با پیشرفت تکنولوژی و افزایش قابل توجه تعداد دستگاههای الکترونیکی، بسیاری از وسایل با گذشت زمان، قدیمی شده و نمیتوانند پاسخگوی نیاز ما باشند. در نتیجه این موضوع و خرید دستگاه های جدید، کوهی از وسایل قدیمی ایجاد میشود. به عنوان مثال شما بعد از خرید یک لپ تاپ جدید، دستگاه قدیمی خود را چه خواهید کرد؟ این موضوعیست که در چند دهه اخیر، بشر شدیدا با آن مشکل داشته و برای حل این معضل، از محلهای دفن زباله و یا معادن استفاده میکند. اما بدون شک بهترین کار، بازیافت آنها است. بهعلاوه در سالهای اخیر مفهوم جدیدی با نام بازیافت زباله های الکترونیکی (E-Waste Recycling) مطرح شده که میتواند کلیدی برای حل این مشکل باشد.
هر چند ما در کشورهای در حال توسعه کمتر شاهد چنین اتفاقی هستیم، اما نهادها و شرکتهایی که در زمینه بازیافت زباله های الکترونیکی فعالیت دارند، با افزایش بهرهوری، خدمات زیادی را به بشر ارائه دادهاند. با این حال، عملیات بازیافت، امری محدود و البته پیچیده بوده و بازیافت کامل و صحیح وسایل الکترونیکی به سازندگان آنها و موادی که در ساخت محصولات خود به کار میگیرند، بستگی دارد.
حال برای آشنا شدن با مشکلات موجود و کارهایی که سازندگان میتوانند برای کمک به این صنعت انجام دهند، به سراغ کمپانی دل (Dell) و برنامههای آن در رابطه با بازیافت زباله های الکترونیکی رفتهایم. این شرکت در همکاری با کمپانی Goodwill Industires (صنایع گودویل)، برنامههایی برای لپ تاپ های قدیمی کاربران دارد.
در سالهای گذشته این شرکت تلاش کرده تا با کمک به صنعت بازیافت، از موادی در ساخت محصولات جدید خود استفاده کند که پیش از این بازیافت شدهاند. یکی از این مواد، نوعی خاصی از پلاستیکها هستند که برای استفاده در دستگاههای الکترونیکی جدید کاملا مناسب بوده و میتوانند مورد استفاده بسیاری از سازندگان باشند. اما به کارگیری این مواد هم مشکلات خاص خود را دارد که بعضا استفاده از آنها را به امری غیر ممکن تبدیل میکند.
مدیر امور زیست محیطی و مسئولیت جهانی شرکت دل، اسکات اوکانل (Scott O’Connell) در این رابطه اعلام کرد:” این نوع از پلاستیکها میتوانند تا حد زیادی مناسب تولید دستگاههای الکترونیکی جدید باشند، اما برای تبدیل آن به مواد اولیه ایده آل، به انجام برخی فرآیندهای مهندسی نیاز داریم تا از پلاستیک خام استفاده نکنیم.”
شرکت Wistron Corporation مسئول بازیافت تمامی پلاستیکها در ایالت تگزاس است. احتمالا اولین کار برای بازیافت زباله های الکترونیکی ، شکستن و تقسیم کردن حجم عظیم دستگاه های معیوب به تکههای کوچکتر باشد. اما کارمندان این کارخانه با دستان خود، تمامی دستگاهها را شکسته و قطعات آنها را جدا میکنند. در این مرحله، پلاستیکهایی که صلاحیت استفاده در تولید دستگاههای جدید را ندارند، به بخشی دیگری ارسال شده و مابقی قطعات بر اساس رنگ و علم شیمی، از یکدیگر جدا میشوند.
