سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیون دلاری برای رفع ناترازی برق کشور خبرساز شده است، اما یک کارشناس برجسته فاش میکند این مبلغ تنها بخش ناچیزی از مشکل را حل خواهد کرد.
تخصیص ۲۰۰ میلیون دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای احداث نیروگاههای خورشیدی، در نگاه اول گامی مثبت برای مقابله با کمبود برق به نظر میرسد. با این حال، بررسیهای کارشناسی نشان میدهد این مبلغ تنها قطرهای در دریای ناترازی برق کشور است. این سرمایهگذاری در بهترین حالت فقط نیم درصد از کسری عظیم شبکه برق را پوشش میدهد و راه حل اساسی محسوب نمیشود. مشکلات بزرگ ناشی از کمبود برق همچنان گریبانگیر بخشهای خانگی و صنعتی خواهد بود.
بهتازگی مهدی غضنفری رئیس هیاتعامل صندوق توسعه ملی از پرداخت اولین قسط ۲۰۰ میلیون دلاری برای توسعه زیرساختهای تولید برق خبر داد. اما سوال اصلی اینجاست که این رقم با توجه به هزینههای سنگین تجهیز نیروگاههای خورشیدی تا چه اندازه میتواند موثر باشد؟ هاشم اورعی استاد برق دانشگاه صنعتی شریف معتقد است این مبلغ برای جبران کسری ۲۴ هزار مگاواتی فعلی بسیار ناچیز است.
این سرمایهگذاری گره از مشکل ناترازی برق باز میکند؟
برای درک بهتر ابعاد ماجرا باید به اعداد و ارقام توجه کنیم. احداث هر کیلووات ظرفیت نیروگاه خورشیدی به حداقل ۳۰۰ دلار سرمایه نیاز دارد. با این حساب سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیون دلاری امکان ساخت یک نیروگاه ۶۰۰ مگاواتی را فراهم میکند. اما این تمام داستان نیست. نیروگاههای خورشیدی به دلیل نبود نور در تمام ساعات شبانهروز یک ضریب ظرفیت مشخص دارند که در ایران حدود ۲۲ درصد است.
- ژاپنیها حتی از زبالههای هستهای خود نیز برق میگیرند
- انقلاب انرژی در چین: بهرهبرداری از رآکتور هستهای کوچک برای برقرسانی شهری
- افزایش 50 درصدی نرخ سوخت نیروگاههای برق در سال جدید
- تحول سبز در عربستان با سرمایهگذاریهای کلان در انرژی پاک و تجدیدپذیر
- نیروگاه خورشیدی بسازید، از برق ۲۴ ساعته برای استخراج رمزارز استفاده کنید
این یعنی از ۶۰۰ مگاوات ظرفیت اسمی نصبشده تنها حدود ۱۲۰ مگاوات برق به صورت عملی تولید میشود. حالا این عدد ۱۲۰ مگاواتی را در کنار کسری ۲۴ هزار مگاواتی شبکه قرار دهید. نتیجه نشان میدهد این پروژه عظیم تنها نیم درصد از مشکل ناترازی برق را برطرف میکند. به عبارت دیگر برای حل کامل مشکل باید این پروژه ۲۰۰ بار دیگر تکرار شود.
تکرار اشتباهات گذشته؛ چرا تکیه بر یک منبع انرژی کافی نیست؟
به گفته دکتر اورعی تکیه کامل بر یک منبع انرژی برای جبران کمبود برق یک اشتباه راهبردی است. این رویکرد ما را به اشتباهات گذشته در مدیریت سبد انرژی کشور بازمیگرداند. برای مثال در دهههای قبل توسعه بیرویه نیروگاههای برقآبی باعث شد در سالهای خشک بخش بزرگی از ظرفیت تولید از مدار خارج شود. پس از آن وابستگی بیش از ۹۰ درصدی به نیروگاههای حرارتی کشور را با بحران تامین گاز مواجه کرد.
اکنون نیز تمرکز صرف بر انرژی خورشیدی بدون در نظر گرفتن محدودیتها میتواند همان اشتباهات را تکرار کند. تصمیمگیری در مورد سبد انرژی کشور باید بر اساس تحلیلهای دقیق علمی و اقتصادی باشد. انرژی خورشیدی و بادی ارزانترین منابع تولید برق در دنیا هستند اما باید سهم آنها در سبد انرژی به درستی مشخص شود.
راهکارهای موازی؛ از بهینهسازی تا مدیریت مصرف
در کنار توسعه انرژیهای تجدیدپذیر راهکارهای دیگری نیز وجود دارد. ایران بیش از ۱۷ هزار مگاوات نیروگاه گازی دارد که میتوان با تبدیل آنها به سیکل ترکیبی ظرفیت تولید را بدون مصرف گاز بیشتر افزایش داد. اما مهمتر از افزایش تولید مدیریت و بهینهسازی مصرف است. متاسفانه تاکنون هیچ اقدام موثری در این زمینه انجام نشده است.
علت اصلی ناترازی برق تمرکز سیاستگذاران بر افزایش تولید و غفلت از مدیریت مصرف است. قیمتگذاری دستوری و یارانههای سنگین انگیزه بهینهسازی را از بین برده است. هر کیلووات ساعت برق با هزینه ۵ هزار تومان تولید میشود اما با قیمت ۴۰۰ تومان به فروش میرسد. تا زمانی که این اقتصاد اصلاح نشود و راندمان تجهیزات برقی افزایش نیابد مسابقه میان تولید و مصرف همیشه به نفع مصرف خواهد بود.