دونالد ترامپ شخصیت عجیب و جذابی دارد و این شخصیت را حتی حالا که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحدهی آمریکا انتخاب شده است نیز حفظ کرده است. برخی از انتخابهای او برای تشکیل اعضای کابینهی دولت آینده این کشور نیز در نوع خود جالب هستند و حالا آقای رئیس جمهور در همین راستا، رکس تیلرسون (Rex W. Tillerson)، رئیس یک کمپانی نفتی، را به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا انتخاب کرده است.
بنا به گزارش خبرگزاری نیویورک تایمز، دونالد ترامپ آقای رکس دابلیو تیلرسون را به عنوان وزیر امور خارجهی ایالات متحدهی آمریکا انتخاب کرده است و او منصب جان کری را بر عهده خواهد گرفت. او در حال حاضر ریاست کمپانی اکسان موبیل (Exxon Mobil) را برعهده دارد که یکی از باارزشترین کمپانیهای جهان و دومین شرکت نفتی بزرگ جهان است.
او به سبب قرارگیری در راس این کمپانی با رهبران بزرگی از سراسر جهان تعامل داشته است که از سرشناسترین آنها میتوانیم به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور کشور روسیه اشاره کنیم.
رکس تیلرسون هیچ تجربهای در کارهای دولتی ندارد!
ایالات متحدهی آمریکا از حیث روابط خارجی در حال حاضر در وقعیت پیچیدهای به سر میبرد و علاوه بر مسئلهی توافق بر سر برنامهی هستهای ایران (برجام)، در زمینهی رابطه با روسیه نیز اوضاع دشواری را سپری خواهد کرد. مطمئنا این دو موضوع بسیار مهم به همراه چندین بحران دیگر با سایر کشورهای جهان، نیازمند تجربه و دانش دیپلماتیک فراوانی هستند و هر فردی نمیتواند این وظیفهی خطیر را بر عهده بگیرد.
این در حالی است که رکس تیلرسون تا به حال در هیچ شغل دولتی و هیچ مقام دیپلماتیکی قرار نداشته است و عملا هیچ تجربهای در این زمینه ندارد! البته او به سبب شغلش در کمپانی اکسان موبیل تا به حال در جلسات متعددی با رهبران تاثیرگذار جهان شرکت داشته و از این جهت از تجربهی مناسبی بهره میبرد. در ضمن او سال آینده در سن ۶۵ سالگی از این کمپانی بازنشسته خواهد شد و به گزارش ان بی سی نیوز، آقای جان بولتون (John Bolton) که از سفرای سابق سازمان ملل متحد محسوب میشود، قرار است در سمت معاون وزیر امور خارجه او را در این شغل حساس یاری کند.
رکس تیلرسون در سال ۱۹۷۵ وارد کمپانی اکسان موبیل شد و بعد از طی کردن پلههای ترقی در این کمپانی و رسیدن به ردههای بالای مدیریتی در سال ۲۰۰۴، سرانجام در سال ۲۰۰۶ به سمت مدیر کل این ابرشرکت نفتی منصوب شد. او پروژههای زیادی را با مشارکت روسیه و در دریای خزر برگزار کرده است و طبق بیوگرافی منتشر شده از او توسط این کمپانی، موفق به کسب جایزهی Order of Friendship از شخص ولادیمیر پوتین شده است.
زمانی که ایالات متحدهی آمریکا در سال ۲۰۱۳ روسیه را بر سر مسائل پیش آمده در جدایی کریمه مورد تحریم قرار داد، کمپانی اکسان موبیل با این تحریم مخالفت کرد، اما باز هم به سبب دستور دولت برای توقف پروژههای نفتی و گازی در کشور روسیه، کمپانی تحت مدیریت آقای تیلرسون با ۱ میلیارد دلار ضرر مواجه شد و از پیشرفت بیشتر در فرصتهای صنعتی روسیه محروم ماند.
بنابراین مشاهده میکنید که تقریبا همهی مسائل زندگی تیلرسون با کشور روسیه در هم آمیخته است و احتمالا بخش عظیمی از سوالاتی که توسط خبرنگاران در جلسات پرسش و پاسخ از او پرسیده خواهد شد، پیرامون روابط آیندهی آمریکا و شرکتهای بزرگی همچون اکسان موبیل با کشور روسیه خواهد بود؛ این موضوع زمانی جذابتر میشود که گزارشها نشان میدهند روسیه در انتخاب دونالد ترامپ نقش مهمی داشته و به کمپین تبلیغاتی او کمک کرده است. هرچند که خود شخص ترامپ این موضوع را تکذیب کرده و این ادعاها را «مسخره» نامیده است.
تغییرات اکوسیستم کرهی زمین؛ مسئله این است
علاوه بر مسائل سیاسی و روابط بینالمللی بین کشورها، یکی دیگر از مواردی که احتمالا تیلرسون با سوالات زیادی دربارهی آن موجه خواهد شد، بحث تغییرات آب و هوا و محیط زیست کرهی زمین است. احتمالا پیش از این هم مواضع عجیب و تاسفبار آقای ترامپ را در زمینهی تلاش برای حفظ محیط زیست خواندهاید و از دیدگاه «سادهانگارانه» ی او در رابطه با این مسائل اطلاع دارید.
حالا نکته اینجاست که دیدگاه رکس تیلرسون در این زمینه کاملا مخالف دونالد ترامپ است و با اینکه کمپانی تحت مدیریت او یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان سوختهای فسیلی در جهان محسوب میشود، اما او برای حفظ محیط زیست، مواضع روشنتری نسبت به رئیس جمهور آمریکا دارد. به گزارش واشنگتن پست، اکسان موبیل در زمان مدیریت او به سمت اصلاح سیستمهای صنعتی و تغییر آنها برای آسیبزایی کمتر به اکوسیستم کرهی زمین حرکت کرده است و این برای یک کمپانی میلیارد دلاری، موضوع مهمی است؛ ماه گذشته نیز این کمپانی به طور رسمی اعلام کرد که در زمینهی حفظ محیط زیست تلاش خواهد کرد و برخلاف دونالد ترامپ، رکس تیلرسون معتقد است که برای حفظ محیط زیست نیاز به تلاشهای جدی وجود دارد.
حالا باید دید که نتیجهی این همکاری چه خواهد شد و این تناقضات افکاری و مشابهات تجاری (از لحاظ ثروت شخصی و سابقهی حضور در دنیای تجارت)، در نهایت به کجا خواهد انجامید.