اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که اپل با عرضه نخستین آیفون در سال 2007 به بازار توانست یک انقلاب در صنعت فناوریهای همراه به پا کند. در این مطلب یکی از جالبترین و در عین حال آموزندهترین رازهایی را خواهید خواند که مربوط به این گوشی محبوب است. این راز از دهان مردی خارج شده که از مراحل اولیه تولید آیفون در جریان امور قرار داشته است.
این مرد «ماسایوشی سان» نام دارد. وی که یک شهروند دورگه ژاپنی – مغول است و درست هنگامی که نوجوان بود توانست میلیونر شود و اکنون نیز مدیرعامل بزرگترین اوپراتور مخابراتی ژاپن یعنی SoftBank است. SoftBank همان کمپانی ژاپنی است که سومین اپراتور بزرگ ایالات متحده آمریکا یعنی اسپرینت را با قیمت 21.6 میلیارد دلار از آن خود نمود. یکی از نکات مهم در مورد موفقیت آقای سان به اعتمادی که وی به استیو جابز، بنیانگذار و مدیرعامل فقید اپل کرد، باز میگردد. وی استیو جابز را داوینچی دنیای فناوری مینامد.
هنگامی که ایده اولیه تولید آیفون به ذهن آقای سان رسید، فورا خود را به کوپرتینو، مقر اصلی اپل در ایالت کالیفرنیای آمریکا، رساند و آن را با استیو جابز در میان گذاشت.
ایده اولیه من، یک نقاشی ساده از یک آیپاد بود که قابلیت تبدیل شدن به تلفن را دارا بود. نقاشی خود را به استیو دادم و او بلافاصله گفت: ماسا! نقاشیات را به من نده، من یکی مانند همین را دارم.
سان در همین موقع ادامه میدهد:
به وی گفتم بسیار خوب نیازی نیست تا نقاشی مضحکم را پس بدهی، اما قول بده زمانی که این محصول را ساختی حق فروش آن در ژاپن را به صورت انحصاری به من اعطاء کنی. استیو جابز نیز در پاسخ به من گفت: ماسا! تو یک دیوانه تمام عیار هستی.
اما براستی اکنون مشخص است که درخواست ماسا از جابز مبنی بر گرفتن حق انحصاری فروش و عرضه آیفون در ژاپن چندان هم دیوانگی نبوده است.نکته جالب در این مورد این است که آقای سان در آن زمان حتی یک اپراتور مخابراتی معمولی هم در اختیار نداشته تا بخواهد امتیاز فروش آیفون را از آن خود کند.
او ادامه میدهد:
جابز به من گفت که در این زمینه با کسی صحبت نکردهایم، و تو اولین کسی هستی که از این موضوع مطلعی. من حق انحصاری را به تو خواهم داد.
اما، قول کلامی چیزی نبود که ماسای جاه طلب به آن قانع باشد. پس به این فکر افتاد تا از جابز یک دست نوشته با مهر و امضای مدیرعامل اپل دریافت کند. اما در پاسخ، چیزی را میشنود که شاید در آن موقع باعث ناراحتیاش شده باشد، اما در نهایت باعث تبدیل شدن وی به یکی از قدرتمند ترین مردان ژاپن و حتی جهان شد. جابز در پاسخ به خواسته سان گفت:
نه ماسا! من هیچ نوشتهای را امضاء نمیکنم، زیرا تو حتی یک اپراتور معمولی موبایل را نیز در اختیار نداری.
ماسا نیز در پاسخ به وی میگوید:
بسیار خوب، نگاه کن استیو، تو به من قول دادی. حرف تو برای من ارزشمند است. من یک اپراتور مخابراتی را به ژاپن خواهم برد.
در واقع، چند ماه بعد نیز همین اتفاق رخ داد. در سال 2006، ماسایوشی سان با صرف هزینه 15 میلیارد دلار، شعبه ژاپن اپراتور مخابراتی Vodafone را خریداری نمود iphone-softbank-tnو اپراتور خودش یعنی SoftBank را به سومین اپراتور بزرگ ژاپن بدل نمود. کمی پس از این اتفاق بزرگ، SoftBank اعلام کرد که طی قراردادی با اپل، حق فروش آیفون در ژاپن به صورت انحصاری به این کمپانی اعطاء شده و از آن پس بود که ارزش سهام این اپراتور به طور شگفت انگیزی رشد کرد.
با وجود اینکه این کمپانی بعد از خرید اسپیرینت به یکی از بزرگترین اوپراتورهای جهان تبدیل شد، اما جاه طلبیهای آقای سان همچنان ادامه دارد. وی اعلام کرده که قصد دارد دیگر اپراتور قدرتمند آمریکا یعنی T-Mobile را نیز به مجموعه شرکتهایش اضافه کند و از همین طریق به یکی از بزرگترین اپراتورها در ایالات متحده آمریکا تبدیل شود.
یکی از خواستههای وی افزایش سرعت ارتباطات موبایل در ایالات متحده است تا با این کار انتقال اطلاعات با سرعت بسیار بیشتری انجام شود.
نظر شما در مورد مکالمه سان و جابز چیست؟ آیا قدرت مکالمه و مذاکره اینقدر زیاد و ارزشمند است؟