رئیس کمیته آموزش انجمن بینالمللی هیپنوتیزم گفت Hypnosis همانند یک آچار فرانسه کارایی ندارد و نمیتواند برای هر مشکلی یک راهکار باشد، اما برای اختلالاتی چون اختلالات اضطرابی و فوبیها بهترین روش محسوب میشود.
عنایتالله شهیدی، رئیس کمیته آموزش انجمن بینالمللی هیپنوتیزم عنوان کرد زمانی که فرآیند هیپنوتیزم برای ذهن رخ میدهد، برای مغز نیز چنین مواردی اتفاق میافتد؛ در واقع هیپنوتیزم به نوعی یک ایفای نقش محسوب میشود که سوژه قبول میکند تا آن نقش را بازی کند، اما به طور کامل نمیتوانیم بیان کنیم که یک ایفای نقش است، در حقیقت میبایست فرآیندی در مغز ایجاد شده باشد و در رفتار نیز منعکس شود. وی افزود به جای تمرکز میتوانیم از واژه جذب استفاده کنیم؛ چراکه تمرکز کاری ارادی محسوب میشود، اما اگر برای مثال فیلمی جذاب باشد، مرا به خود جذب میکند و در آن حالت Hypnosis رخ میدهد. از متن از قبل تهیه شده نمیتوانیم بخوانیم و فرآیند هیپنوتیزم را انجام دهیم، بلکه میبایست حسی در حرفها ایجاد کنیم که برای فرد جذاب باشد و فرد را به سمت ریلکس شدن سوق دهد.
هیپنوتیزم یک ارتباط فردی بین دو فرد است
رئیس کمیته آموزش انجمن بینالمللی هیپنوتیزم در ادامه بیان کرد هیپنوتیزم یک ارتباط فردی بین دو فرد محسوب میشود که باید به روشی این رابطه ایجاد شود که تاثیرگذار باشد؛ تفاوت این کار همان تفاوت هیپنوتیزم حرفهای و ناشی است. در واقع اینشتین هیپنوتیزور نبود، اما از هیپنوتیزمپذیری بالایی برخوردار بود. تخیل و تجسم افرادی با هیپنوتیزمپذیری بالا در شرایط مطلوبی قرار دارد. در گذشته بر این باور بودند که Hypnosis از ضعف ناشی میشود، اما این فرآیند حاصل عملکرد یک ذهن سالم است. اگر یک ذهن ضعیف باشد، هیپنوتیزمپذیری آن نیز در سطح پایینی قرار خواهد داشت. به طور کلی یک فرد با بهره هوشی پایین نمیتواند از هیپنوتیزمپذیری خوبی برخوردار باشد.
رئیس کمیته آموزش انجمن بینالمللی هیپنوتیزم در ادامه بیان کرد:
اگر کسی شما را هیپنوتیزم میکند، نیروی ذهن شما است که میتواند خود را Hypnosis کند، اما نحوه این کار را نمیداند و بنابراین هیپنوتیزور این کار را برای شما انجام میدهد. اینشتین عنوان میکند مشکلات در همان سطح آگاهی که ایجاد شدند، برطرف نمیشوند. از این رو ما سطح دیگری از آگاهی میخواهیم که هیپنوتیزم میتواند آن سطح دیگر آگاهی باشد. مهمترین و بزرگترین مشکلی که در شناختدرمانی با آن روبهرو میشویم، ذهن نقاد سوژه ما است. ما نیاز داریم از ذهن نقاد بگذریم و هیپنوتیزم بهترین راه است. تفاوت میان کسی که هیپنوتیزمپذیری بالا و پایین دارد، تنها عملکردی نیست، بلکه ساختاری هم است. در هیپنوتیزم ضخامت قسمت جلویی جسم پینهای بیشتر بوده و کار آن ارتباط بین دو نیمکره مغز است. در هیپنوز ارتباط بهتری بین دو نیمکره برقرار میشود.
شهیدی در ادامه بیان کرد حدود 20 سال قبل عدهای بر این باور بودند که هر کار انسان با قسمتی از مغز مرتبط است، اما بررسیهای جدید حاکی از آن است که کوچکترین عمل مغز به نوعی تمام مغز را درگیر میکند. در واقع برای هر کاری تمام مغز درگیر شده و این موضوع شامل حال Hypnosis نیز میشود. وی تاکید کرد تفاوت میان هیپنوتیزم و غیر هیپنوتیزم در مغز به هیپنوتیزمپذیری بالا مربوط است. یک شخص با هیپنوتیزمپذیری بالا اگر حتی هیپنوتیزم نیز نشده باشد، همیشه از این قابلیت بهره میبرد و اگر هیپنوتیزم شود این شرایط بیشتر خواهد بود. البته چنین وضعیتی در هیپنوتیزمپذیری پایین برعکس است.
بهترین ابزار برای درمان اختلالات اضطرابی
رئیس کمیته آموزش انجمن بینالمللی Hypnosis در پایان خاطرنشان کرد همواره مطالعه مغز مشکلاتی را به همراه دارد و همیشه با روشهای غیر مستقیم در این خصوص مطالعات انجام میشود. مشکل دیگری که وجود دارد این است که نمیتوانیم به سادگی متوجه شویم آنچه که بیان میکنیم به دلیل هیپنوتیزمی که انجام میشود مرتبط بوده یا تلقین مطالعه مغز است. وی تاکید کرد Hypnosis همانند یک آچار فرانسه کارایی ندارد و نمیتواند برای هر مشکلی یک راهکار باشد، اما برای اختلالاتی چون دردها، اختلالات اضطرابی و فوبیها بهترین وسیله محسوب میشود.