جنگنده پیشرفته KF-21 ساخت کره جنوبی نخستین پرواز خود را انجام داد تا بدین ترتیب این کشور نیز به جمع سازندگان هواپیماهای رزمی مدرن بپیوندد.
کره جنوبی از دهه 1990 جهش چشمگیری در زمینه تولید جنگ افزار تجربه کرد که با آغاز قرن بیست و یکم این فرایند سرعت بیشتری یافت. تا جایی که امروزه میبینیم پیشرفتهترین تانک عملیاتی جهان در خدمت نیروی زمینی این کشور است و کشورهای اروپایی نیز برای خرید ادوات رزمی ساخت آنها صف کشیدهاند. جنگنده بومی جدیدشان موسوم به KF-21 بورامای (Boramae؛ به معنی شاهین مبارز) نیز در تاریخ 19 جولای 2022 نخستین پرواز خود را با موفقیت تجربه کرد.
سئول سال 2001 اعلام کرد به دنبال جایگزینی برای 2 جنگنده نسل سوم F-4D/E فانتوم 2 (Phantom II) و F-5E/F تایگر 2 (Tiger II) است. اواخر 2002 توسعه جنگندهای برتر از نمونه چندمنظوره نسل چهارمی F-16 فایتینگ فالکون (Fighting Falcon) طی پروژهای موسوم به KF-X در دستور کار قرار گرفت. مطالعات مورد نیاز در سال 2009 آغاز و در 2010 اندونزی نیز به این پروژه پیوست. از 2011 تا 2012 نیز پژوهشهای اولیه انجام و تا 2013 جزئیات جنگنده مد نظر تعیین شد.
سال 2015 نیز مدیریت مطالعات پروژههای نظامی که از زیرمجموعههای وزارت دفاع کره جنوبی به شمار میرود، جهت توسعه جنگنده KF-X با کمپانی هوافضا و دفاعی «صنایع هوافضای کره» موسوم به KAI قرارداد بست. این کمپانی سال 1999 با رهبری دولت توسط سامسونگ، دوو و هیوندای تاسیس و ساخت جت رزمی/آزمایشی T-50 و هلیکوپتر KUH-1 سورین، مونتاژ جنگندههای F-16، ساخت ماهواره، موشکهای ماهوارهبر و دهها پروژه هوافضای دیگر را در کارنامه دارد.
در این بین کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی آمریکایی لاکهید مارتین (Lockheed Martin) به عنوان پشتیبان فنی جهت انتقال برخی فناوریها به خصوص انواع به کار رفته در 2 جنگنده پنهانکار و رادارگریز نسل 5 آمریکایی F-35 لایتنینگ 2 (Lightning II) و F-22 رپتور (Raptor) انتخاب شد و به عنوان بزرگترین سازنده جنگ افزار در دنیا، با تجربه و دانش فنی بالایی که دارد از صنایع هوافضای کره در توسعه جنگنده پیشرفته و بومی KF-21 پشتیبانیهای فنی لازم به عمل میآورد.
جنگنده KF-21 از 2 هفته پیش آزمایشهای زمینی حرکت روی باند را آغاز و سرانجام 3 روز پیش بر اساس برنامهریزیهای قبلی برای نخستین بار پرواز کرد. این موفقیت نقطه عطفی برای صنعت هوافضای کره جنوبی به شمار میرود؛ چرا که توانست به جمع کشورهای سازنده جنگندههای مدرن بپیوندد. بورامای جنگندهای چندمنظوره از نسل 4.75 یا به طور دقیقتر +++4 محسوب شده اما از طرفی دیگر بسیاری از ویژگیهای جنگندههای نسل 5 را دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد.
طراحی بورامای با بال ذوزنقه و سکان عمودی دم به شکل V مشابه F-35 و F-22 است. چینش ورودی موتورها، کابین و کانوپی نیز مجددا به F-22 شباهت دارد. KF-21 سطح مقطع راداری کمی دارد که به گفته غیر رسمی یکی از متخصصان KAI، از جلو بین 0.3 تا 0.08 متر مربع است. در بخشهایی از این جنگنده کرهای از مواد جذب کننده امواج رادار موسوم به RAM جهت کاهش سطح مقطع راداری استفاده و طراحی هندسی هواگرد نیز با در نظر گرفتن اصولی مشابه انجام شد.
