داون تاون ابی

نقد و بررسی سریال داون تاون ابی

سریال «داون تاون ابی» (Downton Abbey) از سال 2010 که برای اولین بار پخش شد تاکنون به‌عنوان یکی از موفق‌ترین سریال‌ها همواره در صدر پربیننده‌ترین سریال‌ها قرار داشته است. ما نیز قصد داریم تا این سریال زیبا را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.

داون تاون ابی ، تبلیغ اشرافیت در زمانه فنای ارزش‌های اشرافی

سریال «داون تاون ابی» یک سریال تلویزیونی و ملودرام (1) تاریخی انگلیسی است که به‌وسیله جولین فِلوز نوشته شده. او خودش اشراف‌زاده است و با زیروبم زندگی اشرافی آشنایی کامل دارد. همین تعلق خاطر او به طبقه اشراف در بسیاری از قسمت‌های سریال به‌وضوح قابل رویت است. فلوز 61 ساله سال‌هاست در تلویزیون و سینما به‌عنوان بازیگر و فیلم‌نامه‌نویس فعالیت دارد. شهرت فلوز بیشتر وابسته به فیلم‌نامه‌هایی است که نوشته است.

او نویسنده فیلم‌نامه «گاسفورد پارک» ساخته رابرت آلتمن است که برای آن اسکار بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی را به خانه برد. او در حال نوشتن متن سریال «تایتانیک» است و علاوه بر این، فیلم‌نامه «گردشگر» با بازی جانی دپ و آنجلینا جولی، «ویکتوریای جوان» و «ونتی فیر» را نیز نوشته است.

کمپانی‌های کارناوال فیلمز (Carnival Films) ومَسترپیسِز (Masterpieces) در تولید این سریال همکاری داشته‌اند. این سریال اولین بار در تاریخ 26 سپتامبر 2010 در شبکه آی.تی.وی (I TV) در انگلستان و ایرلند و سپس در تاریخ 9 ژانویه 2011 به‌عنوان بخشی از گلچین کلاسیکی که شبکه پی.بی.اس (PBS) برای بینندگانش تدارک دیده بود در ایالات‌متحده آمریکا روی آنتن رفت. تاکنون چهار فصل (season) از این سریال بر روی آنتن رفته است.

فصل پنجم داون تاون ابی نیز اخیرا و در تاریخ 21 سپتامبر 2014 در انگلستان و از چهارم ژانویه 2015 در آمریکا روی آنتن رفته است. همه این موارد نشان‌دهنده این است که این سریال توانسته با طیف وسیعی از مخاطبین ارتباط برقرار کند. وقایع سریال دریک ملک بزرگ خصوصی خارج شهر به نام «داون تاون ابی» روی می‌دهد. داستان حول زندگی خاندان اشرافی کر اولی و خدمتکارانشان در دوره پادشاهی ادوارد می‌چرخد. (2)

دوره‌ای با حوادث تاریخی تأثیرگذار بر زندگی این خانواده و نیز جامعه انگلستان. غرق شدن کشتی تایتانیک، وقوع جنگ جهانی اول، شیوع آنفلوانزای اسپانیایی و اتفاقات مهم دیگر به طرح قدرتمند داستانی سریال قوام بخشیده‌اند. این سریال جوایز گلدن گلوب و اِمی (Emmy) فراوانی درزمینهٔ های مختلف را تصاحب نموده است. به علت فراوانی مخاطب، این سریال بریتانیایی به پرفروش‌ترین مجموعه تلویزیونی در سایت اینترنتی آمازون بدل شده است.

سرعت فروش «داون تاون ابی» در آمازون از هر سریال دیگری بالاتر است، دی‌وی‌دی این سریال که از شبکه آی‌تی‌وی 1 (I TV 1) پخش می‌شود موفق شده از سریال‌های آمریکایی مثل «وایر»، «کرانه غربی»، «24»، «خانواده سوپرانو» و «دوستان» و سریال بریتانیایی «برج‌های فالتی» پیشی بگیرد.

تاکنون هر قسمت این سریال در بریتانیا به‌طور میانگین 10 میلیون نفر بیننده داشته و فقط هفت قسمت فصل اول مجموعه بیش از 70 میلیون نفر بیننده داشته است. میانگین بینندگان این سریال در آمریکا شش میلیون برای هر قسمت بوده و بدین ترتیب این سریال فقط در آمریکا و انگلستان بیش از 100 میلیون نفر بیننده داشته است.

موفقیت دیگر «داون تاون ابی» جدا از سیل مخاطبان و جوایز متعددی که تصاحب نموده، ورود آن به کتاب رکوردهای جهانی گینس است. در ویرایش جدید این کتاب نام «داون تاون ابی» به‌عنوان «تحسین‌شده‌ترین سریال تلویزیونی از سوی منتقدان» ثبت شده است.

