در تاریخچه اندروید شاهد گوشیهای خاص و جذاب زیادی از شرکتهای مختلف بودهایم؛ اما امروز میخواهیم به 10 مورد از عجیب ترین گوشی های اندرویدی تاریخ بپردازیم.
از زمان معرفی موتورولا DynaTAC به عنوان اولین گوشی موبایل جهان، این گجتهای جذاب به شکلهای مختلفی دیده شدهاند و ترکیبی از کاربردها و استایلهای متفاوت را به کاربران ارائه دادهاند. برخی ایدهها و طراحیهای خاص شرکتها باعث شدند که نحوه تعامل ما با فناوری تغییر کند و برخی دیگر هم به طور کلی زندگی روزمره ما را متحول کردند.
به طور کلی در طول چند دهه گذشته شاهکارهای زیادی معرفی شدهاند؛ اما در میان آنها موارد عجیبی هم دیده میشد. با گجت نیوز همراه باشید تا به 10 مورد از عجیب ترین گوشی های اندرویدی تاریخ بپردازیم.
عجیب ترین و خاص ترین گوشی های اندرویدی تاریخ
پس از اینکه گوشیهای اولیه یک راه ارتباطی منحصر به فرد (پیامک) را به کاربران ارائه دادند، نوبت به صفحههای لمسی رسید تا شرایط را برای همیشه عوض کنند. تا پیش از همهگیر شدن صفحات لمسی و ارائه سیستم عاملهای مختلف مخصوصا اندروید، کاربران بیشتر به گوشیهای خود به عنوان ابزاری برای برقراری تماس نگاه میکردند؛ اما اندروید این باور را برای همیشه تغییر داد و گزینههای زیادی را در اختیار کاربران گذاشت.
شرکتهای مختلف نیز تمام تلاش خود را کردند تا با ارائه محصولات مختلف و متفاوت توجهات را به خود جلب کنند. البته در این میان برخی کمی زیادهروی کردند و نام آنها به عنوان عجیب ترین گوشی های اندرویدی تاریخ ثبت شد. برخی از مدلهای زیر را هنوز هم میتوانید در بازار پیدا کنید.
الجی وینگ
خیلی از نوآوریهای دنیای تکنولوژی در جواب به نیازها و بازخوردهای کاربران به وجود آمدند؛ اما ما در اینجا LG Wing را داریم که در پاسخ به نیاز هیچ کاربری ساخته نشده است. در واقع مدیران الجی تصمیم گرفتند که همانند گذشته بدون توجه آنچنان به کاربردی بودن، به یک نوآوری جذاب دست بزنند و با اضافه کردن یک صفحه چرخان به یکی از گوشیهای پرچمدار خود، یکی از عجیب ترین گوشی های اندرویدی را تولید کنند.
در زمان عرضه الجی وینگ، بسیاری از شرکتها در تلاش بودند با ارائه گوشیهای تاشو، نمایشگر بزرگتری در حد و اندازههای یک تبلت را به کاربر ارائه دهند و از طرفی هم دستگاه در جیب جا شود؛ اما شرکت کرهای تصمیم گرفت که یک فرم فکتور کاملا جدید را طراحی کند.
البته الجی وینگ یک گوشی واقعا جذاب بود و الجی نیز توانسته بود بهترین مشخصات ممکن را در آن قرار دهد؛ اما نمایشگر چرخان این گوشی در استفادههای روزمره آنچنان کاربردی نداشت و بیشتر برای این خوب بود که در مسیر رفت و آمد به محل کار یا دانشگاه توجه افراد به شما جلب شود.
سامسونگ گلکسی بیم
چند سالی است که سامسونگ رهبری بازار گوشیهای هوشمند را در دست دارد. خیلی از محصولات این شرکت توانستهاند که استانداردهای جدیدی را برای این صنعت وضع کنند و نوآوریهای آنها نیز به قابلیتی رایج در دستگاههای مختلف از گوشیهای بالا رده گرفته تا اقتصادی تبدیل شوند.
