یک دانشمند با انتشار مقالهای جدید، به بررسی نحوه برقراری ارتباط بین تمدنهای هوشمند فرازمینی پرداخته است. آیا بیگانگان به کمک اینترنت کهکشانی با هم در تعامل هستند؟
به عقیده این دانشمند، تمدنهای هوشمندی که در نقاط مختلفی از کهکشان ساکن هستند، میتوانند با ساخت یک شبکه در میان کهکشانی بزرگ، با یکدیگر در ارتباط باشند. مشابه چنین پدیدهای در کره زمین، شبکه جهانی اینترنت نامیده میشود که در چند سال اخیر، کاربردهای گستردهای را از آن شاهد بودهایم. این مقاله جدید که توسط دکتر دانکن فورگن (Duncan H. Forgan) از دانشگاه سنتاندروز (University of St. Andrews) منتشر شده، پیشبینی میکند که تمدنهای پیشرفته از موجودات فضایی ، میتوانند با ایجاد گذرهای مصنوعی در ستارههای مربوط به خود، با سایر تمدنهای بیگانه ارتباط برقرار کنند.
این مقاله با نام «گذر سیارات فراخورشیدی به عنوان پایهگذار شبکه ارتباطاتی بین ستارهای» (Exoplanet Transits as the Foundation of an Interstellar Communications Network) منتشر شده، به دو مسئله اساسی برای برقراری اینگونه از ارتباطات بین کهکشانی اشاره میکند: زمان و صرف انرژی!
اگر صحبت از امواج رادیویی باشد، تامین انرژی مورد نیاز برای ارسال یک پیام رادیویی منسجم در فواصل بسیار زیاد مقرون به صرفه نیست. از سوی دیگر، سیگنالهای نوری (یعنی لیزرها) نیاز به انرژی کمتری دارند، اما تشخیص صحیح آنان از سوی گیرنده، نیازمند یک زمانبندی دقیق و تا حد بسیاری غیرممکن است.
بنابراین، در حال حاضر هیچ روشی به منظور تشخیص پیامهای ارتباطی دو تمدن هوشمند در نقاط مختلف جهان توسط انسان وجود ندارد. به راستی بیگانگان چگونه با همدیگر ارتباط برقرار میکنند؟ آیا آنها با راهاندازی سرویس گستردهای همچون اینترنت کهکشانی ، چنین رویایی را به حقیقت تبدیل ساختهاند؟
نویسنده این مقاله استدلال میکند که متدی که بر اساس گذر در مقابل ستارگان منظومههای بین کهکشانی کار کند، قادر است هردو مشکل مذکور را برطرف سازد. در واقع، این موضوع یک چیز کاملا منطقی است؛ چرا که امروزه ستارهشناسان با استفاده از همین متد، میتوانند تعداد سیارههای مربوط به یک سیستم ستارهای را تشخیص دهند.
ستارهشناسان، با نظارت دقیق بر روی وضعیت نوری یک ستاره در نقطهای از کهکشان، روشنایی آن را زیر نظر میگیرند. کاسته شدن این روشنایی، میتواند به معنای عبور یک سیاره یا جسم فرازمینی از جلوی آن باشد. این روش، همچنین میتواند برای تشخیص وجود یا عدم وجود اتمسفر در یک سیاره فراخورشیدی مورد استفاده قرار گیرد.
با این حال، دکتر دانکن فورگن استدلال میکند که این روش میتواند به عنوان راهکاری جهت ارسال سیگنال به سایر سیستمهای ستارهای نیز مورد استفاده قرار گیرد و شبکهای را موسوم به اینترنت کهکشانی راهاندازی کند.
پروفسور فورگن فرآیند برقراری ارتباط بین سیستم ستارهای A و B با هم را اینگونه تشریح میکند:
در این حالت، ساکنین منظومه B میبایست در حال نظاره سیستم ستارهای A باشند. بدین منظور، گونههای هوشمند منظومه A میبایست با ساخت سازههای مصنوعی، گذرهایی قابل مشاهده توسط موجودات ساکن منظومه B را ایجاد کنند. این عمل، همچنین با ارسال سیگنال در حین گذر ایجاد شده نیز امکانپذیر است. این نوع ارتباط، هزینه بسیار کمتری نسبت به طرحهای الکترومغناطیسی موجود دارد و شبکهای که تشکیل میشود قادر است چندین تمدن فوق پیشرفته را به همدیگر متصل کند.