در زمینه پنهانکاری حرارتی نیز خروجی موتورها بین 2 سکان افقی دمی مخفی شده تا کشف اثر فروسرخ هواگرد از منشا اصلی گرما یعنی موتور، برای سنسورهای فروسرخ و همچنین موشکهای ضد هواپیما با جستجوگر تصویرساز فروسرخ سخت باشد. بخش داخلی خروجی موتورهای این جنگنده نیز سرامیکهایی دارد که گرما را جذب کرده و در کاهش اثر حرارتی موثر هستند. عملکرد سرامیکها در حدی است که میتوان به خروجی موتور روشن در قویترین حالت نیز دست زد.
این جنگنده برای یافتن اهداف همچون انواع نسل 5، یک رادار آرایه فازی فعال (AESA) باند X بومی با 1088 تا 1300 المان فرستنده – گیرنده دارد. هر المان منبع تغذیه مجزا داشته و در اصل یک رادار کوچک هستند؛ از این رو رادار در برابر جنگ الکترونیک و اخلالگری مقاوم است. ضمن اینکه منشا امواج کم اثری است که در ترکیب با ویژگیهای ذاتی آنتن فرستنده اسکن الکترونیکی یا همان AESA، امواج رادار محل حضور هواگرد را لو نمیدهد و پنهانکاری الکترومغناطیسی دارد.
همچنین میتوان هر تعداد المان را برای یک نقش برنامه ریزی کرد؛ برای مثال چند المان زمین را جستجو کرده و از آن تصویر برداری کنند، مادامی که المانهای دیگری به پویش آسمان بپردازند، ضمن اینکه شماری دیگر از المانها در حال تعقیب اهداف از قبل کشف شده هستند. این رادار توسط بخش دفاعی از کمپانی خوشهای کرهای هانوا (Hanwha) ساخته و به گفته منابع کرهای برتر از انواع چینی و روسی است. لاکهید مارتین نیز در ساخت این رادار به هانوا کمک رسانی کرد.
جلوی کانوپی (شیشه اتاقک) یک برامدگی وجود دارد که محل سنسور جستجو و تعقیب فروسرخ IRST است. این بخش نیز مجددا توسط هانوا ساخته شده و وظیفه آن کشف هواگردها به روش غیرفعال از فاصله 80 تا 100 کیلومتری است. در روش فعال که رادار به آن طریق کار میکند، سنسور خود امواج نشر داده و بازتاب آن را دریافت میکند، اما در روش غیرفعال سنسور مورد نظر تنها گیرنده امواج نشر یافته از هدف است. در این حالت هدف متوجه کشف شدنش نمیشود.
جنگنده KF-21 همچنین به سیستم پیوند داده (دیتا لینک) جهت برقراری ارتباط بیسیم با دیگر نیروهای خودی و شرکت در نبرد شبکه محور مجهز است. با این سیستم که توسط کمپانی بومی LIG Nex1 ساخته شده است، جنگنده میتواند اطلاعات هدفی که کشف کرده را با دیگر نیروهای خودی به طور آنی و در لحظه به اشتراک بگذارد و یا اطلاعات را از آنها دریافت کند. همچنین میتواند با تسلیحات مجهز به پیوند داده ارتباط برقرار کرده و تا لحظه برخورد آنها را کنترل نماید.
کابین خلبان نمایشگرهای رنگی و لمسی چند منظوره دارد که همه اطلاعات را برای خلبان نمایش داده و همچون کامپیوتر ماموریت توسط هانوا تولید شدهاند. کامپیوتر کنترل پرواز، سیستم پادکار الکترونیک و رها کننده پادکار راداری و فروسرخ، هشدار دهنده راداری جهت اطلاع از قفل راداری دشمن، سیستمهای ارتباط بیسیم، ناوبری، شناسایی و تشخیص دوست از دشمن نیز بدست LIG Nex1 ساخته و کامپیوتر مدیریت حافظهها نیز محصولی مشترک از 2 کمپانی مذکور است.
