در تحقیقاتی که به تازگی به عمل آمده است، مشخص شد که ممکن است داشتن رژیم غذایی چرب، باعث از بین رفتن مقاومت طبیعی مغز دربرابر پرخوری شود!
دوتا جمله عامیانه در میان ما انسانها وجود دارد که تقریبا همه هم آنها را قبول دارند. یکی اینکه آدم ثروتمند، ثروتمندتر میشود؛ و دیگری هم اینکه آدم چاق، چاقتر میشود! برای جمله اول، میتوان برخی توجیهات اقتصادی اورد ولی برای جمله دوم، تاکنون، هیچ توضیح قطعی علمیای وجود نداشته است. اما آزمایشی که اخیرا در دانشگاهی واقع در نیویورک در رابطه با مقوله پرخوری رقم خورد، نشان داد که ممکن است بالاخره دلیلی علمی برای جمله دوم هم پیدا شده باشد!
غذا، یکی از اصلیترین دغدغههای تمامی موجودات زنده است. در طول مسیر تکامل، مغز ما و دیگر حیوانات به نحوی رشد و نمو پیدا کرد که مطمئن شود غذا به میزان کافی به بدنمان میرسد. اما از آنجایی که خوردن بیش از حد، میتواند حتی منجر به مرگ انسان یا دیگر حیوانات بشود، به همین علت بخشهایی هم در مغز بوجود آمد تا جلوی خوردن بیش از اندازه را هم بگیرد. در همین راستا، گرت استابر (Garret Stuber) که یک عصبشناس است، به همراه تیمش روی بخشی از مغز آزمایش کرد که تصور میشود ربطی به تنظیم اشتها دارد.
روش آزمایش استابر و تیم او به این صورت بود که بخشهای مختلف هیپوتالاموس دو موش (Hypothalamus، که بخشی از مغز است) را مورد بررسی قرار دادند؛ یک موش لاغر و یک موش با چاقی مفرط! هیپوتالاموس مملو از سلولهای گوناگون است؛ در نتیجه کار کردن روی این بخش از مغز بسیار کار سختی است. اما وقتی استابر و همکارانش، هیپوتالاموس این دو موش را بررسی کردند، متوجه تفاوت کاملا محسوسی در یک بخش از هیپوتالاموس آنها شدند. وقتی آنها این بخش از مغز موش لاغر را از کار انداختند، ناگهان اشتهای موش لاغر هم سیری ناپذیر شد و این موش، کم کم چاق شد!
اما آیا ممکن است که به صورت طبیعی و بدون غیرفعال کردن دستی آنها توسط انسان، باز هم این بخش از هیپوتالاموس، از کار بیافتد یا ضعیفتر عمل کند؟ این سوالی است که برای استابر هم به وجود آمد! پس از بررسیهای مختلف، او و تیمش تصمیم گرفتند که یک رژیم غذایی چرب را برای موشها انتخاب کنند. بعد از گذشت دو هفته، مشاهده شد که میزان فعالیت آن بخش از هیپوتالاموس موشها، کمتر شد. به همین علت تیم تحقیقاتی تصمیم گرفتند که آزمایش را طولانیتر کنند و در یک دوره 12هفتهای، رژیم غذایی چرب موشها را ادامه دهند. جالب اینجاست که فعالیت آن بخش از مغز موشها، در تمام این مدت 12هفتهای، کمتر و کمتر شد و موشها هم پرخورتر و پرخورتر شدند!
شاید معتقد باشید که این آزمایش، به طور کامل و قطعی، اثر رژیم غذایی چرب بر پرخوری و افزایش اشتهای موشها و احتمالا انسان را ثابت کرده است. اما استابر معتقد است که هرگز نمیتوان تنها یک بخش از مغز را به صورت مستقل، مسئول رخ دادن چیزی دانست؛ چون درنهایت، کل مغز به عنوان یک عضو یکتا عمل میکند.
اما در هرصورت، واضح است که تحقیقات استابر و تیمش، نتایج قابل توجهی در پی داشته و ممکن است دلیلی قابل استناد برای پرخوری و اشتهای بالای برخی افراد ارائه دهد. اگر این موضوع به طور صددرصد به اثبات برسد، آنگاه میتوان گفت که انقلابی در مقوله کاهش وزن و رژیمهای غذایی رخ خواهد داد. حتی اگر انسان تصمیم به کاهش میزان چربیجات در رژیم غذایی خودش هم نگیرد، با استناد به این آزمایش، ممکن است دانشمندان بتوانند داروهایی تولید کنند که جلوی کاهش فعالیت آن بخش بخصوص از هیپوتالاموس را بگیرد و اشتهای انسان، تحت کنترل دربیاید!