پروفسور فورگن در همین رابطه معتقد است که در مناطقی از کهکشان راه شیری، تمدنهایی هوشمند ساکن بوده و توانستهاند با ایجاد گذرهای مصنوعی، با سایر تمدنها در تعامل باشند.
دیگر تمدنهای هوشمند جهان که در حال جستجوی ستارهها و سیارههای موجود در کهکشان هستند نیز میتوانند گاها چنین گذرهایی را مشاهده کنند. در واقع این گذرها، میتواند به عنوان یک شیوه ارتباطی بین موجودات فضایی مورد توجه قرار گیرد.
به کمک این روش، یک سیگنال میتواند مسافت 620 تریلیون کیلومتری را با سرعت نور و در کمتر از 0.06 میلیون سال پیمایش کند. حال اگر ما یک دوره زمانی نسبتا کوتاه با فرض اینکه هر دو سیستم ستارهای تا 100 هزار سال در منطقه گذر قرار داشته باشند را در نظر بگیریم، در مجموع 30 گذر در بین آنان رخ میدهد.
ستاره تابی (Tabby) یا KIC 8462852، ستارهای در پیکر آسمانی ماکیان با فاصله 1480 سال نوری زمین است که دگرگونیهایی اینچنینی در آن به چشم میخورند.
در سال 2015 میلادی، دانشمندان موفق به کشف ستارهای شدند که که در طول چند سال گذشته، دگرگونیهای ناهمسان بسیاری در روشنایی آن مشاهده شده است. از آنجا که چنین رویدادی را به هیچ روشی نمیتوان به عنوان یک پدیده طبیعی تشریح کرد، برخی از اخترشناسان استدلال میکنند که نزولهای غیرمعمول در روشنایی ستاره تابی را میتوان به گذرهای یک ابر سازه غولپیکر توسط تمدنی از موجودات پیشرفته فضایی نسبت داد. این ساختار عظیم، در قالب عضوی از شبکه اینترنت کهکشانی نقشآفرینی میکند.
اینترنت کهکشانی
پروفسور فورگن معتقد است که استفاده از این روش برای برقراری ارتباط با سایر تمدنها، راهکاری عملی و مقرون به صرفه خواهد بود. با استناد بر نظریه گراف (Graph Theory)، فورگن استدلال میکند که نژادهای بیگانه از موجودات فرازمینی ، با ساخت شبکهای عظیم همچون اینترنت کهکشانی ، توانستهاند امکان تعامل با یکدیگر را فراهم سازند. چه بسا که در کهکشان راه شیری، چندین تمدن مختلف با ساخت چنین شبکهای، امکان برقراری ارتباط از مسافتهای بسیاری دور را نیز فراهم ساخته باشند. اگر بیگانگان نیز توانستهاند چنین شبکهای را موسوم به اینترنت کهکشانی ایجاد کنند، سوالی که مطرح میشود این است که آیا این شبکه همانند آن چیزیست که ما تصور آن را میکنیم؟
متد مذکور، دارای چندین نکته قابل توجه و مثبت است. پروفسور فورگن میگوید که این روش علاوه بر صرف اقتصادی، دامنه سیگنالهای ارسالی و دریافتی موجودات بیگانه را به وسعت تمدنهای خودشان محدود میسازد.
این روش همچنین دارای مزایای دیگری است؛ برای مثال اصلیترین پیشنیاز این روش ارتباطی، دستیابی به تکنولوژی ارتباطی کافی به منظور تشخیص گذرهای مصنوعی از طبیعی است. درست همان کاری که امروزه توسط انسان در دست پیشرفت و توسعه قرار دارد.
به عبارت دیگر، یک تمدن هوشمند تنها زمانی میتواند به شبکه اینترنت کهکشانی بپیوندد که به سطح مشخصی از دستاوردهای تکنولوژیکی دست یافته باشد. همین امر از حضور تمدنهایی با سطح دانش و فرهنگ پایین در شبکه مذکور جلوگیری به عمل میآورد. اگر چنین باشد، میتوانیم به علت عدم کشف موجودات فضایی توسط انسان پی ببریم؛ چرا که احتمالا هنوز به سطح دانش مورد نیاز برای این کار دست نیافتهایم.
علاوه بر این، یک مزیت دیگر روش مذکور این است که در صورت دستیابی به چنین تکنولوژی پیشرفتهای، انسان قادر خواهد بود سیگنالهای گذر را به شکل سادهتری تشخیص دهد؛ چرا که هر گذر مربوط به یک دوره مداری منحصر به فرد است.