پروژه ساخت موشک های خانواده فاتح پس از جنگ ایران و عراق استارت خورد و امروز شاهد طراحی و تولید چندین موشک بالستیک و ضدکشتی قدرتمند هستیم.
امروز بر قلهای ایستادهایم که تا چند دهه پیش در حال فتح آن بودیم. رونمایی از تجهیزات دفاعی و نظامی پیشرفته و به کارگیری آنها در جبهههای حق علیه باطل، گواهی بر این ادعا است. برنامه موشکی ایران پس از پایان جنگ هشت ساله با عراق استارت خورد و خیلی زود مهندسان پرتلاش کشورمان توانستند با دانش تخصصی و بعضا مهندسی معکوس، موشکهای مرگبار و فوق پیشرفتهای مثل هایپرسونیک فتاح 1 طراحی کنند.
با موشک های خانواده فاتح آشنا شوید
تا پیش از عملیات وعده صادق (2)، کمتر کسی فکر میکرد که موشکهای بالستیک میان برد و دوربرد ایران بتوانند به خاک اسرائیل برسند، اما موشک باران پایگاههای هوایی و نقاط استراتژیک تل آویو و حیفا، به دشمنانمان ثابت کرد که قوای موشکی ایران فراتر از حد تصور آن هاست.
هم اکنون زرادخانهها و سیلوهای زیرزمینی ایران، مجهز به هزاران موشک بالستیک از جمله تعداد زیادی سجیل، عماد، خرمشهر 4، قدر و… است. توانایی نقطهزنی و سرعت و دقت بالای این موشکها بحث محافل غربی و رژیم شرور اسرائیل است. کار صهیونیسم به جایی کشیده که امروز برای دفاع از حریم سست و تار عنکبوتی خود مجبور شده از آمریکا، سامانه ضد بالستیک تاد بگیرد و…
فهرست محتوا
آغاز پروژه بومی سازی و تولد فاتح – 110
جنگ با عراق به نیروهای مسلح ایران ثابت کرد که باید روی زانوهای خودمان بایستیم و از دوست و همسایه انتظار کمک نداشته باشیم. درست پس از اتمام جنگ بود که برنامه موشکی ایران با قدرت آغاز شد و در وهله اول سراغ موشکهای هدایت شونده سوخت جامد رفتیم.
در ابتدا با رایزنی موفق شدیم چند تیر موشک SAM-2 از چین بخریم، اما دستیابی به موشکی قدرتمندتر از سام 2 میسر نبود. به همین خاطر مهندسان هوافضای سپاه دست به کار شدند و پروژه بومی سازی را آغاز کردند و در اثنای تلاش و کوشش خود به سراغ موشک اسکندر روسی رفتند.
در آن زمان روسیه وصل به ایالات متحده آمریکا بود و به همین خاطر اسکندر را به ایران نفروخت. نقل است که شهید طهرانی مقدم در جلسه مذاکره برای خرید موشک اسکندر حضور داشتهاند؛ ایشان به طرف روسی میگویند که اگر به ما موشک نفروشید، خودمان میسازیم و نماینده روسیه در واکنش به این صحبت، میخندد. (پاسخ آن خنده را 10 مهر ماه به صورت کوبنده دادیم)
بعد از شکست مذاکره با روسیه، رایزنی برای خرید موشک HQ-2 چین آغاز شد. در نهایت توانستیم نسخه زمین به زمین و ضد کشتی این موشک چینی را خریداری کرده و با نام تندر – 69 تولید کنیم. اچ کیو 2 یک مشکل اساسی داشت و آن، استفاده از سوخت مایع بود و نیروهای مسلح نیاز به موشکی با سوخت جامد داشتند.
به همین خاطر ایران تصمیم گرفت پروژه تبدیل بزرگترین راکت سوخت جامد به موشک هدایتشونده خود را آغاز کند. نام این پروژه را زلزال 3 گذاشتند و برای پیشبرد اهداف خود از سیستم هدایت اینرسی و رادار فعال نسخه ضد کشتی اچ کیو 2 یا همان تندر – 69 استفاده کردند. این گونه بود که نخستین موشک تاکتیکی سوخت جامد هدایت شونده ایران با نام فاتح 110 رونمایی شد.
