نشانههایی از وقوع ششمین انقراض جمعی زمین پدیدار شده است. البته این بار، حادثهای مانند برخورد شهاب سنگ عامل بروز فاجعه نیست. در ادامه به علائمی میپردازیم که نشان میدهند ما در دل یک انقراض گروهی (mass extinction) قرار داریم و چرا باید خودمان را مقصر اصلی بدانیم.
معمولا شنیدن اصطلاح انقراض جمعی، تصویری از برخورد سیارک به زمین و ناپدید شدن دایناسورها را در ذهن تداعی میکند. رهاورد این تکه سنگ فضایی 10 کیلومتری، وقوع سونامی عظیمی در اقیانوس اطلس بود که با زلزله ها و رانش زمین در قاره آمریکا همراه شد. در نهایت نیز برهم خوردن شرایط جوی و مرگ دایناسور تی-رکس و رقبایش؛ در واقع حدود 75 درصد از گونههای سیاره ما در اثر این واقعه از بین رفتند.
شاید چندان به چشم نیاید، اما میتوان گفت که امروزه هم یک انقراض جمعی در حال وقوع است و باید آن را ششمین انقراض بزرگ تاریخ سیاره بدانیم. گرم شدن اقیانوسها، جنگل زدایی و تغییرات اقلیمی؛ زندگی جانداران بسیاری را با تهدید مواجه کرده و برخی را به مرز انقراض کشانده است.
هماکنون سازمان ملل متحد، گزارشی 1800 صفحهای را از وضعیت طبیعت، در دست تهیه و چاپ دارد. خبرهای اولیه از این گزارش، حاکی از آن است که حدود یک میلیون گونه طی دهههای آینده در خطر انقراض قرار دارند؛ آن هم عمدتا ناشی از فعالیتهایی که بشر انجام میدهد. بر اساس همین گزارش، سرعت این تلفات در حال حاضر دهها یا صدها برابر بیشتر از میانگین 10 میلیون سال اخیر است.
نشانههایی از ششمین انقراض جمعی زمین
مرگ حشرات با سرعتی رکوردشکن
تقریبا 40 درصد از گونههای حشرات دنیا رو به زوال هستند و سرعت تلفات آنها؛ هشت برابر پستانداران، پرندگان و خزندگان است. نتایج یک مطالعهی تازه نشان میدهد که مجموع جمعیت حشرات زمین، با نرخ 2.5 درصد در سال رو به کاهش گذاشته و اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، شاید تا سال 2119 هیچ اثری از این جانداران روی سیارهی ما باقی نماند.
این مشکل بزرگی است چرا که زنبور عسل، مگس گلزار (hoverfly) و سایر حشرات گردهافشان؛ نقشی حیاتی در باروری گیاهان برای تولید میوه و سبزی دارند. از طرفی، حشرات منبع غذایی مهمی برای بسیاری از پرندگان، ماهیها و پستانداران محسوب میشوند؛ حتی در منوی غذایی انسانها نیز جای دارند.
مطالعات نشان میدهد گونهای از زنبور عسل موسوم به Bombus ruderarius که پیشتر به وفور در انگلیس، ولز و بخشهایی از اسکاتلند یافت میشد؛ در بین سالهای 1980 تا 2013 دچار کاهش جمعیت 42 درصدی شده است. همچنین یک سوم از گونههای زنبور عسل وحشی و مگس گلزار در بریتانیا، طی همین بازه زمانی رو به زوال نهادهاند؛ دلیل اصلی هم کوچک شدن زیستگاه این گردهافشانها بوده است.
کاهش جمعیت جهانی دوزیستان
حشرات تنها جاندارانی نیستند که آسیب دیدهاند. در 50 سال گذشته، بیش از 500 گونه از دوزیستان دچار کاهش جمعیت شدند و 90 تای آنها از جمله قورباغه طلایی پاناما، در حال انقراض هستند؛ تلفاتی که از یک بیماری قارچی (chytridiomycosis) منشا میگیرد. البته اینجا هم انسانها بیتقصیر نیستند؛ چرا که با تجارت جهانی حیات وحش، باعث انتشار بیش از حد بیماریهای قارچی شدهاند.
اخیرا مطالعهای برای بررسی شیوع قارچ دیگچهای دوزیستان (chytrid fungus) و تاثیر مخرب آن روی جمعیت قورباغهها، وزغها و سمندرها در اروپا، آفریقا، استرالیا، آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی ترتیب داده شد. بر اساس نتایج، نرخ مرگ و میر دوزیستان که به این قارچ مربوط میشود؛ بالاترین رکورد تلفات در اثر بیماری را درون تنوع زیستی رقم زده است. چنین بیماریهای تهاجمی و بدخیمی در حیات وحش را میتوان به ششمین انقراض جمعی زمین ربط داد.
