد هرکدام کمی صحبت کنیم:
- بالا بودن هزینه اینترنت
- فرهنگ کپیرایت
- محدودیت در محتوا
- محتوای اختصاصی
بالا بودن هزینه اینترنت
بیان همین موضوع کافیست که بهقدری هزینهی اینترنت برای کاربران ایرانی بالاست که وقتی محتوایی را دانلود میکنند برای آنها بهمنزله پرداخت هزینهای بابت محتوا نیز تمام میشود؛ بگذارید یک مثال ساده بزنم در یکی از سایتهای رسانه جاری، محتوایی به مبلغ 2 هزار تومان قرار داده شده و همانطور که میدانیم یک فیلم ویدیویی بسته به فرمت و کیفیت آن از 700 مگابایت شروع شده و به حجمی از 3 گیگابایت و یا بالاتر نیز میرسد؛ بنابراین با یک محاسبهی ساده متوجه میشوید که هزینهی بارگذاری این فیلم سینمایی از خرید حق تماشای آن بیشتر است!
همین موضوع باعث میشود که کاربران به سمت دانلود همان محتوایی که در رسانه جاری قرار داده شده در سایتهای دیگر بروند که صد البته دانلود این محتوا مجانی بوده و جالب است که در فرمتهای مختلف قرار داده شدهاند و اگر محتوای مورد نظر به زبان دیگری مانند زبان انگلیسی یا کرهای باشد فایل زیرنویس فارسی نیز در انتهای لینک دانلود هایلایت شده است.
اینکه این کار درست یا خیر را در فرهنگ کپیرایت بیان میکنیم؛ اما در مورد هزینهی اینترنت باید گفت که در کنار هزینه، سرعت ارائه شده توسط ارائه دهندگان سرویس اینترنت برای کاربران ایرانی کافی نیست و در هنگام تماشای محتوا بارها با افت کیفیت محتوا روبهرو خواهید شد و همین موضوع بر روی تجربهی تماشای محتوا تاثیر منفی خواهد گذاشت.
فرهنگ کپیرایت
برای درک بهتر فرهنگ کپیرایت باید این موضوع را درک کنیم که عادت کردن با فرهنگسازی فرق دارد؛ مانند مقالات علمی که نوشیدن مایعات در ظروف پلاستیکی را منع کردهاند؛ اما استفاده از ظروف پلاستیکی تبدیل به عادت شده و نمیشود آن را با تذکرات و مقالات ترجمه شده جایگزین کرد. اصولا فرهنگسازی نیز یک مبحث ساده نیست زیرا شما با یک نفر سروکار ندارید بلکه یک جامعه را میخواهید دگرگون سازید و عادت نهتنها یک فرد بلکه یک جامعه را تغییر دهید.
مشکل کپیرایت زمانی در ایران وخامت خود را نشان داد که کمر ساخت بازیهای مستقل رایانهای در ایران شکست. با وجود استعدادهای فراوان و ساخت محصولاتی نسبتا قابل قبول، شاهد از هم پاشیدن استودیوها، نیمه کاره رها شدن پروژهها، فروش بسیار کم بازیها و حتی تغییر یافتن مسیر بازی سازی بسیاری از سازندگان خلاق ایرانی به ساخت بازیهای Free to Play بودیم.
مسئله کپیرایت تنها زمانی در ایران برطرف خواهد شد که هزینهی خرید محصول مد نظر بهصورت اورجینال از کپی شدهی آن تفاوت کمی داشته باشد و یا مزایایی یدک بکشد که محصول کپی شده فاقد آن است و این موضوع با انجام کارهای دیگر امکانپذیر نیست زیرا اگر انجام چنین عملی ممکن بود باید تاکنون رخ میداد.
محدودیت در محتوا
فکر میکنم به مسئلهای رسیدیم که بسیار مهم است. بسیاری از محتواهای رسانه جاری مانند نتفلیکس در ایران اجازه پخش ندارند و متاسفانه بهصورت غیرقانونی در سایتهای دانلود قرار داده شدهاند. این محدودیت باعث میشود که رسانه جاری در ایران توان مقابله با یک سایت دانلود را نداشته باشد چه برسد به نتفلیکس. جالب است بدانید که بازدیدکنندگان سایتهای دانلود واقعی هستند زیرا توان تبلیغ ندارند و برای دریافت تبلیغات نیز هزینهی بسیار ناچیزی را دریافت میکنند و خطر هرلحظه مسدود شدن را دارند.
با این وجود میزان محتویات یک سایت دانلود از یک سایت رسانه جاری در ایران پررنگتر است و مخاطب بیشتری نیز جذب میکند. در ایران رویدادهای ورزشی توسط رسانه ملی منعکس میشود و رسانههای جاری شاخهی بخش ورزشی که رسانههای جاری خارجی دارند مانند پخش مسابقات رزمی ندارند. در زمینهی انیمیشن نیز محتویاتی را برای نمایش قرار دادهاند که در رسانهی ملی نیز پخش میشود که بازهم یک ضعف دیگر محسوب میشود.
