ساختار مغزی

ساختار مغزی انسان‌‌های مصمم و مردد با هم تفاوت دارد

ساختار مغزی انسان های مصمم و مردد متفاوت است و نباید انسان‌هایی که در تصمیم‌گیری و اقدام تردید از خود نشان می‌دهند را تنبل تلقی کنیم.

ساختار مغزی انسان‌ها با یکدیگر فرق دارد و بر این اساس شاهد تفاوت‌های بسیاری در کنش آنها هستیم. تحقیقات اخیر نشان داده است که ساختار مغزی انسان‌هایی که جز افراد مصمم و کننده‌ی کار تلقی می‌شوند و آنان که برای انجام کارها تعلل می‌کنند با یکدیگر متفاوت است.

قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم شاهد بوده‌ایم که موفقیت فردی مهمترین هدف انسان بخصوص در جوامع غربی تعریف شده است. در چنین جوامعی سعی شد تا با استفاده از علوم مختلف، ویژگی‌های مشترکی که بتواند به موفقیت فردی منتهی شوند کشف شود. در این بین بیشترین سنگینی بار بر دوش روان‌شناسی بود که با انجام تحقیقات مختلف در خصوص انسان درصدد برآمد تا راهکارهای بنیادینی برای موفقیت کشف کرده و آن را در اختیار افراد قرار دهد تا با استفاده از آنها به موفقیت‌های بزرگ دست پیدا کنند.

به طور مثال برایان تریسی روان‌شناسی بود که کتاب های متعددی در حوزه موفقیت به چاپ رساند. یکی از مهمترین آثار این نویسنده کتابی بود که سعی در پرورش نسلی از انسان‌های اقدام‌کننده داشت. این کتاب قورباغه را قورت بده نام دارد که سعی می‌کند به مخاطب خود بفهماند اگر نخستین کاری که هر روز باید انجام دهید این است که قورباغه زنده‌ای را به دهان بیندازد و قورت بدهد، باید این کار را انجام دهد تا در بقیه روز آسوده خاطر باشد و بداند که بدترین چیز را پشت سر گذاشته است.  قورباغه شما بزرگترین و مهم‌ترین کاری‌ست که باید انجام دهید. او روش‌هایی را معرفی می کرد تا فرد بر تنبلی غلبه کند و کار بیشتر را در زمان کمتر انجام دهد.

روان‌شناسی دو تیپ شخصیتی را کشف کرده بود که در تیپ اول افرادی قرار داشتند که کننده کار بودند و به سرعت تصمیم گرفته و تصمیمات خود را عملیاتی می کردند. تیپ دوم نیز افرادی بودند که مهارت چندانی در تصمیم گیری نداشتند. آنها مردد بودند و کارها را پشت گوش می‌انداختند، بر این اساس محکوم به تنبلی و کاهلی می‌شدند.

به هر حال روان‌شناسی سعی نمود تا ویژگی‌های ممتاز و مشترک گروه اول که گروه کنندگان کار بودند را استخراج کرده و این خصایص را به عنوان ویژگی‌هایی که به موفقیت فرد منتهی می‌شود عنوان کند.

ساختار مغزی با آمیگدالای بزرگتر

اما در تحقیقات اخیر مشخص شد اینکه یک فرد کننده کار باشد و یا اینکه در زمینه انجام امور تعلل کند، بازتابی از تفاوت در ساختار مغزی است. در واقع این ساختار مغزی متفاوت است که باعث می‌شود عده‌ای تمایل به انجام سریع کارها دارند و عده ای دیگر آن را پشت گوش می‌اندازند.

آزمایش بر روی مغز افراد مختلف با استفاده از فناوری ام.آر.آی نشان داد افرادی که تمایل به تعلل در اقدام و عمل دارند دارای آمیگدالای بزرگتری در مغز هستند. آمیگدالا مرکز اصلی کنترل احساسات و ترس در مغز است.

این بدان معناست که چنین افرادی متاثر از فعالیت بیشتر آمیگدالا هستند و به طور ناخواسته از اقدام سریع می ترسند. در واقع آنها متاثر از تهدیداتی هستند که نشات گرفته از این بخش مغز است. آنها نمی توانند با جرات تصمیم گرفته و اقدام کنند و ترجیح می‌دهند کارها را پشت گوش بیاندازند. بر این اساس نمی‌توان چنین افرادی را محکوم به تنبلی و کاهلی کرد. چنین افرادی همواره محکوم بوده‌اند که تمایلی به موفقیت و انجام کارهای بزرگ ندارند.

آمیگدالا پاسخ انسان به ترس را کنترل می‌کند. از سوی دیگر با مراکز حافظه در تالاموس و کورتکس ارتباط دارد و لذا می‌تواند خاطرات گذشته را در تصمیمات اخیر شما دخیل کند. یعنی می‌تواند بین ترس‌های گذشته شما و اقدامات اخیرتان ارتباط برقرار کرده و اقدامات جدید را ترسناک جلوه دهد و شما را از گرفتن تصمیم و اقدام دور کند.

آمیگدالا باعث می‌شود تا فرد دائما به اشتباهات گذشته خود رجوع کند و سعی کند اقدامات آتی خود را با آن اشتباهات بسنجد. این بخش همواره بین اشتباهات آتی که ممکن است رخ دهد و آنچه که در گذشته رخ داده ارتباط ایجاد کرده و آن را به فرد یادآوری می‌کند و بر این اساس جرات و جسارت اقدام را از وی می‌گیرد.

همچنین در این آزمایش ارتباط ضعیف بین آمیگدالا و بخش دیگری از مغز موسوم به dorsal ACC مشخص شد که منجر به کاهش میل به اقدام می‌شود. در مجموع افراد با آمیگدالای بزرگتر نگرانی بیشتری در خصوص پیامد‌های منفی اقدامات خود نشان می‌دهند و بر این اساس تعلل می‌کنند.

برای نخستین بار است که به ساختار فیزیکی مغز در این خصوص توجه می‌شود و سعی شده تا تفاوت انسان‌ها در این حوزه به تفاوت ساختار مغزی ارتباط داده شود.