داخل کابین برای خلبان یک نمایشگر سربالا (HUD) نیز در نظر گرفته شده که به وی حق انتخاب کار با آن یا کلاه خلبانی پیشرفته مدل JHMCS II و یا هر 2 را به صورت همزمان میدهد. این کلاه خلبانی که دید در شب نیز دارد، ساخت کمپانی هوافضا، امنیتی و دفاعی اسرائیلی البیت سیستمز بوده و دارای نمایشگر داخلی جهت نمایش اصلاعات مورد نیاز خلبان به وی است. همچنین به کمک این نمایشگر میتوان موشک حرارتی را تنها با نگاه به هواگرد مورد نظر، هدف گیری کرد.
خلبان دارای سیستم پشتیبانی حیات و خروج اضطراری با صندلی پران مدل Mk18 ساخت کمپانی انگلیسی مارتین بیکر (Martin-Baker) است که سازنده آن را با شناسه KR18A معرفی و جدیدترین محصول آنها به شمار میرود؛ KF-21 نخستین جنگندهای است که به آن مجهز میشود. این صندلی پران مشابه مدل US16E است که در F-35 به کار رفته، اما ابعاد کوچکتری داشته و از آخرین فناوریهای کمربند ایمنی و مهار، سیستم فرود روی آب و محافظ گردن بهره میبرد.
هواپیما 16.9 متر طول، 4.7 متر ارتفاع و 11.2 متر دهانه بال دارد؛ فاصله بین دو سر بالهایش از یکدیگر یا همان عرض هواپیما 11.2 متر است. وزن خالی آن 11.8 تن است که در حالت حداکثر بارگذاری مهمات با ذخیره سوخت کامل به همراه سرنشین خود به 25.6 تن میرسد. 2 موتور جت توربوفن F414-GE-400K که توسط هانوا با همکاری بخش هوافضای کمپانی آمریکایی جنرال الکتریک مخصوص KF-21 بر اساس موتور F414 ساخته شدهاند نیز رانش را تامین میکند.
هر یک از موتورها در حالت خشک 57.8 هزار نیوتون و در حالت پسسوز نیز 97.9 هزار نیوتون رانش تولید میکنند که به ترتیب برابر با 5894 و 9983 کیلوگرم نیرو است. بورامای با رانش تولیدی توسط 2 موتورش تا 2250 کیلومتر بر ساعت (1.82 ماخ) سرعت گرفته و 2900 کیلومتر برد دارد که به لطف توان سوختگیری هوایی جنگنده، این برد قابل افزایش است. همچنین دارای نسبت رانش به وزن 1.16 است که سبب توان چابکی بسیار زیاد و توان مانور بالای آن میشود.
بورامای در نسل نخست خود میتواند 8 تن بار و مهمات شامل مخزن سوخت خارجی، تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح پیشرفته، غلافهای مدرن متنوع و… همراهش داشته باشد. تسلیحات و غلافهای قابل حمل توسط این جنگنده شامل انواع موجود در زرادخانه کشورهای غربی با کاربردهای متفاوت است. مخازن سوخت خارجی قابل رهاسازی 1800 یا 2300 لیتری نیز جهت افزایش برد و پیوستگی پروازی برای انجام ماموریتهای دور برد یا گشت هوایی طولانی هستند.
هر KF-21 دارای 12 آویزگاه خارجی زیر بدنه و بالهایش جهت حمل خارجی بار و مهمات است؛ در این هواپیما خبری از جایگاه کاملا داخلی حمل مهمات نیست. 4 عدد از جایگاهها زیر بدنه قرار داشته و حالت نیمه داخلی دارند. به این معنا که در آن قسمت بدنه دارای 4 فرورفتگی برای هر یک از این آویزگاهها است تا نیمی از سلاح داخل آن رفته و نیمی دیگر بیرون باشد. این 4 آویزگاه پذیرای موشکهای هوا به هوای فرای میدان دید هستند که در نخستین پرواز از نوع متئور بودند.
