رابطه بین موسیقی و خلاقیت برای مدتهای طولانی جزء مفروضات انسان مدرن بوده است، اما نتایج یک پژوهش جدید خلاف این موضوع را نشان می دهد و تاکید دارد که گوش دادن به موسیقی تاثیرات مخربی بر خلاقیت خواهد داشت.
انسان همواره درصدد دست یافتن به شیوه ها و تکنیک هایی برای ارتقا خلاقیت خود و اطرافیانش بوده است و در این بین گوش دادن به موسیقی بخصوص موسیقی کلاسیک را ابزاری برای ارتقاء خلاقیت تصور می کرد، اما تحقیقات جدید خلاف این ادعا را به اثبات رسانده است.
پژوهشگران عقیده دارند موسیقی منجر به تضعیف خلاقیت فرد می شود، مضافا اینکه این تاثیر منفی در صورتی که منجر به بهبود حالت روانی فرد شود باز هم ادامه دارد. یعنی یک موسیقی لذت بخش هم نمی تواند خلاقیت را ارتقا دهد.
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر به موسیقی مورد علاقه خود گوش دهید، تاثیر موسیقی در این زمان چگونه خواهد بود؟ پژوهشگران اصرار دارند که باز هم این تاثیر خلاقیت را نابود خواهد کرد.
بسیاری بر این باورند که در زمان فعالیت و یا پرداختن به کارهای مختلف در صورتی که موسیقی در پس زمینه پخش شود می تواند تاثیر مثبتی بر فعالیت آنها داشته باشد. این بدان معناست که بر اساس این ادعا نباید مستقیما به موسیقی گوش فرا دهیم بلکه باید موسیقی در پس زمینه کار خود را انجام داه و ما هم به فعالیت خودمان بپزداریم. در این صورت موسیقی می تواند تاثیر مثبتی بر خلاقیت داشته باشد. اما آیا واقعا اینگونه است؟
آزمایشاتی که رابطه قدیمی بین موسیقی و خلاقیت را ویران کرد
آیا اگر موسیقی در حال پخش شدن باشد و ما هم در حال مطالعه باشیم مطالب را بهتر به خاطر خواهیم سپرد؟ پژوهشگران بعد از انجام سه آزمایش مختلف پاسخی منفی به شما خواهند داد و معتقدند موسیقی در هر شکلی می تواند خلاقیت را تضعیف نماید.
در جریان سه آزمایش، داوطلبان وادار شدند تا به سه گونه موسیقی گوش فرا دهند. در بخش اول موسیقی ناآشنا با ترانه هایی که تاکنون به گوش داوطلبان نرسیده بود پخش شد. در بخش دوم موسیقی آشنا با ترانه های آشنا پخش گردید و در بخش سوم نیز موسیقی بی کلام برای داوطلبان اجرا شد. در همین زمان از داوطلبان و در زمان پخش موسیقی آزمون خلاقیت به عمل آمد.
آزمون خلاقیت برای گروه دیگری از داوطلبان که به موسیقی گوش نمی دادند نیز به عمل آمد. نتایج جالب بود؛ گروهی که به سه گونه موسیقی یاد شده گوش می دادند نمرات پایین تری در زمینه خلاقیت دریافت کردند. جالب اینکه در ادامه از هر دو گروه در محیطی بدون موسیقی آزمون خلاقیت به عمل آمد و هر دو گروه نمرات مشابهی دریافت کردند.
پژوهشگران به یک نتیجه جالب دیگر نیز رسیدند؛ اینکه اگرچه پخش شدن موسیقی در پس زمینه می تواند خلاقیت را کاهش دهد، اما این تاثیر در خصوص صداهای محیطی تایید نشد، بدین معنا که وجود صداهای پس زمینه در محیط کار و یا کتابخانه تاثیر منفی بر خلاقیت نخواهد داشت.
شاید بارها با مقوله ای تحت عنوان تاثیر موتزارت برخورد داشته اید. این عنوان در واقع یک تئوری در حوزه روانشناسی است که در آن درباره تاثیر آثار موسیقی دان مشهور ولفگانگ آمادئوس موتزارت بر سطح کیفی یادگیری کودکان تاکید می شود.
روانشناسان عقیده دارند گوش دادند به موسیقی موتزارت یادگیری کودکان را در مدت کوتاهی بهبود می بخشد. فواید موسیقی کلاسیک بر مغز تا مدتها مورد توجه محققان بوده است. چندین دهه این فرضیه که موسیقی تاثیر عمیقی بر درک شناختی انسان دارد مورد پژوهش قرار گرفت.
پژوهشگران بسیاری در نهایت این فرض را مطرح کردند که گوش دادن به موسیقی در کاهش استرس، اضطراب، افسردگی و بهبود مهارت های ارتباطی و افزایش خلاقیت در کودکان تاثیر مثبت دارد.
در انتها خالی از لطف نخواهد بود که نیم نگاهی به زندگی موسیقی دانی داشته باشیم که آثارش برای مدتها و به منظور ارتقاء خلاقیت مورد توجه قرار گرفت. ولفگانگ آمادئوس موتسارت آهنگساز اتریشی قرن هیجدهم و از موسیقی دانان برجسته کلاسیک است. او یک نابغه به تمام معنا بود که توانست در هفت سالگی اولین سمفونی خود را بنویسد و در دوارزده سالگی نیز موفق شد تا اولین اوپرای کامل خود را به رشته تحریر درآورد. وی در دوران کوتاه عمر خود بیش از ۶۰۰ قطعه موسیقی ساخت. موتزارت تنها 35 سال سن داشت که با زندگی وداع کرد.