سنگ روزتا (Rosetta Stone) یکی از شناخته شده ترین اشیا باستانی تمدن مصر باستان بوده که 218 سال از کشف آن می گذرد؛ در ادامه به معرفی سنگ روزتا خواهیم پرداخت.
حدودا 218 سال پیش در روز 28 تیر ماه سال 1178، سربازان فرانسوی در شهر روزتا (رشید امروزی) مصر سنگ سیاهی را که بر روی آن سه نوشته باستانی به زبانهای مصری و یونانی حکاکی شده بود، کشف کردند؛ این شی باستانی که سنگ روزتا نام گرفت، بعدها برای رمزگشایی هیروگلیفهای مصری استفاده شد و شهرتش تا جایی پیش رفت که تا به امروز، دانشمندان سراسر جهان در رشتههای مختلف از اصطلاح «سنگ روزتا» به منظور توصیف اکتشافی که نقشی کلیدی در دستیابی به پیشرفت و موفقیت ناگهانی در یک حوزه علمی دارد، استفاده میکنند.
اما چه چیز باعث شد که سنگ روزتا تا این حد مشهور شود؟ برخلاف انتظار، پیام نوشتههای حکاکی شده تاثیر زیادی در این شهرت نداشتهاند؛ بر اساس اسناد موزه بریتانیا، سنگ روزتا بخشی لوحی بزرگ بوده است که بر روی آن حکمی صادرشده از طرف یک شورای روحانیت، به منظور تایید موفقیت بطلمیوس پنجم (Ptolemy V) در اولین سال تاجگذاریاش به عنوان پادشاه، در سال 196 قبل از میلاد، حکاکی شده است.
دلیل اهمیت این لوح باستانی به نحوهی نگارش حکم صادرشده و حکاکیهای روی سنگ مرتبط است که در بخش آغازین نوشتهها به شکل هیروگلیفهای مصری بوده، در بخش بعدی از حروف دِموتیک یا همان الفبای سادهشده مصر استفاده شده، در ادامه متنِ دیگری به صورت هیروگلیف وجود دارد و در آخر هم حکم به زبان یونان باستان نوشته شده است.
یکسان بودن پیام و متن نوشتهها و تفاوت زبان نوشتاری این امکان را به ژان-فرانسوا شامپولیون (Jean-François Champollion)، دانشمندی فرانسوی داد که هیروگلیفهای مصری را در سال 1201 شمسی رمزگشایی کند و بررسی و مطالعه تعداد بیشماری از متون تمدن مصر باستان را که شامل این هیروگلیفها میشدند، ممکن سازد. برخلاف اصطلاح سنگ روزتا که برای بیان پیشرفت زودهنگام و ناگهانی در یک پروسه استفاده میشود، روند رمزگشایی نوشتههای لوح بسیار دشوار بود و در حدود 20 سال به طول انجامید. در ادامه جزئیات کشف و رمزگشایی این شی باستانی پرارزش را بررسی خواهیم کرد.
کشف سنگ روزتا
سنگ روزتا توسط یک افسر نظامی فرانسوی به نام پپر فرانسوا زاویر بوشا (Pierre François Xavier Bouchard)، در زمانی که او و زیردستانش در حال تخریب دیواری برای گسترش قلعه جولییَن در شهر بندری روزتا بودند، کشف شد. نیروهای فرانسوی به واسطه لشکرکشی ناپلئون به مصر و فتح موقت این کشور، در روزتا حضور داشتند و گروهی از دانشمندان هم که مشتاق کسب اطلاعات بیشتر در مورد این سرزمین ناشناخته بودند، ارتش را همراهی میکردند.
مالکیت سنگ روزتا که یکی از مهمترین اکتشافات در مدت حضور سه سالهی فرانسه در مصر بود، به مسئلهی مهمی در جنگ تبدیل شد. بر طبق اطلاعات موجود در کتاب رمزگشایی سنگ روزتا که توسط انتشارات دانشگاه کالیفرنیا در سال 1378 به چاپ رسیده است، سربازان بوشا به سرعت دانشمندان ناپلئون در قاهره را از کشف انجامشده، باخبر کردند. زمان زیادی از این اتفاق نگذشت که این دانشمندان و جامعه علمی آن زمان متوجه ارزش بالای سنگ روزتا برای رمزگشایی نوشتههای هیروگلیف تمدن مصر شدند.
