یک گیاهشناس باسابقه با ذکر دلایلی قابل تامل، معقتد است که چیزی بنام شعور و احساس در گیاهان و گلها وجود ندارد و این جانداران، فاقد حس ادراک هستند!
اگر به گلها و گیاهان علاقه داشته باشید یا حتی علاقهای هم به آنها نداشته باشید، احتمالا بارها شنیدهاید که گل و گیاه، احساس دارند و مثلا ممکن است یک گل یا یک گیاه آپارتمانی، قهرش بگیرد! علی رغم اینکه وجود احساس در گیاهان موضوعی است که بسیاری از آدمها و مخصوصا آنهایی که زیاد با گل و گیاه سروکار دارند، مُصِرانه به آن اعتقاد دارند؛ اما دلایل علمی زیادی هم وجود دارد که خلاف این ادعا را ثابت میکند. پس اگر عاشق گل و گیاه هستید، احتمالا پس از اتمام این مقاله، کمی ناامید خواهید شد!
اما همین ابتدای کار این موضوع را هم مشخصا اعلام کنیم که تمام نکات و صحبتهایی که در این مقاله مطرح میشود، صحبتهای یک گیاهشناس بنام لینکولن تِیز (Lincoln Taiz) است. باوجود اینکه آقای تِیز، یک گیاهشناس مطرح و کارکشته هست و استدلالهایش هم کاملا برمبنای اصول علمی هستند، اما درهرصورت، صحبتهای ایشون اصلهای ثابت شده علم نیستند و نمیتوان قطعا اعلام کرد که چیزی بنام احساس در گیاهان وجود ندارد.
گیاه، موجودی فاقد مغز هست و تمام گیاهشناسان هم به این موضوع اذعان دارند. به همین علت، بحث عدم وجود احساس در گیاهان، سالیان سال، یک اصل ثابت شده علمی بود. اما در سال 2006، مقالهای معروف منتشر شد که ادعا میکرد درست است گیاهان مغز ندارند، اما باز هم سیستمی شبکهبندی شده در خود دارند که رفتاری مانند سیستم عصبی حیوانات (از جمله انسان) از خود نشان میدهند. اگر وجود سیستمی مانند سیستم عصبی حیوانات در گیاهان را بپذیریم، آنگاه میتوانیم بگوییم که گیاهان هم درست مانند حیوانات، احساساتی مانند شادی، غم و درد دارند، میتوانند تصمیماتی ارادی بگیرند و حتی شعور و آگاهی هم دارند. اما به عقیده لینکولن تِیز، احتمال وجود سیستمی مانند سیستم عصبی حیوانات، در گیاهان بسیار پایین است.
هیچ چیزی در وجود گیاهان وجود ندارد که حتی اندکی قابل مقایسه با مغز بسیار پیچیده حیوانات باشد؛ هیچچیز! بنده که دارم این حرف را میزنم، خودم یک گیاهشناسم که عاشق گیاهان است. دلیل عشق من به گیاهان، این نیست نیست که میتوانند مثل انسانها فکر کنند؛ بلکه بخاطر این است که آنها موجوداتی منحصر بفرد هستند که زندگی خاص خودشان را دارند.
تِیز در ادامه به برخی رفتارها در میان گیاهان میپردازد که باعث شده بعضیها معتقدند باشد گیاهان، قوه ادراک و همچنین شعور دارند:
برخی گیاهان توانایی این را دارند که از خود رفتارهایی بخصوص نشان دهند. به عنوان مثال، برگهای آسیبدیده میتوانند پیامهایی به دیگر بخشهای گیاه بفرستند و آنها را از خطر احتمالی آگاه سازند. وجود مواد شیمیایی در برخی گیاهان، به آنها اجازه میدهد که از نزدیک شدن دشمنان باخبر شوند. برخی گیاهان حتی ممکن است به نحوی، دارای نوعی حافظه کوتاهمدت هم باشند؛ یک نمونه از این گیاهها، وِنوس مگسخوار (Venus Flytraps) است که میتواند تعداد دفعاتی که طعمهاش به شاخکهای بسیار ریز این گیاه ضربه میزند را بشمارد. اما گیاهان، این رفتارها را با کمک ویژگیهایی انجام میدهند که بسیار متفاوت از سیستم عصبی حیوانات است. گیاهان برای انجام این رفتارها، به هیچ عنوان به مغز نیاز ندارند.
تِیز و همکارانش، همچنین به این موضوع هم اشاره کردند که برخی آزمایشات و تحقیقاتی که در تایید وجود احساس در گیاهان انجام گرفتهاند، از نظر متودولوژی (Methodology) یا همان روششناسی، با نقصهایی مهم مواجه هستند. اما فارغ از این نقصها، به عقیده تِیز و تیم تحقیقاتی او، وجود شعور و آگاهی در گیاهان، اصلا از نقطه نظر بحث تکامل هم هیچ توجیه قابل استنادی ندارد:
مغز در حیوانات به این دلیل پدید آمد که آنها مجبور بودند دائما برای پیدا کردن وعده غذایی و همینطور تبدیل نشدن به وعده غذایی حیوانات دیگر، در تکاپو باشند. ولی گیاهان در دل خاک ریشه میکنند و از نور و گرمای خورشید، انرژی مورد نیازشان را دریافت میکنند. سبک زندگی گیاهان، به معنای واقعی کلمه بر مبنای کمتحرکی و یکجانشینی بنا شده است. در چنین سبک زندگیای، واضح است که گیاه، نیازی به یک سیستم عصبی برای تصمیمگیری سریع و ذکاوت به خرج دادن ندارد. اگر قرار بود یک گیاه، هوشیاری داشته باشد و هنگام مواجهه با خطر، تصمیمات ارادی بگیرد، سیستمی که به او اجازه چنین کاری را میداد، انقدر نیازمند انرژی میبود که عملا دیگر هیچ انرژیای برای گیاه باقی نمیگذاشت تا بتواند تصمیمی که گرفته را عملی کند!
تِیز همچنین یک سناریو وحشتناک را هم متصور میشود که اگر هوشیاری و احساس در گیاهان وجود داشت، صحنه تراژیکی را رقم میزد:
کافی است به آتشسوزیهایی که در جنگلها رخ میدهد فکر کنید. اگر گیاهان دارای احساس و هوشیاری بودند، آنگاه حتی تصور اینکه یک درخت یا هر گیاه دیگری، مجبور است سوخته شدن خودش تا سرحد مرگ را تماشا و احساس کند و هیچکاری هم نتواند در این رابطه انجام دهد، واقعا وحشتناک است.
همچنین تِیز معتقد است که خود طبیعت هم نیازی به هوشیار بودن گیاهان ندارد چرا که گیاهان همین حالا هم دارند کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام میدهند:
گیاهان با استفاده از نور خورشید، کربن دیاکسید و آب، ترکیباتی ایجاد میکنند که باعث ادامه حیات موجودات زنده بر روی کره زمین میشوند. همین کافی نیست؟
اما نظر شما کاربران گجت نیوز در رابطه با مقوله وجود و یا عدم وجود شعور، هوشیاری و احساس در گیاهان چیست؟ آیا صحبتهای آقای تِیز برای شما قانعکننده بود یا کماکان معتقدید گیاهان احساس دارند؟