در زمان جنگ سرد، گاهی وقتها جنگ افزارهای ساخت بلوغ غرب و شرق هنگام آزمایش توسط مردم عادی دیده و یوفو قلمداد میشدند. موشک سری R-36 اورب ساخت شوروی نیز یکی از آنها بود.
در اواخر دهه 1960 میلادی و هنگام جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی قصد داشت در پروژهای سری، موشکهای بالستیک اتمی خود را از مدارهای زمین به صورت پنهانی و دور از چشم رادارهای پیش اخطار آمریکایی، به خاک این کشور برساند.
موشک سری R-36 اورب که با نام «سیستم بمباران پیوسته مداری» یا “FOBS” (کوتاه شده Fractional Orbital Bombardment System) نیز شناخته میشود، راهکار شوروی بود که البته شب هنگام موقع پرواز یک الگوی بسیار مرموز در آسمان رسم میکرد که توسط بسیاری از مردم مسکو به عنوان یوفو (شئی پرنده ناشناس) و نشانهای از حضور بیگانگان قلمداد شد!
در یکی از غروبهای فصل بهار در سال 1967 میلادی، ساکنین غرب خاک اتحاد جماهیر شوروی متوجه پدیدهای عجیب در آسمان شدند. آنها شاهد یک نور به شکل هلال و با رنگ نقرهای بودند که تقریبا از همه جهتها هماندازه ماه بود، اما از برخی جهات نیز از ماه بزرگتر بود. این هلال 6 بار در سال 1967 و هر دفعه در زمانی ثابت و مشخص از روز دیده شد.
به گفته یکی از کارشناسان فضایی بازنشسته به نام جیمر اوبرگ (James Oberg) از مجله تخصصی Air & Space Magazine، مطبوعات شوروی گمانهزنی کردند که این نور هلالی یوفو بوده است؛ حرفی که سبب شد علاقهمندان به یوفو از سراسر کشور برای مشاهده و ضبط این پدیده به آن منطقه سرازیر شوند.
پس از 6 مورد مشاهده آن، ناگهان رسانههای شوروی پوشش خبری درباره آن را قطع کردند. یک مقام بلند پایه در مسکو با سطح امنیتی بالا متوجه شد این هلال نقرهای که هنگام غروب دیده میشد در واقع یک مدرک از آزماش یک سلاح سری است. آنهم آزمایش جنگ افزاری که نقض کننده توافقنامههای آن زمان بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی مبنی بر عدم گسترش جنگ افزارهای اتمی به فضا بود!
یوفوی مشاده شده در اصل یک موشک درحال توسعه به نام R-36 اورب (Orb) بود که یک موشک اتمی فضایی سری است. اورب بر اساس موشک اتمی بالستیک قارهپیمای R-36 (نامگذرای ناتو: SS-9 Scarp) ساخته شده بود. وظیفه اورب این بود که پس از پرتاب به فضا وارد مدار زمین شده و برفراز خاک ایالات متحده آمریکا نیز از مدار خارج شده و به سمت هدف برود.
موشک به سمت جنوب شلیک میشود و پس از گذر از بالای قطب جنوب، از طرف مکزیک به آمریکا نزدیک میشد. بدین ترتیب شبکه راداری پیش اخطار آمریکا را دور میزد و خود را از دید آنها پنهان نگه میداشت.
در صورتی که موشک از دید رادارهای پیش اخطار پنهان میماند، هنگام نزدیک شدن به خاک آمریکا بسیار دیرتر کشف میشد و شانس گریز بیشتری در برابر سامانه پاد بالستیک (ضد بالستیک) آمریکایی LIM-49 نایکی زئوس (Nike Zeus) داشت.
در این روش موشک مدت زمان بیشتری در پرواز بود، اما سبب غافلگیری آمریکاییها میشد و به شوروی اجازه میداد موشکهای اتمی خود که مسلح به کلاهکهایی گرماهستهای (هیدروژنی) با قدرت تخریب هم ارز 2 تا 3 مگاتن (میلیون تن) TNT بودند را در هر نقطه از خاک آمریکا که بخواهد منفجر کند!
موشکی همچون R-36 اورب را اصطلاحا «ضربه اول» میگویند. تنها دلیل منطقی برای داشتن چنین جنگ افزاری استفاده از آن برای حمله پیش دستانه اتمی در یک جنگ اتمی بود تا بتوان در یک حمله غافلگیرانه، مرکز فرماندهی آمریکا و سامانه کنترل و فرماندهی جنگ افزارهای اتمی این کشور را از میدان به در کرد.
مشکل اینجا بود که موشک R-36 ابدا موشک بادقتی نبود. در صورت وقوع جنگ، به طور میانگین 50 درصد از موشکهای شلیک شده 5 کیلومتر دورتر از نقطه هدف فرود میآمدند. البته این خطا روی زمین برای یک کلاهک 2 تا 3 مگاتنی ابدا مهم نیست، اما از آنجا که وظیفه R-36 نابودی سیلوهای پرتاب زیرزمینی موشکهای اتمی بالستیک قارهپیمای آمریکا بود، پس برخورد باید با دقت صورت گیرد تا سرجنگی بتواند سیلوهای زیرزمینی را نابود کند؛ در غیر این صورت سیلوها سالم مانده و به آمریکا شانس ضدحمله اتمی را میداد!