پس از اینکه فاتح 110 متولد شد، مهندسان کشورمان به دنبال افزایش برد و دقت موشک رفتند و به جای اینکه از فولاد استفاده کنند به سراغ آلومینیوم رفتند تا وزن را کاهش دهند. برد موشک پس از بهروزرسانیها از 200 به 300 کیلومتر ارتقا یافت و برای افزایش کارایی از سیستم هدایت اینرسی و ژیروسکوپهای فیبر نوری و لیزری استفاده کردند.
همچنین به منظور افزایش دقت موشکها، سیستم موقعیتیابی زمین پایه ساخته شد و در کنار آن از سیستمهای بیدو چین و گلوناس روسی به جای جی پی اس استفاده کردند. چهار نسل از موشک فاتح 110 ساخته شد که هر یک تفاوتهایی به لحاظ برد، دقت و کلاهک دارند. در ادامه راجع به اعضای این خانواده صحبت خواهیم کرد.
هدایت اینرسی فضایی خانواده فاتح
در روش هدایت اینرسی فضایی برای اینکه موشک به سمت اهداف برود و با دقت بالا اصابت کند، از موقعیت اجرام آسمانی مثل ستاره قطبی صور فلکی استفاده میشود. ابتدا اجرام آسمانی مدنظر رصد شده و اگر در موقعیتی که میخواهیم باشند، یعنی موشک در مسیر درستی قرار دارد و در غیر این صورت باید مسیر اصلاح شود.
از این شیوه هدایت در گذشته هم به وضوح استفاده میشده و برای مثال از ستاره قطبی که به نظر ناظر زمینی ثابت است، به کرات بهره برداری شده است. حتی امروزه بعضی از زیردریاییهای آمریکا از اینرسی فضایی کمک میگیرند.
خلیج فارس – هدایت تلویزیونی
بعد از اینکه هدایت اینرسی فضایی توسعه یافت، برای اینکه دقت موشک افزایش یابد و امکان درگیری با اهداف بیشتر فراهم شود از یک دوربین استفاده شد. نصب دوربین به موشک اجازه میداد تا با اهداف متحرکی مثل کشتیها درگیر شود. در این نوع از هدایت که به هدایت تلویزیونی معروف است، موشک به مختصات تقریبی هدف شلیک میشود و در آخرین فاز قبل از اصابت، به کمک تصاویری که به سوی آن ارسال شده، روی هدف قفل میکند.
البته نکته مهم این است که اپراتور موشک باید تجربه کافی داشته باشد، چرا که سرعت آن زیاد است و ممکن است خطا برود. امروزه برای رفع این مشکل از نرم افزارهای پردازش تصویر استفاده میکنند. خلیج فارس یکی از اعضای خانواده فاتح است که مجهز به این سیستم هدایتی شده و در آزمایشهای آن از یک دوربین حرارتی استفاده شده که شلیک موشک را در شب و شرایط جوی بد نشان میدهد.
هرمز 1 – هدایت پسیو راداری
هرمز – 1 اولین موشک ضد رادار زمین پایهای است که مجهز به سیستم هدایت پسیو راداری شده و توانایی مقابله با رادارهای ثابت و متحرک سطحی مثل رادارهای ناوهای هواپیمابر، رادارهای ثابت و متحرک پیش اخطار و رادار سیستمهای پدافند هوایی را دارد. هرمز همچنین یک موشک ضد کشتی است.
هرمز 2 – هدایت فعال راداری
مهندسان هوافضا پس از ساخت هرمز 1 به این فکر افتادند که از شیوه هدایت فعال راداری برای کنترل و هدایت موشک استفاده کنند و از آنجایی که موفق شده بودند به رادارهای سار و میلی موجی دست پیدا کنند، هرمز 2 را ساختند. این موشک ارتقایافته میتواند به کمک رادار خود در فاز نهایی، سطح را اسکن کرده و پس از کشف هدف روی آن قفل کند.