با ضعیف شدن نیروهای فرانسوی در مصر، بریتانیا برای حفظ نفوذ خود در منطقه به این کشور لشکرکشی کرد و همانطور که انتظار میرفت، مالکیت اشیا باستانی کشفشده به مسئله مهمی در روند تقابل دو قدرت استعماری تبدیل شد. در سال 1180، ژنرالی فرانسوی به نام ژاک فرانسوا مِنو که در اسکندریه مشغول مقاومت در برابر ارتش بریتانیا بود، برای اطمینان از باقی ماندن سنگ روزتا در مالکیت فرانسویها، ادعا کرد که این شی جزو اموال شخصی اوست. در کتاب سنگ روزتا اشاره شده که در خلال کشمکشهای بین فرانسه و بریتانیا در آن زمان، شایعات و تهدیدهایی از اینکه فرانسویها ترجیح میدهند آثار باستانی مصر را تخریب کنند تا اینکه آنها را به بریتانیا بدهند، وجود داشت.
در نهایت، با امضا توافقنامه کاپیتولاسیون اسکندریه (Capitulation of Alexandria) که به فرمانروایی فرانسه بر مصر پایان داد، اشیای باستانی کشفشده به نیروهای بریتانیا تحویل داده شدند. سنگ روزتا هم که در میان این اشیا بود، در بهمن ماه سال 1180 به انگلستان منتقل شد و دو ماه بعد، در موزه بریتانیا قرار گرفت.
رمزگشایی سنگ روزتا
در دوره پادشاهی دودمان بطلمیوسی (Ptolemaic period) زبان یونانی به عنوان زبان رسمی و اداری استفاده میشد، حروف دموتیک در نگارشهای روزمره کاربرد داشتند و نامههای مذهبیون هم به خط هیروگلیف نوشته میشدند. باستانشناسان با داشتن اطلاعات اندکی در مورد زبانهای رایج در دوران ساخت لوح روزتا، از همان ابتدا اطمینان داشتند که هر سه متن نوشتهشده حاوی پیام واحدی به سه زبان مختلف است. از آن جایی که تنها حکاکیهای یونانی قابل ترجمه بودند، اولین قدم برای پردهبرداری از راز هیروگلیفهای مصری، رمزگشایی نوشتههای دموتیک بود. در سال 1181 محققی سوئدی به نام جی اِچ اَکربلاد (J.H. Akerblad) مقالهای را به چاپ رساند که در آن ترجمهی برخی از حروف دموتیک از طریق مقایسه آنها با زبان قبطی مدرن، ارائه شده بود. دانشمندی انگلیسی به نام توماس یانگ (Thomas Young) هم بین سالهای 1193 تا 1197 به تدریج برخی از نوشتههای لوح را ترجمه کرد و توانست نام بطلمیوس را در میان حروف پیدا کند. همچنین، یانگ قادر بود که به معانی قسمتهایی از نوشتههای هیروگلیف پی ببرد، اما کشف قاعده کلی نگارش متون برای او امکانپذیر نبود.
در آن دوران، مصر شناسان باور داشتند که هر هیروگلیف نشاندهنده یک کلمه جداست، اما همانطور که بعدها آشکار شد، برخی از هیروگلیفها برای بیان کلمات و یا ایدهها استفاده شده بودند، در حالی که برخی دیگر نشاندهنده صداهای همخوان یا همآوا بودند. سمبلهایی هم وجود داشتند که هر دو نقش را ایفا میکردند و نحوه تلفظ آنها به صورت کلمه یا حرف همخوان، به متن بستگی داشت.
