موشک هارپون که به مدت ربع قرن از لیست تسلیحات همراه زیردریاییها غایب بود، مجددا همراه آنان راهی اعماق خواهد شد.
هارپون – Harpoon یک موشک ضد کشتی آمریکایی است که نخستین نسل آن در سال 1977 برای مقابله با نیروی دریایی شوروی وارد خدمت شد. این موشک که از زیردریایی، کشتیهای جنگی کوچک تا فوق سنگین، هواپیما و پرتابگر زمینی شلیک میشد، بسیار محبوب است و امروزه علاوه بر آمریکا، 31 کشور دیگر منجمله ایران کاربر آن هستند.
هارپون میتواند اهداف را در همه شرایط آب و هوایی و هر ساعت از روز مورد هدف قرار دهد و شناورهای سبک تا سنگینترین کشتیها نیز از گزند سرجنگی یک چهارم تنی آن در امان نیستند. البته این موشکی مدلی سبکتر نیز دارد که سرجنگی آن به جای 250 کیلوگرم، تنها 140 کیلوگرم وزن داشته تا کشتیهای فوق سبک نیز بتوانند آن را حمل کنند. ناگفته نماند هارپون در ابتدا توسط کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی مکدانل داگلاس – McDonnell Douglas طراحی و ساخته شد. این کمپانی در سال 1997 به مالکیت دیگر کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی بوئینگ – Boeing در آمد و بدینترتیب از آن زمان تا به امروز بوئینگ سازنده و صاحب امتیاز هارپون محسوب میشود.
موشک هارپون برای پنهان ماندن از دید رادار و مصونیت در برابر پدافند دشمن، به روش سینه مال پرواز میکند. در این روش در ارتفاعی کمتر از 5 متر بر فراز آب پرواز و به کمک کروی بودن زمین خود را از دید رادار پنهان میسازد. سرعت بالا، اما فروصوت 0.85 تا 0.99 ماخی آن به موشک کمک میکند تا ضمن پرواز بدون مشکل در ارتفاع پست، اثر گرمایی کمتری نسبت به موشکهای ضد کشتی فراصوت تولید کرده و کشفش با سنسورهای فروسرخ سختتر باشد. شکل و ساختار موشک نیز خود ذاتا سطح مقطع راداری کمی داشته که برای مخفی ماندن از دید رادار موثر است. هارپون پس از رسیدن به هدف با کمک انرژی جنبشی بالایش که ناشی از سرعت زیادش است، میتواند در بدنه آن نفوذ و سر جنگی مهیب خود را داخل بدنه کشتی منفجر و آسیب بیشتری وارد کند.
در واقع موشکهای ضد کشتی غربی همچون هارپون و اگزوسه – Exocet فرانسوی به نوعی ساخته میشوند که با سرعتی نزدیک به صوت، تا حد ممکن به هدف نزدیک شده و آن را غافلگیر کنند. هنگامی که هدف متوجه حضور آنها در فاصله نزدیک شود نیز دیگر دیر شده و موشک به واسطه سرعت بالایش سریعا خود را به آن رسانده و منفجر میکند. در شرق استراتژی ساخت موشک ضد کشتی فرق داشت و شوروی بر موشکهای فراصوت تاکید داشت که با سرعتی چند برابر صوت از سد پدافند ناوهای آمریکایی عبور کنند. البته روسها امروزه موشکهای ضد کشتی فروصوت مشابه هارپون نیز ساختهاند که Kh-35 نام دارد و به دلیل شباهتش به هارپون، لقب هارپونسکی را به آن دادهاند.
کد شناسایی هارپون در نیرویهای نظامی آمریکا برای نمونه هواپرتاب AGM-84، نمونه زمین پرتاب و کشتی پرتاب RGM-84 و نمونه زیردریایی پرتاب UGM-84 است. این موشک از زمان ورود به خدمت خود همواره دستخوش ارتقا و بهسازی قرار گرفته و ضمن بروزرسانیهای مختلف، خود را برای تهدیدهای روز آماده نگه داشته است. در آخرین بروزرسانیهای دریافت شده، موشک به سیستم هدایتی ماهوارهای و پیوند داده دو طرفه مجهز شده که ضمن ناوبری دقیقتر، هنگام پرواز به آن امکان تغییر هدف، مسیر، زاویه تقرب، برنامه حمله و… را نیز میدهد.