آیا بازیافت زباله های الکترونیکی میتواند نیاز انسان به از بین بردن دستگاههای قدیمی را برطرف کند؟
اما پلاستیکهای غیر قابل استفاده به آن سوی کره زمین، شهر Kunshan در چین و جایی که بسیاری از کارخانههای بازیافت زباله های الکترونیکی فعالیت دارند، ارسال میشوند. بر اساس صحبتهای مدیر ارشد بخش توسعه و کسب کار شرکت Winstron، در این کارخانه، پلاستیکهای بیمصرف جدا شده و مابقی آنها برای تولید مواد دیگر بازیافت میشود. تصور میکنید که منظور از مواد دیگر” چیست؟ در این رابطه میتوان گفت که شرکت دل سالهای زیادیست که از آنها برای تولید پنلهای پشتی مانیتورها و کامپیوترهای بدون کیس خود استفاده میکند.
اوکانل در این رابطه میگوید: “ما در به کارگیری پلاستیک خالص بازیافت شده با مشکلاتی در عملکرد و تولید آن رو به رو بودیم، اما تحقیقات 9 ماهه ما در سال 2014، نشان میدهد که استفاده از محتوای بازیافت شده در کنار پلاستیک خالص، نتیجه بسیار بهتری داشته و امکان اعمال تمام ویژگیهای مورد نظر در آنها وجود دارد”. یکی دیگر از مشکلاتی که سازندگان با آن رو به رو هستند، موضوع ذوب کردن پلاستیک و از دست رفتن خصوصیات این مواد است. با این حال، در تمامی مراحل طراحی و ساخت وسایل الکترونیکی، امکان مشخص کردن میزان پلاستیک بازیافت شده و ترکیب آن با پلاستیک خالص وجود دارد.
اما چه اتفاقی برای اجزای داخلی میافتد؟
مابقی اجزای داخلی همچون کابلها برای بازیافت مس به بخش دیگر کارخانه ویسترون فرستاده میشوند. فریمهای فلزی، باتریهای یون-لیتیومی، فنها و خنککنندهها و تمامی قطعاتی که به نوعی امکان بازیافت و یا استفاده دوباره از آنها وجود دارد، به بخشهای جداگانه ارسال خواهند شد تا علاوه بر مواد اصلی، فلزات گرانبها نیز از آنها جدا شوند.
جالب است اشاره کنیم که عملیات گداختن زباله های الکترونیکی در بسیاری از شرکتهای سنتی اروپایی و ژاپنی، با سوختن پشم شیشه و آسیب بیش از حد به فلزات همراه بوده، اما در کارخانه ویسترون، مهندسان از آب به جای آتش استفاده میکنند. بهکارگیری مواد شیمیایی تا زمان از بین رفتن آبطلا و لحیمکاری های روی بورد ادامه پیدا میکند تا همه چیز از یکدیگر جدا شود. در نهایت، انجام کارهای پر زحمت و استفاده از فرمولهای پیچیدهتر علم شیمی میتواند به جدا شدن بهتر و بیشتر فلزات از یکدیگر منجر گردد.
البته نباید تصور کنید که این مواد بعد از بازیافت مستقیما توسط شرکت دل و یا هر سازنده دیگری وارد چرخه تولید میشوند. در واقع آنها هم همانند بسیاری از مواد دیگر همچون فلز، مس، طلا یا لیتیوم، وارد بازار کالا شده و به فروش خواهند رسید. اوکانل در این مورد میگوید: “در سالهای اخیر من تصور میکردم که کار کردن با فلز میتواند آسانتر از کار کردن با پلاستیک باشد، اما حالا به این نتیجه رسیدهام که فلزات، ساختار پیچیدهتری دارند.”
در دنیای واقعی، فلزات خالص نمیتوانند به تنهایی پاسخگوی نیاز بازار باشند و اینجاست که اهمیت فلزات بازیافت شده مشخص میشود. با این حال اوکانل اشاره میکند که حداقل بهتر بود سازندگان میدانستند چه مقدار از فلزاتی که خریداری کردهاند، از نوع بازیافت شده است. بله، این یک واقعیت است که این نوع فلزات به صورت نامرئی وارد چرخه تولید میشوند.
