داستان جزیره ایستر (Easter Island) یا «راپای بزرگ»، مردمانی باستانی را توصیف میکرد که مقدمات انقراض خود را فراهم ساختند؛ اما ظاهرا واقعیت چیز دیگریست!
جزیره ایستر به دو دلیل شناخته میشود: تندیس های موآی و داستانی احمقانه از مردمان باستانی آن! باورها بر این بود که این تمدن منزوی و باستانی، با استفاده نادرست از منابع زیستمحیطی، مقدمات انقراض جمعی خود را فراهم ساختهاند. اما تجزیه و تحلیل گروهی از باستانشناسان، سعی دارد که داستان جزیره ایستر را به شکل متفاوتی تشریح کند. با تکیه بر دلایل جدیدی که از سوی باستانشناسان ارائه شده است، مردمان جزیره ایستر یا «راپا نوی»، اقدامات مفیدی را برای محیط زیست خود انجام دادهاند.
زمانی که اروپاییان برای اولین بار در قرن هجدهم میلادی به جزیره ایستر قدم گذاشتند، با چشماندازی بینظیر رو به رو شدند. صدها تندیس حیرتانگیز موآی در این جزیره به چشم میخوردند، واقعیتی که در پس زمینه ماجرا قرار داشت این بود که مردمان باستانی جزیره ایستر ، از درختان این جزیره به عنوان غلطک استفاده کرده و به کمک آنان، موآیها را حرکت میدادند. بخش دیگری از درختان جنگل، برای تامین انرژی و حرارت مورد استفاده قرار میگرفت. اثرات منفی حاصل از قطع بی رویه درختان این جزیره، به شکل مصیبتباری بر زندگی و رفاه ساکنین آن سایه افکند و داستانی غمانگیز را در سرگذشت آنان رقم زد.
داستان جزیره ایستر در گذشته بدین گونه بود که ساکنین آن، از منابع موجود به شکلی بیرویه استفاده کردند و سپس با اتمام منابغ غذایی، مقدمات انقراض خود را فراهم ساختند. یکی از منابع مهمی که آنان استفاده میکردند، درختان جنگل بود. با استفاده از چوب این درختان، امکان ساخت قایق برای ماهیگیری فراهم میشد. در صورت عدم در دسترس بود قایق، امکان ماهیگیری برای آنان وجود نداشت. از این رو مردمان جزیره ایستر شروع به تامین منابع غذایی خود در خشکی کردند. اما بهرهوری خاک این جزیره به علت فرسایش، بسیار کم بود و چشماندازی غمانگیز را از تاریخ مردمان این جزیره به تصویر میکشاند.
برای درک بهتر حقایق نهفته در پس زمینه داستان جزیره ایستر ، تیمی از دانشگاه بینگهمتون (Binghamton University)، تحقیقات خود بر روی گیاهان و حیوانات این منطقه در حدود 1400 سال قبل را آغاز کردند. تجزیه و تحلیل ایزوتوپهای کربن و نیتروژن کلاژن در استخوانها، میتواند رژیم مردمان باستان این جزیره را تشریح کند.
نتایج این آزمایش، نشان داد که حدود نیمی از رژیم غذایی ساکنین جزیره ایستر را منابع آبی تشکیل میداد. این بدان معناست که استفاده آنان از ماهیان بیش از ظرفیت موجود بود و آنان را به زودی با چالشی سخت مواجه میساخت. از طرفی، مواد غذایی که مردمان باستانی این جزیره در خشکی کشت میکردند، شرایط بهتری را نسبت به تصورات پیشین ما داشته است. در واقع مردمان جزیره ایستر موفق شده بودند که با اصلاحاتی خاص، مشکلات و چالشهای موجود در زمینه کشت محصولات خوراکی را تا حد بسیاری بهینهسازی کنند.
مردمان باستان جزیره ایستر، تا مدتی طولانی، از منابع دریایی برای تامین خوراک مورد نیاز خود استفاده میکرند. کمی بعد آنان دریافتند که استفاده از این منبع به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیازهای آنان باشد. آزمایشات دانشمندان بر روی خاک این منطقه حکایت از آن دارد که محصولات خوراکی مردمان جزیره ایستر، از یک خاک اصلاح شده به دست میآمده و آنها ضمن غنیسازی خاک، سعی داشتند رشد محصولات خود را تا حد ممکن بهینهسازی کنند. در واقع بومیان این منطقه با اضافه کردن سنگ بستر به سطح و دورن خاک جزیره ایستر، سعی بر آن داشتهاند که نیازهای جمعیت خود را تا حد بسیاری پوشش دهند. از این رو از دست دادن درختان جنگل، آنگونه که پیشتر تصور میشد، برای مردمان این ناحیه فاجعهای بزرگ به حساب نمیآمد.
داستان جزیره ایستر و نابودی بیرویه درختان و استفاده کنترل نشده از منابع آبی میتواند به عنوان یک پدیده ترسناک و غیرقابل اجتناب برای آینده نسل امروز انسان نیز مورد توجه قرار بگیرد. با این حال دانشمندان دانشگاه بینگهمتون معتقدند که تاریخ این جزیره چیزی خلاف آن است که پیشتر تصور میشد و در تشریح داستان جزیره راپای بزرگ میبایست دقت بیشتری را به خرج داد.