ثروتمندترین فرد جهان، ایلان ماسک توصیه میکند که بچه بیاورید تا بشریت از هم نپاشد. حالا نگاهی داریم به آنچه در ذهن او و امثالش گذشته و میگذرد.
اظهارات بحثبرانگیز، عجیب یا غیرمنتظره ایلان ماسک دیگر جای تعجبی ندارند. یکی از نمونهها را هم اواخر سال گذشته در یکی از کارخانههای تسلا بیان کرد: «اگر مردم بیشتر بچه نیاورند، تمدن فرو خواهد پاشید». همانطور که انتظار میرود، با اعتماد به نفس روی این گفته تاکید کرد و گفت که «این خط و این هم نشان».
ایلان ماسک، فرزندآوری را در مقطع کنونی حیاتی میداند
ماسک طی رویدادی از وال استریت ژورنال ضمن به هیجان انداختن مردم برای ربات انساننمای اپتیموس یا تسلا بات که برای انجام کارهای فیزیکی طاقتفرسا طراحی شده است، بیشتر نسبت به چیزی که در ذهنش میگذرد توضیح داد. به عقیده او، فقط یک ارتش از رباتها میتوانند نیاز شرکتها برای نیروی کاری را برطرف کنند که حاضر به انجام کار بدون استراحت، غذا یا گله و شکایت باشد. در این بین، احتمالاً کرامت انسان دردسرساز میشود. در هر صورت، تا زمانی که رباتها در حال کارند، همچنان به نیروی انسانی نیاز خواهد بود.
ایلان ماسک اظهار داشت که نیروی کار محدودیت اساسی مقطع کنونی به حساب میآید. او به طور دقیقتر اینطور گفت: «تعداد انسانها کافی نیست. نمیتوانم به اندازه کافی روی این موضوع تاکید کنم: تعداد انسانها کافی نیست. یکی از بزرگترین خطرها برای تمدن، نرخ پایین زاد و ولد است».
اینطور به نظر میرسد که ماسک اغلب بیقاعده و قانون مشخصی نظرات خود را بیان میکند و البته علاقه زیادی به ترول کردن یا به بازی گرفتن دیگران دارد. در واقع، اگر سعی کنید گفتههای او را بر پایه مستندات و واقعیات بسنجید، احتمالاً نمیتوانید به فهم درستی از پیام نهایی آن برسید. چه بسا مطالعات ملل متحد ممکن است ادعای او درباره جمعیت را زیر سوال ببرد.
ادعای ایلان ماسک درباره فروپاشی تمدن به دنبال نرخ پایین زاد و ولد، از آنجایی جالب توجه است که به طرز عجیبی ذهنیت غالب در زمینه جمعیت در 50 سال قبل را به یاد میآورد؛ ولی با این تفاوت که نوستراداموسهای دهه 70 میلادی از نرخ بیش از حد نیاز زاد و ولد نگران بودند. این درحالی است که مدیرعامل تسلا و اسپیس ایکس میگوید انسانها با همین رویه زاد و ولد، تمدن بشری را دچار بحران خواهند کرد.
پایه آزمایشپذیر هشدارها نسبت به روند پیش روی جمعیت همیشه جای بحث دارد؛ حتی شاید افراد مطرح فرهنگی که درباره جمعیت گله و شکایت میکنند، اصلاً آمار و ارقام مد نظرشان نباشد. در حقیقت بیشتر روی اینکه فشار را روی کارگران و زنان بیشتر کنند، خیالپردازی میکنند و همه همه و غمشان این است: بچههای بیشتر، کمتر، ارزانتر، بهتر یا هر صفت دیگری که چرخ جامعه را بچرخاند. حتی میگویند زنان در تولید مثل ناتواناند و بچههایی را به دنیا نمیآورند که به اندازه کافی مثل رباتها باشند.
نگرانی نسبت به جمعیت قرنها است مایه کشمکش است
نگرانی نسبت به جمعیت در سال 1798 زمانی که روحانی انگلیکن «توماس مالتوس» (Thomas Malthus) نوشتهای را درباره اصل جمعیت منتشر کرد، در مقیاس گسترده شکل گرفت. این اثر مهم این ایده را مطرح میکرد که افراد ثروتمند معمولاً تولید مثل میکنند بدون اینکه تمایلی به نگهداری از کودکان خود داشته باشند که اشتباه است. انسانهای طبقه حاکم که منابع زمینی را به انحصار خود درآوردهاند، نباید به جمعیت خودشان اضافه کنند بلکه باید به افراد از پیش متولد شده رسیدگی کنند.
مالتوس زمانی نوشته خود را وقتی منتشر کرد که جمعیت کره زمین کمی کمتر از 1 میلیارد نفر بود و در پیشبینی انقلاب صنعتی آینده هم کاملاً شکست خورد. با وجود این، چون دغدغه طبقه فقیر و کره زمین را داشت، به نوعی قهرمان بین لیبرالها تبدیل شد هرچند تجویز او برای کنترل جمعیت را رد کردند: اینکه از رابطه جنسی خودداری کنید، خصوصاً اگر فقیر هستید.
