در این مقاله قصد بررسی عملکرد موشکهای بالستیک ایرانی در شرایط احتمالی یک جنگ با جمهوری آذربایجان را داریم.
همانطور که از اخبار شنیدیم، تنش بین حاکمان ایران و جمهوری آذربایجان در حال افزایش است و دور از انتظار نیست که طرفین برای حفظ منافع خود، وارد یک درگیری نظامی با یکدیگر شوند. بدین منظور قصد داریم به شرح محتملترین تسلیحات مورد استفاده در رویارویی نظامی دو طرف بپردازیم.
بدون تعارف بایستی بگوییم که نیروی هوایی ایران فرسودهتر از آن است که دست به حملات هوایی گسترده و موثر علیه مواضع جمهوری آذربایجان زده و دیگر طرف معادله نیز نیروی هوایی بسیار کوچکی دارد که بتواند موثر باشد. نیروی زمینی ایران نیز بسیار بزرگتر و پرتعدادتر از قوای آذریها است اما آمار دقیقی از ادوات عملیاتی در دست نیست. دو طرف کاربر پهپادهای رزمی هستند که در این بخش ایران از نظر کیفی و کمی با اختلاف بسیار بالا برتر است.
توان موشکی جمهوری اسلامی ایران
در صورت جنگ با هر کشور دیگر، سلاح مورد استفاده اصلی ایران موشکهای بالستیک هستند. با توجه به اینکه دو کشور به یکدیگر چسبیدهاند، جمهوری آذربایجان عملا در برد همه موشکهای بالستیک ساخت ایران قرار دارد. نزدیکترین سکوهای شلیک موشک سپاه پاسدارن به جمهوری آذربایجان، دو پایگاه خاصآباد و اسفهلان در تبریز هستند که فاصله آنها تا دورترین نقطه از خاک جمهوری آذربایجان، 490 کیلومتر است؛ بدان معنا که تمام خاک این کشور در برد موشکهای بالستیک کوتاه برد سپاه قرار دارد. فاصله شهر باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، تا پایگاههای موشکی تبریز نیز 430 کیلومتر است.
البته برای حمله به خاک آذربایجان، صرفا نیازی به موشک بالستیک نیز نیست. توپخانههای راکتی فجر 5 با برد 80 تا 130 کیلومتر و خانواده زلزال با برد 150 تا 250 کیلومتر از جمله تسلیحاتی هستند که سپاه میتواند در شمار بسیار بالا به سمت اهداف با ارزش در خاک آذربایجان شلیک کند. فاصله کم، سرعت بالای راکت و تعداد زیاد آنها سبب میشود آذریها دفاعی در برابر آنها نداشته باشند. این راکتها میتوانند در همان ساعت نخست درگیری، پادگانها و پایگاههای جمهوری آذربایجان را زیر آتش خود گرفته و مانع از عملیاتی بودن آنها شوند.
موشکهای بالستیک کوتاه برد سپاه شامل فاتح 110 با برد 400 کیلومتر و دو موشک فاتح 313 و شهاب 2 با برد 500 کیلومتر که دو موشک اول کلاهکهای نیم تنی و شهاب 2 نیز کلاهک 770 کیلوگرمی دارند، دیگر سلاحی هستند که سپاه با آنها میتواند تمام خاک جمهوری آذربایجان به ویژه شهر باکو را هدف قرار دهد. مجددا به دلیل برد کم و سرعت بالا، این موشکها دارای دقت ذاتی بالایی هستند و زمان واکنش کمی برای رقیب باقی میگذارند. با توجه به اینکه جمهوری آذربایجان فاقد رادارها و ماهوارههای پیش اخطار است، عملا متوجه شلیک این موشکها نیز نخواهد شد. این موشکها را نیز میتوان در شمار بالا شلیک کرد.
با توجه به همسایگی، نیازی به موشکهای دوربردتر نظیر ذوالفقار با برد 700 کیلومتر و سرجنگی 450 کیلوگرمی یا قیام با برد 800 کیلومتر و سرجنگی 650 کیلوگرمی نیست. البته موشک قیام و ذوالفقار در فاز شیرجه دارای سرعت هایپرسونیک 7.5 ماخ هستند که به آنها انرژی جنبشی بسیار بالایی برای نفوذ به زمین و هدف قرار دادن اهداف زیرزمینی میدهد.
