تنها فیلمهای علمی و تخیلی هالیوودی این عقیده را ندارند و کارشناسان برجستهای نظیر استیون هاوکینگ نیز بارها در رابط با هوش مصنوعی و خطراتی که پیشرفت کنترل نشده در این علم گسترده میتواند برای انسانها به وجود بیاورد، هشدار دادهاند. حالا ایلان ماسک (Elon Musk)، میلیاردر مورد علاقهی همهی گیکهای خورهی تکنولوژی، مصاحبهی جدیدی داشته و از نگاهی جالب، به این مسئلهی حساس نگاه داشته است.
ایلان ماسک، موسس تسلا و اسپیس ایکس، معتقد است که انسانها باید به سایبورگ تبدیل شوند تا خودشان به طور مستقیم بتوانند با ماشینهای رباتیک دارای هوش مصنوعی، ارتباط برقرار کنند. “به مرور زمان من تصور میکنم که شاهد ترکیب و ادغام بیشتر هوش بیولوژیکی [هوش انسانی] و هوش دیجیتالی خواهیم بود.” این جملهای است که ایلان ماسک خطاب به حاضران در اجلاس دولت جهانی (World Government Summit) در شهر دوبی گفته است. به گزارش CNBC در جریان این مراسم که او به طور رسمی راهاندازی شعبهای از تسلا در کشور امارات متحدهی عربی را نیز اعلام کرده است، ایلان ماسک مدعی شده است که این موضوع بیشتر به بحث پنهای باند مربوط میشود و این که سرعت اتصال مغز شما به نسخهی دیجتالی خودتان، که همان خروجی مد نظر است، چه قدر خواهد بود.
البته ایدهی سایبورگ و یا انسانهایی که اجزای مکانیکی و رباتیک کامپیوتری در بدن خود دارند، ایدهی جدیدی محسوب نمیشود و حدود ۵۷ سال قبل، J.C.R. Licklider که از پیشگامان علم کامپیوتر و روانشناسی محسوب میشود، به طور گستردهای بر روی تئوری تعامل مشترک میان انسانها و کامپیوتر کار کرده بود. نتایج و دیدگاه او در آن زمان باعث الهام گرفتن تعداد زیادی از محققان و مهندسان شده است و حالا به نظر میرسد که ایلان ماسک نیز قصد کار بر روی این موضوع را دارد.
امید این است که در سالهای نه چندان دور، مغز انسان ها و ماشینهای محساباتی به طور ترکیبی و با تعامل بسیار نزدیک با یکدیگر عمل کنند. و در نتیجهی این همکاری مشترک، تفکرات و دیدی به دست خواهد آمد که تاکنون مغز هیچ انسانی به آن دست نیافته است و پردازش اطلاعات به سبکی محقق خواهد شد که تاکنون هیچکدام از ماشینهای کنترل و آنالیز اطلاعات که ما میشناسیم، نتوانسته اند به آن ورود کنند.
اینها سخنانی هستند که آقای Licklider در مقالهی تخصصی Man-Computer Symbiosis که سال ۱۹۶۰ آن را منتشر کرده بود، به آنها میپردازد.
امروزه ایدههایی در زمینهی ترکیب انسان و کامپیوتر را در زمینههایی نظیر پیشرفتهای نظامی ارتشهای پیشرفتهی جهان و البته وسایل محدودتری نظیر هدستهای واقعیت مجازی مشاهده میکنیم. البته ایلان ماسک برای بسط بیشتر دیدگاه خود، به تریلری که از عنوان جدید Ghost in the Shell منتشر شده است، اشاره میکند؛ در این فیلم که وقایع آن در سالهای دور اتفاق میافتد، مغز انسانها با قطعات کامپیوتری جایگزین شده و در واقع مغزهای هوشمند cybernetic جایگزین تفکر انسانی شده است.
البته استفاده از واژهی پنهای باند در سخنان بنیانگذار تسلا، دیدگاه جذاب او دربارهی تجربهی کاربری از مغزهای هوشمند کامپیوتری در آینده را روشنتر نشان میدهد. طبق گفتهی ایلان ماسک، کامپیوترها در حال حاضر با سرعتی معادل یک تریلیون بیت بر هر ثانیه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و انسانها که از راههایی نظیر نوشتن حروف بر روی یک اسمارت فون به برقراری ارتباط میپردازند، دارای سرعت بسیار محدودی در حد ۱۰ بیت بر هر ثانیه هستند. در واقع طبق گفتههای آقای ماسک، یک رابط کاربری و یک پلتفرم با پهنای باند بالا که بتواند سرعت برقراری ارتباط و همزیستی میان انسانها و ماشینهای کامپیوتری را برقرار کند، میتواند مشکلات کنترلی را از بین ببرد و مسائل مربوط به کاربری بودن را حل کند.
سرعت؛ قطعهی گمشدهی پازل انسان و هوش مصنوعی
از صحبتهای ایلان ماسک اینگونه برداشت میشود که انسانها باید به سرعتی برسند که سریعا بتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کرده و آن را با هوش مصنوعی تلفیق کنند. اما رسیدن به چنین سرعتی برای تعامل مشابه با کامپیوترها چگونه محقق خواهد شد؟ نمیدانیم! خود ایلان ماسک نیز راه حل عملی خاصی را برای این پرسش مهم ارائه نداده است و حداقل هنوز، تنها در مرحلهی طرح سوال باقی مانده است.
او برای این که حاضران با مفاهیم صحبتهای او بهتر ارتباط برقرار کنند، از مثالی که خود تخصص زیادی درون آن دارد، استفاده کرده است. ایلان ماسک به خودروهای هوشمند اشاره کرده که در آنها سیستمهای نرم افزاری مبتنی بر هوش مصنوعی، جایگزین رانندگان انسانی شده است. خودروهای خودران بدون راننده از لحاظ ایمنی بسیار عالی هستند، اما:
تعداد زیادی از افراد وجود دارند که شغلشان رانندگی است و من فکر میکنم که در واقع مقولهی رانندگی، بزرگترین کارفرما در جهان است که تعداد زیادی از افراد را برای رانندگی به اشکال مختلف به استخدام خود درآورده است … بنابراین ما باید به دنبال پیدا کردن راهی باشیم تا کار جدیدی برای انجام دادن توسط آن افراد [رانندگانی که شغلشان را از دست خواهند داد] ایجاد شود، اما این موضوع بسیار سخت و سریع اتفاق خواهد افتاد.
چگونه شغل و جان انسانها از هوش مصنوعی در امان میماند؟
بنابراین از مجموع این گفت و گوی آیندهنگرانه اینطور به نظر میرسد که دیدگاه ایلان ماسک از دو جهت اهمیت بسیاری دارد. ابتدا این که ترکیب انسان با قطعات ماشینی و یا حداقل برقراری ارتباط سریع و مناسب با ماشینهای دارای هوش مصنوعی، ضرورتی است که در آینده برای آسیب ندیدن از هوش مصنوعی و از بین رفتن ریسک حملهی رباتها به انسانها، حتما باید به آن پرداخته شود.
نکته ی دوم این است که بعد از گسترش هوش مصنوعی، انسانها باید قادر به برقرار ارتباط مناسب با این پلتفرم جدید باشند تا برای آن دسته از افرادی که احتمالا مشاغل خود را به طور کامل به ربات ها خواهند باخت، مشاغل جدیدی نظیر کنترل و هدایت این سیستمهای هوشمند ایجاد شود تا در چرخهی درآمدی اقشار مختلف جامعه مشکلی به وجود نیاید.