همانطور که در کتاب لوح روزتا به آن اشاره شده، رمزگشایی اصلی توسط شامپولیون که در زمان کشف سنگ فقط 9 سال داشت، انجام شد. او که از برجستهترین متخصصان مصر باستان بوده و از سن 16 سالگی مقالاتی در مورد زبان شناسی مصر قدیم به چاپ رسانده بود، در سال 1193 در طی نامهای به انجمن سلطنتی انگلستان درخواست کرد که قالبی از سنگ روزتا را برای او ارسال کنند، اما به دلیل مساعد نبودن روابط دیپلماتیک بریتانیا و فرانسه در آن زمان، درخواست شامپولیون رد شد و او مجبور بود که با یک نسخهی حکاکی چاپشده، که حروف آن به وضوح قابلمشاهده نبودند، به رمزگشایی نوشتههای سنگ روزتا ادامه دهد.
با این حال، شامپولیون تسلیم نشد و علاوه بر بررسی نوشتههای لوح، متونی که توسط باستان شناسان دیگر جمعآوری شده بود را هم مرجع قرار داد. او به آهستگی و با در اختیار داشتن اسامی سلطنتی پادشاهان مصر در کنار متنهای مذکور، کشف کرد که هیروگلیفهای سنگ روزتا ترکیبی از سمبلهای معرفِ کلمات و نشانههای معرف ِ صداها بودند. در کتاب سنگ روزتا این طور آمده است که به ادعای یکی از اقوام شامپولیون، در روزی که این کشف بزرگ انجام شد شامپولیون پس از اعلام خبر رمزگشایی به برادرش از هوش رفت و تا پنج روز پس از این واقعه به هوش نیامد!
ژان-فرانسوا شامپولیون که کشف خود را در 5 مهر 1201 علنی کرد، ده سال بعد در سن 41 سالگی از دنیا رفت.
جایگاه سنگ روزتا در عصر حاضر
یافتههای شامپولیون تا زمانی که سنگی مشابه و با معروفیتی به مراتب کمتر در سال 1245 کشف شد، موضوع بحث و اختلافات علمی بود و به صورت صد درصدی مورد تایید قرار نگرفته بود؛ این سنگ که همانند لوح روزتا شامل نوشتههایی به زبانهای یونانی و دموتیک و حروف هیروگلیف بود، پس از کشف در تانیس (Tanis) مصر توسط مصر شناسی پروسیایی به نام کارل ریچارد لپسیوس موردبررسی قرار گرفت. سنگ تانیس به عنوان مرجعی برای کسب اطمینان از صحت ترجمه انجامشده از هیروگلیفهای سنگ روزتا استفاده شد و یافتههای شامپولیون را تایید کرد؛ سنگ تانیس اکنون در موزه مصر در قاهره نگهداری میشود.
اشتیاق بازدید از سنگ روزتا که هماکنون در موزه بریتانیا قرار دارد، همچنان ادامه دارد، در حالی که بررسیهای علمی هیروگلیفهای آن مدتهاست که متوقف شده است. مقامات مصری هم هرچند وقت یک بار، تقاضای بازگشت این لوح به خاک مصر را مطرح میکنند. در همین رابطه زاهی حواس (Zahi Hawass)، وزیر پیشین باستان شناسی مصر، در بیانهای در سال 1382، چنین اظهار کرده بود:
تمامی اشیا باستانی دزدیدهشده از مصر باید به مکان اصلیشان بازگردانده شوند.
زاهی اقدامات دیگری برای بازگرداندن سنگ روزتا به مصر انجام داده بود، اما وقایع مربوط به انقلاب این کشور در سال 1390 باعث شده که او از سمتش کنار گذاشته شود. تلاشهایی توسط باستان شناسانی مصری مانند احمد صالح، که جانشین زاهی شدند هم برای بازگرداندن اشیا باستانی خارجشده از مصر صورت گرفت که جدیدترین این تلاشها به سال 1393 برمیگردد. این در حالی است که بر اساس اطلاعات منتشرشده از سرویس خبری Cairo Post، موزه بریتانیا با استناد به توافقنامه سال 1349 یونسکو که حق بازپسگیری اشیا باستانی خارجشده از مصر، قبل از سال 1349 را از این کشور میگیرد، درخواستهای مربوط به بازگردانی سنگ روزتا را رد میکند.
اشیا باستانی دیگری که پس از امضا قرارداد سال 1349 به بیرون از مصر قاچاق شدهاند، به راحتی به این کشور پس فرستاد میشوند، اما آثار باستانی کشفشده در دوران استعماری قابل بازپسگیری نیستند.