هارپون پس از شلیک به کمک سیستم هدایت داخلی و ماهوارهای خود تا نزدیکی هدف پیش میرود. در این بین نیروهای خودی نیز میتوانند با پیوند داده آن را هدایت کنند. مثلا کشتی موشک را بدون هدف گیری به صورت کور شلیک و یک پهپاد مستقر در نزدیکی هدف موشک را هدایت کند. موشک پس از نزدیک شدن به هدف، رادار موجود در دماغه خود را فعال و با قفل روی آن، در فاز پایانی حمله به روش هدایت راداری فعال به سوی کشتی مورد نظر پیش میرود و ضمن تقرب به آن برای گریز از پدافند دشمن دست به انجام مانورهای گریز نیز میزند. این موشک بسته به مدل خود تا 310 کیلومتر برد دارد و میتواند اهداف را از بردی دور ایستا مورد اصابت قرار دهد.
زیردریاییهای آمریکا تا پایان جنگ سرد نیز با خود هارپون حمل میکردند. البته این شناورهای زیرسطحی اژدر نیز همراه خود داشتند، اما با هارپون میتوانند از فاصله دورتر با اهداف درگیر شوند. با فروپاشی شوروی، نیروی دریایی آمریکا دیگر دشمنی برای خود در آبها ندید و تصمیم به حذف هارپون از زیردریاییهایش گرفت. عدم حضور رقیب باعث شده بود تا در یک بازه زمانی حتی ناوشکنهای این قوا بدون موشک هارپون راهی دریا شوند.
اما با شکوفایی نیروی دریایی چین و رشد سریع آن، آمریکا بار دیگر یک رقیب جدی در آبها دارد. از این رو تصمیم گرفته تا پس از 25 سال مجددا موشک هارپون ار در لیست تسلیحات همراه زیردریاییهایش قرار دهد. پیرو این تصمیم قراردادی به ارزش 10 میلیون دلار با بوئینگ به امضا رساند که به موجب آن بوئینگ به عنوان سازنده هارپون بایستی زیردریاییهای اتمی تهاجمی کلاس لس آنجلس – Los Angeles را به این موشکها مسلح کند. همچنین گفته میشود زیردریاییهای اتمی تهاجمی کلاس سی ولف – Seawolf و ویرجینیا – Virginia نیز هارپون دریافت خواهند کرد؛ دو کلاس سی ولف و ویرجنیا از کلاس لس آنجلس جدیدتر هستند.
نمونه زیردریایی پرتاب این موشک که ساب هارپون – Sub Harpoon نام دارد، از همان لولههای پرتاب اژدر شلیک میشود و بیش از 160 کیلومتر برد دارد. هنگام شلیک موشک درون یک کپسول قرار دارد که به کمک آن به سطح آب میآید. سپس موتور راکتی پرتابگر روشن میشود تا موشک به سرعت و ارتفاع معینی برسد. پس از آن نیز موتور اصلی هارپون که یک موشک توربوجت کوچک به نام J402 است روشن میشود و موشک را تا زمان برخورد به هدف پیش میبرد. حسن موتور توربوجت در این است که گرمای کمتری نسبت به موتور راکتی دارد و تا لحظه برخورد روشن میماند که ضمن در سقف نگه داشتن انرژی جنبشی موشک، چالاکی آن برای انجام مانور را نیز حفظ میکند. همه انواع هارپون ابتدا با موتور راکتی سوخت جامد شلیک و سپس موتور اصلی خود را روشن میکنند.
زیردریاییهای آمریکایی در حال حاضر برای درگیری با شناورهای سطحی و زیرسطحی به اژدرهای سنگین و هوشمند Mk 48 ADCAP مسلح هستند که تا به هدف برخورد نکنند دست بردار نیستند. این اژدرها پس از این که به هدف رسیدند، آن را از حیاتی ترین نقطه یعنی درست زیر کیل هدف قرار میدهند تا غرق شدن کشتی تضمین شود. این اژدرها که به سرجنگی نیم تنی مسلح هستند، زیردریاییها را در پایینترین اعماق آب و کشتیها را در کم عمقترین آبها هدف قرار میدهند.
