آلبرت اینشتین جزو مهمترین دانشمندان جهان در طول تاریخ محسوب میشود و برای پیشرفت علم اقدامهای ارزندهای را انجام داده است، اما در خصوص وی باورهای غلطی وجود دارد که در ادامه 7 مورد از آنها را بررسی میکنیم.
بسیاری از مردم با نام آلبرت اینشتین (Albert Einstein) آشنایی دارند و از کمکهای ارزنده وی برای پیشرفت علم مطلع هستند. بدون شک اینشتین جزو مهمترین و تاثیرگذارترین دانشمندان دنیا محسوب میشود، اما پیرامون زندگی این دانشمند بزرگ باورهای اشتباهی از جمله کند ذهن بودن در زمان مدرسه یا چپدست بودن وی شکل گرفته است که در ادامه 7 مورد از این باورهای اشتباه را بررسی میکنیم.
همچنین بخوانید:
7 باور اشتباه درباره آلبرت اینشتین
1. کمک اینشتین در ساخت بمب اتم
نخستین باور اشتباه که بسیاری از مردم در خصوص آلبرت اینشتین بیان میکنند، کمک وی در ساخت بمب اتم است که به احتمال زیاد این باور به دلیل فعالیت پیشگامانه اینشتین قبل از جنگ جهانی دوم شکل گرفته است. این دانشمند بزرگ در سال 1933 مطلع شد که سوسیالیستهای ملی در آلمان توانستند اتم اورانیوم را تجزیه کنند و این خبر آلبرت اینشتین را از بابت دسترسی رژیم نازی به یک سلاح قدرتمند و مرگبار وحشتزده کرد.
چنین خبری باعث شد بسیاری از دانشمندان برجسته چون آلبرت اینشتین نامهای به روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا ارسال کنند تا مطمئن شوند، آمریکا به عنوان نخستین کشور به این فناوری دسترسی پیدا خواهد کرد. پس از ارسال آن نامهها، پروژه منهتن شروع شد و دانشمندان بزرگی چون انریکو فرمی و اوپنهایمر برای توسعه تکنولوژی هستهای آمریکا به این پروژه پیوستند.
البته از آنجایی که اینشتین حامی آزاد سوسیالیسم بود، باعث شد تعداد زیادی از افراد در ارتش و دولت آمریکا نسبت به انگیزه وی شک کنند. در حقیقت آلبرت اینشتین چندین بار از ولادیمیر لنین تعریف کرد و حتی در مصاحبهای گفته بود من به ولادیمیر لنین احترام میگذارم، چراکه وی به صورت کامل از خودگذشتگی نشان داده و تمام انرژی خود را برای اجرای عدالت اجتماعی به کار گرفته است. البته من روشهای او را به صورت عملی قبول نمیکنم اما از یک چیز مطمئن هستم و آن این که افرادی همانند او نگهبانان و اعاده کننده وجدان بشریت محسوب میشوند. از این رو به اینشتین مجوز ورود به پروژه منهتن را ندادند. البته او غیر مستقیم در این پروژه نقش داشت، اما به هیچ عنوان به صورت رسمی در این پروژه فعالیت نکرد.
2. کند ذهن بودن اینشتین در مدرسه
بسیاری بر این باورند که آلبرت اینشتین در زمان مدرسه کند ذهن بوده است و برخی نیز بیان میکنند وی دیرتر از حد معمول توانسته است سخن بگوید، اما تمامی این باورها اشتباه هستند؛ چراکه وی توانسته است به عنوان شاگرد اول از دبیرستان فارغالتحصیل شود. همچنین وی در ترم اول دانشگاه در تمامی دروس بالاترین نمره را به دست آورده بود. یکی از ضعفهای آلبرت اینشتین این بود که وی در امتحان ورودی دانشکده پلیتکنیک فدرال سوئیس رد شده است، اما باید در نظر داشته باشید که این امتحان به زبان فرانسوی بوده است و زبان فرانسه نیز جزو زبانهای مادری اینشتین محسوب نمیشود. همچنین وی در این آزمون نسبت به سایر دانشجویان دو سال کوچکتر بود. گفتنی است آلبرت اینشتین یک نابغه ریاضی محسوب میشد، اما وی در درسهای گیاهشناسی، زبان و زیستشناسی ضعف داشت.
3. چپ دست بودن اینشتین
ماجرای چپ دست بودن اینشتین جزو جالبترین باورهای اشتباه در خصوص وی محسوب میشود. برخی نیز به دلیل نابغه بودن وی در ریاضی ماجرای چپ دست بودن اینشتین را مطرح کرده بودند، اما چندین عکس وجود دارد که راست دست بودن وی را ثابت میکند، یک اینکه وی با دست راست ویولن میزند و دیگری نیز با دست راست در حال نوشتن بر روی تخته سیاه است.