با این حال نمونه عادی و اصلی R-36 همچنان یکی از مهرههای اصلی روسیه برای حمله اتمی به کاخ سفید، وزارت دفاع آمریکا موسوم به پنتاگون، ناوگان بمب افکنهای راهبری نیروی هوایی آمریکا برای حمله اتمی و دیگر بخشهای مهم و اساسی آمریکا در یک حمله غافلگیرانه است.
ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی 6 بار R-36 اورب را آزمایش کرد. این آزمایشها در زمانی از روز صورت میگرفتند که درخشش اورب به خوبی دیده و به صورت مخفیانه توسط خود ارتش ضبط میشد. اما دلیل ظهور این هلال نقرهای چه بود؟ عامل دیده شدن این نور اجرای مانور توقفی بود که توسط موشک انجام میشد. در این مانور موتور خروج از مدار (موتور مدارگریزی) روشن و با فوران گازهای گرم از خروجی آن، سبب یک چرخش 180 درجهای در مسیر موشک میشد.
این مانور سبب پدیدار شدن یک هلال نقرهای مشابه حرف “C” انگلیسی میشد. این مانور همچنین باعث میشد از سرعت موشک کاسته تا بدین ترتیب بتواند وارد مدار پایینی زمین شود. سپس هنگامی که به نقطه مورد نظر میرسید از مدار خارج و فرایند شیرجه به سمت هدف را آغاز کند.
گرچه شوروی در ابتدا این آزمایش را پرتاب ماهواره تحقیقاتی اعلام کرد، اما آژانسهای اطلاعاتی آمریکا به سرعت دریافتند که این آزمایشها چه بوده و متعلق به چه موشکی هستند. از این رو دولت این کشور سریعا از شوروی خواست آزمایش این سلاح را متوقف کند. نکته جالب اینجاست که به گفته جیمر اوبرگ، اطلاعات ارائه شده در این نوشتار مبنی بر چگونگی کارکرد این موشک، بدست آمریکاییها و تنها 8 ماه پس از آغاز آزمایشهای R-36 اورب اعلام شد.
موشک R-36 اورب تماما نقض کننده پیمان فضایی فرای جو بود که بر اساس آن، استقرار جنگ افزارهای اتمی در فضا را منع میکرد. علاوه بر این نقض کنند لایحه 1884 سازمان ملل نیز میشد که در سال 1963 به تصویب رسیده و در آن از ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی خواسته شده بود از استقرار جنگ افزارهای اتمی در فضا پرهیز کنند.
اتحاد جماهیر شوروی هرگز به شفاف سازی درباره R-36 اورب نپرداخت. 18 موشک R-36 اورب در یک انبار در نزدیکی شهر تایراتام واقع در کشور قزاقستان نگهداری میشدند که بعدها پیمان SALT II بین آمریکا و شوروی نیز همچون دیگر توافقنامههای پیشین در تضاد با موجودیت آنها بود.
البته با استقرار رادارهای پیش اخطار آمریکا به سمت جنوب و پویش جنوب نگر آنها و همچنین ورود به خدمت زیردریاییهای شلیک کننده موشک بالستیک در نیروی دریایی شوروی که میتوانند در مدت زمانی کمتر از شلیک R-36 اورب، از هر سمت اقدام به شلیک موشک کنند، دیگر R-36 اورب یک جنگ افزار منسوخ بحساب میآمد و نگهداری آنان توجیهی نداشت!
دلیلی که شوروی و پس از آن روسیه دست به تولید شمار بالایی موشک بالستیک قاره پیما زد این است که آمریکا همواره پدافند پاد بالستیک بسیار قدرتمندتر و کاملتری دارد. گرچه امکان موفقیت این سامانهها به ویژه در نمونههای اولین 100 درصد نیست، با این حال بی تاثیر نیز نیستند و روسها نیز همواره مجبور به طراحی موشکهای جدید برای افزایش شانس گریز موشک از دست سامانههای پدافندی آمریکا داشتند.
امروزه نیز خاک آمریکا دارای پدافند بسیار پیشرفته و چند لایهای است و توسط طیف گسترده از سامانههای پاد بالستیک محافظت میشود. همچنین تمام خاک کره زمین نیز زیر پویش ماهوارهها و رادارهای پیش اخطار آنها قرار دارد و به محض شلیک یک موشک، متوجه آن میشوند. سپر موشکی خاک ایالات متحده آمریکا نیز توان مقابله با موشکهای بالستیک قاره پیما تا موشکهای بالستیک تاکتیکی کوتاه برد را دارد.
گرچه هیچ کشوری آنقدر به آمریکا نزدیک نیست که بتواند از موشکهای کوتاه برد (SRBM)، میان برد (MRBM) و حتی دوربرد (IRBM) استفاده کند و تنها راه هدف قرار دادن خاک آمریکا، استفاده از موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBM) و زیردریایی پرتاب (SLBM) است که البته سپر موشکی این کشور برای مقابله با این موشکها طراحی شده است.
البته ناگفته نماند درصد موفقیت این سامانهها 100 درصد نیست، با این حال بیتاثیر نیز نیستند و با درصد موفقیت بالایی توان درگیری با تهدیدهای بالستیک را دارند. حتی به منظور افزایش شانس موفقیت این موشکها نیز راهکارهایی در نظر گرفته شده، برای نمونه به ازای هر موشک بالستیک مهاجم، دو موشک پاد بالستیک شلیک میشود.
جدا از مباحث نظامی، در نهایت معلوم شد یکی دیگر از مشاهدههای مربوط به دیدن یوفوها در زمان جنگ سرد نیز در واقع یک جنگ افزار سری دیگر بوده که توسط یکی از دو طرف درگیر در جنگ آزمایش شده بود.