ویتنام جنگی بود که ایالات متحده آمریکا از اواخر سال 1955 تا اوایل سال 1975 درگیر خود کرد. در این سالها آمریکاییها جنگ افزارهای بسیار متنوع و جدیدی را ابداع و تعریف کردند که جت پک LMS نیز یکی از آنها بود.
جنگ ویتنام با وجود خسارتهای مادی و معنوی بالایی که داشت، به پیشرفت نظامی و ظهور جنگ افزارهای امروزی کمک بی سابقهای کرد. جنگ الکترونیک، موشکهای ضد رادار، هلیکوپترهای تهاجمی و… از جنگ افزارهایی هستند که به اقتضای نیاز جنگ ویتنام ابداع شدند. یکی از جنگ افزارهای دیگری که در بهبوهه جنگ ویتنام متولد شد، جت پک LMS ساخت کمپانی هوافضای آمریکایی بل (Bell) بود.
بل از دیرباز تاکنون یکی از اصلیترین سازنده هلیکوپترهای ارتش آمریکاست. در سال 1967 این کمانی وعده ساخت جنگ افزار انقلابی برای میدانهای نبرد را داد که آن جنگ افزار چیزی نبود جز جت پک. برای این کار بل چندین طرح مفهومی رونمایی کرد که داشتن موتور جت در همه آنان مشترک بود. این وسیلههای پوشیدنی پروازی سربازان را بالا برده و آنان را قادر میساختند تا از بالا با استفاده از تفنگهایشان به سمت دشمنان آتش بگشایند.
بل تلاش داشت تا با طرح خانواده جت پکهای بل که LMS (کوتاه شده Light Mobility Systems به معنی سامانههای تحرکی سبک) نام داشتند، شمایی از میدانهای نبرد آینده را برای تصمیمگیران پنتاگون خلق کند. بل پیشبینی میکرد جت پک LMS برای نبردهای گوناگون، از میدان نبرد پرتنش و نبرد اتمی احتمالی با اتحاد جماهیر شوروی در جبهه اروپا گرفته تا کارزاهای سبکتر همچون ویتنام، کاربرد داشته باشد.
خانواده جت پکهای LMS دارای انواع گوناگونی بود. از نمونه انفرادی که همچون یک کوله پشتی پوشیده میشد گرفته تا نمونهای که خلبان داشت و چند سرنشین با خود حمل میکرد. این جت پکها بین 90 سانتیمتر تا 1.8 متر دارازا و 1.8 متر نیز پهنا داشتند. همچنین میتوانستند با سرعت بیش از 160 کیلومتر بر ساعت پرواز کنند.
بل جت پک LMS را وسیلهای ایده آل برای نیرویهای زمینی به ویژه تیمهای شناسایی معرفی کرد. افراد تیم شناسایی میتوانستند با کمک جت پک LMS جلوتر از دیگر نیروها حرکت کرده و با شناسایی منطقه، موقعیت دشمن را به فرمانده خود اطلاع داده تا نیروهای خودی فرصت کافی برای یافتن بهترین راهکار به منظور مقابله با نیروهای دشمن را داشته باشند. البته ناگفته نماند همچون هر جنگ افزار دیگری، جت پک LMS نیز در ابتدا برای مقاصد شناسایی طراحی شده بود و سپس کاربرد رزمی به خود گرفت.
تفنگداران دریایی نیز میتوانستند با استفاده از جت پک دست به حمله علیه اهداف ساحلی بزنند. بدین ترتیب که در شمار بالا و به روش حمله زنبوری از کشتیهای خودی برخاسته و به سمت دفاع ساحلی و همچنین پشت خطوط دشمن پیش روند. انجام عملیات کمین و شلیک کن-فرار کن نیز از دیگر کاربردهای جت پک LMS بود. عملیات جستجو و نجات و همچنین فرار از دست دشمن نیز از موارد استفاده دستگاه مذکور میتوانست باشد.
استفاده از آن برای جنگ روانی و پخش پیامهایی برای ترساندن و شکستن روحیه دشمن و البته ترابری نیز از دیگر کاربردهای این وسیله میتوانست باشد. همچنین میشد هنگام شورش، برای کنترل عده زیادی جمعیت استفاده کرد. نمونه بزرگ جت پک LMS نیز میتوانست نقش آمبولانس را ایفا کند.
با وجود اینکه ایده حمله با استفاده از جت پک LMS جالب و کاربردی به نظر میرسید و در آن روزگار دولت آمریکا 2.5 برابر مبلغ امروزی را صرف پروژههای دفاعی نظامی میکرد، اما ژنرالهای وقت ارتش آمریکا این ایده را نپذیرفتند. در آن زمان آمریکا بودجههای کلانی را صرف طراحی، توسعه و ساخت جنگ افزارهای گوناگون میکرد. با وجود اینکه پروژههایی همچون سپر دفاع ضد موشک بالستیک (برای مقابله با حمله موشکی شوروی) و جنگ ویتنام میلیاردها دلار پول بلعیدند، اما جت پک LMS نتوانست هیچ توجهی را به خود جلب کند. اما به راستی چرا؟
با وجود اینکه جت پک کاربرد فراوانی داشت، اما در هر حالتی بدن سرباز کاملا در معرض دشمن و آتش آن قرار داشت که این ضعف بزرگترین و اصلیترین مشکل طرحهای بل بود. بل برای نمایش کاربرد جت پک خود، سناریوهای مختلف پرواز سربازان از ارتفاع 6 تا 30 متری را به صورت تصویری نمایش داد و البته در این نمایشها بر عیب ذاتی وسیله، یعنی بدون محافظ بودن بدن سربازان تاکید داشت. در این تصاویر نمایشی سربازان همچون اهدافی بدون حفاظ در آسمان دیده میشدند. در یک نبرد واقعی افراد مجهز به جت پک LMS اولین کسانی بودند که هدف قرار گرفته و به سویشان شلیک میشد.
ارتش آمریکا 5607 فروند هلیکوپتر را در جنگ ویتنام از دست داد که این امر نشان دهنده آسیب پذیر بودن اهداف کم ارتفاع است. این را نیز در نظر داشته باشید که هلیکوپتر سرعت بالاتر و حفاظت بیشتری نیز دارد، البته از طرف دیگر هدف بزرگتری نیز است. بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که سربازان مجهزبه جت پک LMS اهداف کوچک و بسیار چالاکی بودند و این شانس را داشتند تا با انجام مانورهای گریز از آتش دشمن فرار کنند.