نیروی هوایی با استفاده از هواپیماهای بمب افکن H-6 خود، حمله به پایگاه هوایی آمریکا در جزیره گوام را شبیه سازی کرد.
گوام جزیرهای در غرب اقیانوس آرام است و در فاصله سه هزار کیلومتری از تنگه تایوان و چهار هزار کیلومتری از بیژینگ (پکن) قرار دارد. پایگاه هوایی اندرسون و پایگاه دریایی بندر آپرا از جمله مهمترین پایگاههای نظامی برون مرزی آمریکا هستند که هر دو در این جزیره واقع شدهاند.
بمب افکنهای نیروی هوایی آمریکا با برخاستن از گوام میتوانند بدون نیاز به سوخت گیری خود را به منطقه نبرد رسانده و علیه اهداف دست به حمله بزنند. جنگندهها نیز قادرند تا با سوخت گیری هوایی به سرعت خود را به منطقه نبرد رسانده و از تایوان در برابر چین دفاع کنند. پایگاه دریایی آن نیز محلی برای آماده سازی، پشتیبانی و تعمیر شناورهای سطحی و زیرسطحی نیروی دریایی آمریکا و اعزام آنها به نبرد است.
علاوهبر این یگانهای نیرویهای ویژه نیروی دریایی آمریکا موسوم به سیلز (SEALs) نیز در این جزیره مستقر هستند و در صورت نیاز میتوانند به سرعت خود را به منطقه نبرد رسانده و در تایوان یا جزیرههای چین با ارتش متخاصم درگیر شوند.
از این رو جزیره گوام اهمیت بسیار فراوانی برای ارتش آمریکا داشته و به همین دلیل از اصلیترین اهداف مورد حمله برای چین است. با این حال حمله چینیها به آنها فقط از طریق هوا ممکن است.
زیرا این کشور شناورهای سطحی کافی جهت اعزام به گوام را ندارد و البته این شناورها برای رسیدن به گوام باید مسیری طولانی را از آبهای تحت کنترل آمریکا و متحدانش نظیر کره جنوبی، ژاپن، فیلیپین و اندونزی گذر کنند که ابدا برایشان ایمن نیست. حمله زیرسطحی با استفاده از زیردریایی نیز ملزم به گذر از مسیری بسیار نا امن است و زیردریاییهای چینی نیز از پنهانکاری پایینی برخوردار هستند. ضمن اینکه مجددا تعداد زیردریاییهای چین که برد لازم برای رسیدن به گوام را دارند بسیار کم است.
حمله با موشک بالستیک نیز گزینه خارج از بحث است. زیرا حمله با موشک بالستیک به معنی حمله اتمی است؛ حتی اگر موشک سرجنگی متعارف غیراتمی داشته باشد. از این رو آمریکا نیز حمله با موشک بالستیک را متقابلا با شلیک موشک بالستیک اتمی پاسخ میدهد. به همین دلیل چین در تنظیم سیاست هستهای خود بر این موضوع تاکید دارد که هیچ گاه شروع کننده نبرد اتمی نخواهد بود و تسلیحات هستهای این کشور تنها جهت پاسخ به حمله اتمی یک کشور دیگر است.
چینیها به خوبی میدانند که در برابر حمله اتمی آمریکا بی دفاع هستند، در حالی که آمریکا یک سپر موشکی چند لایه و بسیار کارامد از چندین مدل سامانه پادبالستیک متفاوت دارد که موشکها را در فاز میدکورس، یعنی هنگامی که در فضا هستند و همچنین در فاز ترمینال، یعنی هنگامی که وارد جو شده و به سمت هدف شیرجه میزنند را هدف قرار میدهد. رادارها و ماهوارههای پیش اخطار آمریکا و متحدانش میتواند موشک بالستیک را به محض شلیک و حتی پیش از آن، هنگامی که چینیها مشغول آماده سازی موشک جهت شلیک هستند را کشف و به آمریکا فرصت دفاع دهند.
در صورت شلیک نیز ناو و ناوشکنهای آمریکایی، کرهای و ژاپنی که تعدادشان در آبهای آن ناحیه بسیار زیاد است قادر هستند با استفاده از سامانه پادبالستیک RIM-161 SM-3 یا همان استاندارد 3، موشک بالستیک در فاز میدکورس هدف قرار دهند. بنابر شبیهسازیهای وزارت دفاع روسیه، استاندارد 3 در جدیدترین نسخه خود موسوم به بلاک 2A که با همکاری صنایع سنگین میتسوبیشی ژاپن توسعه یافته، به لطف سرعت و برد بسیار بالایش میتواند موشک را حتی هنگامی که به تازگی شلیک شده و مشغول اوج گرفتن است را نیز شکار کند.