نگرانی نسبت به جمعیت به شکل امروزی خود در سال 1968 راه خود را پیدا کرد تا حالا در سال 2022 به ایلان ماسک برسد. در آن زمان، «پال ارلیک» (Paul Ehrlich) محقق پروانه در استنفورد از جمعیت سرسامآور جنوب آسیاییها در دهلی منزجر شد و در واکنش به این موضوع، سریعاً کتابی با ایدههایی قاطعانه تحت عنوان «بمب جمعیت» را به انتشار رساند. او در این کتاب نوشت که «فروپاشی تمدن طی چند دهه آینده تقریباً حتمی است».
در آن سال پزشکی زایمان هم واتیکان را درگیر خود کرد. پاپ پل ششم طوری که انگار هدف از پاسخ به اشخاص سکولار نگران جمعیت داشت، بخشنامه 1968 تحت عنوان Humanae Vitae را با تاکید دوباره روی قانون کلیسای کاتولیک علیه پیشگیری از بارداری، سقط جنین و رابطه جنسی بدون تولید مثل صادر کرد. ارلیک با علم خود به جدال با خرافات واتیکان رفت و فوق ستارهای غیرمنتظره شد.
ارلیک هرچند ضد فقر بود، اما هیچوقت توزیع مجدد ثروت را ترویج نمیکرد و به نظر او، انسانها مثل پروانهها و سایر حشرات به بهترین شکل در آمار و ارقام توصیف میشوند. راهکارهای او برای جلوگیری از ازدیاد جمعیت هم سفت و سخت بودند: مالیات سنگین برای پوشک، عقیمسازی در مقیاس گسترده و اضافه کردن عوامل عقیمکننده به مواد غذایی صادره به خارج. «استوارت برند» (Stewart Brand)، یکی از شاگردهای ارلیک در استنفورد، در سال 1969 به مصاحبهگری در یک تجمع اعتراضی نسبت به ازدیاد جمعیت گفت که «ما میخواهیم مردم بچههای کمتری بیاورند – و بهتر».
در قرن 21 بازی هنوز تغییر نکرده است
حالا به قرن 21 برسیم، ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان و صاحب چند شرکت پیشروی حال حاضر ایدهای را در سر میپروراند که بیشباهت به کاتولیکهای چند قرن قبل نیست. او طی پادکست «لکس فریدمن» (Lex Fridman) اظهار داشت که «رابطه جنسی بدون تولید مثل کاری کاملاً احمقانه است».
راستها هم همینطور درمورد نرخ زاد و ولد ابراز نگرانی میکنند. «جی. دی. ونس» (J. D. Vance)، سرمایهگذار خطرپذیر مستقر در اوهایو، سال گذشته در گفتگو با مجری آمریکایی «تاکر کارلسن» (Tucker Carlson) مدعی شد که «زنهای مسن بیبچه» ایالات متحده آمریکا را میگردانند، طرح ممنوعیت کامل پورنوگرافی را پیشنهاد داد و ادعا کرد که «اگر یک طبقه حاکم سالم در این کشور میخواهیم… باید از افراد بیشتری که واقعاً بچه دارند حمایت کنیم».
به نظر میرسد ایلان ماسک روی ایده افزایش زاد و ولد جهت دستیابی به نیروی کار لازم مصمم است. این کارآفرین جنجالی حزب جمهوریخواه آمریکا را به خاطر موضع خود در برابر مهاجران سرزنش و آنها را به سازش دعوت کرد و همانطور که احتمالاً متوجه شدهاید، او در واقع به پتانسیل استفاده از این جمعیت به عنوان کارگرانی فکر میکند که برای ساعتهای طولانی و در عین حال، دستمزد کم حاضر و آمادهاند. البته اگر نرخ زاد و ولد افزایش پیدا کند ولی شهروندان جدید به جای کار برای او و امثال او به برنامههای دولتی متوسل شوند، احتمالاً ماسک با لحن دیگری در این باره اظهار نظر کند.
هر ایدئولوژی مربوط به جمعیت دست آخر راه به جایی اشتباه میبرد. مخالفان کمبود جمعیت درست مثل مخالفان ازدیاد جمعیت، هر حکمی که صادر کنند در نهایت فقط هدف از پنهان کردن برنامه وحشتبرانگیز بهنژادی دارند. ارلیک به دنبال فقرای کمتر بود، ونس و موافقانش به دنبال سفیدپوستهای حاکم بیشتری هستند و ایلان ماسک هم به دنبال کارگران بیشتر برای منفعت عمومی است. هیچکدامشان به دنبال آدمهای خونگرم بیشتری نیستند؛ عجیب و غریبهایی که از آنها یاد میگیریم، با آنها همکاری میکنیم و حتی شدیداً دوستشان داریم. شاید هم از ایلان ماسکی که میگوید توییتر را برای کمک به بشریت خریده، انتظار دیگری داشته باشید.