اگر هرمز 2 بتواند تصاویر راداری از اهداف مدنظرش به دست بیاورد، میتواند همچون موشک پرشینگ 2، به اهداف زمینی و متحرک حملهور شود. شیوه کار به این صورت است که موشک تصاویر راداری ذخیره شده را به طور همزمان با تصاویر جستجوگر خود تطبیق میدهد و پس از تشخیص درست هدف، به سمت آن میرود. یکی دیگر از قابلیتهای هرمز 2، تجهیز آن با کلاهکهای CEFP به منظور عبور از زره ناوهای هواپیمابر است.
فاتح مبین – تصاویر فروسرخ و تصویرساز حرارتی
یک گام رو به جلو دیگر پس از ساخت موشکهای قدرتمند برای اهداف دریایی، توسعه موشکی برای مقابله با اهداف زمینی بود. برای اینکه این هدف محقق شود، از انطباق تصاویر فروسرخ و تصاویر دوربین تصویرساز حرارتی استفاده شد. مزیت چنین روشی این بود که حتی اگر ارتباط اپراتور هدایت کننده قطع میشد، موشک میتوانست با تطبیق تصاویر ذخیره شده، هدف را پیدا کند.
سرجنگی موشکهای مجهز به چنین قابلیتی بین 450 تا 650 کیلوگرم و سرعت نهایی آنها 3 تا 5 ماخ بود. فاتح مبین موشکی است که از دل همین طراحی بیرون آمد.
فاتح 313 – سوخت جامد مرکب
بعد از موشک فاتح مبین و به منظور افزایش برد موشکها از 300 به 500 کیلومتر، از سوخت جامد مرکب استفاده شد. موشکی که از این رهگذر پدید آمد، فاتح 313 نامیده شد. پیشینه سوخت جامد مرکب به دهه 40 میلادی باز میگردد و این نوع سوخت غالبا برای موشکهایی که فضاپیما یا بالستیکهای غول پیکر را با خود حمل میکنند، استفاده میشود.
تفاوت بین سوخت معمولی با جامد مرکب در این است که با ماده اکسید کننده ترکیب شده و بلورهای کوچک این دو ماده به تدریج شروع به احتراق میکنند تا موشک به حرکت درآید. مهمترین مزیت چنین سوختی، پایداری در زمان پرواز است. (بد نیست بدانید که در هنگام پرواز موشکهایی که با سوخت جامد معمولی کار میکنند، ناپایداریهای زیادی به وجود میآید)
از دیگر مزایای مهم سوخت جامد مرکب، کاهش دود ناشی از احتراق است. به طور معمول سوختهای جامد معمولی دود زیادی پس از احتراق تولید میکنند و پیدا نبودن اثری از موشک میتواند عاملی برای شناسایی نشدن آن باشد. موشک فاتح 313 که از چنین سوختی سود میبرد، شباهت زیادی با سایر اعضای خانواده فاتح دارد، اما از نظر سرجنگی بسیار به فاتح 110 شبیه است. یک تفاوت دیگر بین این عضو خانواده با سایر اعضا وجود دارد و آن طراحی پرتابگر اختصاصی است.
ذوالفقار – کلاهک جداشونده یا گلایدری
پیشرفت برنامه موشکی روزافزون بود و خانواده فاتح هم جزئی از این برنامه درازمدت بودند. گام بعدی پس از فاتح 313 با سوخت جامد مرکب این بود که بتوانیم موشک بالستیکی بسازیم که کلاهک جداشونده دارد و بتواند خارج از جو زمین هم قابل هدایت باشد. مهندسان هوافضا موفق شدند کلاهکی بسازند که ضمن برخورداری از ویژگی نقطهزنی، مجهز به کلاهکی مانورپذیر بود.