عدم همکاری سازندگان، بزرگترین شکایت شرکتهای فعال در حوزه بازیافت زباله های الکترونیکی است
با این حال، باز هم سازندگان میتوانند در بازیافت آینده محصولات خود نقش داشته باشند. به عنوان مثال استفاده کمتر از چسب یا پیچها و فراهم کردن شرایطی برای جدا شدن بهتر قطعات از یکدیگر، میتواند به چرخه بازیافت زباله های الکترونیکی کمک بسزایی نماید. در سالهای اخیر اپل با طراحی رباتی مخصوص، تلاش کرده تا گوشی های آیفون را به شکلی تولید کند که امکان بازیافت سادهتر آن وجود داشته باشد. بهعلاوه، شرکتهای بزرگ دیگر همچون دل نیز در این زمینه برنامههایی دارند. اوکانل میگوید: “ما معمولا در تعامل با طراحان، سعی میکنیم آنها را جای بازیافت کنندگان قرار دهیم. در این شرایط، آنها میتوانند فرق میان طراحی بد و طراحی خوب را تشخیص دهند.”
نباید فراموش کنیم که انتخاب درست مواد برای تولید دستگاههای الکترونیکی موضوعی مهم و البته چالش برانگیز است. اگر همواره سازندگان بخواهند از موادی با کیفیت پایین یا موادی که به سادگی بازیافت میشوند، استفاده کنند، علاوه بر کاهش سطح کیفی محصولات خود ممکن است در چرخه بازیافت مواد هم به صورت غیر عمد، مشکلاتی را به وجود آورند. در این رابطه، مدیر ارشد بخش کسب و کار شرکت ویسترون، Eric Huang میگوید:
از آنجایی که ما محصولات خود را با اتکا بر تکنیکهای پیشرفته تولید میکنیم، اکسیژن نمیتواند وارد بخش داخلی دستگاه شود و به همین جهت، ما نیازی به استفاده از فلزات گرانبها برای قسمت داخلی نداریم.
چنین چیزی واقعا خوب است، اما اگر سازندگان از مواد نهچندان ارزشمند استفاده کنند، سود کمتری عاید شرکتهای فعال در زمینه بازیافت زباله های الکترونیکی میشود.
در این مورد Huang از وجود رقابتی سخت میان سازندگان و بازیافت کنندگان صحبت میکند، رقابتی که البته در آن برای همیشه، بازیافت کنندگان از موادی استفاده خواهند کرد که سازندگان میخواهند. صنعت در حال رشد “اینترنت اشیاء” در واقع صنعت “اینترنت زباله های الکترونیکی” هم هست. حتی در ساختار لامپها هم از مدارهایی استفاده شده که میتوان آنها را بازیافت نمود و این، شرکتهای فعال در حوزه بازیافت زباله های الکترونیکی هستند که باید بتوانند راه انجام آن را پیدا کنند.
شاید در این میان، سختترین نقش بر عهده سازندگان باشد. آنها باید علاوه بر تولید موادی با کیفیت بالا، امکان بازیافت آسانتر و بهتر دستگاههای خود را نیز فراهم کنند. در چنین شرایطی و زمانی که شرکتی از برنامههای “سبز” خود برای تولید محصولات سخن میگوید، هیچ انگیزه مالی قابل توجهی وجود نداشته و شاید همین موضوع تمایل آنها نسبت به تولید محصولاتی با بازیافت پذیری بالا را کاهش دهد.
اما در دنیای امروز، برخی از تولیدکنندگان برچسب “Energy Star” را از EPEAT دریافت میکنند تا نشان دهند که محصول آنها، استاندارد IEEE و سازگاری کافی با محیط زیست را دارد. هر چند، شاید وجود این برچسب نتواند دلیلی کامل بر “سبز بودن” آن باشد، اما حداقل سازمانهای دولتی میتوانند قوانینی را بر اساس آن اجرا نمایند. علاوه بر آن، مصرفکنندگان میتوانند به هنگام خرید، به وجود این استانداردها و برچسبها دقت بیشتری داشته و محصولی را خریداری کنند که میدانند در آینده به شکل بهتری بازیافت میشود. شاید با شروع از خودمان، بتوانیم به بهبود عملکرد این چرخه کمک کنیم.