تا سال 2012، یک تصور کلی از گوشیهای هوشمند شکل گرفته بود و شرکتها در حال بررسی ویژگیهای جدید بودند تا کارایی دستگاههای خود را بهبود ببخشند. از طرفی در آن زمان فناوری پروژکتور DLP نیز در حال پیشرفت بود و روز به روز کوچکتر میشد. به همین خاطر سامسونگ به این تصمیم رسید که پروژکتور میتواند به قابلیت جذابی در گوشیهای این شرکت تبدیل شود.
اگرچه در نگاه اول این ایده کاربردی به نظر میرسد؛ اما در عمل با مشکلات خاصی همراه بود. اول از همه اینکه پروژکتور مصرف انرژی زیادی داشت و عمر باتری را به شکل چشمگیری کاهش میداد. مشکل دوم این بود که کیفیت تصویر آنچنان راضی کننده نبود. البته داشتن یک پروژکتور در دل گوشی برای کاربران جالب بود؛ اما در استفاده روزمره خیلی به کار نمیآمد.
از آنجایی که Galaxy Beam ساخت سامسونگ بود، از نظر کیفیت ساخت و طراحی مشکلی نداشت؛ اما متقاعد کردن کاربران برای خرید یک گوشی گرانقیمت آن هم به خاطر یک ویژگی غیر ضروری، کار سختی بود و به همین خاطر سری گلکسی بیم سامسونگ عمر کوتاهی داشت و در لیست عجیب ترین گوشی های اندرویدی قرار گرفت.
سامسونگ گلکسی S4 زوم
در دورهای دوربین گوشی به یکی از اولویتهای مهم کاربران بدل شد و شرکتهای مختلف تمام تلاش خود را میکردند تا با افزایش مگاپیکسل، کاربران بیشتری را به خود جلب کنند. با همه اینها، کیفیت دوربین گوشیها چندان خوب نبود و به همین خاطر سامسونگ تصمیم گرفت با یک طراحی متفاوت سایر شرکتها را جا بگذارد. هرچند که در این مسیر اشتباه کرد.
در زمان عرضه سری گوشیهای گلکسی، سامسونگ جایگاه خود را در دنیای تکنولوژی تثبیت کرده بود و گجتهای زیادی را به بازار عرضه میکرد. این شرکت در ساخت گوشیهای هوشمند و دوربینهای دیجیتال تخصص داشت و به همین خاطر تصمیم گرفت که هر دو آنها را در گلکسی اس 4 زوم ترکیب کرده و یکی از عجیب ترین گوشی های اندرویدی تاریخ را ارائه کند.
چیزی که معمولا در ترکیب دو فناوری پیش میآيد، برای سامسونگ نیز پیش آمد. گلکسی S4 Zoom یک گوشی خوب با دوربینی قابل قبول بود؛ اما نه گوشی فوقالعادهای بود و نه دوربینی فوقالعاده. این گوشی هم در وظیفه خود به عنوان یک گوشی و هم به عنوان یک دوربین شکست خورد و همین نیز باعث شد که فروش خوبی را تجربه نکند.
البته سامسونگ ۶ ماه قبل از گلکسی زوم از Samsung Galaxy Camera نیز رونمایی کرده بود که با ترکیب دوربین باکیفیتتر و تاکید کمتر بر جنبه گوشی بودن، دستگاه موفقتری به نظر میرسید. در تصویر بالا، گلکسی کمرا روی سطح چوبی قرار دارد و گلکسی اس 4 زوم، در دست فرد است.
YotaPhone
وقتی صحبت از تکنولوژیهای پیشرفته میشود، معمولا اسم روسیه به ذهن نمیآید. بله شوروی اولین انسان را به فضا فرستاد و برخی از پیشرفته ترین جتهای جنگی دنیا را هم ساخته است؛ اما روسها در ساخت گجتهای الکترونیکی چندان مشهور نیستند. با این وجود در سال 2012 یک شرکت روسی یک گوشی موبایل متفاوت به نام یوتافون را معرفی کرد.
