میتوان با اطمینان گفت که اهلی کردن فرآیندی مختص انسانها بوده که از طریق آن، حیوانات و گیاهان مختلف را به خدمت میگیریم؛ با این حال نوع خاصی از ماهیها پیدا شده که میگوها را اهلی میکند.
اخیرا یک ماهی پیدا شده که میتواند با اهلی کردن میگوها، از این موجودات به عنوان حیوانات مزرعه خود استفاده کرده و به کمک آنها، زندگی خودش را راحتتر کند. در ادامه با ما همراه باشید.
وقتی صحبت از دستآموز کردن حیوانات مختلف به میان میآید، سریعا به یاد گربهها و سگهایی میافتیم که در خانه بسیاری از مردم جهان به عنوان حیوان خانگی زندگی میکنند. از طرف دیگر میتوان با اطمینان گفت که ما انسانها استاد دستآموز کردن حیوانات مختلف هستیم و لیست موجودات زندهای که تا به امروز به خدمت بشریت درآمدهاند شامل مرغ، گوسفند، زنبور، طوطی و حتی گیاهانی مانند گندم و ذرت میشود.
محققان میگویند که به احتمال قوی، این تنها نمونه از اهلی کردن یک موجود زنده توسط جانداری مهرهدار، به غیر از انسان است. ماهی مورد نظر با نام «دوشیزه ماهی باله بلند» (longfin damselfish) شناخته میشود و محل اصلی زندگی آن، دیواره مرجانی منطقه بلیز (Belize) در آمریکای مرکزی بوده که شامل مزرعه خصوصی از جلبکهایی میشود که توسط این ماهی پرورش یافتهاند.
جالب است بدانید که این ماهیها به شدت در مورد نزدیک شدن جانداران دیگر به مزرعه خود حساس هستند و در صورت وارد شدن هر موجودی به غیر از نوع خاصی از زئوپلانکتونها به این مزرعه، شدیدا با موجود مورد نظر برخورد میکنند. گفته شده که این زئوپلانکتون نقش ویژهای در بارور کردن مزرعه دارد.
اهلی کردن میگوی مایسید
روهان بروکر (Rohan Brooker)، بوم شناس از دانشگاه دیکن استرالیا میگوید که زئوپلانکتون مورد نظر با نام میگوی مایسید (mysid shrimp) هم شناخته میشود و نقش بارور کننده آن برای مزرعه جلبکی که توسط دوشیزه ماهی پرورش مییابد، باعث میشود تا ماهی مورد نظر با هر موجود دیگری به غیر از این نوع میگو به شکل خشنی مبارزه کند.
در مقاله تیم بروکر ذکر شده که مجموعهای از میگوهای مایسید (عکس بالا) از منطقه امنی که توسط دوشیزه ماهی به وجود آمده استفاده میکنند و در عوض، با ریختن ضایعات خود در مزرعه جلبک مورد نظر، کیفیت جلبکهای پرورشی و در نتیجه، زندگی و تغذیه دوشیزه ماهی را بهتر میکنند.
محققان باور دارند که قبل از اهلی کردن میگوها، رابطه این دو جاندار به صورت دو طرفه و مشترک بوده، به طوری که هر دو گونه جانوری به صورت برابر از رابطه موجود بهره میبردند؛ به نظر میرسد که شروع رابطه مورد نظر به این شکل بوده، تا زمانی که میگوی مایسید به شکلی تبدیل به حیوان مزرعه دوشیزه ماهی شد و این ارتباط به نوعی تغییر کرد که وابستگی میگو تا حد زیادی به ماهی افزایش یافت.
این تیم دانشمندان از مثال اهلی شدن گرگها و تبدیل آنها به سگهایی استفاده میکند که امروزه همراه زندگی بسیاری از انسانها هستند؛ قبل از این اهلی شدن، گرگها برای خوردن ته مانده غذاها به کمپ انسانها نزدیک میشدند و کمکم و در طول مدتی نسبتا طولانی، بشر توانست این موجود وحشی را به دوستی همیشگی تبدیل کند.
