بمب افکن ساب 36 یک پروژه مخفیانه از وزات دفاع کشور سوئد برای نیروی هوایی بود که پس از جنگ سرد متولد شد. اما سرنوشت آن چه شد؟
ساب (SAAB) یک کمپانی قدیمی سوئدی تاسیس 1937 است که در ابتدا به عنوان یک کمپانی هوافضا و دفاعی تاسیس و سپس به عرصههای دیگر همچون خودروسازی نیز ورود کرد. این کمپانی محصولات نظامی متفاوتی دارد و جنگندههای بسیاری ساخته است. البته روزگاری به صورت مخفیانه قصد ساخت بمب افکن ساب 36 را نیز داشت.
ساب از معدود کمپانیهای سازنده جنگنده در دنیاست. این کمپانی همچنین انواع موشک، راکت، پهپاد، قایق، جتهای نظامی گوناگون همچون جت آموزشی و همچنین هواپیماهای غیرنظامی را میسازد. آواکس نیز از دیگر محصولات تولیدی کمپانی بزرگ ساب است.
در کارنامه ساب میتوان جنگندههایی همچون ساب 37 ویگن (Saab 37 Viggen) را دید که اولین جنگنده نسل 4 دنیا و همچنین نخستین جنگنده دنیا بود که کامپیوتر پروازش مدار یکپارچه یا همان IC داشت. ویگن همچنین اولین جنگنده دارای کانارد (پیش بال) و اولین جنگندهای بود که موتورش قابلیت رانش معکوس داشت. ساب 37 همچنین پس از جنگنده-رهگیر-بمب افکن آمریکایی F-111 Aardvark دومین هواپیمای عملیاتی دنیا با موتور توربوفن است. جنگنده نسل 4.5 یاس 39 گریپن (JAS 39 Gripen) نیز شاهکار دیگری از ساب سوئد است که از زمره برترین جنگندههای مدرن امروزی است.
و اما این توضیحات صرفا برای آشنایی با سابقه درخشان این کمپانی سوئدی در صنعت هوافضا است. ساب در زمان جنگ جهانی دوم هواپیماهای تهاجمی، جنگنده، بمب افکن و هواپیمای شناسایی تولید کرد. این کمپانی که بلافاصله پس از پایان جنگ نیز نخستین جتهای سوئد را ساخته بود، در دهه 1950 ماموریتی جدید دریافت و قرار شد مخفیانه بمب افکن ساب 36 را بسازد.
سوئد کشوری در شبه جزیره اسکاندیناوی واقع در شمال اروپاست. این شبیه جزیره که علاوه بر سوئد کشورهای دانمارک، فنلاند و نروژ را نیز شامل میشود، در طول تاریخ بارها مورد حمله دوک نشین بزرگ مسکو، پس از آن روسیه تزاری و سپس امپراتوری روسیه قرار گرفت. شوروی نیز یک بار پایتخت سوئد را بمباران کرد که گفته میشود اخطاری به سوئد بود. پس از پایان جنگ جهانی دوم که نهایتا با دو انفجار اتمی در ژاپن پایان یافت، سوئد که در نزدیکی شوروی و با آن دشمن بود نیز برنامه اتمی خود را آغاز کرد.
پایان جنگ جهانی آغاز سایه افکنی تهدید شوروی بر اروپا بود. سوئد نیز همچون چند کشور اروپایی دیگر همچون فرانسه و انگلیس، تصمیم به ساخت جنگ افزارهای اتمی گرفت تا امنیت خود در برابر ماشین جنگی استالین را تضمین کند. دشمنی دیرینه مسکو با سوئد و دیگر کشورهای اسکاندیناوی و همچنین جنگ زمستان که اوایل جنگ جهانی دوم رخ داد و طی آن شوروی به فنلاند حمله کرد نیز سوئد را بیشتر به داشتن سلاح اتمی ترغیب میکرد. از این رو استکهلم ابتدا تلاش داشت تا متخصصان خارجی را جذب کند. پس ایالات متحده آمریکا به عنوان نخستین قدرت اتمی دنیا و حافظ اروپا شریکی منطقی تلقی میشد.