محدودیت در شاخههای دیگر محتواهای ویدیویی نیز سبب میشود رسانههای جاری در داخل کشور به سراغ محتویات اختصاصی بروند که عمدهی آنها را سریال و فیلمهای سینمایی ایرانی تشکیل میدهند؛ البته به این موضوع در بخش بعدی خواهیم پرداخت ولی ضعف دیگری که در محدودیت محتوا به چشم میخورد این است که محتوای این سایتها بهشدت قدیمی و تاریخ گذشته به نظر میرسد و وقتی محتوای جدیدی نیز در سایت آنها قرار میگیرد قبل از آنها بهصورت مجانی در سایتهای دانلود قرار داده شده است.
محتوای اختصاصی
به نظر بنده تنها راهی که میتوان رسانه جاری را در ایران قدرتمند کرد خرید و یا حتی سفارش ساخت محتوایی اختصاصی است؛ اما چند ایراد اساسی وجود دارد. اولین موضوع هزینهی بالای محتوای اختصاصی است، فیلمها و سریالهایی که بر روی این سایتها قرار دارد با هزینههای چند صد میلیونی خریده شده و با توجه به نبود فرهنگسازی کپیرایت و عادت مردم به دانلود مجانی محتواهای مختلف، برای بازگشت تنها بودجهای که صرف خرید یک فیلم سینمایی شده، این محتوا باید بین 100 تا 200 هزار بار و یا شاید هم بیشتر خریداری شود که همین امر بزرگترین مانع برای جمعآوری یک آرشیو بزرگ است.
یک شرکت هرچقدر هم که بودجه زیادی داشته باشد این بودجه محدودیتی داشته و با وجود اینکه رسانه جاری بیشتر شبیه به جدال چند بالا شهر نشین تهرانی شده است؛ اما در نگاه عمیق میشود دید که برای موفقیت چنین رسانهای در ایران، راه بسیار طولانی در برابر این شرکتها وجود دارد.
از طرفی ظرفیت ساخت محتوای اختصاصی نیز بحث خاص خود را دارد؛ برای مثال در نظر داشته باشید که نتفلیکس برای محتوای اختصاصی خود سریالی مانند Breaking Bad را ساخته است که مخاطبین بسیاری را به همراه داشت و از عوامل رشد و پیشرفت این رسانه شد.
چگونه یک رسانه جاری در ایران موفق خواهد شد؟
برای موفقیت یک رسانه جاری در ایران باید محتوایی بر روی این رسانه قرار گیرد که به جز این رسانه به طریق دیگری نتوان آن را مشاهده کرد و این بزرگترین چالشی است که رسانههای جاری را زمینگیر کرده است. محدودیت در ساخت محتوا از فروکش کردن خلاقیت کارگردانان، نبود استعداد طلایی، محدودیتهای بسیار در زمینهی تکنولوژی و ادوات مورد نیاز برای ساخت محتوای مدرن و بهروز سبب شده تا سریال و فیلمهای ساخته چندان نتوانند مخاطبان جوان را به سمت خود جلب کنند.
بارها شده سریالها و یا فیلمهای ساخت کشورهای خارجی را دیدهام و در انتهای آن از خودم پرسیدم آیا بازهم سریال یا فیلمی خواهم دید که چنین کیفیت و یا جذابیتی داشته باشد و این موضوع هرساله برای من بارها اتفاق میفتد؛ اما در مورد سینمای ایران من هنوز هم در مورد فیلم «مادر» و «دلشدگان» به کارگردانی شادروان علی حاتمی این سوال را از خودم میپرسم و یا در مورد سریال «روزی روزگاری» به کارگردانی امرالله احمد جو و یا سریال «خانه سبز» که توسط بیژن بیرنگ و مسعود رسام ساخته شد که متاسفانه هنوز سریال و یا فیلمهایی با کیفیت مشابه به این آثار فاخر هنری ساخته نشده است.
البته این موضوع خود جای بحث دارد که چه شد هنرمندان فاخر سینمای اصیل ایران جایگزینی درخور پیدا نکردند و معروفیت تبدیل به تک ارزش شد. اینکه چطور هنرمندان خارجی با نسل جوان پرشورتر، باانگیزهتر، خلاقتر و فاکتورهای پسندیدهی بیشتری جایگزین شدند و متاسفانه هنرمندان فاخر ما بدون وارث باقی ماندند و شاهد کسانی بودیم که با «برهنه شدن» و «کشف حجاب» به دنبال معروفیت بودند؛ کسانی که بهجای پادشاهی صحنهها، عرش فیسبوک و اینستاگرام را انتخاب کردند تا در آنجا بدرخشند.
جمعبندی
باید قبول کرد که رسانه جاری برای موفقیت نیاز به ساعتها محتوای اختصاصی هفتگی دارد که در شرایط کنونی کمی دشوار به نظر میرسد. اینکه چقدر موفق هستند یا نه طبیعتا باید از مخاطبان پرسیده شود؛ اما با سری به سایتها زدن متوجه اینکه چقدر جای کار دارند خواهید شد.