نابودی بیولوژیکی
به نظر میرسد سیاره ما فرآیندی موسوم به نابودی زیستی (biological annihilation) را تجربه میکند. زیرا از مجموع تعداد جانورانی که روزی زمین را با انسانها شریک بودند، نیمی از آنها دیگر وجود ندارند.
در مطالعهای هم که دو سال پیش با بررسی 27600 گونه مهرهدار انجام گرفت، مشخص شد که جمعیت 30 درصد از آنها رو به افول است. برخی از گونهها در مناطق مشخصی، با خطر انقراض هم مواجه هستند. محققان این را یک زنگ خطر میدانند؛ چرا که ناپدید شدن جمعیتهای محلی، میتواند مقدمهای برای انقراض جمعی باشد.
خطر فزاینده انقراض گونهها
طبق لیست قرمز اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست (IUCN)، خطر انقراض در کمین بیش از 27 درصد از گونههای بررسی شدهی زمین است. این خطر 40 درصد دوزیستان، 25 درصد پستانداران و 33 درصد از صخرههایهای مرجانی را تهدید میکند.
پیشبینی IUCN این است که 99.9 درصد از گونههای به شدت در معرض خطر و 67 درصد از گونههای در معرض خطر، تا صد سال آینده از بین خواهند رفت. گزارش سازمان ملل هم حاکی از آن است که در چند دههی آینده، بین نیم تا یک میلیون گونهی دیگر را باید در خطر انقراض قلمداد کنیم.
اثر دومینویی انقراض
بر اساس مطالعه صورت گرفته در سال 2018، حتی از بین رفتن یک گونه میتواند موجی از انقراض را در آن اکوسیستم ایجاد کند و موجب فروپاشی کل جامعهی بیولوژیکی شود؛ فرآیندی که با نام «هم انقراضی» یا co-extinction شناخته میشود. به عنوان مثال، گونهای از یک گل نمیتواند بدون وجود گردهافشان خود دوام بیاورد؛ بنابراین اگر آن گرده افشان منقرض شود، سرنوشت محتوم گل هم انقراض خواهد بود.
تشدید انقراض گونههای مختلف در قرن اخیر
مطالعه سال 2015 که روی گونههای پرندگان، خزندگان، دوزیستان و پستانداران متمرکز بود؛ نشان داد که میانگین نرخ انقراض در قرن اخیر، 100 برابر بیش از حالت نرمال بوده است. در همین راستا «الیزابت کولبرت» نویسنده کتاب ششمین انقراض (The Sixth Extinction) هم میگوید:
این بسیار وحشتناک و به معنای انقراض 75 درصد از گونههای جانوری طی چند نسل آینده است.
میتوان از پروانه شهریار (monarch butterfly) مثال زد که مانند سایر حشرات، جمعیتش کم و زیاد میشود. اما پس از هر کاهش شدیدی، ریکاوری کمتری را در جمعیت این پروانه شاهد هستیم و در مجموع، یک روند نزولی را طی میکند.
کوچک شدن زیستگاه جانوران
کرگدن سیاه یک گونه به شدت در معرض خطر محسوب میشود؛ چرا که زیستگاه این حیوان به دلیل فعالیتهایی نظیر کشاورزی، توسعه صنعتی و شهرک سازی انسانها؛ بسیار کوچک شده است.
نتایج یک مطالعهی تازه نشان میدهد که تا پنجاه سال آینده، 1700 گونه جانوری بین 30 تا 50 درصد از زیستگاه فعلی خود را به علت دست درازی بشر، از دست خواهند داد. به طور خاص 886 گونه دوزیست، 436 گونه پرنده و 376 گونه پستاندار تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و ریسک انقراض آنها افزایش مییابد.
وضعیت نگران کنندهی جنگلهای آمازون
قطع درختان در آمازون چنان بی حد و حساب است که در پنج دهه گذشته، 17 درصد این جنگلهای بارانی از بین رفتهاند؛ اغلب هم به منظور ایجاد فضای بیشتر برای چرای دامها. موضوع وقتی نگران کننده است که بدانیم حدود 80 درصد از گونههای جهان در جنگل های بارانی مانند آمازون یافت میشوند؛ از جمله پلنگ آمور که به شدت در معرض خطر قرار دارد. حتی جنگلزدایی در یک ناحیه محدود هم میتوان به انقراض یک حیوان منجر شود؛ زیرا بعضی از گونهها در نواحی کوچک و ایزوله شدهای زندگی میکنند.
