در عصر حاضر، رصد جنگ روسیه و اوکراین، به اخبار تلویزیونی محدود نیست و فارغ از رسانههای اجتماعی، در سرویسهای موقعیتیاب گوگل مپ و از طریق گوشیهای هوشمند، بهطور زنده قابل پیگیری است.
حجم عظیم دادههای بهدست آمده از نقشهها که اکنون در دسترس قرار دارد، میتواند بهطور دقیق نشان دهد که ترافیک از سمت مرز روسیه شروع شده و در اولین دقایق جنگ روسیه و اوکراین بهطور فعال به سمت خاک اوکراین در حرکت است.
درست مانند دیگر نمونههای نقشهبرداری، این اطلاعات نیز به تفسیر نیاز دارند. گوگل مپ بهطور مشخص در ارتباط با حرکت نیروها اطلاعاتی را منتشر نکرده و همچنین تصاویر ماهوارهای آن نیز در هر دقیقه بهروز نمیشود. در طول فرآیند تحقیق در مورد این داستان، میتوان تایید کرد که نقشه اپل اطلاعات حرکت نیروهای ورودی مشابهی را ارائه کرده است، در حالیکه قصد انجام آن را نداشته و تعمدی در کار نبوده است.
با اینحال، کاری که این سرویسها انجام دادند، ثبت اطلاعات تمامی کاربران گوشیهای هوشمند بود که رانندگی آنها به دلیل شرایط غیرعادی ترافیکی کند یا متوقف شده است. اکثریت دادهها از هر کجا که میآمدند، وقتی با شناسایی جزئیاتی از موقعیت نیروهای روسی همراه شد، تشخیص آنکه چه اتفاقی قرار است بیفتد را ممکن کرده است.
بنابراین این قابلیت باعث شد تا پیش از اینکه اخبار تلویزیونی داستان را نقل کند، از شروع تهاجم روسها اطلاعاتی کسب کنیم که در توییتر نیز بهطور زنده پخش شد.
این موضوع، مسائلی را در مورد قدرت تقریبا تصادفی فناوریهای بزرگ بر مسائلی که در ظاهر دور از کاربرد مورد نظرشان هستند، روشن میکند. اکنون تضاد جدیدی بین حقوق مدنی، فناوری با محور غیرنظامی و امنیت شکل گرفته است.
هیچکس در ابتدا قصد نداشته که Google Maps را به یک ابزار نظامی تبدیل کند، اما اگر این سرویس و سایر خدمات بزرگ فناوری به چنین ابزارهایی تبدیل شدهاند، این فرآیند بدون نظارت و برنامه خاصی صورت گرفته است. دموکراسی به اطلاعات نیاز دارد، اما دولتها همواره در صدد کنترل آن هستند. بنابراین تصور آنکه گوگل و اپل در روزهای آینده با تماسهایی در این باره روبرو شوند، دور از انتظار نیست.
در ارتباط با این نمونه خاص از تهاجم به خاک اوکراین، دکتر لوئیس در توییتی خطاب به Vice گفته که فکر میکند او و تیمش اولین افرادی بودند که تهاجم را مشاهده کردند.
او در ادامه اضافه کرد:
و ما این تهاجم را از طریق یک اپلیکیشن گزارش ترافیک رصد کردیم!
این کار چیزی فراتر از بارگیری نقشههای گوگل و بررسی منطقهای است که پوتی، رئیس جمهور روسیه به آن اشاره کرده بود. طبق گزارشها، تیم دکتر لوئیس از چند روز پیش از جنگ روسیه و اوکراین، بر روی تصاویر ماهوارهی نوری و راداری کار میکردند. این تصاویر بهوضوح نشان میدهد که استقرار نیروهای روسی تا چه حد گسترده است و در کجا قرار دارند.
دکتر لوئیس گفت:
همه ما به تصاویر چشم دوخیتم و گفتیم ای لعنت! نیروها دارند میآیند.
سپس این تیم متوجه وجود ترافیکی در سمت مرز روسیه شد که گوگل مپ آنرا گزارش کرده بود.
