Excoino
سریال جنایی دیدنی

معرفی 10 سریال جنایی دیدنی که ممکن است هرگز ندیده باشید

در این مطلب به سراغ ده سریال جنایی دیدنی رفته‌ایم که با کیفیتی بالا و روایت‌هایی کمتر دیده شده، شما را درگیر جهان تاریک خود خواهند کرد.

در گستره سریال‌های درام‌ جنایی که پیوسته با سیل آثاری تازه از اقصی نقاط جهان در حال گسترش است، گنجینه‌هایی درخشان و ارزشمند گاهی ناخواسته در سایه قرار می‌گیرند. این ژانر پرطرفدار اگرچه همواره بسیاری از تماشاگران را به خود جذب کرده، اما حجم بی‌سابقه تولیدات آن منجر شده تا انتخاب‌های بی‌شماری پیش روی مخاطبان قرار گیرد. همین تنوع، یافتن اثری درخور و متمایز را دشوار می‌سازد.

برای سالیان متمادی، آثار رویه‌محوری نظیر فرنچایزهای پرسابقه و موفق CSI یا Law & Order، بر این قلمرو حکمرانی می‌کردند و توانسته بودند جایگاه خود را در برنامه‌های تلویزیونی تثبیت کنند و وفاداری میلیون‌ها بیننده را به دست آورند. اما با طلوع عصر پلتفرم‌های استریم و گسترش دسترسی به تولیدات بین‌المللی، دریچه‌ای نو به سوی داستان‌گویی جنایی گشوده شد و اکنون شاهد ظهور آثاری هستیم که از قالب‌های سنتی فاصله گرفته و با رویکردهایی نوآورانه به ژانر جنایی موفق ظاهر شده‌اند.

متاسفانه بسیاری از این آثار به رغم برخورداری از فیلمنامه‌هایی بی‌نقص، کارگردانی‌های جسورانه و بازی‌های درخشان، در میان انبوه گزینه‌های موجود، فرصت دیده شدن و دستیابی به شهرت فراگیر را نیافته‌اند. در این مطلب از رسانه گجت نیوز قصد داریم شما را به سفری در میان همین ۱۰ اثر برگزیده و کمتر شناخته‌شده از دنیای درام‌های جنایی دعوت کنیم. ده سریال جنایی دیدنی لیست هرچند شاید تا امروز از دید شما پنهان مانده باشند، اما بی‌شک ظرفیت آن را دارند که تعریف شما از یک سریال جنایی بی‌نظیر را دگرگون سازند و شما را در اعماق داستان‌های پیچیده و هیجان‌انگیز خود غرق کنند.

فهرست مطالب

نگاهی به 10 سریال جنایی مهیج و دیدنی دو دهه اخیر

آنچه مجموعه‌های درام جنایی را که اغلب در سایه شهرت آثار پربیننده‌تر قرار گرفته‌اند متمایز می‌سازد، بیش از هر چیز در رویکرد عمیق و چندلایه آن‌ها به ماهیت جرم و پیامدهای آن نهفته است. بسیاری از این آثار نه تنها به خود جرم، بلکه به فرایند طاقت‌فرسای کشف حقیقت، چالش‌های کارآگاهان و بازپرسان، و بار سنگین عدالت بر دوش قربانیان و حتی متهمان می‌پردازند.

از دیگر وجوه برجسته این سریال‌ها می‌توان به ساختار روایی پیچیده و غیرخطی، توسعه‌ شخصیت‌های خاکستری و باورپذیر و فضاسازی‌های خاص اشاره کرد. کارگردانی و فیلم‌برداری نیز اغلب نقش محوری در این آثار ایفا می‌کنند و فضایی سنگین و پرتعلیق را برای روایت خلق می‌کنند که بیننده را تا پایان هر قسمت و هر فصل درگیر نگه می‌دارد. با دانستن تمامی این موضوعات، در ذیل به 10 سریال جنایی دیدنی اشاره می‌کنیم و خط داستانی آن‌ها را مرور خواهیم کرد.

10- ?Who Killed Sara (محصول سال ۲۰۲۱)

داستان‌هایی که با معماهای پیچیده و انتقام‌ گره خورده‌اند، همواره جایگاه ویژه‌ای در دل مخاطبان داشته‌اند و «چه کسی سارا را کشت؟» (?Who Killed Sara) نمونه‌ای برجسته از این دست آثار در کارنامه نتفلیکس محسوب می‌شود. در کانون این روایت، شخصیت الکس گوزمان قرار دارد؛ مردی که قربانی بی‌عدالتی شده و سال‌ها از عمر خود را در زندان به جرمی که از او سر نزده، گذرانده است.