البته هارپون تنها موشک ضدکشتی در نظر گرفته شده برای زیردریاییهای نیروی دریایی آمریکا نیست. این قوا اواخر سال 2020 نسل جدید موشکهای کروز تاماهاوک – Tomahawk موسوم به تاماهاوک بلاک 5 – Block V را آزمایش کرد که ضمن هدف قرار دادن اهداف ثابت و متحرک در خشکی، به لطف جستجوگری که در دماغه خود دارد میتواند سنگینترین شناورها همچون ناوهای هواپیمابر را نیز هدف قرار داده و با سرجنگی تقریبا نیم تنی خود غرق کند. این موشک که 1700 کیلومتر برد دارد، همچون تاماهاوکهای نسل قبل از لولههای پرتابگر عمودی شلیک میشود و یک زیردریایی با همراه داشتن آنها میتواند ضمن هدف قرار دادن اهداف در خشکی، تهدیدات دریایی را نیز نابود کند.
با این حال تاماهاوک گرانتر از هارپون است و شلیک آن برای اهداف بسیار با ارزش و محافظت شدهتر نظیر ناوهای هواپیمابر توجیه دارد. اهداف کم ارزشتر همچون ناوشکنها را نیز میتوان با موشک هارپون هدف قرار داد. البته این تمام ماجرا نیست. کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی لاکهید مارتین – Lockheed Martin نیز مشغول کار روی نمونه زیردریایی پرتاب موشک کروز ضدکشتی فوق دوربرد LRASM است که سرجنگی تقریبا نیم تنی داشته و از هوش مصنوعی بهره میبرد. این موشک تا 1600 کیلومتر برد دارد و در اصل یک ربات قاتل پرنده است که خود با ارزشترین هدف از بین چند کشتی را انتخاب و ضمن بررسی مدل آن، خود را به محلی از کشتی میکوبد که بتواند بیشترین خسارت را وارد کند.
چین گرچه مشغول توسعه نیروی دریایی خود است، اما نیروی دریایی آمریکا نیز از چند سال قبل خود را برای مقابله با آن آماده کرده و طیف گستردهای از تسلیحات نوین را توسعه داده است که در یک نبرد احتمالی با چین وارد میدان میشوند. آمریکا و متحدانش در منطقه نظیر ژاپن، کره جنوبی، تایوان، فیلیپین، تایلند و… بر سر مناطق و آبهای مورد ادعای چین مناقشه دارند. در حال حاضر نیروی دریایی آمریکا دو ناو هواپیمابر به همراه ناو گروههای همراه آنان را در آبهای دریای جنوبی چین مستقر کرده و چندی پیش نیز یکی از کشتیهایش را به آبهای مورد ادعای چین و نزدیکی یکی از جزیرههای تحت کنترل چین فرستاد تا دولت جو بایدن نیز پیامی مبنی بر به رسمیت نشناختن ادعای چین بر این آبها را به بیژینگ (پکن) ارسال کند.
دو ناو هواپیمابر آمریکایی و ناو گروههای همراهشان چندی پیش یک رزمایش مشترک در آبهای دریای جنوبی چین اجرا کردند که نخستین رزمایش نیروی دریایی آمریکا با حضور همزمان دو ناو هواپیمابر از سال 2000 در آن منطقه محسوب میشود. اقدامی که از سوی چین به عنوان نمایش قدرت و عاملی غیرسازنده برای صلح و ثبات منطقه خوانده شد. فشارهای آمریکا بر چین به خاطر قلمرو و آبهای مورد مناقشه از زمان دولت اوباما شدت گرفت؛ زمانی که جو بایدن معاون وی بود. او همچنان نیز همان سیاستی که پیشتر به همراه اوباما علیه چین اتخاذ کرده بودند را ادامه میدهد.