او افزود:
- بنابراین این اطلاعات حاصل کار و فناوریهای پیشین بوده که حالا بهوسیله آن میتوانیم دریابیم که یک واحد زرهی غولپیکر روسی درست در جایی مستقر است که به ما اجازه میدهد بگوییم، اوه! حالا میدانیم دلیل این ترافیک چیست، زیرا نیروهای روسی در حال تردد از جاده هستند.
همانطور که Apple Maps از دادههای آیفون استفاده میکند، Google Maps نیز از دادههای موقعیت و حرکت اندروید بهره میبرد. با گذر زمان، حجم بیسابقهای از جزئیات توسط این شرکتها جمعآوری شده است و در زمان وقوع، برای مواردی مانند گزارش دقیق ترافیک در جهتهای مختلف کاربرد دارد، این سرویسها در حدی پیشرفته هستند که تفاوت ازدحام و ترافیک عادی را از فعالیتهای مشکوکی که عامل انسداد جاده است، تشخیص میدهند.
دکتر لوئیس در ادامه میگوید:
ما تعاریفی غنی از دادهها را ایجاد کردیم که بهوسیله آن از چگونگی رخدادهای عادی زندگی باخبر شویم و بنابراین هر انحرافی که نسبت به این تعریف رخ دهد، فورا قابل شناسایی است.
فارغ از اینکه این دادهها تا چه برای محققینی مانند دکتر لوئیس مفید واقع شده، این نکته حائز اهمیت است که این دادهها بهطور یکسان در دسترس عموم قرار دارد. همه این موارد بهعنوان پیامد مورد نظر ناشی از فناوریهای بزرگ بهوجود آمده است.
دکتر لوئیس در ادامه میگوید:
اینکه ما در عصری هستیم که رصد چنین اتفاقاتی برای ما ممکن است، بسیار جالب بهنظر میرسد. با اینحال اگر روسها میتوانستند کاری مشابه با مشاهده حمله اوکراینیها را به همین شکل تشخیص دهند، آن موقع شاید همه چیز به ضرر ما تغییر کند. من فکر میکنم شرکتهای کلان داده، اغلب تمایلی ندارند تا به میزان مفید بودن دادههایشان اقرار کنند.
فناوریهای بزرگ امروزه، میتوانند جنگ را بازنویسی کند. جنگ در تعریف اولیه خود یعنی ضربه اول را بهطور سخت و قاطع بزنید. کلید انجام آن اما، این است که دشمن نداند شما در کجا قرار گرفتهاید.
بهعنوان مثال یک قاعده کلی و با سادهسازی فوقالعاده، حسگرهای روی یک پلتفرم غیرفعال یا فعال هستند. حسگرهای غیرفعال، انتشارات تولید شده توسط واحدهای دیگر را جمعآوری میکنند و حسگرهای فعال مانند رادار از نوعی تابش استفاده میکنند که بهوسیله هدف ساطع شده از حسگر، پرتاب را انجام دهند.
دستههای بسیاری از نفرات در نیروهای مسلح وجود دارند که بر کنترل انتشار گاز متمرکز شدهند. هزاران نفر/ساعت در هر ماه برای واحدها صرف میشوند تا این آلایندهها به حداقل برسند. برای مثال، در مورد زیردریاییها، انتشار گازهای گلخانهای با تلاشهای مختلف مانند خاموش کردن صدا و بهترین شیوهها توسط خدمه داخل کشتی برای عدم افشای موقعیت قایق کاهش مییابد.
تمام این کارها را میتوان با خیانتی در یک لحظه با انداختن یک آچار روی زیردریایی مذکور صورت داد. سربازان روسی که در حال بازی Candy Crush یا انتشار پست در توییتر بودند، خیانت نکردند؛ اما امنیت عملیاتی آنها فقط بهواسطه داشتن یک تلفن هوشمند در جیب یونیفرمشان شکسته شد و به خطر افتاد.
