ظاهرا ماجرای تکامل انسان بسیار پیچیدهتر از تصور دانشمندان است. چراکه در کنار نئاندرتال ها، انسان دنیسووا و انسان خردمند یک گونه جدید در چین کشف شده است. این گونه میتوانست جایگزین ما شود.
یافتههای دانشمندان نشان میدهد که انسان در طول میلیونها سال تکامل شکل گرفته است. همچنین ما میدانیم که گونههای مختلفی از انسان در طول تاریخ روی کره زمین قدم زدهاند؛ اما تنها ما (هومو ساپینس) موفق شدهایم زنده بمانیم. پیشتر تصور میشد که انسانهای نئاندرتال، دنیسووا و خردمند بهعنوان سه گونه مختلف در کره زمین حضور داشتند؛ اما کشف یک گونه جدید و متفاوت از انسان در چین همهچیز را تغییر داده است.
گونه جدید کشف شده در چین انسان سر بزرگ نام دارد
گونه جدید انسان حدود ۱۰۰ هزار سال پیش در مناطق شرقی آسیا زندگی میکرد. آنها گروههای کوچکی را شکل میدادند و تمایل داشتند بهشکار اسب بپردازند. مغز این گونه جدید بسیار بزرگتر از انسان خردمند بوده و به همینخاطر Homo Juluensis یا انسان سر بزرگ نام گرفته است.
پیشتر برخی دانشمندان تصور میکردند که فسیلهای کشف شده به انسان دنیسووا تعلق دارد. آنها یک گونه از انسانتباران بودند که در بخشهایی از آسیا سکونت داشتند و مشکلی با انسان مدرن نداشتند. حتی امروزه نیز در برخی از انسانهای ساکن در مناطق آسیایی میتوان DNA دنیسووا را مشاهده کرد. چنین تفسیری کاملا با داستان تکامل انسان جور در میآمد. به همینخاطر دانشمندان چندان تمایل نداشتند کشف یک گونه جدید از انسان در چین را بپذیرند.
با وجود این، دکتر Xiujie Wu از آکادمی علوم چین و دکتر Christopher BaeA از دانشگاه هاوایی تصمیم گرفتند فسیلها را مجدد بررسی کنند. آنها متوجه شدند برخی از ویژگیهای مشاهده شده در این فسیلها هیچ ارتباطی با انسان مدرن، نئاندرتال، دنیسووا یا حتی انسان راستقامت (که بسیار قدیمیتر است) ندارد. ویژگیهای این گونه جدید شبیه ترکیبی از تمامی گروههای انسانی بود که همگی زمانی بین ۳۰۰ هزار تا ۵۰ هزار سال پیش در آسیا زندگی میکردند.
انسان سر بزرگ بهشکل متفاوتی تکامل یافته بود و قاعدتا باید میتوانست با توجه به ابعاد بزرگتر مغز خود پیشرفت کند. گرچه رازهایی در تکامل وجود دارد که ما هرگز قادر نخواهیم بود به آنها دست یابیم.
جالب اینجاست که دو دانشمند اشاره شده نیز اصلا انتظار نداشتند بتوانند یک گونه جدید از انسان را در چین کشف کنند. در ابتدا گروهی از دانشمندان با کشف جدید مقابله کردند و آن را بیارزش نامیدند؛ اما مدارک جمعآوری شده آنقدر گسترده و قوی بودند که امکان رد کردن آنها وجود نداشت.
انسانشناسان در آفریقا و اروپا با دقت بیشتری کار کردهاند و توانستهاند گونههای مختلف انسانی را دستهبندی کنند. گرچه ماجرا در چین فرق میکند. آنها تمامی فسیل هایی که به انسان مدرن یا انسان راست قامت تعلق نداشت را در یک دسته قرار میدادند. اقدامی که باعث میشد نتوان تفاوتهای مهم بین آنها را بررسی کرد. هرچند کشف گونه جدید از انسان در چین باعث شده که موجی در اخبار علمی ایجاد شده و دانشمندان نیز مجبور شوند در رویکرد خود تجدیدنظر کنند.
در طول دو دهه اخیر درخت خانواده انسانها از یک بنسای تمیز و مرتب به یک درخت شلوغ تبدیل شده است و اکنون حتی دانشمندان نیز برای تشخیص و تمایز بین گونه های مختلف انسان با مشکل مواجه هستند. بهنظر میرسد که هر چند سال یکبار شاهد کشف یک گونه جدید هستیم. گونههایی که برای مدتی روی زمین حضور داشته؛ اما بهدلایل نامشخص از بین رفتهاند.
در سال ۲۰۰۳ دانشمندان Homo Floresiensis را کشف کردند. کوچکترین گونه از انسان که حدود ۱۰۰ هزار سال پیش در یکی از جزایر اندونزی زندگی میکرد. در سال ۲۰۰۷ نوبت به کشف Homo Luzonensis رسید. یک گونه کاملا متفاوت از انسانتباران که حدود ۶۷ هزار سال پیش در فیلیپین حضور داشت. در سال ۲۰۱۰ بررسی DNA مربوط به فسیلهای قدیمی نشان داد که انسانتبار دنیسووا در روسیه و نزدیک مرز قزاقستان و مغولستان حضور داشته است. کشفی که دانشمندان را شگفتزده کرد.
سپس در سال ۲۰۱۸ فسیل جدیدی در شمال شرقی چین کشف شد که بهنظر میرسید به انسانتبار دنیسووا تعلق داشته باشد. گرچه در سال ۲۰۲۱ دانشمندان بهصورت رسمی اعلام کردند که این فسیل به یک گونه جدید بهنام Homo Longi تعلق دارد. حالا نوبت به Wu و Bae رسیده است که با معرفی یک گونه جدید از انسان در چین بهنام Homo Juluensis داستان تکامل را پیچیدهتر کنند.
فسیلهای کشف شده از انسان سر بزرگ بیشتر شامل صورت و فک میشوند. انسان سر بزرگ دندانهایی مشابه نئاندرتالها داشته است؛ اما برخی مشخصههای آنها در دیگر گونههای شناخته شده دیده نمیشوند. اکنون میتوان با قطعیت گفت که تنوع گونههای انسان در شرق آسیا بسیار بیشتر از تصور دانشمندان بوده است. جالب اینجاست که در اواخر سال ۲۰۲۳ یک فسیل دیگر نیز در چین پیدا شد که به هیچکدام از گونههای انسانی از جمله انسان سر بزرگ تعلق ندارد.
پیشتر دانشمندان مغز پیچیدهتر و بزرگتر را بهعنوان یکی از عوامل برتری انسان خردمند (هومو ساپینس) نسبت به دیگر گونهها میدانستند. در این حالت چهچیزی سبب شده که انسان سر بزرگ نابود شود؟ آیا یک درگیری بین آنها و اجداد ما رخ داده است یا عوامل طبیعی در این زمینه تاثیرگذار بودهاند؟ متاسفانه محدودیتهای مربوط به فسیلها باعث شده که دانشمندان نتوانند پاسخ بسیاری از سوالهای مربوط را بدهند.