برد این موشک به 700 تا 750 کیلومتر میرسید و سرعت آن تا 7 ماخ میرفت. وزن کلاهک جداشونده بین 450 تا 550 کیلوگرم بود و از سایر اعضای فاتح، بزرگتر به نظر میآمد. موشکی که راجع به آن صحبت میکنیم ذوالفقار است که بالکهای کنترلی آن به بخش عقب بلوک هدایت و کنترل منتقل شدهاند.
یکی از تفاوتهای محسوس ذوالفقار با اعضای خانواده فاتح، تغییر شکل دماغه از حالت نوک تیز به حالت منحنی است. استراتژی شکل منحنی دماغه معمولا برای آن دسته از موشکهایی به کار گرفته میشود که سرعت فراصوت دارند. سرعت بالا در موشکهای برین صوت باعث میشود که حرارت زیادی به آنها وارد شود و به همین خاطر نوک دماغه را به شکل منحنی میسازند تا حرارت کمتری به موشک وارد شود. به هر حال اصلیترین پیشرفت موشک ذوالفقار را باید در کلاهک جداشونده آن دانست.
دزفول – فیبر کربن
در راستای پیشرفتهای مهندسان هوافضا برای ساخت یک موشک بالستیک سوخت جامد مرکب، پای فیبر کربن به میان آمد. در سال 1393 شمسی، خط تولید الیاف فیبر کربن T300 راه اندازی شد و انواع فیبر کربن به تولید رسید. کاربرد اصلی آن در صنایع نسوز است و به منظور مقاومت فیبر کربن در برابر دمای موتور از رزین اپوکسی استفاده میشود.
اپوکسی دامنه کاربرد گستردهای دارد و برای ساخت موشک هم مورد استفاده قرار میگیرد. محصولی که از اپوکسی به همراه عایقهای دیگر به وجود میآید از فولاد سخت و محکمتر و از آلومینیوم سبکتر است. همچنین یک مزیت دیگر آن، بازتاب راداری کمتری دارد و سطح مقطع راداری آن کوچک است.
با توجه به سوخت جامدهای مرکب و فناوریهای به روز دیگر، برد موشکهای خانواده فاتح روز به روز قویتر شد و تا 5 برابر افزایش یافت. اولین فاتح 200 کیلومتر برد داشت و سایر اعضا تا برد 1000 کیلومتر هم رسیدند. دزفول یکی از همین موشک هاست که بیش از 9 ماخ سرعت دارد و کلاهک انفجاریاش هم دو برابر ذوالفقار مواد منفجره حمل میکند.
دزفول میتواند ضمن حمل کلاهک انفجاری، فریب دهنده هم حمل کند و هر هدفی که ذوالفقار میتوانست منهدم کند، برای دزفول هم میسر خواهد بود. به گفته برخی منابع، امکان ساخت موشک ضد کشتی دزفول هم فراهم شده است. یکی از نکات قابل توجه این موشک، رنگ بدنه آن است که شباهت زیادی به رنگ جنگندههای رادارگریز غربی میدهد.
با این اوصاف میتوان گمانهزنی کرد که دزفول قابلیت رادارگریزی مطلوبی دارد و میتواند با جذب امواج راداری دشمن، احتمال کشف خود را کاهش دهد و از دید سامانههای پدافند هوایی آنها فرار کند. برد این موشک 42 درصد بیشتر از ذوالفقار بوده و قطعا برای هدف قرار دادن شهر حیفا که از مهمترین مناطق سرزمینهای اشغالی است، گزینه مناسبی خواهد بود.
روزگاری بود که روسها به سرداران و مهندسان کارآزموده ما خندیدند و تواناییهای بالقوه مان را دست کم گرفتند. روسیه به ما موشک اسکندر را نفروخت و امروز شاهدیم که دزفول دو برابر این موشک برد دارد و طبیعتا سرعتش هم بیشتر است. کلاهک این موشک جدا شونده است و میتواند رادارها را فریب دهد. در پایان باید تأکید کرد که در بحث موشکی و پهپادی، این ایران است که امروز به روسها شاهد 136 میدهد!