روایت سریال دو محور اصلی را شامل می‌شود. نخستین محور معمای هولناک قتل سارا، خواهر الکس است که نه تنها نقطه آغازین درگیری‌های اوست، بلکه به عنوان یک زخم کهنه بر روح خانواده گوزمان سنگینی می‌کند. از سوی دیگر، داستان پرشور و بی‌وقفه انتقام الکس از عاملان اصلی این بی‌عدالتی و کسانی که زندگی او را تباه کرده‌اند محوریت دوم را شامل می‌شود. این دو لایه داستانی، هر کدام به تنهایی پتانسیل جذب مخاطب را دارند، اما ترکیب آن‌ها در کنار یکدیگر بیننده را تا انتهای مسیر پرپیچ و خم الکس همراه می‌سازد.

بیشتر بخوانید

در طول سه فصلی که از این سریال منتشر شد، پیچیدگی‌های طرح داستان لحظه‌ای فروکش نمی‌کند و هر قسمت لایه‌ای جدید از توطئه‌ها، رازهای خانوادگی و خیانت‌ها را آشکار می‌سازد. اما آنچه بیش از پیش به جذابیت سریال «چه کسی سارا را کشت؟» می‌افزاید، عمق و واقع‌گرایی نسبی شخصیت‌پردازی الکس گوزمان است. این ویژگی‌ها او را به شخصیتی ملموس تبدیل می‌کند که بیننده می‌تواند به راحتی با او همذات‌پنداری کند و در فراز و نشیب‌های مسیر انتقام و جستجوی حقیقت، شانه به شانه او حرکت کند.

9- The Fall (محصول سال ۲۰۱۳)

سریال جنایی دیدنی و جذاب «سقوط» (The Fall) با بازی درخشان جیمی دورنان، نمونه‌ای بارز از سریال‌هایی است که با وجود کیفیت بالا هرگز دیده نشده‌اند. این درام روان‌شناختی از همان ابتدا مخاطب را درگیر نبردی ذهنی و نفس‌گیر می‌کند و تا آخرین لحظه بیننده را درگیر نگه می‌دارد. کانون اصلی این روایت دراماتیک، تقابلی عمیق میان دو شخصیت محوری اثر است

در یک سو پل اسپکتر، با ایفای نقش جیمی دورنان، به عنوان قاتلی زنجیره‌ای و به شدت باهوش و خطرناک ظاهر می‌شود. در سوی دیگر استلا گیبسون با بازی گیلیان اندرسون، کارآگاهی مصمم و بی‌پرواست که به دنبال متوقف کردن اسپکتر و کشف حقیقت است. رویارویی این دو ذهن قدرتمند یک کشمکش روانی و فکری است که هر دو طرف را به چالش می‌کشد و به تدریج مرزهای اخلاقی و انسانی را برای آن‌ها و بیننده بازتعریف می‌کند.

این سریال تنها در سه فصل و مجموعاً هفده قسمت، داستانی فشرده و پرکشش را روایت می‌کند که آن را برای تماشای بی‌وقفه و غرق شدن کامل در فضای آن، بسیار مناسب می‌سازد. این فرم فشرده، باعث شده تا هر لحظه از سریال از اهمیت بالایی برخوردار باشد و هیچ صحنه‌ای بیهوده به نظر نرسد. اما آنچه به این اثر عمق و تاثیرگذاری دوچندان می‌بخشد، بازی‌های استثنایی اندرسون و دورنان به ویژه در صحنه‌هایی که به تعامل و رویارویی مستقیم آن‌ها اختصاص دارد، است.

8- The Breakthrough (محصول سال ۲۰۲۵)

سریال «دستاورد بزرگ» (The Breakthrough) که بر اساس کتابی به همین نام نوشته آنا بودین و پیتر شُلوند ساخته شده است، نمونه‌ای درخشان از این گونه آثار است که به محض ورود به پلتفرم نتفلیکس به سرعت گسترش یافت و قلب مخاطبان بی‌شماری را تسخیر کرد. داستان «دستاورد بزرگ» در قلب خود فاجعه‌ قتل وحشیانه‌ دو قربانی بی‌گناه به نام‌های «گونیلّا» و «آدانان» در شهر به ظاهر آرام و بی‌دغدغه‌ لینک‌شوپینگ سوئد را روایت می‌کند. این جنایت هولناک برای 15 سال همچون معمایی حل‌نشده باقی ماند و رفته‌رفته داشت به بایگانی سپرده می‌شد تا اینکه با دانش ژنتیک حیاتی دوباره یافت.

این سریال جنایی دیدنی با وجود آنکه یک بازنمایی دراماتیک از یک رویداد واقعی است، به طرز تحسین‌برانگیزی به جزئیات و عناصر حقیقی جنایت پایبند مانده است. این ویژگی سریال دستاورد بزرگ را از بسیاری از درام‌های جنایی فاصله می‌اندازد؛ چرا که هدف آن تنها سرگرم کردن نیست، بلکه بازسازی دقیق و گام به گام فرآیند واقعی حل پرونده است. از سرنخ‌های ناچیز اولیه گرفته تا پیچیدگی‌های تحلیل DNA و تطبیق آن با پایگاه داده‌های ژنتیکی، هر مرحله از تحقیقات با وسواس و دقت به تصویر کشیده شده است.