در نخستین روزهای جنگ سرد، آمریکا تصمیم گرفت از انرژی هستهای برای تولید انرژی استفاده کند و رئیس جمهور آیزنهاور مفهوم اتم برای صلح را عنوان کرد. مواد رادیو اکتیو، فناوری و تجهیزات مورد نیاز تنها در صورتی به کشورهای دیگر صادر میشد که توسعهها و تحقیقهای اجرایی فقط در راستای اهداف صلح آمیز صورت گیرند و خبری از ساخت جنگ افزارهای اتمی نباشد. سوئد این شرایط را نپذیرفت. از طرف دیگر خرید مستقیم این جنگ افزارها از آمریکا نیز راهکاری تقریبا غیرممکن بود.
اما به نظر سوئدیها خوش شانس هستند و کشورشان سرشار از منابع اورانیوم است. تا نیمه دهه 1960، سوئد مواد شکافا (شکافت پذیر) کافی را در اختیار و تنها شش ماه با بمب اتمی فاصله داشت. بدین ترتیب تنها یک بستر برای حمل بمبها و انداختن آنها روی دشمن نیاز بود.
ساب 36 یکی از انتخابهای اصلی وزارت دفاع سوئد برای حمل تسلیحات اتمی بود که با نام پروژه 1300 و A-36 نیز شناخته میشد. سوئدیها برنامه طراحی و توسعه این بمب افکن را در دهه 1950 آغاز کردند. در همان زمان ساب جنگنده جت نسل دوم Saab 32 Lansen را تولید و روی جنگنده جت نسل سه Saab 35 Draken کار میکرد.
طرح بمب افک ساب A-36 دو موتور داشت که آن را به سرعت فراصوت 2.14 ماخ میرساند تا در کوتاهترین زمان به شوروی رسیده و بتواند پدافند و جنگندههای آن را با سرعت پشت سر گذاشته و با نفوذ به آسمان شوروی، اهداف با ارزش را بمباران اتمی کند و به سرعت بگریزد.
موتورهای در نظر گرفته شده برای این هواپیما Bristol B.E.10 Olympus ساخت کمپانی انگلیسی رولز رویس بودند که در بمب افکن راهبری انگلیسی آورو ولکان (Avro Vulcan) و هواپیمای تهاجی تاکتیکی فراصوت و شناسایی انگلیسی BAC TSR-2 نیز به کار رفته بودند. هر یک از این موتورهای توربوجت بیش از 44 هزار نیوتون رانش تولید میکرد و سوئد قصد داشت آنها تحت لیسانس انگلیس بسازد.
از آن جا که ساب 36 هواپیمایی فراصوت بود، پیکربندی بال دلتا داشت که برای سرعتهای بالا مناسب است. این پیکربندی ضمن ایجاد آیرودینامیک بهینه، سبب افزایش توان مانور هواپیما نیز میشد. این هواپیما 17 متر طول داشت و فاصله بین دو نوک بال آن از یکدیگر نیز 9.6 بود. مساحت بالش نیز برابر با 54 متر مربع بود. وزن خالی هواپیما 9 تن بود که در حالت بارگزاری و سوخت گیری شده به 15 تن میرسید. البته ساب 36 با این وزن و ابعاد بیشتر یک هواپیمای تهاجمی تاکتیکی بود تا این که یک بمب افکن تلقی شود.
ارتفاع پروازی ساب 36 بیش از 18 هزار متر بود که ارتفاعی بسیار بالا محسوب میشود و آن را از گزند پدافند و جنگندههای شوروی در امان نگه میداشت. پرواز در ارتفاع بالا ضمن فراهم آوردن امنیت بیشتر، سبب کاهش مصرف سوخت و کمتر شدن فشار وارده به سازه هواپیما و در نتیجه افزایش طول عمر آن و کاهش هزینههای نگهداری میشد. البته این هواپیما همچنین میتوانست برای پنهان ماندن از دید رادار، در ارتفاع کم با سرعت فراصوت بیش از 1 ماخ نیز پرواز کند.
اهدافی که وزارت دفاع سوئد آنها را با ارزش تلقی و در صورت بروز جنگ قصد بمبارانشان با ساب 36 داشت را در حوزه بالتیک بودند؛ این حوزه علاوه بر کشورهای شبه جزیره اسکاندیناوی، لیتوانی، لتونی، استونی، لهستان، آلمان شرقی و خود روسیه را نیز شامل میشود.