موشک برد متوسط عماد با سرجنگی 750 کیلوگرمی و برد 1700 کیلومتر نیز مجددا با سرعت 10.5 ماخ روی هدف شیرجه میزند و ضمن برخورداری از سرجنگی سنگینتر، انرژی جنبشی بیشتری نسبت به قیام دارد. موشک دزفول با برد 1000 کیلومتر، سرجنگی 700 کیلوگرمی و سرعت 9.5 ماخ گزینه دیگری است. البته موشک کوتاه برد رعد 500 با برد 500 کیلومتری و سرجنگی نیم تنی نیز هنگام شیرجه روی هدف 10 ماخ سرعت دارد که به آن توان نفوذ بسیار بالایی میدهد.
اگر نیاز به سرجنگی سنگینتر جهت داشتن انفجاری قویتر باشد، موشک شهاب 3 وارد کارزار میشود که بسته به مدلش بین هزار تا دو هزار کیلومتر برد داشته و سرجنگی 1.2 تنی دارد. این موشک نیز در فاز پایانی حمله با سرعت هایپرسونیک 7 ماخ روی هدف شیرجه میزند و انرژی جنبشی بالایی دارد. موشک سجیل با برد دو هزار کیلومتر و سرعت شیرجه 13 تا 14 ماخ، به یک سرجنگی 1.5 تنی مسلح است که اثر مخرب فوق العاده وحشتناکی دارد. موشک خرمشهر با سرجنگی تقریبا 2 تنی و برد دو هزار کیلومتر، دیگر سلاح مهیب ایران است که سرعت آن هنگام شیرجه 16 ماخ است.
این موشکها فاصله بین سکوی شلیک تا هدف خود در جمهوری آذربایجان را به سرعت، در زمانی بسیار اندک در حد چند دقیقه پیموده و با سرعت بالا، بدون آن که دشمن از شلیک آنها اطلاعی داشته باشد، روی هدف فرود میآیند و سرجنگی سهمگین خود را منفجر میکنند. مجددا بایستی تاکید کنیم که به دلیل برد کم، دقت بالا هنگام اصابت حفظ میشود. جمهوری آذربایجان نیز فاقد سامانه پدافندی مناسب برای مقابله با شلیک این موشکها است. در حال حاضر جمهوری آذربایجان دارای سامانههای ساخت شوروی شامل انواع بسیار قدیمی و منسوخ S-75 دوینا، S-125 پچورا و S-200 در کنار پدافند کوتاهبرد استرلا 10 و اوسا، سامانههای میان برد بوک M1 و دوربرد S-300PMU2 است.
روی کاغذ تنها سامانه S-300PMU2 میتواند با موشکهای بالستیک که نهایتا 8 ماخ سرعت دارند مقابله کند که بایستی در نظر داشت در عمل شرایط بسیار متفاوت خواهد بود و عواملی نظیر تعداد موشکهای بالستیکی شلیک شده و شرایط آب و هوایی در توان رهگیری و مقابله به مثل آذریها اثر دارند. ضمن اینکه جنگ در اوکراین ثابت کرد که تسلیحات روسی ابدا آنطور که درباره آنها تبلیغ میشود، ظاهر نشده و عملکرد بسیار نازلتری نسبت به انتظارات دارند. همچنین بایستی در نظر داشت که آذربایجان تنها 2 واحد S-300PMU2 با مجموعا 200 تیر موشک دارد و با در نظر گرفتن شلیک حداقل 2 موشک در ازای هر موشک بالستیک، حتی با در نظر گرفتن رهگیری کامل، بازهم باکو موشکهای لازم برای مقابله با سیل موشکهای بالستیک شلیک شده از طرف ایران را ندارد.
