فناوری هوش مصنوعی با سرعتی بالاتر از چیزی که تصور میکنیم، در حال پیشرفت بوده و ترکیب آن با یادگیری ماشینی میتواند به تولید چیزی نوآورانه یا هنرمندانه منتهی شود. اما آیا تکنولوژی به اندازه انسان، خلاق خواهد بود؟
مهندسان با استفاده از فناوری هوش مصنوعی و ساخت شبکههای عصبی، بستری برای یادگیری و خلق ایدههای تازه ایجاد کردهاند. شاید همین توانایی علت نگرانی بسیاری از مدیران سرشناس این حوزه همچون ایلان ماسک باشد.
یکی از رفتارهایی که منحصر به انسان در نظر گرفته میشود، خلاقیت است. در حالی که برخی گونههای حیوانی چیزهایی را ایجاد میکنند که از نظر بصری خیرهکننده هستند (تارهای بسیار ظریف عنکبوت یا سازههای رنگارنگ و پیچیده مرغ کریچساز را در نظر بگیرید)، آنها معمولا با هدفی خاص مثل به دام انداختن طمعه ساخته میشوند. این موضوع در رابطه با انسانها متفاوت است چرا که آنها اهداف دیگری را دنبال میکنند. از آنجایی که مهندسان کامپیوتر تلاش دارند در فناوری هوش مصنوعی از رفتارها و قابلیتهای انسانی استفاده کنند، یک سوال مهم مطرح میشود: آیا AI قادر به ایجاد هنر یا مهارت هست؟
در سریال “Humans” که فصل سوم از آن چند روز دیگر آغاز میشود، رباتهای هوشمند زیادی را میبینیم که شبیه انسان هستند. در پایان فصل قبلی، چندین میلیون از این رباتها برای هوشیاری «بیدار شدند.» بسیاری از انسانها در این رابطه ناراضی هستند چرا که این رباتها حالا درک بهتری از مشکلات واقعی پیدا کردهاند. به هر صورت، کاوش در خلاقیت، چیزیست که در این سریال نمایش داده میشود.
همچنین بخوانید:
حتی در دنیای واقعی، هوش مصنوعی نشان داده قادر به انجام شاهکارهایی است که به شکلی غیرمنتظره خلاقانه هستند و تحت راهنمایی برنامهنویسان، انواع مختلفی از هوش مصنوعی موفق به ساخت آهنگهای جدید و نقاشی یا آثار هنری دیجیتال شدهاند. در ادامه، برخی از ویژگیهای «هنرمندانه» هوش مصنوعی در دنیای امروزی را معرفی خواهیم کرد.
آشنایی با برخی از قابلیتهای هنرمندانه فناوری هوش مصنوعی
سپتامبر 2016، در نتیجه همکاری انسان و هوش مصنوعی آهنگی پاپ و شاد ساخته شد که شباهت بسیار زیادی به آهنگهای گروه “The Beatles” در سالهای دهه 1960 داشت. در حالی که متن ترانه توسط یک انسان نوشته شده بود، ملودی از «مغز» یک کامپیوتر سرچشمه میگرفت. هوش منصوعی از سیستمی با عنوان “Flow Machine” برای ترکیب اطلاعات مربوط به 13 هزار “lead sheet” -نتنویسی برای المانهای مختلف در ملودی آهنگهای پاپ- استفاده و آهنگی را تولید کرد که تیم برنامهنویسی از آن با عنوان “Daddy’s Car” یاد میکنند.
در یک چارچوب گنبدی که با پارچه سفید پوشیده شده بود، AI حرکات رقص اجراشده توسط مردم را ضبط و پردازش میکرد. سپس تمام حرکات رقص با یکدیگر ترکیب شدند و چیزی که هوش مصنوعی از حرکات انسانها «به یاد میآورد» در قالب یک رقصنده مجازی روی پارچه سفید نمایش داده شد. این رقصنده مجازی همچنین موفق شد ریتم و سبک افرادی که پیشتر در این مکان حرکات مختلف را انجام داده بودند، حفظ کند.
الگوریتمها میتوانند در مورد المانهای پایهای یک سبک بصری به هوش مصنوعی آموزش دهند و در نتیجه آن، شبکههای عصبی قادر به اعمال آموختههای خود به شکلی بدیع برای ایجاد اثر هنری جذاب و منحصر به فرد خواهند بود. در یک مثال، هوش مصنوعی با استفاده از گیاهان و گلهای مختلف موفق به ساخت «دایناسورهای گیاهی» شد. این عکسها، تکنیکی با عنوان «انتقال سبک» را نشان میدهند که با ترکیب یک سبک هنری، تصاویر در قالب بدنهای دایناسورها ارائه میشوند.
آیا یک کامپیوتر میتواند بفهمد که چه چیزی شما را میترساند؟ در این مورد، پاسخ مثبت است.