امتیاز این سریال در سایت متامتریک 92 از 100 است و جلوتر از سریال‌های محبوبی چون «مردان خشن»، «پسران هرج و مرج» و «خانواده مدرن» قرار گرفته است.
«داون تاون ابی» در 11 رشته از جمله رشته بهترین سریال کوتاه نامزد این جایزه است و باید دید آیا در ادامه پخش، موفق به تکرار موفقیت‌هایش می‌شود یا نه.
لازم به توضیح است که در پایان این بررسی برخی از واژه‌های تخصصی سینما برای مخاطبین جدی و پیگیر سینما توضیح داده خواهد شد.

این روندی است که از این به بعد در تمامی نقدها و بررسی‌های گجت نیوز به قلم این نویسنده تکرار خواهد شد. آموزش همراه سرگرمی یکی از اهداف ما در سایت گجت نیوز است. بدین ترتیب ما مطالبی هم برای عموم مخاطبین و هم برای مخاطبین خاص سینما تولید خواهیم نمود.

mast-da-s6-icon-hires

بررسی سریال داون تاون ابی

سریال «داون تاون ابی» به دلایل گوناگون مخاطب خود را درگیر ماجرا و پیگیر قسمت‌های آینده‌اش می‌کند. طرح داستانی قدرتمند سریال به زندگی خاندان اشرافی کراولی می‌پردازد. نویسندگان فیلم‌نامه سریال با دقت نظری حیرت‌آور چندین طرح فرعی (Multi plot) درباره زندگی، گذشته و حال خدمتکاران و دیگر شخصیت‌ها را به طرح داستانی اصلی سریال پیوند می‌زنند. آن‌ها با نمایش جزئیات زندگی این خانواده آریستوکرات (اشرافی) هم به شکلی پنهان این نوع زندگی را تائید می‌کنند وهم با حوادثی به‌ظاهر ساده روح و زوایای پنهان شخصیت‌های سریال را می‌کاوند و برای مخاطب آشکار می‌کنند.

خانواده‌ای که به‌شدت درگیر و مقید به رعایت آداب اشرافی سنتی انگلیسی هستند برای بیننده به‌شدت جذاب است، هرچند چارلزدیکنز نویسنده شهیر انگلیسی نزدیک به یک قرن قبل به شکلی استعاری و هنرمندانه در کتاب آرزوهای بزرگ با سوزاندن خانم هویشام پیر که سال‌هاست خودش را در قصرش زندانی نموده از زوال اشرافیت خبر داده باشد. فصل اول سریال با ماجرای غرق شدن کشتی تایتانیک آغازمی شود؛ اما این شروع صرفاً اشاره‌ای به زمان تاریخی رخداد حوادث این سریال نیست بلکه سازندگان سریال شرایطی تایتانیک وار را نیز برای این خانه بزرگ اشرافی طراحی می‌کنند.

در کشتی تایتانیک طبقه بالا مختص اشراف و طبقه پایین مختص «طبقات فرودست» جامعه بوده است. دقیقاً همین شرایط نیز بر این خانه حکم‌فرماست. طبقه بالا مختص ساکنین و مالکین خانه است و طبقه پایین مختص خدمتکاران. همان‌گونه که در فیلم تایتانیک شاهد بودیم قصه جذاب فیلم از ارتباط یک نقاش «طبقه پایین» با یکی از افراد «طبقه بالا» شکل می‌گیرد، بسیاری از پیچ‌وخم‌ها و اوج و فرودهای داستانی این سریال نیز بر اساس زندگی و ارتباط مستخدمین ساکن در طبقه پایین با هم و نیز با ساکنان طبقه بالا شکل می‌گیرد. فیلم‌نامه‌نویس با دقت نظر در احوال و لحظه‌های زندگی مستخدمین، هزارتوی بی‌پایان و پیچ‌درپیچی از ذهن انسان پیش روی مخاطبش می‌گشاید که بیننده سریال نمی‌تواند برای لحظه‌ای از تماشای سریال چشم بپوشد.