متئور (Meteor) ساخت کمپانی هوافضای اروپایی MBDA است و از هدایت رادرای فعال بهره میبرد. بدان معنا که پس از دریافت اطلاعات هدف از رادار یا IRST و یا اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط دیگر نیروهای خودی، به سمت هدف شلیک و با سیستم هدایت داخلی به سمت آن میرود. در طول مسیر نیز از طریق پیوند داده به هواپیما یا دیگر نیروهای خودی متصل میشود تا اطلاعات هدف را پیوسته دریافت کند؛ بدین ترتیب موشک دائما میداند هدف کجاست.
پس از رسیدن به یک فاصله معین که محرمانه است، راداری که در دماغه موشک قرار دارد روی هدف قفل و موشک به سمت آن میرود. موشک از موتور رم جت بهره برده و بالای 4 ماخ سرعت دارد. برد آن نیز تا 200 کیلومتر عنوان شده که به عقیده کارشناسان با توجه به نوع موتور و سرعتش بیش از 300 کیلومتر است. با این حال سرعت و برد دقیق متئور محرمانه است و در دسترس عموم قرار نمیگیرد. این موشک با کمک پیوند داده میتواند هنگام پرواز هدفش را نیز تغییر دهد.
هنگام بارگذاری متئور زیر بدنه، ورودیهای هوای موشک در بخش بیرونی قرار میگیرند؛ زیرا موتور رم جت برای روشن شدن بایستی هوا در سرعت بالا واردش شود. به نظر میرسد این 4 آویزگاه زیر بدنه بتوانند از موشکهای دیگر نظیر AIM-120 آمرام (AMRAAM) نیز پذیرایی کنند که هدایت راداری فعال و پیوند داده در کنار GPS دارد و بردش در نسخه AIM-120D به 200 کیلومتر میرسد. موتورش نیز از نوع راکتی سوخت جامد است و بدون نیاز به جریان هوا روشن میشود.
دو موشک هوا به هوای کوتاه برد IRIS-T آلمانی و AIM-9X سایدوایندر (Sidewinder) آمریکایی نیز دیگر تسلیحات هوا به هوای قابل حمل توسط آن هستند. این موشکها علاوه بر سطوح کنترلی متحرک، در انتهای موتور خود خروجی متغیر (تراست وکتورینگ) داشته که با تعیین مسیر گازهای خروجی از موتور، سبب چابکی بسیار بالای موشک میشوند. این دو موشک جستجوگر تصویرساز فروسرخ با قابلیت تشخیص هدف اصلی از هدف کاذب موسوم به فلیر (شراره) دارند.
این موشکها بین 2.5 تا بیش از 3 ماخ سرعت و 20 تا 25 کیلومتر برد دارند. جستجوگرشان نیز همه جهته است و از هر زاویه روی هدف قفل میکند. هر 2 مدل قابلیت قفل پیش از شلیک و قفل پس از شلیک نیز دارند؛ بدان معنا که بدون هدف گیری موشک را شلیک و پس از رسیدن به نزدیکی هدف روی آن قفل میکند. AIM-9X در نسخه بلاک 2 به پیوند داده نیز مجهز است که سبب افزایش برد، قابلیت دریافت اطلاعات از نیروهای خودی و قفل پس از شلیک دقیقتر میشود.
زاویه دید جستجوگر موشکها بسیار وسیع است و مستقیما به کلاه خلبان متصلاند که دارای نمایشگر بوده و خلبان با نگاه کردن به هدف، میتواند جستجوگر را به سمتش چرخانده و روی آن قفل و سپس شلیک کند. این قابلیت برای نبرد هوایی نزدیک موسوم به داگ فایت مناسب است. هواپیما برای داگ فایت و حمله به زمین یک توپ گتلینگ 6 لول 20 میلیمتری M61A2 ولکان (Vulcan) با 480 گلوله، نواخت آتش 6600 گلوله در دقیقه و برد موثر بالای 1000 متر نیز دارد.
البته در طراحی جنگنده فضای لازم برای حمل داخلی تسلیحات در نظر گرفته شده و نسخه بلاک 2 آن قرار است دهلیز داخلی مهمات داشته باشد. این مدل عملا یک جنگنده نسل 5 خواهد بود. مشخص نیست آرایش این دهلیزها به چه صورت باشد، اما میتوان حداقل انتظار 2 دهلیز نسبتا بزرگ زیر بدنه را داشت. البته برای تبدیل شدن به نسل 5 ارتقاهای دیگر نظیر سنسورهای یک پارچه با قابلیت ادغام اطلاعات و همچنین توان سوپر کروز و فرا مانوردهی نیز ضروری هستند.
