عبارت سفر در زمان هر کسی را به تفکر خلاقانه دربارهی معنای واقعیِ گذر به بُعد چهارم وادار میکند. اما مسلماً برای سفر در میان سالها به ماشین زمان یا کرمچالهای خیالی نیاز ندارید !
شاید شما هم متوجه شده باشید که همهی ما مدام در حال سفر در زمان هستیم! زمان، در ابتداییترین سطح خود، آهنگ تغییرات در عالم است؛ چه دوست داشته باشید چه نه، ما هم مدام دچار این تغییریم. ما پیر میشویم، سیارهها به دور خورشید میگردند، و چیزها خراب میشوند.
ما گذر زمان را به ثانیه، دقیقه، ساعت … و سال میسنجیم. اما این به آن معنا نیست که زمان با آهنگی ثابت جریان دارد. درست همانطور که آب رود، بسته به گشادی و باریکی راهآب، ممکن است جریانی سیلآسا یا آهسته داشته باشد، زمان هم در مکانهای متفاوت آهنگهای گوناگون دارد. به بیان دیگر، گذر زمان نسبی است.
اما چهچیز موجب این اُفتوخیز در مسیر سفر یکطرفهی ما «ز گهواره تا گور» میشود؟ همهچیز مربوط به رابطهی میان زمان و فضاست. نوع آدم در سه بُعد فضاییِ طول، عرض، و عمق (یا ارتفاع) سرخوشانه زندگی میکند. زمانْ بُعد مهم چهارم است که به این مجموعه میپیوندد. زمان نمیتواند بدون فضا وجود داشته باشد، و فضا نمیتواند بدون زمان وجود داشته باشد. هر دو آنها بهصورت یک واحد، به نام پیوستار فضا-زمان، وجود دارند. هر رویدادی که در عالم رخ بدهد، باید فضا و زمان را یکسان درگیر کند.
در این مقاله، به زندگی واقعی نگاهی میاندازیم، به روشهای هرروزهی سفر در زمان در عالم خودمان، و همچنین به برخی از روشهای بعید گشتوگذار در میان بُعد چهارم.
«سفر در زمان» واقعی در عمل
سفر به آینده
اگر میخواهید کمی سریعتر از دیگران در میان سالها جلو بروید، باید از فضا-زمان بهره بگیرید. ماهوارههای مکانیاب جهانی (GPS) هر روز این کار را میکنند و روزانه یکسومِ یکمیلیاردم یک ثانیه جلو میافتند! زمان در مدار زمین با آهنگی سریعتر میگذرد زیرا ماهوارهها آنجا از مرکز جرم زمین دورترند. اینجا روی سطح زمین، جرم سیاره بر زمان فشار وارد میکند و آن را به میزانی بسیار اندک کُند میکند.
این پدیده را اتسّاع گرانشی زمان مینامیم. براساس نظریهی نسبیت عام اینشتین، گرانشْ انحنایی در ساختار فضا-زمان است و اخترشناسان همواره هنگامی شاهد این پدیدهاند که نورِ گذرنده از کنار جسمی بهقدر کافی پُرجرم را بررسی میکنند. بهویژه مثلاً ستارههای عظیم موجب میشوند پرتوهای مستقیم نوری که از کنارشان میگذرند به منحنی تبدیل شوند. به این پدیده اثر همگرایی گرانشی میگوییم.
این چه ربطی به زمان دارد؟ به یاد داشته باشید که هر رویدادی که در عالم رخ بدهد، باید فضا و زمان را یکسان درگیر کند. گرانش فقط فضا را منحنی نمیکند؛ بلکه زمان را نیز به هم میریزد.
تغییرات ناچیز در گذر زمان را نمیتوان متوجه شد، ولی جسمی بهقدر کافی پُرجرمْ تفاوت عظیمی ایجاد میکند؛ جسمی مانند سیاهچالهی اَبَرپُرجرمِ قوس A در مرکز کهکشان خودمان. در این جسم، جرمی معادل ۴ میلیون برابر خورشید در تکنقطهای بینهایت چگال، موسوم به تَکینِگی (singularity)، جمع شده است. اگر بتوانید – بدون سقوط به درون این سیاهچاله – مدتی دورش بگردید، متوجه میشوید که آهنگ گذر زمان آنجا نصف زمین است. به بیان دیگر، اگر سفری پنجساله به دور آن سیاهچاله داشته باشید، روی زمین یک دههی کامل سپری میشود.
سرعت ما هم در آهنگی که از گذر زمان تجربه میکنیم نقش مهمی دارد. هرچه به سرعتی که آن را سرعت ردنشدنی کیهانی میشناسیم – یعنی سرعت نور – نزدیکتر شویم، گذر زمان برایمان کندتر میشود. مثلاً عقربههای ساعتی درون قطاری سریعالسیر بسیار آهستهتر از عقربههای ساعتی ساکن حرکت میکنند. البته مسافر قطار متوجه این تفاوت نمیشود، ولی در انتهای سفر میتوان فهمید که ساعتِ سوار قطار یکمیلیاردم یک ثانیه از ساعت ساکن عقب افتاده است! اگر چنین قطاری بتواند به ۹۹/۹۹۹ درصد سرعت نور برسد، به ازای هر ۲۲۳ سال در ایستگاه قطار، برای مسافران قطار فقط یک سال طی خواهد شد.
در حقیقت، این قطار فرضی به آینده سفر کرده است. اما گذشته چی؟ آیا تُندروترین فضاپیماهای قابلتصور میتوانند زمان را به عقب بازگردانند؟
منتظر قسمت های بعدی مقاله داستان سفر در زمان باشید و نظر خود را در این مورد با ما و دیگر خوانندگان گجت نیوز در میان گزارید.
منبع : howstuffworks
Time Travel Into the Future
If you want to advance through the years a little faster than the next person, you’ll need to exploit space-time. Global positioning satellites pull this off every day, accruing an extra third-of-a-billionth of a second daily. Time passes faster in orbit, because satellites are farther away from the mass of the Earth. Down here on the surface, the planet’s mass drags on time and slows it down in small measures.
We call this effect gravitational time dilation. According to Einstein’s theory of general relativity, gravity is a curve in space-time and astronomers regularly observe this phenomenon when they study light moving near a sufficiently massive object. Particularly large suns, for instance, can cause an otherwise straight beam of light to curve in what we call the gravitational lensing effect.
What does this have to do with time? Remember: Any event that occurs in the universe has to involve both space and time. Gravity doesn’t just pull on space; it also pulls on time.
You wouldn’t be able to notice minute changes in the flow of time, but a sufficiently massive object would make a huge difference — say, like the supermassive black hole Sagittarius A at the center of our galaxy. Here, the mass of 4 million suns exists as a single, infinitely dense point, known as a singularity [source: NASA]. Circle this black hole for a while (without falling in) and you’d experience time at half the Earth rate. In other words, you’d round out a five-year journey to discover an entire decade had passed on Earth [source: Davies].
Speed also plays a role in the rate at which we experience time. Time passes more slowly the closer you approach the unbreakable cosmic speed limit we call the speed of light. For instance, the hands of a clock in a speeding train move more slowly than those of a stationary clock. A human passenger wouldn’t feel the difference, but at the end of the trip the speeding clock would be slowed by billionths of a second. If such a train could attain 99.999 percent of light speed, only one year would pass onboard for every 223 years back at the train station [source: Davies].
In effect, this hypothetical commuter would have traveled into the future. But what about the past? Could the fastest starship imaginable turn back the clock?