در خود جزیره گوام نیز آمریکا دو سامانه پادبالستیک زمینی به نام تاد (THAAD) و MIM-104F پاتریوت پک 3 (Patriot PAC-3) مستقر کرده که موشکهای بالستیک را از خارج تا داخل جو، در فاز ترمینال هدف قرار میدهند. سامانه پاتریوت قابلیت درگیری با موشکهای کروز را نیز دارد.
تنها راهکار باقی مانده برای چین حمله هوایی با موشکهای کروز است. این کشور چندی پیش توانمندی خود برای حمله هوایی به گوام را شبیهسازی و تمرین کرد. برای این کار چین تنها یک هواپیما دارد و آن بمب افکن H-6 است. البته چین ماه میلادی گذشته نیز مجددا حمله به یک ناو هواپیمابر آمریکایی با استفاده از این هواپیما را تمرین کرده بود.
شیان اچ 6 یک بمب افکن راهبردی است که بر اساس بمب افکن روسی توپولوف Tu-16 ساخته شد. این هواپیما هنگام جنگ سرد در سال 1954 وارد خدمت در نیروی هوایی شوروی شد. چین نیز در سال 1959 آنها را دریافت و سپس تحت لیسانس شوروی با نام H-6 تولید کرد. این هواپیماها دهههاست که از خدمت در روسیه خارج شده، اما چین همچنان با ارتقا و بهسازی از آنها استفاده میکند. H-6 تنها بمب افکن چینیهاست و نیروی هوایی و دریایی این کشور به ترتیب 120 و 30 فروند از آن را در خدمت دارند.
این هواپیماها دو موتور جت توربوفن مدل D-30KP-2 دارند که هر یک 118 هزار نیوتون رانش تولید کرده و از شوروی خریداری و روی هواپیماهای مونتاژی در چین نصب شد. زیرا چینیها فاقد توان و دانش لازم برای ساخت چنین موتورهایی بودند. طول و دهانه بال (فاصله دو سر بال از یکدیگر) به ترتیب 34.8 و 33 متر است و ارتفاع هواپیما در حالت چرخ باز به 10.36 متر میرسد.
وزن خالی هواپیما نیز 37.2 تن است و موتورهایش به آن اجازه برخاست با بیشینه وزن 95 تن را میدهند. سرعت پروازی آن در حالت بدون بار به 770 کیلومتر بر ساعت میرسد و در همین وضعیت میتوانند تا 1050 کیلومتر بر ساعت نیز سرعت بگیرند. برد گذری هواپیما در حالت بدون بار، یعنی پرواز در یک مسیر یک طرفه و بدون بازگشت 6 هزار کیلومتر است و شعاع عملیاتی آن به 1800 کیلومتر میرسد. حداکثر ارتفاع پروازی آن نیز 13 کیلومتر است.
این بمب افکنها برای دفاع از خود بسته به مدل تا 7 توپ 23 میلیمتری دارند که البته برای همان دوران جنگ سرد مناسب بودند و امروزه با توجه به اینکه درگیریهای هوا به هوا با موشک است، برد و کارایی لازم برای درگیری با جنگندهها را ندارند. هرچند در نیروی هوایی و دریایی چین عمده جنگندهها نسل 2 و 3 هستند و قدیمی بودن در این قوا امری غیرمعمول نیست.
همه هواپیمای ناوگان H-6 بمب افکن نیستند و بخشی از آنها برای جنگ الکترونیک و سوخت رسانی هوایی به کار میروند. نمونههای رزمی بمب افکن مدلهای مختلفی دارند که H-6N پیشرفتهترین آنها محسوب شده و توان سوختگیری هوایی دارد؛ این مدل در سال 2019 وارد خدمت شد. با این حال پرشمارترین نمونه پیشرفته در خدمت H-6K است که در نیروی دریایی با نام H-6J شناخته میشود و در سال 2009 عملیاتی شدند. رزمایشهای اخیر نیز با استفاده از H-6K و H-6J انجام شدند.
این دو مدل فاقد دهلیز داخلی حمل مهمات هستند و تسلیحات را در 6 آویزگاهی که زیر بالهایشان دارند حمل میکنند. مدلهای دیگر نیز بین 2 تا 4 موشک زیر بالهایشان حمل کرده و مجددا فاقد دهلیز داخلی هستند.
یک فروند H-6K/J/N برای حمله به اهداف ثابت در خشکی میتواند 6 موشک کروز CJ-10K با برد 1500 کیلومتر یا 4 موشک CJ-20 با برد 2 هزار کیلومتر حمل کند. این موشکها فروصوت بوده و سرجنگی 500 کیلوگرمی دارند. هدایت آنها نیز به روش داخلی با کمک سیستم هدایت ماهوارهای بایدو و همچنین سیستم تعقیب عوارض زمینی موسوم به ترکام است.
