در مطالب پیشین عنوان کردیم گه چگونه روسای جمهور آمریکا دیواری امنیتی حول اطلاعات یوفوها و موجودات فرازمینی کشیدند و ترور جان اف کندی تبدیل به سمبلی هولناک در برابر احتمال افشای اطلاعات توسط هر شخصی شد. اما این میزان از حفاظت اطلاعات، توانست از فعالیتهای اتمی یوفوها بکاهد؟ رئیس جمهور ریچارد نیکسون چه نقشی در این میان داشت؟
در تاریخ 16 مارس 1967، پایگاه هوایی مالم استروم واقع درمونتانا، دچار حادثهای ناگهانی شد. پایگاهی که در آن زمان، تعداد زیادی موشکهای “مینوت من” هستهای را در محوطهای به طول صدها کیلومتر پخش کرده بود که در همین راستا، مراکز کنترل پرتاب نیز در همان مکان حضور داشتند. در روز بهخصوص مذکور، یعنی 16 مارس، اتفاقی روی داد و تعدادی از پرسنل که روی سطح زمین فعالیت میکردند، گزارش دادند که یک شی بسیار درخشان و بزرگ، در حال کاهش ارتفاع به سمت زمین است! آنها طی تماس تلفنی با مراکز فرماندهی زیر زمینی، با ستوان رابرت سالاس صحبت کرده و در حالی که سالاس نیز در حال مکالمه با افسر مافوقش بود، تمام موشکهای اتمی یکی پس از دیگری از کار افتاده و خاموش شدند.
بدون شک ارتباطی میان حضور آن یوفو و از کار افتادن موشکهای اتمی وجود داشت؛ اما این حادثه، آخرین دخالت اتمی یوفوها نبود و این قبیل از حوادث، منجر به شکل گیری توافقهایی میان روسیه و آمریکا شدند.
تهدیدات اتمی یوفوها و معاهده هستهای
پس از دوران ریاست جمهوری کندی تا دوران به قدرت رسیدن ریچارد نیکسون، دخالت و حملات یوفوها به مراکز هستهای شوروی و آمریکا افزایش یافت و احتمال وقوع نبرد اتمی یا از دست رفتن کامل کنترل مراکز هستهای، دو طرف را بیش از پیش نگران میکرد. در تاریخ 30 سپتامبر 1971، توافق نامهای بین المللی توسط رئسای جمهور شوروی و آمریکا، یعنی برژنف و نیکسون، امضا شد تا احتمال وقوع جنگ هستهای به حداقل برسد. یکی از مواردی که بهوضوح در این معاهده اشاره شده بود، بسیار مرموز و تعجب آور است:
هر طرف باید به دیگری اطلاع دهد که شی یا اشیا پرنده ناشناس حاضر در حریم هوایی، متعلق به آنها نیست.
شاید توافق نامه نیکسون برژنف، از وقوع یک تقابل هستهای طی دوران جنگ سرد جلوگیری کرده باشد، اما پروندههای سازمان تحقیقاتی موفان نشان میدهد که میزان اطلاعات ریچارد نیکسون، بسیار فراتر از تهدیدات هستهای جنگ سرد بوده است. ریچارد نیکسون، بسیار مجذوب یوفوها بود. وی طی دوران معاونتش در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور در دهه پنجاه میلادی، اطلاعات زیادی در این باره جمع کرد. در همین راستا، شایعهای وجود دارد که در سال 1974، او اسرارش را با دوست هنرمندش، یعنی جکی گیلسون که علاقه زیادی به یوفوها داشت، به اشتراک گذاشته است.
رویارویی با فضاییها، پایگاه هوای هومستد
در سال 1974، ریچارد نیکسون طی یک قرار بازی گلف با دوست بازیگر و کمدینش، یعنی جکی گیلسون، به میامی میرود. آنها تمام روز را طی بازی، درباره یوفوها صحبت میکنند تا این که در پایان شب، ریچارد نیکسون با ماشین شخصی خود و بدون حضور محافظان و ماموران امنیتی، به خانه گیلسون واقع در جنوب میامی میرود و به او میگوید که میخواهد چیزی به او نشان دهد.
گزارشها نشان میدهد که پس از خانه گیلسون، ماشین شخصی ریچارد نیکسون به مسیر خود در جنوب میامی ادامه داده و وارد پایگاه نیروی هوایی هومستد میشود. گیلسون در خاطراتش به یاد میآورد که سربازان با اسلحه خود جلوی ماشین را میگیرند و با دیدن رئیس جمهور، بسیار شوکه میشوند. نیکسون نیز بدون گفتن هیچ کلمهای و با اشاره دست، دستور باز کردن راه را تا مرکز پایگاه میدهد. نیکسون، گیلسون را به نقطهای امنیتی از پایگاه میبرد، یعنی جایی که قطعات بازمانده از سقوط نگهداری میشود که نیکسون به آن نقطه، تالار اندرونی میگفت. در ادامه تالار، بین شش تا هشت فریزر با درب شیشهای وجود داشت. زمانی که گیلسون به درون آنها نگاه کرد، در وهله اول خیال میکند که در حال مشاهده جنازه چند کودک است؛ اما زمانی که دقت خود را بیشتر میکند، متوجه میشود که در حال تماشای جنازه موجودات فضایی است! درحالی که گیلسون در شوک عصبی بدی قرار داشته، به سرعت به خانه باز میگردد و تمام ماجرا را برای همسرش تعریف میکند و او نیز در ادامه شرح حال گیلسون، اذعان میکند که وی به مدت سه هفته توانایی خوردن چیزی را نداشت؛ زیرا نمیتوانست درک کند که چرا دولت حضور موجودات فضایی را از مردم مخفی میکند.
