به تازگی فیزیکدان معروف، دکتر میچیو کاکو صحبتهای جنجالی را در مورد توانایی دانشمندان در زنده کردن دایناسورها و ساخت نمونههایی واقعی از انسانهای نخستینی مانند نئاندرتالها مطرح کرده است که ایده فیلمهایی مانند پارک ژوراسیک را در ذهن مخاطبان زنده میکند!
مدتی پیش با مطرح شدن صحبتهایی در مورد همسان سازی یا همان ساخت موجودی زنده از طریق اطلاعات ژنتیکی جاندارانی مانند ماموتها، جنجالهای زیادی به پا شد؛ در این رابطه، جالب است بدانیم که بسیاری از متخصصان و صاحبنظران به توانایی تکنولوژی و دانش مدرن در زنده کردن دایناسورها و اجداد بدوی انسان ایمان دارند و معتقدند که همسان سازی چنین موجوداتی امکانپذیر است!
یکی از این صاحبنظران فیزیکدان معروف، دکتر میچیو کاکو (Michio Kaku) بوده که همیشه به خاطر اظهارنظرهایش در مورد موضوعات هیجانانگیز و علمی تخیلی، معروف است.
کاکو که هم اکنون در یکی از دانشگاههای نیویورک آمریکا تدریس میکند، در مصاحبهای جدید گفته است که عملی کردن ایده فیلمهایی مانند پارک ژوراسیک و همسان سازی موجودات از طریق اطلاعات ژنتیکی ممکن است، اما در حوزههای مختلف، این کارهای علمی چالشهای خاص خود را به وجود میآورند.
زنده کردن دایناسورها و انسانهای نخستین
در حالی که کاکو و سایر دانشمندان تقریبا نظر مشابهی در مورد شبیهسازی ژنتیکی ماموتها و سایر موجودات ماقبل تاریخ دارند، بحث همسان سازی نئاندرتالها که به عنوان انسانهای بدوی شناخته میشوند و دهها هزار سال پیش نسل آنها منقرض شده، کمی جنجالیتر است.
در این مورد به خصوص، جنبه اخلاقی ماجرا بسیار پررنگ میشود و کارشناسانی مانند کاکو این سوال را میپرسند که آیا خلق یک نئادرتال در آزمایشگاه میتواند کار اخلاقی باشد؟
از طرف دیگر، موجود خلقشده چه حق و حقوقی خواهد داشت و پس از تولد، چه زندگی در پیش روی او قرار خواهد گرفت؟
یک متخصص ژنتیک از دانشگاه هاروارد به نام جوج چرچ (George Church) در مورد این موضوع گفته است که با توجه به پیشرفتهای کنونی دانش سلولهای بنیادی و در اختیار داشتن توالی کامل ژنوم نئادرتالها، تنها چیزی که برای همسان سازی این انسانهای نخستین لازم داریم یک زن ماجراجو و شجاع برای فراهم کردن بستر خلق نئادرتال است!
با این وجود چرچ مستقیما دانشمندان دیگر را تشویق نمیکند که سریعا چنین کاری را انجام دهند و همانند بسیاری از صاحبنظران، این پژوهشگر معتقد است که تحقیقات بیشتری در حوزه اخلاقی و سایر حوزههای مربوط به این موضوع باید انجام شود.
از طرف دیگر، همانطور که اشاره شد چنین ایدهای منتقدان خاص خود را دارد؛ از زمان مطرح شدن ایده همسان سازی نئاندرتالها در سال 2013 توسط چرچ، دانشمندان دیگری مانند آرتور کپلان (Arthur Caplan) مشکلات مختلف اخلاقی این کار را مورد توجه قرار دادهاند و از شباهتهای چنین اقدامی به بردهداری صحبت کردهاند.
در مورد زنده کردن دایناسورها و سایر موجوداتی که میلیونها سال پیش نسلشان منقرض شده، موضوع کمی پیچیدهتر میشود؛ با اینکه مشکلات اخلاقی کمتری در این رابطه وجود دارد، همانطور که کاکو گفته همسان سازی چنین موجوداتی بسیار سختتر از نئاندرتالهاست، اما نمیتوان گفت که این ایده هرگز عملی نمیشود.
کاکو معتقد است که به کمک ابر کامپیوترها میتوان به توالی ژنتیکی دایناسورها دست یافت و از طرف دیگر، شباهت بافتهای نرم استخوان ران این جانداران ماقبل تاریخ به بافتهای مشابه در مرغها، قورباغهها و خزندگان، به عملی شدن ایده کمک بزرگی میکند.
پس از رسیدن به این توالی، ابزار لازم برای زنده کردن دایناسورها فراهم میشود. در گذشته تحقیقاتی در مورد هزینه و زمان لازم برای انجام این کار صورت گرفته و بر طبق اظهارات کاکو، با وجود مخالفت بسیاری از دانشمندان در مورد شبیهسازی نئادرتالها، شاید در آینده نزدیک شاهد ساخت ورژنی واقعی از پارک ژوراسیک و همسان سازی موجودات باستانی، بدون چالشهای اخلاقی باشیم.