البته این بمب افکن محدودیتهایی نیز داشت که توان حمل آن را متاثر میکرد. طراحان ساب نگران بودند که حمل بمب زیر آویزگاههای خارجی بدنه، سبب ایجاد درگ (کشش) شده و از کارایی پروازی هواپیما میکاهد. ضمن این که پرواز با سرعت 2 ماخ گرمای زیادی ایجاد میکند که میتواند سبب آسیب دیدن بمب و یا جدا شدن آن از زیر آویزگاه شود. همچنین میتوانست سبب انفجار مهمات بر اثر آسیب دیدگی ناشی از فشار و حرارت بالا شود.
پس مهمات باید در دهلیز داخلی حمل شده که این مقوله نیز محدودیت کمبود فضا برای حمل بمب را به همراه داشت. ساب 36 در جایگاه داخلی خود تنها میتوانست یک بمب اتمی 600 یا 800 کیلوگرمی حمل و پرتاب کند. این قضیه نیز سبب کاهش کارایی بمب افکن میشد و ضمن سلب قابلیت بمباران راهبردی، آن را به یک بمب افکن تاکتیکی تبدیل میکرد. البته در صورتی که بمب افکن با سرعت کمتر پرواز میکرد، بدون مشکل قادر به حمل مهمات در آویزگاه خارجی بود. اما ساب 36 برای انجام عملیات با سرعت فراصوت در نظر گرفته شده بود. این هواپیما میتوانست بیش از 1.5 تن مهمات در آویزگاههای خارجی حمل که در کنار توان حمل بیش از 800 کیلوگرم در جایگاه داخلی، توان حمل مهماتش را به بیش از 2.3 تن میرساند.
اما این مشکلات مانع توسعه بمب افکن نشد. چرا که پس از توقف برنامه اتمی سوئد، نیاز به این بمب افکن نیز مرتفع و برنامه ساخت آن لغو شد. بدین ترتیب ساب 36 تنها تا ساخت یک ماکت برای آزمایشهای تونل باد پیش رفت. گرچه تلاشهای صورت گرفته برای توسعه ساب 36 بی نتیجه نماند. دانش و تجربه کسب شده در این پروژه در ساخت جنگنده ساب 37 به کار رفت. ناگفته نماند 37 جنگندهای فراصوت با سرعت بیش از 2 ماخ بود که شش آویزگاه زیر بدنه داشت.
پارلمان سوئد در نهایت در سال 1972 برنامه اتمی این کشور را ملغی کرد. چرا که این کشور در سال 1968 پیمان منع گسترش جنگافزارهای هستهای موسوم به NPT را امضا و به منظور پایبندی به آن، پروژه ساخت تسلیحات هستهای را کنار گذاشت. جالب اینجاست که سوئد زمانی که این پیمان را امضا کرد، توان، دانش و منابع لازم برای ساخت بمب را نیز در اختیار داشت و عملا قادر به ساخت بمب اتمی بود.
سوئد ارتش قدرتمند و بسیار مجهزی دارد که بسیاری از تسلیحاتش را خود میسازد. این کشور حتی بدون جنگ افزارهای هستهای نیز قادر به دفاع از خود است. سوئد از اعضای ناتو نیست، اما با آن همکاری و در عملیاتهایشان شرکت دارد. مثلا هنگام تهاجم به لیبی در سال 2011، نیروی هوایی این کشور به درخواست ناتو پاسخ مثبت داد و جنگندههای سوئدیها نیز در حمله شرکت داشتند. علاوه بر آن، هواپیماهای سوخت رسان و آواکس نیروی هوایی این کشور نیز به کارزار لیبی آمده و عملیات انجام دادند. در صورت بروز جنگ احتمالی با روسیه، سوئد نیز میتواند روی کمک ناتو حساب کند. ضمن اینکه در سال 2016 از اعضای وابسته به ناتو شد، اما به عضویت آن در نیامد. سوئد همچنین از اعضای توافق یوکوسا است و با آمریکا و متحدانش به ویژه انگلیس همکاری اطلاعاتی (جاسوسی) دارد.