جنگنده KF-21 زیر موتورهایش 2 آویزگاه دیگر دارد که سمت راست مخصوص حمل غلاف هدفگیری زمینی ساخت هانوا است. این غلاف دارای دوربین تلوزیونی با بزرگنمایی چند برابر و تصویرساز فروسرخ جهت دید در شب و از بین مه، دود و غبار جهت کشف اهداف زمینی و سطحی در کنار نشانه گذار و فاصله یاب لیزری است. غلاف اهداف را کشف، شناسایی و به صورت خودکار تعقیب میکند. همچنین پس از رهاسازی سلاح هدایت لیزری، آن را برای هدف مشخص مینماید.
موازی این آویزگاه زیر ورودی هوای چپ یک جایگاه دیگر نیز زیر دماغه وجود دارد که میتواند به حمل غلاف ناوبری و تعقیب عوارض زمینی، غلاف دریافت کننده امواج راداری جهت حمل موشک ضد تشعشع در عملیات سرکوب پدافند، غلاف جنگ الکترونیک و اخلالگر ALQ-200K ساخت LIG Nex1 و هر غلاف خاص یا چند منظوره دیگر اختصاص یابد. نصب غلاف مورد نیاز برای کنترل و هدایت پهپاد که قابلیتش را برای جنگنده در نظر گرفتهاند نیز از دیگر کاربرهای این آویزگاه است.
زیر هر بال KF-21 نیز 3 آویزگاه وجود دارد که به حمل انواع موشکهای هوا به هوا و غلافهای معرفی شده، مخزن حمل سوخت خارجی و مهمات هوا به سطح کاربرد دارد. انواع بمبهای هدایت ماهوارهای JDAM و SDB، هدایت لیزری نظیر خانواده Paveway، بمبهای LJDAM با هدایت دوگانه لیزری و ماهوارهای، بمبهای SDB II با هدایت ماهوارهای، لیزری، راداری و فروسرخ و بمبهای گلایدری بالدار KGGB با برد 100 کیلومتر از جمله انوع قابل نصب زیر بالها هستند.
جنگنده در ماموریتهای سرکوب پدافند میتواند با غلاف تشعشع یاب که زیر دماغه نصب میشود، منبع نشر امواج مانند رادار، سیستم جنگ الکترونیک، ایستگاه مخابراتی، رله تقویت ارتباط و… را پیدا و با موشک ضد تشعشع AGM-88 HARM و AGM-88E AARGM، نسخه پیشرفتهتر AGM-88F HCSM و نسخه دوربرد آن موسوم به AGM-88G AARGM-ER، محل نشر امواج را هدف قرار دهد. سرکوب پدافند یکی از مهمترین ماموریتهایی است که جنگنده بایستی انجام دهد.
برای ماموریت ضد کشتی که مجددا برای کشوری شبه جزیرهای نظیر کره جنوبی بسیار با اهمیت است، جنگنده KF-21 به موشکهایی نظیر SSM-700K C-Star بومی یا AGM-84 هارپون (Harpoon) آمریکایی با برد 200 تا 300 کیلومتر مسلح میشود که سرعت بالا اما فروصوت تا 0.9 ماخ داشته و برای مخفی ماندن از دید کشتی به صورت سینه مال در ارتفاع متوسط 3 متری پرواز میکنند. در طول مسیر نیز هدایت داخلی و ماهوارهای و در فاز پایانی هدایت راداری فعال دارند.
برای حملات دور ایستا به اهداف موجود در خشکی نیز بورامای 2 موشک کروز شامل AGM-84H/K SLAM-ER آمریکایی و Taurus KEPD 350 ساخت آلمان و سوئد را دارد. دو موشک موتور توربوجت داشته و فروصوت با بیشینه سرعت 0.95 ماخ بوده و به ترتیب با سرجنگی 360 و 481 کیلوگرمی، 300 و بالای 500 کیلومتر برد دارند. هر دو موشک سیستم هدایت داخلی و ماهوارهای با سیستم تعقیب عوارض زمینی و پیوند داده جهت ارتباط با نیروهای خود حین پرواز دارند.