وابستگی ماهی و میگو به هم
البته بحث اهلی کردن حیوانات تا حد زیادی مبهم بوده و دانشمندان مختلف تعریفهای متفاوتی در مورد فرآیند دستآموز شدن یک حیوان وحشی توسط انسانها دارند؛ برخی محققان میگویند که این فرآیند با تغییر ژنهایی رخ میدهد که فرق بین حیوان وحشی و اهلی را مشخص میکنند و به علاوه، حیوان اهلی شده هم باید چندین نسل تولید مثل کند تا ژن اهلی مورد نظر به نسلهای بعدی منتقل شده و فرآیند اهلی شدن تکمیل شود.
با این حال در مورد ماجرای بین دوشیزه ماهی و میگوی مایسید، بروکر و همکارانش مدارک محکمی برای پشتیبانی از ادعای اهلی شدن میگوها توسط ماهیها دارند؛ این محققان میگویند که دوشیزه ماهیهای دیگری وجود دارند که بدون کمک گرفتن از میگوی مورد نظر، از مزرعههای پرورش جلبک نگهداری میکنند. این مسئله نشان میدهد که نگهداری از چنین مزرعهای تنها با هدف دستآموز کردن میگوها نبوده و ماهی مورد نظر به صورت اختیاری و تقریبا انتخابی این میگوها را اهلی کرده است.
با این حال نکته مهمی که موضوع اهلی کردن میگوها توسط دوشیزه ماهی را واضحتر میکند، نبود هیچ مجموعه جلبکی بوده که بدون حضور دوشیزه ماهی، محل زندگی میگوهای مایسید باشد؛ به بیان دیگر مزرعههای بدون میگو وجود دارند، اما مزرعههایی شامل جلبک و بدون حضور دوشیزه ماهی در منطقه مورد بررسی تیم بروکر وجود نداشته و همین مسئله نشان میدهد که رابطه مورد نظر شامل یک اهلی کننده و یک اهلی شده، به ترتیب دوشیزه ماهی و میگوی مایسید، میشود.
شگفتیهای اهلی کردن
این در حالی بوده که منطقه مورد آزمایش محل زندگی شکارچیان فراوانی بوده و منطقه امن تحت نظارت دوشیزه ماهی میتواند بهترین محیط زندگی برای میگوی مایسید باشد. از طرف دیگر چنین رابطهای با نظریههای ارائه شده در مورد ارتباطات دو طرفهای که در نهایت به اهلی شدن منجر میشوند، مطابقت دارد.
به بیان سادهتر میتوان گفت که دوشیزه ماهی برای بقای خود به میگوی مایسید احتیاج ندارد، اما این میگو در محیطی پر از شکارچی، باید در منطقه امن به وجود آمده توسط دوشیزه ماهی زندگی کند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد.
البته این اولین باری نبوده که اهلی کردن یک جاندار توسط جاندار دیگری به غیر از انسان، دیده شده است؛ به عنوان مثال سوسکها، موریانهها و مورچهها میتوانند گونههای خاصی از قارچ را برای مصرف تغذیهای خود پرورش دهند و به علاوه، مورچههای برگ بُر هم نوع دیگری از حشرات هستند که حشرات ریزتری را برای تغذیه خود اهلی کردهاند.
با این حال بروکر و همکارانش میگویند که اگر هماکنون شاهد مراحل اولیهای از یک فرآیند اهلی شدن باشیم که مشابه اهلی شدن سگها توسط انسانها بوده، پدیده مورد نظر باید بسیار هیجانانگیز باشد. محققان باور دارند که فراهم کردن سرپناه و یا تهمانده غذاهای انسانی باعث شده تا موجوداتی مانند سگها یا گربهها در نهایت اهلی شوند، اما تحقیق تیم بروکر نشان میدهد که محافظت کردن از یک موجود در برابر شکارچیان دیگر هم میتواند به شکلی دیگر، در نهایت به اهلی کردن آن موجود منجر شود.
مقاله این تیم تحقیقاتی توسط ژورنال “Nature Communications” منتشر شده است.