یک پروژه هوش مصنوعی با نام «ماشین کابوس» که البته نام آن به درستی انتخاب شده است، با استفاده از یادگیری عمیق -مجموعهای از برنامهها و ساختارهای داده که ارتباطات را به شکلی که نورونها در مغز انسانها کار میکنند، تشکیل میدهند- نشان داد که چه چیزی تصاویر را ترسناک میکند. برنامهنویسان با استفاده از تصاویر ترسناک، به هوش مصنوعی آموزش داده و به آن آموختند عناصر بصری را که باعث وحشت مردم میشود، شناسایی کند. برنامهنویسان سپس عکسهای عادی را برای آن نمایش دادند تا آنها را به صحنههای ترسناک تبدیل کند.
یک نوجوان با استفاده از 6 هزار خط از ترانههای «کانیه وست» و کد متن باز ثابت کرد که میتوان فناوری هوش مصنوعی را به گونهای تعلیم داد که موسیقی را همانند این خواننده معروف اجرا کند. این دانشآموز دبیرستانی به مدت تقریبا یک هفته مشغول برنامهنویسی هوش مصنوعی بود. هرچند، AI در مراحل اولیه تنها میتوانست ترانههایی که برنامهنویس آپلود کرده بود را مجددا تنظیم کند. ولی در نهایت، هوش مصنوعی با «یادگیری» از نمونههای آهنگ کانیه وست و کپی کردن استایل و ریتم صحبت کردن این رپر مشهور، ترانههای اختصاصی خود را میساخت.
همچنین بخوانید:
یک هوش مصنوعی با نام “Vincent” در تعامل با انسان، تصاویری دیجیتال تولید میکند که یادآور بومهای نقاشان مشهور قرنهای نوزدهم و بیستم است. «مدرسه هنر» Vincent شامل 8 هزار کار مختلف از دوره رنسانس تا قرن بیستم میشود. این هوش مصنوعی از آن «معلمان» در رابطه با استفاده از رنگ، تضاد و حرکت قلمو آموخت. کاربران انسانی میتوانند با ارسال نقاشی خود برای AI با آن تعامل داشته باشند تا Vincent به آنها در تکمیل نقاشی با سبکی هنرمندانه کمک کند.
آیا میتوانید یک گروه کر از کامپیوترها را تصور کنید که با یکدیگر در حال نغمهسرایی برای کریسمس باشند؟ اخیرا فناوری هوش مصنوعی بعد از تحلیل 100 ساعت موسیقی پاپ موفق به ساخت یک آهنگ کاملا جدید برای کریسمس شده است. برنامهنویسان با استفاده از پروسهای که آن را “neural story singing” مینامند، یک شبکه عصبی را به منظور نوشتن آهنگ کریسمس راهنمایی کردند.
بدین منظور، آنها ابتدا AI را مجبور کردند داستانی توصیفی در رابطه با تصویری از یک درخت جشن کریسمس که با هدایای مختلف احاطه شده است، بسازد. سپس آنها بعد از انتخاب یک ضرب (beat)، داستان را برای ریتم آهنگ ترسیم کرده و کار را به شبکه عصبی محول کردند تا آن را تکمیل کند. هرچند با توجه به تولید آهنگ با صدای دیجیتالی و وجود عبارتی مثل «یکصد و نیم ساعت پیش / من خوشخالم که تو را ملاقات کردم،» نتیجه کمی مبهم است.
در برخی از نوشتههای ترسناک، نویسندگان از داستانهای وحشتآوری استفاده میکنند که باعث سرد شدن خون ما میشود! در همین راستا، یکی از جدیدترین نویسندگانی که در واقع یک شبکه عصبی با نام “Shelley” است، داستانهایی شبحوار میسازد که حس خوبی در شما ایجاد نخواهد کرد (این نام به دنبال اسم نویسنده کتاب «فرانکنشتاین» یعنی «مری وول استونکرافت گادوین شلی» انتخاب شده است).
برای خلق Shelley، برنامهنویسان از 140 هزار داستان ترسناک یکی از انجمنهای شبکه اجتماعی ردیت استفاده کردند که در نتیجه آن، این هوش مصنوعی موفق به یادگیری آن دسته از عناصر داستانسرایی شده بود که خوانندگان را میترساند. Shelley نهتنها موفق به نوشتن داستانهایی ترسناک شد، بلکه در همکاری نویسندههای انسانی، مجموعهای از نوشتههای آن، اکتبر و نوامبر سال گذشته از طریق توییتر به اشتراک گذاشته شد.
در آخرین مثال از تواناییهای خلاقانه فناوری هوش مصنوعی میخواهیم به شبکهای عصبی که داستانهای جدیدی از سریال محبوب بازی تاج و تخت را نوشته است، اشاره کنیم! آخرین فصل از سریال محبوب “Game of Thrones” قرار نیست تا سال 2019 پخش شود، اما یک مهندس نرم افزار با برنامهریزی یک شبکه عصبی، پنج قسمت جدید را برای این سریال ساخته است.
برای این کار، ابتدا شبکه عصبی از کتابهای موجود «یاد گرفته» و سپس از اطلاعات آن برای ساختن داستانهای جدید استفاده کرده است. در این پروژه، علاوه بر استفاده از شخصیتهای فعلی، افرادی که پیشتر مردهاند هم در نظر گرفته شده است تا در داستانهای جدید، مشکلی وجود نداشته باشد.