انسان هوموارکتوس نتوانست به بقای خود بر روی زمین ادامه دهد. این گونه که به خاطر قامت ایستادهاش به ارکتوس معروف است در نهایت تن به انقراض داد، انقراضی که به نظر می رسد یکی از مهمترین عوامل موثر در آن، تنبلی انسان هوموارکتوس باشد.
انسان هوموارکتوس یا انسان راست قامت در حدود ۲ میلیون سال پیش بر روی زمین ظاهر شد. این گونه که در ابتدا در آفریقا زندگی می کرد در نهایت به دیگر نقاط کره زمین از جمله آسیا و اروپا مهاجرت نمود. راست قامتها نیز بمانند بسیاری از گونههای قبل از خود از جمله هوموهابیلیس ها و انسان های اوسترالوپیتکوس قادر به بقا نبودند و در نهایت انقراضی غمناک را تجربه کردند.
انقراض انسان هوموارکتوس و عواملی که در این زمینه نقش داشته اند برای مدتها ذهن دانشمندان و از همه مهمتر دیرینه شناسان را به خود مشغول کرده است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که تنبلی انسان هوموارکتوس نقش تاثیر گذاری در انقراض این گونه داشته است.
انسان هوموارکتوس و بی میلی در انجام کارهای سخت
دیرینه شناسان دانشگاه ملی استرالیا با تحقیق بر روی بقایای انسان هوموارکتوس در شبه جزیره عربستان دریافتند که انسان راست قامت از روش های سخت بری ادامه زندگی و بقا پرهیز می کرد و به منظور ساختن ابزار و جمع آوری غذا ترجیح می داد ساده ترین راه را انتخاب کند.
دیرینه شناسان تاکید دارند که تمایل و گرایش ذاتی انسان راست قامت به تنبلی و کاهلی و دوری این گونه از انجام کارهای سخت، با شرایط محیطی پرمخاطره و در حال تغییر ترکیب شده و بقا انسان راست قامت به خطر افتاد. در واقع انسان هوموارکتوس نتوانست خود را با شرایط و چالش های محیطی تطابق دهد.
دیرینه شناسان استرالیایی معتقدند که انسان هوموارکتوس به طرز عجیبی از پرداختن به کارهای سخت که می توانست بقا آنها را تضمین کند پرهیز می کردند. آنها در دو زمینه مهم از جمله جمع آوری غذا و نیز ساخت ابزار که بشدت با مقوله حیات آنها در ارتباط بود از خود تنبلی افراطی نشان می دادند. بر این اساس نمی توان انسان هوموارکتوس را تصور کرد که بر روی کوها و تپه ها در حال جستجو برای یافتن غذا و یا سنگ های مناسب برای ساخت ابزار باشد.
همچنین بخوانید:
آنها دارای کمپ هایی بودند که در آن زندگی می کردند و ترجیح می دادند بجای رفتن به جاهای دور دست در همان کمپ خود کارهایشان را انجام دهند. آنها نیازهای خود در حوزه تامین مواد غذایی و نیز ساخت ابزار را در همان کمپ ها انجام می دادند. این در حالی بود که استفاده مکرر از منابع نزدیک به کمپ بتدریج باعث افت کیفیت این منابع شده بود. بطور مثال ابزارهایی که با سنگ های نزدیک به کمپ ساخته می شد به هیچ عنوان کیفیت لازم را نداشتند.
انسان هوموارکتوس می دانست که اگر کمی تلاش کند و مسافت هایی کوتاه را طی نماید قادر خواهد بود تا به منابع غنی تری دست یابد، اما این کار را نمی کرد و از نظر دیرینه شناسان، تنها دلیلی پرهیز از این امر مهم می تواند کاهلی باشد. گویا انسان هوموارکتوس برای انجام هر کاری این جمله را در ذهن خود تکرار کرده است که “چرا به خودم زحمت بدهم؟”
انسان هوموارکتوس و خالی کردن میدان برای هوموساپینس ها
این در حالیست که گونه های بعد از انسان هوموارکتوس، شامل انسان نئاندرتال و نیز هوموساپینس ها، بشدت در زمینه جمع آوری مواد غذایی و ساخت ابزار حساسیت خاصی داشتند و به منظور دسترسی به بهترین منابع حاضر بودند تا مسافت های بسیار طولانی را طی کنند.
بی میلی انسان هوموارکتوس در توسعه فناوری های اولیه، با چالش دیگری همراه بود. این چالش جدید تغییرات جوی و کاهش منابع غذایی بود. ترکیب عوامل فوق در نهایت کاهش جمعیت انسان راست قامت را در پی داشت.
دیرینه شناسان تاکید دارند که گونه انسانی یاد شده دارای ذهنیتی محافظه کار و بی میل به تغییر بوده است. در حالیکه محیط اطراف دستخوش تغییرات بنیادین می شد، آنها به همان شیوه سابق زندگی می کردند و در ساخت ابزار و یا شیوه زندگی تغییری ایجا نمی کردند. هوموارکتوس هیچ پیشرفتی از خود نشان نداد و در نهایت از روی زمین ناپدید شد و میدان را برای یکه تازی انسان هوموساپینس خالی کردد.
نگاهی به نتایج ارزشمند تحقیقات باستان شناسان، مردم شناسان و دیرینه شناسان نشان می دهد که از حدود ۶ میلیون سال پیش برای نخستین بار موجوداتی که بر روی دو پا راه می رفتند و در واقع جد اولیه تمامی انسان ها بودن در نواحی شرق آفریقا ظهور یافتند. طی ۶ میلیون سالی که از تاریخ تکامل انسان می گذرد، شاهد ظهور و انقراض گونه های متفاوتی هستیم، گونه هایی که گاه در یک زمان بر روی زمین زندگی می کردند. در آخرین مرحله از تکامل انسان، شاهد ظهور انسان های نئاندرتال و هوموساپینس ها هستیم. در نهایت نئاندرتال ها نیز متاثر از دلایل مختلف منقرض شدند و در حال حاضر این هوساپینس است که به عنوان تنها گونه انسانی بر روی زمین زندگی می کند.