هر ساله 18 میلیون جریب از جنگلهای سراسر دنیا ناپدید میشوند. این یعنی 27 زمین فوتبال در هر دقیقه. به این ترتیب نه تنها حیات جانوران مستقیما به خطر میافتد؛ بلکه گرمایش جهانی نیز تسریع میشود. زیرا درختان در جذب دی اکسید کربن اتمسفر نقش دارند و جنگلزدایی، به معنای افزایش غلظت این گاز گلخانهای است.
شکار غیر قانونی و فعالیتهای مخرب بشر
فیل آفریقایی یکی از قربانیان اصلی شکار غیر قانونی توسط انسانهاست. طبق نتایج یک مطالعه، بشر در 50 سال آینده بسیاری از پستانداران را به مرز انقراض میکشاند و سیارهی ما برای بازگرداندن همان تنوع زیستی، در بهترین حالت به 3 تا 5 میلیون سال زمان نیاز خواهد داشت.
حتی دیرینه شناسان از این هم فراتر رفتهاند. یک مطالعهی جدید نشان میدهد که جبران صدمات ناشی از انقراض جمعی در عصر دایناسورها، بیش از 10 میلیون سال زمان برد. کریس لوری یکی از نویسندگان این مقاله میگوید:
از بین رفتن تنوع زیستی تا چند میلیون سال قابل جبران نخواهد بود. بنابراین انقراض گونهها در صخرههای مرجانی، جنگلهای بارانی، چمنزارها و هر جای دیگر را باید دائمی فرض کنیم.
گونههای مهاجم غیر بومی
انتشار نتایج مطالعهای در فوریه 2019 حاکی از آن بود که گونههای خارجی، از عوامل اصلی انقراضهای اخیر در بین جانوران و گیاهان بودهاند. در واقع از سال 1500 میلادی، 953 انقراض جهانی داشتیم که گونههای بیگانه حداقل در یک سوم آنها نقش داشتهاند. یک گونه خارجی میتواند هر حیوان، گیاه، باکتری یا قارچی باشد که بومی آن اکوسیستم نیست. بعضی از آنها تهاجمیاند و به موجودات زندهی زیستگاه جدید خود، آسیب وارد میکنند.
خیلی از این گونههای غیر بومی هم توسط انسانها (حین مسافرت یا صادرات کالا) از یک منطقه به منطقه دیگر یا حتی از کشور و قارهای به قارهی دیگر منتقل میشوند. صدف سیاه گورخری (Zebra mussel) یکی از گونههای مهاجم غیر بومی در آمریکا است.
جذب گرمای اتمسفر توسط اقیانوس ها
اقیانوس های زمین، 93 درصد حرارت مازادی را که ناشی از وجود گازهای گلخانهای در اتمسفر است، به خود جذب میکنند. اخیرا هم مشخص شد که سرعت گرم شدن اقیانوسها، 40 درصد بیشتر از تصورات قبلی است.
افزایش درجه حرارت اقیانوس و اسیدی شدن آب سبب میشود که مرجانها، گیاهان را از روی بافت خود برانند و سفید رنگ شوند؛ پدیدهای که سفید شدگی مرجانها (coral bleaching) نام دارد. پیامد آن هم نابودی سنگ های مرجانی و اکوسیستم دریایی تحت حمایتشان است. در سی سال گذشته، 50 درصد از صخره های مرجانی دنیا از بین رفتهاند.
خطر گرمایش جهانی برای گونههای ساکن در آب شیرین
مطالعهای در سال 2013 نشان داد که 82 درصد از گونههای ماهی آب شیرین در کالیفرنیا، وضعیت نگران کنندهای دارند. جمعیت اکثر این ماهیان بومی کاهش یافته و برخی نیز در معرض انقراض هستند. بیشترین خطر هم متوجه گونههایی است که به آبی خنکتر از 70 درجه فارنهایت (21 درجه سانتیگراد) نیاز دارند.
افزایش سطح آب دریاها
آب هم مانند خیلی چیزهای دیگر، در اثر حرارت حجیم میشود؛ بنابراین آب گرمتر، جای بیشتری را میگیرد. امروزه سطح جهانی آب دریاها 12 تا 20 سانتیمتر بالاتر از میانگینی است که در سال 1900 بود. هماکنون در ایالات متحده، 17 درصد از مجموع گونههای در معرض تهدید و خطر، به علت بالا آمدن آب دریاها در این فهرست قرار دارند؛ از جمله لاک پشت دریایی و فُک راهب هاوایی.