هر چند هیچ مدرک رسمیای از این رویداد وجود ندارد، اما اگر حقیقت داشته باشد، نشان دهنده دانش وسیع ریچارد نیکسون حول موضوعات مرتبط با یوفوها و موجودات فضایی بوده است. در سالهای پس از دوران ریاست جمهوری نیکسون، پروندهها نشان میدهد که دیگر رئسای جمهور چنین دسترسی کامل و گستردهای به اطلاعات مذکور نداشتند.
بیل کلینتون، پشت دربهای بسته امنیتی
به نظر میرسد در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون، تلاش او برای یافتن حقیقت درباره تاریخچه یوفوهای حاضر در آمریکا به دفعات با درب بسته رو به رو میشود. زمانی که کلینتون به ریاست جمهوری رسید، دوست نزدیکش، یعنی وبستر هابل را تبدیل به نفر دوم وزارت دادگستری کرد. وبستر هابل در کتابش اذعان میکند که بیل کلینتون از وی خواسته بود تا بر روی دو موضوع شخصا تحقیق کند. اول این که چه کسی جان اف کندی را به قتل رساند و دوم، آیا یوفوها واقعی هستند؟
در مدارک و نقل قولهای موجود، گفته میشود که بیل کلینتون، هیلاری کلینتون و دوستان نزدیکشان، بارها تجربه برخورد با یوفوها را داشته و در همین راستا، خواستار دانستن حقیقت بودند. کلینتون در راستای کشف و افشای حقیقت یوفوها، در سال روز حادثه رازول، پرونده را دوباره باز میکند. نیروی هوایی در سال 1994، باری دیگر گزارش داد که مورد مذکور، تنها یک بالن هواشناسی سقوط کرده بوده و هیچ گونه مخفی کاری در این میان وجود ندارد. کیلنتون که به درب بسته خورده بود، باری دیگر به سراغ نیروی هوایی رفت و مستقیما درباره اجساد یافت شده در صحنه حادثه سوال کرد. نیروی هوایی نیز طی صدور گزارش نهایی با نام پرونده مختومه، گفت که آنها فقط آدمکهای آزمایشی بودند!
کلینتون نیز بهعنوان رئیس جمهور نتوانست ساکت بماند، طی یک سخنرانی در کاخ سفید پس از سال روز رازول و در جشن کریسمس، گفت:
اگر نیروی هوای ایالات متحده آمریکا جسد موجودات فضایی را کشف کرده، من نیز از آن بیخبرم و همانند شما (مردم) خواستار دانستن حقیقت هستم.
برخلاف تلاشها و تحقیقات کلینتون بر روی پرونده حادثه رازول، نتوانست اطلاعات جدیدی درباره یوفوها بهوجود آورد و بسیاری فکر میکنند که اسرار موجود، به قدری محرمانه هستند که تمام رئسای جمهور نیز اجازه دسترسی به آنها را ندارند! چرا که یکی از دوستان دانشمند کلینتون که علاقه زیادی به یوفوها داشته، در خاطرات خود نوشته که طی یک گفتگو، وی وجود موضوع یوفوها و موجودات فضایی را تایید کرده ولی هنگامی که بحث بازتر میشود، میگوید که متاسفم و دستهای من مانند شما بسته است. پس باری دیگر این سوال مطرح میشود که رئیس جمهور آمریکا تا چه حد قدرت، اعتبار و دسترسی دارد؟ بدون شک نه آن قدری که مردم فکر میکنند و نه آن قدری خود آنها انتظار دارند.
سالها پس از پایان یافتن دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، وی طی یک مصاحبه اذعان داشت:
من تلاش کردم تا در صورتی که مدارک سری دولت در این رابطه (یوفوها و موجودات فضایی) وجود دارد، پیدایشان کنم اما اگر چنین مدارکی وجود داشته باشد، آنها را از من هم مخفی کردند. شاید نفراتی در جایی نشستهاند و این مدارک محرمانه را حتی از رئیس جمهور منتخب کشور نیز مخفی میکنند و اگر این طور باشد، با تمام قدرت موفق شدند تا من را دست به سر کنند.
پروندههای موفان نشان داد که برخی از رئسای جمهور به دالان محرمانه اطلاعات یوفوها و موجودات فضایی دسترسی داشتند؛ در حالی که بعضی دیگر بیخبر باقی ماندند.
نظر شما در این باره چیست؟ علت میزان گستردگی دسترسی ریچارد نیکسون و عدم دسترسی بیل کلنیتون به اطلاعات یوفوها و موجودات فضایی چه میتواند باشد؟