در فاز پایانی حمله نیز با استفاده از سنسور تصویرساز فروسرخ موجود در دماغه، اقدام به کشف، شناسایی و انتخاب هدف کرده و با قفل به روش غیرفعال روی آن، به سمتش میروند. هر دو موشک تا لحظه برخورد قابلیت هدایت توسط نیروهای خودی را داشته یا میتوانند به صورت خودکار عملیات را انجام و پس از کشف هدف، آن را با اطلاعات موجود در حافظه خود مطابقت داده و هدف مورد نظر یا با ارزشترین هدف از بین چند مورد را انتخاب و کاملا خودکار به آن حمله کنند.
همچون هر جنگندهای که با معماری غربی ساخته میشود، KF-21 نیز توان حمل موشک هوا به زمین چندمنظوره AGM-65 ماوریک (Maverick) را دارد که شامل انواع مختلف با هدایت تلویزیونی، لیزری و تصویرساز فروسرخ است. برد این موشکها تا 25 کیلومتر میرسد و سرجنگی قدرتمند 140 کیلوگرمی آن برای نابودی هر نوع تانک و یا اهداف دیگر زمینی و حتی اهداف سبک دریایی نیز مناسب است. با این موشک میتوان سازههای مستحکم و ساختمانها را نیز هدف قرار داد.
حمل انواع راکتهای غیر هدایتی و هدایت لیزری نیز از دیگر قابلیتهای تسلیحاتی هواپیمای جدید کره جنوبی است. با این راکتها میتوان پشتیبانی هوایی نزدیک از نیروهای خودی به عمل آورده و با انواع هدایتی آن، اهداف سبک نظیر خودروهای نظامی را از پای در آورد. هر سلاح هواپرتاب غربی دیگری از این جنگنده شلیک شده و کره جنوبی خود نیز مشغول توسعه انواع موشکهای هوا به هوا، هوا به سطح، کروز هواپرتاب و موشک هایپرسونیک بومی برای آن است.
جنگنده KF-21 بلاک 1 دارای نمونه تک و دو سرنشین است. KAI قرار است مجموعا 6 پیش نمونه از آن را تولید کرده که 4 فروند تک و 2 فروند دیگر دو سرنشین هستند. 4 فروند از این این جنگندهها تا سال 2026 در مجموع 2200 پرواز آزمایشی را پشت سر خواهند گذاشت و 2 فروند دیگر مطلقا برای آزمایشهای زمینی هستند. از سال 2026 نیز تولید انبوه آن آغاز و تا سال 2028 شمار 40 فروند KF-21 بلاک 1 با تمرکز بر ماموریت هوا به هوا وارد خدمت نیروی هوایی میشوند.
در حال حاضر پیش نمونه 001 که پرواز کرده و پیشنمونههای 003 و 004 نیز در حال تکمیل شدن هستند؛ مدل 004 نسخه دو سرنشین است. گام بعدی پروژه نیز به خدمت گیری 80 فروند KF-21 بلاک 2 تا سال 2032 است که این جنگندهها چندمنظوره با قابلیت انجام کلیه ماموریتهای هوا به هوا و هوا به سطح هستند. نخستین آزمایشهای مربوط به حمل و رهاسازی مهمات نمونههای بلاک 2 نیز از سال 2026 آغاز میشود. بلاک 2 را میتوان با ارفاق نسل 5 تلقی کرد.
بلاک 3 نیز نسل 5 واقعی با پنهانکاری در حد F-22 و F-35 خواهد بود. پس میتوان انتظار سنسورهای یک پارچه با قابلیت ادغام اطلاعات، قابلیت ابرپیمایشی (سوپر کروز؛ به معنی پرواز با سرعت فراصوت بدون پسسوز)، فرا مانور پذیری، تجهیزات الکترونیکی پیشرفتهتر، قابلیت کنترل، فرماندهی و ارتباطی موسوم به C3 را از آن داشت. همچنین میتوان برخی خصیصههای جنگنده نسل 6 نظیر استفاده از تسلیحات لیزری و هوش مصنوعی کمکی را نیز برای بلاک 3 محتمل دانست.
