پیچیدگی و ظرفیت بالای مغز باعث شده که انسان نسبت به سایر موجودات متفاوت باشد و کره زمین را تحت کنترل خود در آورد. گرچه بررسیها نشان میدهد که تکامل سریع مغز انسان به دلایلی ناگهان متوقف شده است.
زمانی که انسانهای اولیه در جنگلها زندگی میکردند، مغز با سرعت بسیار عجیبی در حال رشد و تکامل بود. هرچند که بین ۲۰۰ هزار تا ۱۵۰ هزار سال پیش ناگهان این فرآیند متوقف شد. مغز انسان از آن زمان نهتنها رشد نکرد، بلکه تا حدودی در مسیر برعکس حرکت کرده است. دلیل چنین اتفاقی چیست؟
۴ نظریه در رابطه با دلیل متوقف شدن تکامل سریع مغز انسان
بررسیهای دانشمندان نشان میدهد که ظرفیت جمجمه انسان از حدود ۶۰۰ هزار تا ۱۵۰ هزار سال پیش بهشدت افزایش یافته است. گرچه پس از آن شاهد کاهش ابعاد مغز هستیم. در این زمان قطعا اتفاق بسیار مهمی رخ داده است که سبب شده روند تکاملی برعکس شود. در ادامه به 4 نظریه معروف در رابطه با انسانهای اولیه میپردازیم.
تغییر رژیم غذایی و عدم تامین نیازهای بدن
غلات و گندم باعث شده که جمعیت انسان بهشکل چشمگیری افزایش پیدا کند؛ اما آنها بهترین غذا برای عملکرد بهینه نبودند. بررسی اسکلتهای مربوط به جوامع کشاورزی اولیه نشان میدهد که رو آوردن به غلات و گندم باعث بروز بیماریهای مختلف در انسان شده است.
جالب اینجاست که اسکلتهای بررسیشده در جوامع مختلف همین روند را نشان میدهند. بهگونهای که رو آوردن به گندم و غلات موجب شده افراد درگیر کمخونی و کمبود ویتامین مختلف شوند. بهباور دانشمندان زمانی که انسانهای اولیه در جنگلها زندگی میکردند، در تلاش بودند بیشتر رژیم غذایی خود را از طریق میوهها و حشرات تامین کنند. تنوع گسترده رژیم غذایی باعث شده بود که بدن انسان ظرفیت بیشتری برای رشد داشته باشد.
گرچه رو آوردن به کشاورزی و تمایل انسان به گوشتخواری جلوی تکامل سریع مغز را گرفته است. البته دانشمندان در این خصوص اختلاف نظر دارند. بهباور برخی از آنها اگر شرایط برای انسان اولیه در جنگل کاملا مساعد بود و تکامل مغز انسان با سرعت پیش میرفت، پس چرا اجداد ما به کشاورزی رو آوردند؟ این افراد عوامل دیگری را در تغییر روند تکاملی مغز تاثیرگذار میدانند.
نقش عجیب زبان در روند رشد بشر
پژوهشگران انسانشناسی تاکید دارند که تکامل سریع مغز انسان با ظهور انسانهای مدرن متوقف شده است. البته این گروه از دانشمندان نیز قبول دارند که مغز انسان از حدود ۱۰۰ هزار سال پیش ۱۲.۷ درصد کوچکتر شده است، اما عامل رژیم غذایی را چندین تاثیرگذار نمیدانند.
آنها معتقد هستند انسان از زمانی بهجای فکر کردن غریزی به مفاهیم انتزاعی رو آورده است. چنین تغییری باعث شده که اجداد ما درک بهتری از جهان اطراف خود داشته باشند. در همین زمان نیز بوده است که انسان ساخت ابزارهای نمادین و ایجاد تصاویر هندسی معنادار را آغاز کرد. بررسیها نشان میدهد که دلیل ایجاد چنین تغییری ابداع زبان بوده است.
شکلگیری زبان در جوامع مختلف باعث شد که مغز انسان بهصورت بهینهتری فعالیت کند. در این موقعیت یک مغز کوچک و بهتر سازمانیافته میتوانست در پردازش دادههای انتزاعی و پیچیده عملکرد بهتری داشته باشد. به همینخاطر دیگر نیازی نبود که روند تکامل مغز انسان همچنان پیش رود. اینگونه بهنظر میرسد که مغز انسانهای اولیه اطلاعات را بهصورت کاملا ساده پردازش میکرد.
به همینخاطر هرچه اطلاعات ما از جهان اطراف افزایش مییافت، مجبور میشدیم مغزهای بزرگتری نیز داشته باشیم. گرچه در میانه راه روش فکر کردن تغییر کرد. ما ساختارهای جهان اطراف را شکستیم و در عوض از نمادها و کلمات کوچک برای آنها بهره گرفتیم. قطعا بهرهگیری از مفاهیم نمادین به مجموعهای بسیار پیچیدهتر از ارتباطات در مغز انسان نیاز داشته است. همین ارتباطات گسترده نیز باعث شده که مغز انسان بهینهتر شده و کوچک شود. جالب اینجاست که این نظریه نیز مخالفان خاص خود را دارد.
تغییرات آبوهوایی بهعنوان عامل تکامل مغز انسان
گروهی از دانشمندان استدلال میکنند که نظریه تاثیر زبان بسیار جذاب است؛ اما با یافتههای باستانی همخوانی ندارد. درست است که روند تکامل مغز انسان حدود ۱۰۰ هزار سال پیش متوقف شده است؛ اما کمی بعدتر مجددا شاهد افزایش ابعاد مغز انسان هستیم. در این حالت دیگر نمیتوان زبان را عامل تاثیرگذار دانست. این گروه از دانشمندان تغییرات اقلیمی را عامل اصلی بهحساب میآورند.