شاید همین نگرش لحاظ شده در نگارش فیلمنامه باعث شده در لوگوی فیلم، ساختمان داون تاون به صورتی قرینه وار سیاه‌وسفید دیده شود. گویی فیلم به‌هیچ‌روی قصد ندارد ـ لااقل آشکارا، طرف یکی از دو سمت ساکنان بالا و یا پایین خانه را بگیرد؛ اما به‌هرروی سنت فیلم‌سازی و سریال سازی بریتانیایی در این سریال هم لحاظ شده و سریال به صورتی بسیار پنهان نشان دهنده وقار و عظمت زندگی اشرافی ـ انگلیسی است، هرچند این نوع زندگی هرلحظه با مخاطرات فراوانی روبرو باشد. سریال، شخصیت‌های قدرتمند کم ندارد، به‌عنوان نمونه مادربزرگ خانواده. او تقریباً همیشه همانند سنگ زیرین آسیاب عمل کرده و باعث دلگرمی همه افراد خانواده در موقعیت‌های خطیر می‌شود. دریکی از قسمت‌ها دختر خانواده قصد ازدواج با راننده خانواده را دارد. عملی که در این خانواده نه‌تنها سابقه نداشته بلکه عملی غیرقابل‌بخشش تلقی می‌شود.

پدر خانواده دختر را از این ازدواج منع می‌کند و تهدید می‌کند که در صورت این ازدواج او از همه مواهب زندگی اشرافی محروم خواهد شد. دختر اما سرسختانه برسر انتخابش ایستاده و پدر را بر سر دوراهی تلخی قراردادِ: عشق به دختر یا وظیفه در قبال سنت اشرافی خانواده. در این موقعیت خطیر مادربزرگ است که به کمک فرزند و نوه‌اش می‌آید. هم به دختر اجازه ازدواج با مرد مطلوبش را می‌دهد و هم شان خانواده را حفظ می‌کند. مادربزرگ در پایان این قسمت درحالی‌که همراه پسرش از دوربین دور می‌شوند به او (پدر خانواده) می‌گوید: «بالاخره اشرافیت باید زنده بمونه».

از منظری دیگر همه‌چیز در این سریال بر رویکرد کلاسیک سازندگان آن صحه می‌گذارد. هم فیلم‌نامه، هم کارگردانی وهم تصویربرداری.
فیلم‌نامه همواره الگویی کلاسیک برای روایت را رعایت می‌کند: موقعیت آرام اولیه با یک حادثه، ورود یک شخصیت جدید و یا ماجرایی که حول یکی از شخصیت‌هایی که در قسمت‌های قبلی معرفی شده دستخوش تغییر می‌شود. فیلم‌نامه به‌تدریج دچار آشفتگی می‌شود تا به بحران می‌رسد. پس از بحران، روایت سیری نزولی در پیش می‌گیرد تا در پایان از ماجرای اصلی گره‌گشایی شده و موقعیت آرام جدید مستقر و جایگزین می‌شود. این همان الگوی روایتی است که ارسطو قریب به 2500 سال قبل بدان اشاره‌کرده: ساختار سه‌پرده‌ای و یا آغاز، میانه و پایان. (4)

کارگردانی سریال نیز الگویی کاملاً کلاسیک را در پیش‌گرفته. در هیچ قسمتی از فیلم برش‌های غیرمتداول و پرشی (5) نمی‌بینیم. برش‌ها همگی تداومی هستند. (6) الگوی پیشبرد فیلم همان شکل کلاسیک کارگردانی است: ابتدا نمای دور، سپس نمای متوسط و درنهایت نمای نزدیک برای تأکید بر جزئیات.

تصویربرداری هم از این قاعده مستثنا نیست. تمامی کادرهای فیلم بدون استثناء از قاعده رعایت خطوط و نقاط طلایی (یک‌سوم) تبعیت می‌کنند. مضاف بر اینکه نورپردازی صحنه‌ها نیز نورپردازی کلاسیک و یا رامبراندی است و از نورپردازی اغراق‌آمیز و اختلاف فراوان بین نقاط تیره و روشن (7)(هم به لحاظ حجم وهم از حیث اختلاف درجات نوری) خبری نیست. شاید بتوان گفت ازآنجاکه سریال به‌صورت غیرمستقیم تبلیغ آریستوکراسی (اشرافیت) وکلاسیسم است این رویکرد در همه اجزاء و المان‌های فیلم رعایت گردیده.

پانوشت:

1: ملودرام (Melodrama): درامهایی که بیشتر با عواطف مخاطب سروکار دارند تا با ذهن او؛ اما واقعیت این است که داستان وقتی ملودراماتیک می‌شود که اغراق در عواطف و احساسات بیش از ظرفیت موضوع باشد. واژه ملودراما به معنای نمایش همراه موسیقی است که به ریشه‌های این ژانر یا گونه در تئاتر قرن نوزدهم انگلستان اشاره دارد.