این دادهها به اندازهای کافی نبود که بتوان یک واحد را انتخاب کرد و برای مقاصد غیرنظامی، شماره سریال سرباز را بهطور دقیق مشخص نمیکرد. اما حرکت ستون ورودی از خاک روسیه به جادههای اوکران در نیمی از کره زمین و سراسر اینترنت مورد مشاهده قرار گرفت.
با این اوصاف، کاملا مشخص نیست که آیا نیروهای روسی در مجموع به پخش موقعیت خود برای نیروهای مسلح اوکراینی که توان و عده کمتری دارند، اهمیت میدهند یا خیر. اگرچه این حد از مراقبت ممکن است در سطح فردی سربازها متفاوت باشد، زیرا ردیابهای رادیویی قابل حمل توسط انسان، علاوه بر گزارشهای موثق از جبهه، آماری مبنی بر وجود اسیران جنگی روسی که در اوایل درگیری دستگیر شدهاند را ارائه دادهاند.
دامنه دادهها از سوی دیگر کاملا مشخص است اما اینکه تا چه حد برای نیروهای اوکراینی ارزشمند باشد، هنوز معلوم نیست، با اینحال انتظار داریم با گذشت روزها، داستانهایی در مورد آن شنیده شود.
اگر این یک درگیری بزرگتر با نیرویی قدرتمندتر از اوکراین در طرف مقابل بود، برای یک باتری موشک کروز یا حمله پهپادی که در عرض چند دقیقه در تلاش برای انکار منطقه، رگبار توپخانهای یا موارد دیگر انجام میشد، امری بیاهمیت محسوب میشود. مهمات توسط واحدهای واکنش سریع فقط بر اساس خوشه ارائه شده در گوگل مپ مورد تشخیص قرار میگیرند.
ارتشها همواره سعی داشتهاند تا از فناوریهای روز استفاده میکنند و عمدتا از زمان تولد خود، در حال استفاده از آخرین ابزار تکنولوژیکی بودهاند. اولین فناوری مورد استفاده در ارتش، GPS یا همان موقعیتیاب بود. حوادث ثبتشدهای وجود دارد که در آن اشتباه خواندن مختصات GPS باعث شده تا حملات موشکی بهطرز وحشتناکی در موقعیتهایی اشتباه رخ دهند.
هیچکس نقشههای گوگل مپ و اپل مپ را بهعنوان ابزاری برای اقدامات نظامی توسعه نداده است، اما آنها از فناوریهایی استفاده میکنند که زمانی برگ برنده جنگ بودند. نه اپل و نه گوگل، هیچگاه قصد نداشتند که از دستگاههایشان بهعنوان مجرای اطلاعات حرکت نیروها از طریق بیسیم یا ویدیوهای ارسال شده در رسانههای اجتماعی استفاده شود.
اخیرا فراخوانی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که با لحنی ملتمسانه، از مردم درخواست کرده بود تا در مورد تحرک نیروهای اوکراینی در شبکههای مجازی صحبت نکنند. در همان حین، این اطلاعات در مورد تحرکات روسیه تحت تعقیب رسانهها بود. اصلا مشخص نیست که توییتر یا مکانهای دیگر در صورت تبدیل شدن این ماجرا به یک امر سودمند، چهکاری را صورت خواهند داد، اما کاملا واضح است که وقتی این سرویسها پایهریزی شدند، هرگز چنین کاربردی برای آنها تجسم نشده بود.
گجتهای قدرتمند امروزی با استفاده از قابلیت شناسایی و جمعآوری دادههای موقعیت، با اتصال به اینترنت موبایل و با بهرهگیری از دوربینهای خود، نمونهای جذاب از تاثیر فناوری بر جنگ و جمعآوری اطلاعات هستند. ارتشهای امروزی همچنان در رقابت با این نوع فناوری در تکاپو هستند و با این وضعیت بهنظر میرسد که فارغ از جنگ میان روسیه و اوکراین، نیروهای اعزامی آینده بهطور عمدی از این ویژگی تصادفی استفاده خواهند کرد.