یوتافون اکثر قابلیتهای گوشیهای هوشمند آن زمان را در خود داشت و با برخی ویژگیها نیز همراه شده بود که دستگاههای دیگر از آنها بیبهره بودند. این گوشی عجیب به دو نمایشگر مجهز شده بود. البته یک گوشی تاشو نبود و همانند الجی وینگ یک نمایشگر چرخان عجیب نداشت. در عوض این گوشی از یک نمایشگر در بدنه جلویی و نمایشگری دیگر در بدنه پشتی بهره میبرد.
نمایشگر جلویی از نوع LCD بود و نمایشگر پشتی همچون گجتهای Kindle از یک صفحه e-ink تک رنگ بهره میبرد. شرکت سازنده اعلام کرد که آنها قصد داشتند صفحه پشتی همانند Kindle برای مطالعه استفاده شود. عملکرد این گوشی خوب بود؛ اما مشکل اصلی این بود که کاربران تمایل نداشتند برای مطالعه کتابها و مطالب طولانی خود از یک نمایشگر کوچک استفاده کنند.
روسها با دستگاهی وارد بازار شده بودند که هیچکس به دنبالش نبود و میخواستند مشکلی را حل کنند که وجود خارجی نداشت. آنها در واقع یکی از عجیب ترین گوشی های اندرویدی را خلق کرده بودند. در نهایت یوتافون نتوانست آنچنان توجه کاربران را به خود جلب کند و شرکت سازنده نیز در سال 2019 اعلام ورشکستگی کرد.
پالم 2018
بسیاری از افراد همچنان با حس نوستالژی روزهای اوج گوشیهای مجهز به کیبورد فیزیکی را به یاد میآورند. در آن روزها گوشیهای سری Treo شرکت Palm با قابلیتهای پیشرفته و هوشمندانه خود به خوبی میدرخشیدند. این قابلیتها در یک بدنه کوچک قرار گرفته بودند و به همراه سیستم عامل اختصاصی Palm OS ارائه میشدند.
اما دستگاهی که امروز میخواهیم در مورد آن صحبت کنیم، با بقیه فرق دارد. این گوشی به جای سیستم عامل Palm OS از اندروید بهره ميبرد و در آن، کیبورد کوچک و ارگونومیک نیز جای خود را به یک صفحه نمایش کوچک داده است. ایده پشت ساخت این گوشی عجیب بود. شرکت سازنده میخواست به جای یک گوشی، گجتی به عنوان «همراه گوشی» ارائه دهد و برای اینکه این گجت کاربردی باشد، از سیستم عامل اندروید استفاده کرد.
اینکه چرا باید فردی برای داشتن یک گوشی که برای عملکرد کامل به یک گوشی دیگر نیاز دارد، ۳۵۰ دلار هزینه کند؛ مشخص نیست و گویا شرکت سازنده نیز خیلی به آن فکر نکرده است. همانطور که پیشبینی میشد، کاربران از این گوشی استقبال نکردند و نام Palm هم دیگر در دنیای گوشیهای هوشمند شنیده نشد.
موتورولا Flipout
تاریخچه موتورولا به اوایل دهه ۱۹۰۰ بر میگردد. این شرکت از آن زمان تاکنون دستگاههای ارتباطی خلاقانه و فوقالعاده زیادی را تولید کرده است. وقتی یک شرکت از یک طرف دستگاههای ارتباطی پیشرفته و از یک طرف دستگاههای عادی تولید میکند، انتظار میرود که در این میان گاهی هم یک محصول عجیب روانه بازار کند.
از آنجایی که در دنیای فناوری، هر ترندی ممکن است ناگهان به یک موفقیت عظیم بدل گردد، گوشی موبایل میتواند بهترین وسیله برای آزمایش ایدههای جدید باشد. موتورولا در سال 2010 Flipout را معرفی کرد. در آن زمان هنوز گوشيهای هوشمند به فرم نهایی خود نرسیده بودند.