البته KF-21 بلاک 2 گرچه در نگاه غرب نسل 5 نیست، اما با در نظر گرفتن نمونههای شرقی عملا جنگندهای از این کلاس محسوب میشود. در واقع انواع نسل 5 چینی و روسی با توجه به استانداردهای غرب، در این دسته جای نگرفته و نمونههایی از نسل 4.75 هستند. مثلا پنهانکاری جنگندههای نسل 5 روسی و چینی در حد جنگندههای نسل 4.5 غربی نیست. همچنین نسخه چینی فاقد توان ابرپیمایشی و فرا مانوردهی است و نمونه روسی سنسورهای یکپارچه و پیشرفته ندارد.
هزینه کلی پروژه بورامای 8.8 تریلیون وون معادل 6.702 میلیارد دلار است. 20 درصد هزینه از سوی اندونزی تامین و در ازای آن 50 فروند KF-21 توسط کمپانی هوافضای اندونزی موسوم به IAe که متعلق به دولت این کشور است، با انتقال فناوری تحت نام F-33 تولید میشود. نقش اندونزی در پروژه KF-21 تنها تامین 20 درصد از سرمایه بود و در توسعه نقشی نداشت. در این پروژه 719 کمپانی کرهای با 1600 مهندس بومی مشارکت داشتند و مجموعا 120 هزار شغل ایجاد شد.
در ساخت هر جنگنده 30 هزار قطعه استفاده شد که 65 درصد آنها به صورت کاملا بومی در خاک کره جنوبی تولید میشوند. همچنین هدف سئول افزایش سهم تولید قطعات در داخل است. این پروژه تجربه و دانش با ارزشی برای KAI رقم میزند و آنها را به هدفشان که تبدیل شدن به بزرگترین کمپانی هوافضا در آسیا تا سال 2030 است، نزدیکتر میکند. این موضوع مسیر را برای طراحی و توسعه جنگندههای پیشرفتهتر در آینده و حرکت پا به پای غربیها هموار خواهد کرد.
کمپانی KAI انتظار صادرات 600 تا 700 فروند بورامای را دارد. قیمت هر KF-21 بین 60 تا 65 میلیون دلار تخمین زده میشود که برابر جنگنده هم نسل آمریکایی F-16V وایپر (Viper) به ارزش 64 میلیون و اندکی کمتر از جنگنده نسل 4.5 آمریکایی F/A-18E/F سوپر هورنت (Super Hornet) با قیمت 67 میلیون دلار است. همچنین نصف 2 جنگنده نسل 4.5 اروپایی رافال و یوروفایتر تایفون است که به ترتیب 115 و 124 میلیون هستند. هر فروند F-35A نیز 80 میلیون دلار است.
کره جنوبی با KF-21 به قدرت هوایی برتر منطقه از نظر کیفی تبدیل و بالاتر از چین و ژاپن قرار میگیرد. برای مقایسه بد نیست بدانید نیروی هوایی چین با وجود اینکه 1360 جنگنده دارد، اما 45 درصد آنها نسل 2 و 8.5 درصد نسل 3 هستند که در رزم هوایی امروزی شانسی ندارند. جنگندههای نسل 4 و 4.5 آنها نیز از نظر کیفی پایینتر از موجودی نیروی هوایی کره جنوبی شامل 59 فروند F-15K اسلم ایگل (Slam Eagle) و 60 فروند جنگنده بومی FA-50 از نسل 4 هستند.
سئول میخواهد ناوگان F-15K خود را در سال جاری بروز کند. همچنین 167 فروند KF-16C/D بلاک 50/52 دارد که 134 فروند به مدل F-16V ارتقا مییابند. این کشور 40 فروند F-35A در اختیار دارد و اخیرا 20 فروند دیگر خریداری کرد که تا 2028 تحویل میشوند. نیروی دریایی این کشور نیز 20 فروند نسخه عمود پرواز F-35B جهت استقرار روی ناو هواپیمابر در حال ساخت خود خریداری میکند. هم اکنون تعداد جنگندههای نسل 5 کره جنوبی 2 برابر موجودی چین و ژاپن است.