در سال ۲۰۲۳ پژوهشی منتشر شد که در آن نتایج بررسی جمجمه ۲۹۸ انسان خردمند اولیه را در طول ۵۰ هزار سال گذشته نشان میداد. نویسندگان این پژوهش ادعا میکردند که مغز انسان در طول ۱۷ هزار سال گذشته و پس از پایان آخرین عصر یخبندان کوچک شده است. بررسی دادههای مربوط به تغییرات شدید اقلیمی نیز نشان میدهد که همیشه کاهش ابعاد مغز انسان با گرمشدن هوای کره زمین مرتبط بوده است.
بدینترتیب میتوان گفت که هرچه هوا گرمتر شود، مغز کوچکتر خواهد شد و هرچه در مسیر سرما حرکت کنیم، مغز انسان بزرگتر میشود. مغزهای کوچکتر میتوانستند به انسانها اجازه دهند که زودتر خنک شوند. معمولا هم افرادی که در مناطق گرمسیری زندگی میکنند، لاغرتر و بلندتر هستند. در واقع تکامل به آنها اجازه داده که با این ترفند بخش بیشتری از گرمای بدن را از دست بدهند. آیا ممکن است که مغز انسان نیز به شکل مشابهی و در واکنش به گرما تکامل یافته باشد؟
دانشمندان تاکید میکنند که امروزه انواع امکانات مختلف برای خنک شدن وجود دارد. گرچه ۱۵ هزار سال پیش گرما میتوانسته مشکلی جدی برای اجداد ما باشد. همچنین فراموش نکنید که مغز بزرگترین مرکز مصرف انرژی بدن است. مغز تنها ۲ درصد از وزن بدن انسان را بهخود اختصاص داده؛ اما ۲۰ درصد از انرژی بدن را مصرف میکند. بدینترتیب اگر مغز یک مصرفکننده بزرگ انرژی و تولیدکننده گرما است، باید خود را با آبوهوا وفق دهد.
مغزهای کوچکتر میتوانند گرمای کمتری تولید کنند و البته گرما را زودتر بهمحیط انتقال دهند. باید بگوییم که این نظریه نیز نتوانسته تمامی دانشمندان را متقاعد کند و به همین خاطر شاهد نظریه چهارم در رابطه با دلیل توقف تکامل سریع مغز انسان هستیم.
نقش تمدنهای پیچیده در مهمترین عضو بدن
برخی از دانشمندان معتقد هستند روند افزایش ابعاد مغز انسان زمانی متوقف شد که اجداد ما از شیوه زندگی شکارچی-گردآورنده دست کشیدند. چنین اتفاقی شرایط لازم برای ساخت جوامع پیچیده را فراهم کرد. در سال ۲۰۲۱ انسانشناسان کالج دارتموث آمریکا فسیلهای جمجمه روداپیتکوس (یک سرده از خانواده انسانیان) از ۹.۸۵ میلیون سال تا انسان مدرن (۳۰۰ هزار تا ۱۰۰ سال پیش) را بررسی کردند.
آنها به این نتیجه رسیدند که روند تکامل مغز انسان حدود ۳۰۰۰ سال پیش متوقف شده و ابعاد مغز کاهش یافته است. این زمان تقریبا همزمان با شکلگیری اولین جوامع پیشرفته است. شکلگیری جوامع و امپراتوریها باعث شد که کارها تقسیم شوند و افراد مجبور نباشند برای زنده ماندن همیشه از ظرفیت مغز خود استفاده کنند. در نهایت انسان توانسته آسودگی خاطر پیدا کند و اجباری برای تکامل وجود نداشته باشد. در این دوره انسان به ساخت شاهکارهایی چون اهرام مصر دست زده و از نیازهای اولیه خود کمی فاصله گرفته است. هرچند این نظریه نیز نتوانسته تمامی دانشمندان را متقاعد کند.
مشکل اینجاست که دانشمندان در تعیین زمان دقیق متوقف شدن تکامل سریع مغز انسان اختلافنظر دارند. همین نیز سبب میشود که دلایل گوناگونی را برای این اتفاق مطرح کنند. اگر فسیلهای بیشتری از انسانهای اولیه در دورههای زمانی مختلف وجود داشت، دانشمندان میتوانستند یک نظریه جامع را ارائه دهند. به همینخاطر ما فقط میتوانیم با قطعیت بگوییم که مغز انسان مدرن نسبت به انسان اولیه ۱۳ درصد کوچکتر است.
در پایان باید گفت که کاهش ابعاد مغز لزوما بهمعنی کاهش هوش انسان نیست. مغز مردها بهخاطر ابعاد بدنی آنها نسبت به زنان حدود ۱۱ درصد بزرگتر است؛ اما تفاوتی در تواناییهای شناختی و ذهنی مردان و زنان دیده نمیشود. همچنین شواهد باستانشناسی نشان میدهد که برخی گونههای انسانی با مغز کوچکتر مثل هومو نالدی توانستهاند رفتارهای پیچیدهای از خود نشان دهند.
در این حالت میتوان نتیجهگیری کرد که ساختار خاص مغز انسان بیشترین تاثیر را روی تواناییها و هوش فرد دارد. جالب اینجاست که این روزها دانشمندان از ترکیب هوش مصنوعی و مغز انسان در صد سال آینده صحبت میکنند. در این حالت ظرفیت مغز انسان بهشدت افزایش خواهد یافت و میتوانیم شاهد پیشرفتهای شگفتانگیزی باشیم.