البته برخی شرکتها همچون اپل تصمیم گرفته بودند به طور کلی از نمایشگرهای لمسی استفاده کنند؛ اما برخی دیگر همچنان به کیبوردهای فیزیکی وفادار مانده بودند و تصمیم داشتند که از آنها به نوعی در مدلهای جدید خود استفاده کنند. موتورولا Flipout تلاش کرد با یکی از عجیب ترین گوشی های اندرویدی، بهترینهای هر دو را ارائه کند.
صفحه نمایش این گوشی کوچک بود؛ اما چون در حالت بسته، روی کیبورد قرار میگرفت، گوشی خیلی حجیم شده بود. البته مشخصات سختافزاری این گوشی برای سال ۲۰۱۰ خوب بود؛ زیرا از اندروید 2.1، GPS، وایفای و بلوتوث ۲.۱ پشتیبانی میکرد، ولی فرم فکتور عجیب آن مانع از موفقیتش شد.
در نهایت شرکتهای تولید کننده گوشی به مسیر دیگری رفتند و این مدل نیز پس از رسیدن به بنبست، دیگر تولید نشد.
الجی DoublePlay
توسعه گوشیهای هوشمند در سالهای اخیر یک پای ثابت داشته است و آن چیزی نیست جز تمایل شرکتهای سازنده به ساخت دستگاههایی با چند نمایشگر. هرکدام نیز راه منحصر به فرد خود را رفتند. در طول این سالها، الجی گوشی های (ساده و هوشمند) عجیب زیادی را روانه بازار کرده است و در میان آنها الجی DoublePlay جایگاه ویژهای دارد.
در نگاه اول، یک گوشی معمولی با طراحی نسبتا زیبا را مشاهده میکردید که از نمایشگری متناسب با رقبای خود بهره میبرد؛ اما مهمترین نکتهای که دابل پلی را به یک گوشی غیر عادی تبدیل میکرد. نمایشگر دومی بود که کیبورد آن را به دو تکه تقسیم کرده بود. این گوشی تا حدودی حس نینتندو DS را به شما منتقل میکرد.
الجی دابل پلی تمامی ویژگیهایی که از یک گوشی مجهز به اندروید ۲.۳ انتظار دارید را ارائه میکرد و سختافزار منحصر به فرد آن نیز تا حدودی اجازه مولتی تسکینگ را به کاربر میداد. به عنوان مثال شما میتوانستید در نمایشگر اصلی یک صفحه از سایت مورد علاقه خود را باز کنید و در نمایشگر پایین، پیامک بفرستید.
این گوشی با برخی برنامههای اختصاصی همچون دفترچه یادداشت نیز همراه شده بود که از نمایشگر دوم استفاده میکردند. هرچند که در نهایت کاربران نسبت به کاربردی بودن این طرح متقاعد نشدند.
موتورولا Backflip
اولین گوشی اندرویدی در سال ۲۰۰۸ وارد بازار شد و خیلی زود توانست رقبای خود را کنار بزند. با توجه به متن باز بودن اندروید، شرکتهای مختلف میتوانستند گوشیها را طبق نظر خود توسعه دهند و سیستم عامل را نیز متناسب با آن شخصیسازی کنند. آنها همچنین این امکان را داشتند که طراحی کاملا متفاوتی را به کار گیرند و این دقیقا همان کاری بود که موتورولا در سال ۲۰۱۰ با Backflip انجام داد.
در سال ۲۰۱۰، کیبورد فیزیکی هنوز از مد نیفتاده بود و شرکتهای تولید کننده گوشی نیز تمام تلاش خود را میکردند تا با روشهای خاص همچنان آن را زنده نگه دارند. موتورولا هم که مکانیزم اسلایدی سایر شرکتها را دیده بود، تصمیم گرفت از یک طرح منحصر به فرد استفاده کند و به همین خاطر به سراغ لولا رفت.
اگر گوشی از یک لولا معمولی استفاده میکرد، همانند یک کتاب باز میشد و این قطعا برای موتورولا در آن زمان کسر شأن بود. آنها میخواستند یکی از عجیب ترین گوشی های اندرویدی را روانه بازار کنند و به همین خاطر کیبورد را پشت گوشی قرار دادند و کاری کردند که کیبورد به شکل متفاوتی باز شود.