برخی از ویژگی‌های ملودرام به‌قرار زیر است:

  • 1 ـ 1: شخصیت اصلی، در اغلب موارد زن است.
  • 2 ـ 1: به مسائل مهم و اساسی معاصر پرداخته می‌شود.
  • 3 ـ 1: از موسیقی به‌وفور و برای تشدید تأثیرات دراماتیک استفاده می‌شود.
  • 4 ـ 1: خط فاصله میان خیر و شر کاملاً واضح است و درنهایت خیر بر شر پیروز می‌شود.
  • 5 ـ 1: این ژانر توانایی زیادی در ایجاد تعلیق دارد؛ زیرا بیش از هر ژانر دیگری مخاطب با شخصیت اصلی این‌گونه فیلم‌ها احساس هم ذات پنداری می‌کند.
  • 6 ـ 1: رابطه شخصیت‌ها به‌عنوان عنصر داستانی اهمیت فراوانی دارد. حتی در برخی نمونه‌های ملودرام، این فیلم‌ها شخصیت محور هستند؛ اما به‌طور عمومی، طرح داستانی فیلم‌های ملودرام بسیار قدرتمند است و می‌توان گفت در اکثریت قریب به‌اتفاق موارد، ملودرام از طرح فیلم‌نامه داستان محور سود می‌برد.
  • 7 ـ 1: عموماً ملودرام به شکل نوشتن بدون زیر متن است. به این معنا که شخصیت‌ها هر آنچه را که در ذهن دارند بر زبان می‌آورند.
  • 8 ـ 1: درگذر زمان واژه ملودرام به شکلی فزاینده بار منفی پیداکرده است؛ اما همیشه این‌گونه نیست و نمونه‌های قدرتمند ملودرام همانند همین سریال داون تاون ابی از استثنائات این قضیه هستند.

2: دوران پادشاهی و حکمرانی ادوارد هفتم (Edwardian era or Edwardian period). مهروموم‌های حکومت او از 1901 تا 1910 را در بر می‌گیرد. گاهی این دوره را تا جنگ جهانی اول (1918 ـ 1914) نیز در نظر می‌گیرند.

3: چند پی‌رنگی: فیلم‌نامه ایست که چند خط داستانی را با هم درمی‌آمیزد. نامه‌ای دیگری نیز همانند روایت چندمنظوره و داستان‌های موازی نیز به آن اطلاق گردیده است. فیلم‌نامه چند پی‌رنگی معمولاً یک داستان اصلی یا ستون فقرات فیلم‌نامه دارد که قصه را به لحاظ ساختاری قدرت می‌بخشد و سایر داستان‌ها در ارتباط با این خط اصلی داستانی معنا می‌یابند. این ستون فقرات می‌تواند کاملاً واضح یا آشکار باشد و یا پنهان و در زیر متن. از نمونه‌های موفق فیلم‌نامه چند پیرنگی در سینمای ایران می‌توان به فیلم‌نامه فیلم ابد و یک روز که اخیراً در سینماهای ایران اکران شده است اشاره نمود. ستون فقرات اصلی این فیلم میل دختر خانواده به رفتن یا ماندن است و سایر داستان‌ها و شخصیت‌های فرعی در ارتباط با این میل معنا می‌یابند. البته این میل در زیر متن این فیلم است و اشاره مستقیمی به ارتباط داستان‌های موازی با این ستون فقرات اصلی نمی‌شود.
در فیلم‌نامه چند پیرنگی ساختمان روایت معمولاً مجموعه بزرگ و متنوعی از شخصیت‌ها دارد که زندگی‌شان به روشن شدن موضوع دراماتیک یا اجتماعی خاصی (معمولاً در زمان و مکان خاص) کمک می‌کند.

4: اگر بخواهیم کمی دقیق‌تر به کتاب بوطیقا یا فن شعر ارسطو که از نخستین کتاب‌های تحلیلی و تئوریک در باب روایت است نگاه کنیم، درمی‌یابیم که ارسطو هیچ‌گاه به‌صراحت چیزی درباره ساختار سه‌پرده‌ای نگفته است. آنچه ارسطو بدان اشاره صریح دارد آغاز، میانه و پایان در تراژدی است. مؤلفان و تئوریسین‌های روایت در قرن بیستم همانند سید فیلد و رابرت مک کی با اقتباس از آغاز، میانه و پایانی که ارسطو بدان اشاره دارد ونیز با بررسی و تحلیل ده‌ها فیلم موفق به این نتیجه می‌رسند که رایج‌ترین و موفق‌ترین الگوی روایت همان ساختار سه‌پرده‌ای است. البته موفقیت از دید سید فیلد به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مدافعان ساختار سه‌پرده‌ای در روایت، قابلیت برقراری ارتباط با قشر وسیعی از مخاطبان است.

5: Jump Cut

6: Mtch Cut

7: Low Key