چین این دو مدل موشک را بر اساس موشک کروز هواپرتاب روسی Kh-55 که پس از فروپاشی شوروی از اوکراین خریداری کرد ساخت. به لطف برد بالای موشکها، بمب افکنهای چینی میتوانند به صورت دور ایستا از پدافند جزیره گوام، موشکهایشان را به سمت اهداف با ارزش مستقر در جزیره شلیک کنند. سرجنگی آن نیز قدرت بسیار بالایی دارد و خسارت زیادی به بار میآورد. حمله به گوام به صورت چند فروندی صورت میگرد و شلیک همزمان چند ده موشک به سمت گوام میتواند آن را از بازی خارج کند.
ماموریت دیگر بمب افکنهای H-6 حمله به شناورهای نیروی دریایی آمریکا به ویژه ابرناوهای هواپیمابر آن است. بدین منظور بمب افکنها موشکهای ضدکشتی مختلفی حمل میکنند که از جمله پیشرفتهترین آنها میتوان به YJ-62 و YJ-12 اشاره کرد که به ترتیب فروصوت و فراصوت هستند.
YJ-62 تا 0.8 ماخ سرعت میگیرد و یک سرجنگی 210 کیلوگرمی از نوع نیمه نفوذگر دارد. موشک موتور توربوجت داشته و برد آن تا 400 کیلومتر تخمین زده میشود. در فاز پایانی حمله به روش سینه مال در ارتفاع 7 تا 10 متری از سطح آب پرواز میکند تا دیر کشف شود. در این مرحله موشک توسط راداری که در دماغه خود دارد روی هدف قفل و به سمش میرود. تا پیش از نزدیک شدن به هدف نیز با استفاده از سیستم هدایت داخلی و ماهوارهای پرواز میکند.
و اما YJ-12 یک موشک فراصوت است و کپی چینی موشک کروز ضدکشتی روسی Kh-31 محسوب میشود که در سال 1997 به چین فروخته شد. با این حال YJ-12 از Kh-31 بزرگتر و سنگینتر است. برد موشک بسته به سرعت و ارتفاع پروازی متفاوت است و در بیشترین مقدار خود به 400 کیلومتر میرسد. سرعت موشک نیز مجددا بسته به ارتفاع از 2 تا 4 ماخ متغیر است. موشک YJ-12 سرعت بالایش را مدیون موتور رم جت خود است. هدایت موشک نیز تا نزدیکی هدف توسط سیستم داخلی و در فاز پایانی با رادار موجود در دماغه صورت میگیرد.
و اما H-6N که پیشرفتهترین عضو این خانواده است به قابلیت جدیدی دست یافته که پیشتر شاهد آن در هیچ یک از هواپیماهای چینی نبودیم. در این نسخه علاوه بر 6 آویزگاه زیر بالها، یک آویزگاه دیگر زیر بدنه نصب شده که به هواپیما امکان میدهد به جای حمل 6 موشک کروز، تنها یک موشک بالستیک ضدکشتی از نوع DF-21D را با خود حمل کند. برد این موشک 1500 کیلومتر است و پس از شلیک از جو خارج میشود. هنگام شیرجه به سمت کشتی مورد نظر نیز تا 10 ماخ سرعت میگیرد و به روش راداری فعال هدایت میشود.
دفاع آمریکاییها در برابر حملات بمب افکنهای H-6 این است که پیش از رسیدن به برد لازم برای شلیک، آنها را شکار کنند. در خط دفاعی نخست نیروی دریایی آمریکا قرار میگیرد که ناوهایش بایستی با هواپیماها درگیر شوند. موشک استاندارد 6 بردی بیشتر از برد موشکهای کروز ضدکشتی داشته و در صورتی که آواکسها که برد رادارشان بیشتر از برد موشکهای چینی است، موفق شوند بمب افکنهای مهاجم را پیدا کنند، میتوان با موشک استاندارد 6 آنها را هدف قرار داد. آواکس این امکان را دارد تا موشک استاندارد 6 که بردش به 550 کیلومتر میرسد را هدایت کند.
جنگندههای نیروی دریایی و سپاه تفنگداران دریایی نیز یک خط دفاعی دیگر هستند که خود میتوانند هنگام گشت زنی بمب افکن H-6 را پیدا و یا پس از کشف بمب افکنها توسط آواکس، سریعا خود را به آنها رسانده و شکارشان کنند. این هواپیماها در ناحیهای وسیع دور از ناو هواپیمابر گشت زنی میکنند و میتوانند پیش از آن که بمب افکن به برد لازم برای شلیک موشک ضدکشتی برسد آن را شکار کنند. این جنگندهها نیز موشکهای هوا به هوا با برد 200 کیلومتر حمل کرده و میتوانند حتی بدون دیدن هدف آن را شلیک و هدایتش را به آواکس بسپارند.