و اما پدافند دیگری که آذربایجان طی سالهای اخیر خریداری کرد، سامانه باراک 8 ساخت اسرائیل است که از نوع میانبرد تا دوربرد محسوب شده و اولویت آن درگیری با اهداف هوایی نظیر هواپیما، هلیکوپتر و موشکهای کروز است. با این حال قابلیت ضد بالستیک محدودی نیز دارد؛ زیرا سرعت موشک نهایتا 2 ماخ است و به احتمال بسیار بالا نمیتواند با موشکهای بالستیکی که سرعت هایپرسونیک دارند درگیر شود. بدان معنا که در بهترین شرایط میتواند با فاتح 110، فاتح 313 و شهاب 2 که سرعتهای فراصوت بین 3 تا 4.5 ماخ دارند درگیر شود. البته مجددا تعداد موشکهای باراک 8 نیز کم و در حد 75 تیر است.
توان موشکی جمهوری آذربایجان
در آن طرف معادله، جمهوری آذربایجان نیز دارای موشک بالستیک تاکتیکی توچکا U ساخت شوروی و موشک بالستیک کوتاهبرد لورا ساخت اسرائیل است. توچکا U دارای برد 120 کیلومتر و سرعت شیرجه 5.3 ماخ است که هایپرسونیک محسوب میشود. ایران برای مقابله با آن S-300PMU2 و باور 373 را در اختیار دارد که البته هیچ یک از این دو سامانه در مجاورت جمهوری آذربایجان مستقر نیستند. ناگفته نماند باور 373 در آزمایشهای پیشین خود توانسته موشک ذوالفقار را رهگیری کند و توان پادبالستیک خود را دست کم در آزمایش مقابل موشک هایپرسونیک اثبات کرده است.
موشک لورا دیگر سلاح موثر جمهوری آذربایجان برای حمله به ایران است. این موشک از پرتابگر متحرک سوار بر کامیون شلیک شده و بدینترتیب پیدا کردن و هدف قرار دادن آن سخت است. برد آن 430 کیلومتر است و سرجنگی 570 کیلوگرمی دارد. همچنین با سرعت هایپرسونیک روی هدف شیرجه میزند. مسئله دیگر زمان واکنش پایین این موشک است که از لحظه تصمیم برای شلیک، تنها به 10 دقیقه زمان برای شلیک شدن نیاز دارد. این موشک تمام خاک استانهای اردبیل، آذربایجان غربی و شرقی، گیلان، مازندران، البرز، زنجان، همدان، قزوین، بخشهای شمالی از کردستان، همدان و مرکزی را هدف قرار دهد. کل استان تهران و پایتخت ایران نیز در تیررس این موشک مهلک قرار دارند.
از سوی دیگر بر خلاف موشکهای ایرانی، لورا دارای هدایت ماهوارهای است که در کنار هدایت داخلی و تلویزیونی در فاز پایانی حمله، دقت آن را بسیار افزایش داده و در جایگاهی بالاتر از انواع در دست سپاه قرار میدهد. لورا قابلیت شلیک از یک شناور کوچک روی سطح دریا را نیز دارد و در صورتی که جمهوری آذربایجان به صورت ابداعی، آن را سوار شناور کرده و به وسط دریای خزر آورند، دامنه تحت پوشش این موشک افزایش مییابد. هرچند این کار ریسک فراوانی دارد و شانش بقای پرتابگر کمتر است.
دیگر تسلیحات مورد استفاده جمهوری آذربایجان برای حمله به ایران، توپخانههای راکتی شامل راکتهای اسرائیلی EXTRA با برد 150 کیلومتر و هدایت ماهوارهای، راکتهای هدایتی ترکی TRLG-230 و TRG-300 با برد 70 تا 150 کیلومتر و راکتهای بلاروسی پولونز با برد 200 تا 300 کیلومتر هستند. مجددا این راکتها میتوانند استانهای واقع در شمال غرب ایران را هدف قرار دهند. سختی مقابله با آنها کمتر بوده اما از آنجایی که در تعداد بالاتر شلیک میشوند، رهگیری همه آنها بسیار مشکل است.
در نهایت باید افزود احتمال وقوع درگیری نظامی بین ایران و جمهوری آذربایجان بسیار اندک است و نیازی نیست نگران آن بود. دو طرف این مجادلات سعی دارند تنشها را در حد اقدامات و بگومگوهای سیاسی حفظ کرده و تمایلی به جنگ مسلحانه با یکدیگر ندارند.