بشر به دنبال هوش فرا زمینی در فراسیاره‌ های مهندسی‌ شده

ما انسان‌ها ویژگی‌های خاصی داریم که ما را از دیگر شکل‌های حیات متمایز می‌کند: مثل سطوح استدلال انتزاعی، آگاهی از گذشته و آینده، و توانایی تغییردادنِ عمدی محیط اطراف‌مان. همین قوه‌ی ابتکار به گونه‌ی ما امکان داد که آخرین عصر یخبندان را پشت سر بگذاریم و تقریباً کل سیاره‌ی زمین را اشغال کنیم. اما آیا از این مهارت‌ها به‌قدر کافی و در مقیاس لازم در اختیار داریم که بتوانیم به کامیابی‌مان ادامه بدهیم؟

ما تأثیر جهانی داریم اما مهار جهانی بر این تأثیر نداریم. امروز بسیاری از سامانه‌های طبیعی زمین را اشغال کرده‌ایم و دانشمندان تغییرات جهانی شتاب‌داری را شناسایی کرده‌اند که چه‌بسا آینده‌ی تمدن‌مان را تهدید می‌کنند. برخلاف اغلب چالش‌هایی که گونه‌ی ما تاکنون با آن‌ها روبه‌رو شده است، این موانع مصنوعی یا «خودساخته» ذاتاً ماهیت سیاره‌ای دارند و نیازمند واکنش‌های هماهنگ جهانی‌اند. بقای آینده‌ی ما متکی بر همین نیاز به درک‌کردن و عمل‌کردن در این مقیاس است.

شاید درست در بزنگاه زمان، سرانجام نوعی «هوش سیاره‌ای» ایجاد کنیم که به ما امکان پیش‌بینی، درک، و نشان‌دادنِ واکنش مناسب به تهدیدهای بقا در مقیاس جهانی بدهد. نواُسفِرِ دادوستد و ارتباطات در زمین، که به‌سرعت در حال به‌هم‌آمیخته‌شدن و از نظر فناوریْ مرتبط‌شدن به هم است، ویژگی‌هایی دارد که نشان از پدیدارشدن آگاهی می‌دهد.

(نواُسفر یا noosphere، که new-oh-sphere تلفظ می‌شود، کلمه‌ای برساخته به قلم پی‌یر تیار دُ شاردن در سال ۱۹۲۲ به معنای «کره‌ی اندیشه‌ی انسانی» است که شاید بتوان آن را «فکرکُره» یا «اندیشه‌کُره» ترجمه کرد.)

Extraterrestrial-planet-1

درست مانند سامانه‌ی عصبی ابتدایی، اطلاعات در شبکه‌ای پیچیده حس و تبادل می‌شود و سامانه‌ی جهانی به روش‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد. زیست‌کره‌ی زمین (بایوسفِر) از طریق ما انسان‌ها و فناوری‌مان ذهنی جهانی ایجاد می‌کند که شاید خیلی زود بتواند خطر برخوردهای سیارکی و فاجعه‌های اقلیمی را از ما دور کند.

شاید بقای گونه‌ی ما در گرو پالودن و تقویت‌کردن همین استعدادها باشد. اخترشناس سلطنتی بریتانیایی، سِر مارتین ریس، در کتابش، قرن آخر ما، ۵۰ درصد بخت بقا برای تمدن بشری در قرن بیست‌ویک قائل شده است. برخی دیگر از متفکران نوعی تنگنای قرن بیست‌ویکمی را تشریح می‌کنند که در آن ماجراجویی‌های فناورانه‌ی ما، که رشدی نمایی دارند، سرانجام یا موجب نابودی تمدن بشری یا پشتیبان بقای درازمدتش می‌شوند. شاید این دوشاخگیِ سرانجامْ یکی از ویژگی‌های تمدن‌های فناوری‌محور در کهکشان باشد؛ شاید بسیاری از آن‌ها خیلی کوتاه‌عمر و اندکی‌شان تقریباً ابدی باشند. اگر چنین باشد، جست‌وجوی ما به دنبال هوشمندان دیگر درواقع جست‌وجو به دنبال بازماندگان همین نوع چالش‌هایی است که خودمان امروز با آن‌ها روبه‌روییم.

طی زمانی دراز، سیاره‌ها تغییر می‌کنند و شاید به محیطی ناامن تبدیل شوند، بنابراین برخی از تمدن‌های درازعمر شاید به یک سیاره محدود نباشند. برخی دیگر ممکن است سیاره‌شان را مهندسی کنند. ما در آستانه‌ی مشاهده‌ی جوّ سیاره‌های فراخورشیدی هستیم؛ پس وقتی توانایی‌های رصدی ما بهبود یابند و پیشرفت کنند، باید در جست‌وجوی نشانه‌های ظریفی از تغییرات محیطی باشیم. چطور می‌توانیم این «امضای تفکر هوشمند» را تشخیص بدهیم؟

می‌توانیم تصور کنیم که خودمان چطور سیاره‌های دیگر را زمین‌مانند خواهیم کرد یا چطور مشکلات اقلیمی را بر زمینِ آینده حل خواهیم کرد. اگر نوادگان ما هنوز روی زمین زندگی کنند و حتی فقط بخواهند تمدن‌شان را حفظ کنند – چه برسد به اینکه بخواهند زیست‌کره‌ای در حال رشد داشته باشند – باید با مداخله، از بروز عصرهای یخ‌بندان آینده و سرانجام اثر گلخانه‌ای به سبک سیاره‌ی زهره – که اگر به حال خود رها شود زمین را فرامی‌گیرد – جلوگیری کنند. اگر سیاره‌ای فراخورشیدیْ اقلیمی غریب و ظاهراً تحت‌تأثیر ترکیبات جوّی غیرطبیعی، مانند کلروفلوئوروکربن‌ها، داشته باشد باید توجه ما را جلب کند. یا اگر سیاره‌ای بیابیم با الگوی نامعمولی از درخشندگی‌های روز-شب، باید به مهندسی سیاره‌ای با آینه‌ها یا دگرگونی‌های سطحی مشکوک شویم. البته، ما نمی‌توانیم واقعاً رفتار و اعمال بیگانگان هوشمند فوق‌پیشرفته را پیش‌بینی کنیم ولی شاید بتوانیم حدس‌هایی بزنیم و خودمان را برای روبه‌روشدن با شگفتی‌ها آماده کنیم.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*