در صورتی که بمب افکن موفق به شلیک شود، سامانههای پدافندی استاندارد 2 و 6 و همچنین موشکهای ESSM و در نهایت سامانه دفاع نزدیک فالانکس و RIM-116 RAM در کنار سیستمهای جنگ الکترونیک و اهداف کاذب، راهکارهای دفاعی کشتیهای نیروی دریایی آمریکا برای دفاع از خود هستند. در صورت حمله با موشک DF-21D نیز مجددا سامانههای مذکور به علاوه استاندارد 3 بایستی جهت نابودی موشک دست به کار شوند.
در صورتی که بمب افکنها قصد حمله با موشک کروز به جزیره گوام را داشته باشند نیز علاوه بر شناورها و جنگندههای نیروی دریایی، در نهایت به جنگندههای نیروی هوایی آمریکا که پایگاهشان در جزیره است و در فاصلهای دور از آن به همراه هواپیماهای آواکس و سوخت رسان گشت زنی میکنند میرسند.
به عبارتی دیگر رسیدن به گوام برای این بمب افکنها اصلا کار سادهای نیست. آنها بایستی از مسیری پرخطر و آسمانی که تحت کنترل آمریکا و متحدانش است عبور کنند. همچنین برای رسیدن به جزیره، موشک باران و در نهایت گریختن از مهلکه به چند مرحله سوخت گیری هوایی نیاز دارند، زیرا برد عملیاتی هواپیما در حالت بدون مهمات 2 هزار کیلومتر است. در حالتی که مهمات حمل کند این برد کاهش یافته و از آن جا که پایگاههای هوایی چین همگی در خاک خود هستند، بمب افکنها برای رسیدن به گوام و بازگشت به پایگاه خود باید چند بار سوخت گیری انجام دهند.
هواپیماهای بمب افکن H-6 حتی در پیشرفتهترین مدلهای خود هدفی آسان برای جنگندهها هستند. این هواپیماهای دو موتوره نهایتا هزار کیلومتر بر ساعت سرعت دارند و فروصوت هستند. فاقد توان مانور بالا بوده و نمیتوانند در ارتفاع پایین پرواز کنند. همچنین سطح مقطع راداری بسیار زیادی دارند که باعث میشود از فاصله بسیار دور نیز به آسانی کشف شده و هدف قرار گیرند. این بمب افکنها موشک هوا به هوا نیز با خود ندارند که در صورت نیاز قادر به دفاع از خود باشند. از این رو چین بایستی بتواند مسیری امن برای پرواز آنها ایجاد کرده و یا آنها را همراه با هواپیمای جنگ الکترونیک و جنگندههای اسکورت راهی ماموریت کند که این امر نیاز به سوختگیری هوایی را افزایش میدهد.
از سوی دیگر در نظر داشته باشید که سیستمهای دفاعی گفته شده که در اختیار آمریکاییها است ضریب اطمینان صد در صدی ندارند و نیروی دریایی آمریکا علی رغم داشتن سامانههای دفاعی متنوع و کارامد، موشکهای فراصوت YJ-12 و بالستیک DF-21D را تهدیدهایی بسیار جدی و خطرناک قلمداد میکند. ضمن اینکه چینیها میتوانند DF-21D را بی آنکه به برد کشف و درگیری آواکس و جنگندهها وارد شوند شلیک کنند که با توجه به زاویه شیرجه بالا و سرعت هایپرسونیک موشک، شانس گذر از سد پدافند شناورهای آمریکایی را دارد؛ خصوصا اگر در شمار بالا شلیک شوند.
مورد دیگر این است که چینیها مشغول توسعه موشک کروز هایپرسونیک خود با برد 3 هزار کیلومتری هستند که تا چندین سال دیگر وارد خدمت شده و به عنوان خطرناکترین تهدید برای آمریکاییها تلقی میشود. البته آمریکا نیز مشغول ارتقای سامانههای راداری و دفاع موشکی خود به منظور درگیری با تهدیدات کروز هایپرسونیک است، هرچند این موشکها به دلیل ترجکتوری (مسیر پروازی) نامشخص و سرعت بالای 5 ماخ اهدافی بسیار سخت برای رهگیری محسوب میشود و بمب افکن H-6 با حمل آنها تبدیل به یک هدف فوق العاده با ارزش میشود.