اخیرا وزیر محیط زیست استرالیا هم اعلام کرد که موش دم موزاییکی (Bramble Cay melomys)، نخستین گونهی منقرض شده در اثر تغییرات اقلیمی خودساختهی بشر است. این جونده، ساکن جزیرهای در کویینزلند بود و زیستگاهش تنها سه متر از سطح آب ارتفاع داشت. گرمایش جهانی باعث هجوم آب اقیانوس به این جزیره و وقوع طوفانهای شدید شد که از بین رفتن حیات گیاهی را در پی داشت. در نتیجه، غذا و سرپناه نایاب شد و به مرگ این حیوانات انجامید.
آب شدن یخهای قطب جنوب و شمال
آب شدن صفحات یخی قطب هم نقش زیادی در بالا آمدن سطح دریاها دارد؛ موضوعی که خود از گرمایش اقیانوسها منشا میگیرد. امروزه ورقههای یخ جنوبگان، شش برابر سریعتر از دهه 80 میلادی در حال آب شدن هستند و یخهای گرینلند نیز، چهار برابر سریعتر از 16 سال قبل آب میشوند. گرینلند تنها در سال 2012، بیش از 400 میلیارد تن یخ را از دست داد.
در بدترین سناریو، گرمتر شدن آبها میتواند موجب فروپاشی یخچالهایی شود که صفحات یخی جنوبگان و گرینلند را نگه میدارند. در این شرایط، مقادیر زیادی یخ وارد اقیانوسها میشود و سطح آب به شدت افزایش مییابد. هماکنون هم بالا آمدن آب دریا در اثر تغییرات اقلیمی، زندگی 233 گونهی محافظت شدهی جانوری و گیاهی را در 23 ایالت ساحلی آمریکا تهدید میکند.
روند ادامهدار گرمایش جهانی
در سال 2015 آنالیزی صورت گرفت که روی 130 مطالعه درباره کاهش جمعیت حیوانات متمرکز بود. طبق نتایج به دست آمده، اگر گرمایش زمین همینطور ادامه پیدا کند، یک ششم از گونهها میتوانند ناپدید شوند.
گیاهان و جانوران ساکن در آمریکای جنوبی و اقیانوسیه، بیشترین صدمه را از تغییرات اقلیمی خواهند دید؛ در حالی که کمترین ریسک، متوجه گونههای ساکن در آمریکای شمالی است.
تشابه علایم فعلی با بزرگترین انقراض جمعی تاریخ
مخربترین انقراض جمعی در تاریخ سیاره ما، رویداد انقراض پرمین-تریاس (Permian-Triassic) یا «مرگ بزرگ» بود. این انقراض گروهی حدود 252 میلیون سال قبل و پیش از ظهور دایناسورها رخ داد.
در دوران مرگ بزرگ (Great Dying)، تقریبا 90 درصد گونهها از روی زمین محو شدند. کمتر از 5 درصد گونههای آبزی و تنها یک سوم از گونههای جانوری خشکیزی جان به در بردند. بنابراین انقراض جمعی پرمین-تریاس، بسیار فاجعهبارتر از تحولاتی بود که 187 میلیون سال بعدتر، به مرگ آخرین دایناسورها انجامید.
دانشمندان تصور میکنند که جرقهی این رویداد انقراض، با انتشار سریع و حجیم گازهای گلخانهای از آتشفشانهای سیبری زده شد؛ اتفاقی که گرم شدن سیاره، اسیدی شدن اقیانوسها و کاهش اکسیژن را در پی داشت. این میتواند زنگ هشدار برای ما باشد؛ چرا که تغییرات اقلیمی امروزی هم مشابه آن دوران است، اما با شدت کمتر. البته محققان میگویند که نخستین علایم فاجعه، 700 هزار سال پیش از وقوع آن انقراض جمعی پدیدار شد.
اختلاف نظرها درباره وقوع ششمین انقراض جمعی
آیا واقعا زمین در حال تجربه کردن یک انقراض جمعی دیگر است؟ دانشمندان هنوز دراینباره با یکدیگر بحث دارند. مثلا دیرینه شناس «داگ اروین» پاسخ را فعلا منفی میداند. اما الیزابت کولبرت معتقد است هنگامی که ما به جواب قطعی برسیم، ممکن است سه چهارم از تمامی گونههای زمین را از دست داده باشیم. با این حال، همگی سر یک چیز اتفاق نظر دارند؛ اینکه انسانها مسئول چنین تغییرات و تلفاتی هستند.
بر اساس مطالعه سال 2014، نرخ فعلی انقراض در نقاط مختلف دنیا 1000 بار بیشتر از زمانی است که انسانی در آن حوالی وجود نداشت. به گفتهی کولبرت: تا جایی که ما میدانیم، طی 100 سال گذشته در مناطقی که دست بشر از آنجا کوتاه بود، اگر انقراضی هم رخ داده بسیار کم بوده است.