4. انتخاب اینشتین برای گیاه خوار شدن
برخی از مردم بر این باورند که آلبرت اینشتین به صورت داوطلبانه انتخاب کرده است که از خوردن گوشت خودداری کند و تصمیم بگیرد به یکی از نخستین گیاهخواران برجسته جهان تبدیل شود، اما این باور نیز اشتباه است؛ چراکه این دانشمند بزرگ با مشکلات گوارشی از جمله زخم معده، زردی، التهاب کیسه صفرا و درد روده مواجه بود. از این رو پزشکان به او هشدار دادند که از مصرف گوشت خودداری کند که همین موضوع شایعه گیاهخوار شدن وی را به وجود آورد. هرچند آلبرت اینشتین مدتی بعد عنوان کرد در زمان خوردن گوشت با احساس گناه مواجه میشود و از نظر اخلاقی با گیاهخواری موافق است، اما او به صورت داوطلبانه گیاهخوار شدن را انتخاب نکرده بود و فقط به دستور پزشک این رژیم غذایی را برگزید.
5. رنج بردن اینشتین از سندروم آسپرگر
یکی از باورهای اشتباه در مورد آلبرت اینشتین، رنج بردن وی از سندرم آسپرگر (Asperger syndrome) بود. این سندورم نوعی اختلال رشد عصبی محسوب میشود و نشانههای آن زمانی مشخص خواهد شد که یک فرد در ارتباط با سایر افراد از لحاظ ارتباط غیرکلامی دچار مشکل شود. این اختلال با علایق و رفتارهای وسواسی و تکراری همراه است. هانس آسپرگر به عنوان یک پزشک اتریشی در سال 1944 برای نخستین بار با انتشار مقالهای در خصوص این سندروم توضیح داد و به همین دلیل نام او را بر روی آن قرار دادند.
سندرم آسپرگر نوعی ملایم از اوتیسم نیز محسوب میشود، اما فرق آن با اوتیسم در حفظ مهارتهای تکلمی و هوش (iQ) بسیار بالا و حافظه بلند مدت قوی است و به طور کلی سندروم آسپرگر با اوتیسم تفاوتهای زیادی دارد. هرچند اینشتین در بعضی از مواقع خشن، بیادب و بیاحساس دیده میشد، اما نمیشود بیان کرد او از سندرم آسپرگر رنج میبرد. به طور کلی اسناد معتبری جهت تایید این باور وجود ندارد و آلبرت اینشتین در مسائل اجتماعی خود تا حدودی موفق عمل کرده و در خاطرات خود نیز نوشته که در طول سفرهایی که انجام داده با افراد زیادی ارتباط برقرار کرده است.
6. خوانشپریشی بودن اینشتین
برخی نیز بر این باورند که اینشتین به خوانشپریشی مبتلا بوده است، اما از آنجایی که این ادعا به باورهای اشتباه کندذهنی وی در مدرسه و مبتلا بودن وی به سندروم آسپرگر مرتبط است، میتوانیم بگوییم ادعای خوانشپریشی بودن اینشتین نیز نادرست است. خوانشپریشی، دشخوانی یا دیسلکسی (Dyslexia) برای توصیف معلولیت آموزشی استفاده میشود. این اختلال باعث خواهد شد تا فرد در روانخوانی یا درک مطلب با مشکل مواجه شود. اختلال خوانشپریشی بیشتر در واجخوانی و رمزگشایی، دیکته، مهارت شنوایی، حافظه کوتاهمدت یا نامگذاری سریع خود را نمایان میکند.
از این اختلال به عنوان یک بیماری عصبی نیز یاد میکنند که در ترجمه زبان در ذهن و بالعکس مشکلاتی را به وجود میآورد. از این رو افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، در زمان خواندن، نوشتن، هجی کردن، صحبت کردن یا گوش دادن با مشکل مواجه میشوند. با توجه به اینکه آلبرت اینشتین به زبان آلمانی مسلط بود و در نوشتار و سخنرانی مهارت بالایی داشته است، نمیتوان چنین باوری را به او نسبت داد.
7. اینشتین فقط یک نظریهپرداز بود
بسیاری از مردم اعتقاد دارند اینشتین فقط یک نظریهپرداز بوده است، اما از آنجایی که وی یک شخصیت چند وجهی داشته است، چنین باوری اشتباه تلقی میشود. هرچند تمام دنیا وی را در فیزیک نظری میشناسند، اما اینشتین اختراعاتی را نیز انجام میداد. بر اساس آمار وی در 7 کشور جهان حدود 50 اختراع ثبت شده دارد. برخی از این اختراعات از نظریههای وی در فیزیک نسبیت خارج هستند که از جمله آنها میتوان به دوربین خود تنظیم شونده، دستگاه صوتی الکترومغناطیسی و یک یخچال بیصدا، کم مصرف و سازگار با محیط زیست اشاره کرد. البته آلبرت اینشتین این یخچال را با همکاری یکی از شاگردان خود به نام لئو زیلارد ساخته است که یک یحچال و فریزر جذبی محسوب میشد.