ظاهرا این ایده برای موتورولا کافی نبود و به همین خاطر آنها تصمیم گرفتند یک تاچپد را نیز در پشت نمایشگر قرار دهند تا همانند یک ماوس برای لپتاپ عمل کند. نبود دستگاهی با این طراحی خاص در میان گوشیهای امروزی به خوبی نشان میدهد که طراحی خاص موتورلا Backflip مورد قبول کاربران قرار نگرفت. در واقع این دستگاه به حدی عجیب بود که حتی خود شرکت سازنده نیز از ارائه نسل دوم آن خودداری کرد.
Kyocera Echo
برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ بود که موتورولا ریزر توانست به عنوان یک گوشی تاشو موفقیت چشمگیری را در بازار به دست آورد و هنوز هم این گوشیها تولید میشوند. سری گوشیهای جدید موتورولا ریزر و تا حد زیادی دستگاههایی همچون گلکسی زد فولد 3 و گلکسی زد فلیپ 3 جایگاه خوبی را در بازار به دست آوردهاند.
بین موفقیت اولین نسل از موتورولا ریزر در دنیایی که در آن گوشیهای هوشمند مطرح نبودند و طلوع دوباره گوشیهای تاشو، یک دستگاه خاص به نام Kyocera Echo معرفی شد. این گوشی از سختافزار مناسبی بهره نمیبرد و طراحی لولا آن نیز خوب نبود. همچینن نرمافزار نیز طوری برای آن بهینه نشده بود که کاربر را راضی کند.
این امکان وجود داشت که کاربران از Kyocera Echo همچون برخی دیگر از گوشیهای اندرویدی بدقواره با یک نمایشگر دوم استفاده کنند؛ اما شرکت سازنده در ساخت گوشی یک اشتباه بزرگ کرده بود و آن نوار مشکی بزرگ بین دو نمایشگر بود.
اگر Kyocera وعده نمیداد که کاربران میتوانند از دو نمایشگر این گوشی به عنوان یک نمایشگر بزرگ استفاده کنند، شاید کاربران به شکل متفاوتی واکنش نشان میدادند؛ اما آنها اشتباه کردند و دستگاه نیز نتوانست وعده شرکت سازنده را عملی کند.
سونی اریکسون اکسپریا پلی
از زمان آغاز بازیهای ویدیویی، همیشه این تمایل در میان شرکتها وجود داشته است که آنها را در یک فرم فکتور کوچکتر و در دسترستر ارائه دهند. از نینتندو Game and Watch گرفته تا سونی PSP همیشه کنسولهای دستی بخشی جدایی ناپذیر از بازار بازیهای ویدیویی بودهاند.
بنابراین جای تعجب ندارد اگر یک شرکت تصمیم بگیرد دکمههای فیزیکی بازی را در دستگاهی که در جیب اکثر افراد یافت میشود، ادغام کند. همچنین جای تعجب ندارد اگر سونی، شرکت تولیدکننده یکی از محبوبترین کنسولهای بازی تاریخ، پشت این ایده باشد. در ابتدا گفته میشد که این دستگاه با نام PlayStation Phone عرضه خواهد شد؛ اما در نهایت سونی تصمیم گرفت آن را با نام اکسپریا پلی معرفی کند.
این دستگاه به سونی PSP شباهت داشت؛ اما در کمال تعجب سونی تصمیم گرفته بود که آن را بدون نام PSP یا PlayStation عرضه کند و مهمتر از همه اینکه خبری هم از بازیهای کلاسیک و باکیفیت پلیاستیشن در آن نبود. شاید هم همین موضوع تا حدی روی موفقیت تجاری این گوشی تاثیر گذاشت و سبب شد که در لیست عجیب ترین گوشی های اندرویدی قرار گیرد.
روح گوشیهای گیمینگ که با این گوشی اندرویدی عجیب متولد شد، همچنان در گوشی هایی همچون شیائومی بلک شارک، ایسوس راگ فون، ریزر فون و برخی از اعضای سری رد مجیک دیده میشود.