همچنین بخوانید

اما آنچه دستاورد بزرگ را فراتر از یک مستند جنایی صرف می‌برد و آن را به اثری همزمان جذاب و تکان‌دهنده تبدیل می‌کند، پرداختن به تأثیرات روانی و عاطفی فاجعه بر خانواده‌های قربانیان است. سریال تنها به جنبه‌های فنی حل پرونده بسنده نمی‌کند؛ بلکه با ورود به عمق رنج و اندوه خانواده‌هایی که سال‌ها در انتظار عدالت و حقیقت بودند، لایه‌های انسانی عمیق‌تری را به نمایش می‌گذارد.

7- The Gardener (محصول سال ۲۰۲۵)

سریال «باغبان» (The Gardener) یکی از جواهرات پنهان نتفلیکس است که با جرأت تمام به بررسی ابعاد تاریک ذهن یک قاتل سریالی می‌پردازد و همچنین لایه‌های عمیقی از عشق و تحول انسانی را نیز آشکار می‌سازد. محور اصلی داستان «باغبان» بر محوریت شخصیتی به نام «المر» می‌چرخد؛ مردی مرموز و به ظاهر آرام در حرفه گیاه‌شناسی که دانش خود را برای مقاصد شومی همچون قتل به کار می‌گیرد. آنچه المر را از سایر قاتلان سریالی در آثار مشابه متمایز می‌کند، ناتوانی او در درک و تجربه احساسات انسانی است. او جهانی را تجربه می‌کند که در آن عواطف و همدلی مفاهیمی بیگانه به نظر می‌رسند و همین خلأ عاطفی او را به یک آدم بی‌رحم کرده است.

در این داستان شخصیتی به نام «ویولتا» وارد زندگی المر می‌شود؛ معلمی بی‌گناه که ناخواسته به یکی از اهداف قربانیان آتی المر تبدیل می‌گردد. اما آنچه در ادامه رخ می‌دهد، فراتر از یک تعقیب و گریز ساده میان قاتل و قربانی است و رابطه‌ای پیچیده و غیرمتعارف میان این دو شکل می‌گیرد. فضای حاکم بر «باغبان» تاریک و آشفته است و همین اتمسفر سنگین، مخاطب را به عمق ذهن یک فرد اختلال‌گر می‌کشاند و به او اجازه می‌دهد تا جنبه‌های آزاردهنده و غیرانسانی شخصیت المر را از نزدیک لمس کند.

یکی از نقاط قوت این سریال، عملکرد بی‌نظیر آلوارو ریکو در نقش المر است. او به طور جذابی توانایی‌های بازیگری خود را به نمایش می‌گذارد و چالش ایفای نقش یک شخصیت فاقد احساسات را با موفقیت پشت سر می‌گذارد. ریکو نه تنها توانسته ویژگی‌های خاص و سرد شخصیت المر را به خوبی به تصویر بکشد، بلکه توانسته ظرایف و تحولات درونی این شخصیت را، به‌ویژه در مواجهه با عشق و آغاز تجربه احساسات برای نخستین بار به نمایش بگذارد.

6- The Glass Dome (محصول سال ۲۰۲۵)

سریال سوئدی «گنبد شیشه‌ای» (The Glass Dome) بی‌شک یکی از درخشان‌ترین آثار جنایی است که با ظرافت و پیچیدگی خاص خود، توانسته جایگاه ویژه‌ای در میان تریلرهای روانشناختی پیدا کند. داستان این سری در شهر کوچک و به ظاهر آرام «گرناس» سوئد رقم می‌خورد. شخصیت محوری داستان، «لیلا نس»، یک کارآگاه جنایی خبره و باتجربه است که پس از سال‌ها دوری، ناگزیر به زادگاه خود بازمی‌گردد. این بازگشت برای لیلا به مواجهه‌ای تلخ و اجتناب‌ناپذیر با یکی از دردناک‌ترین وقایع زندگی‌اش، یعنی ربوده شدن یک دختر جوان تبدیل می‌شود. این رویداد، نه تنها لیلا را در قامت یک کارآگاه درگیر یک پرونده پیچیده می‌کند، بلکه او را وادار می‌سازد تا با زخم‌های کهنه‌ گذشته‌ خود روبرو شود.

یکی از نقاط قوت این سریال جنایی دیدنی، ساختار روایی غیرخطی آن است که بین گذشته و حال لیلا در رفت‌وآمد است. این تکنیک نه تنها به روایت عمق می‌بخشد، بلکه حس تعلیق و رمزآلودی را در تمام طول سریال حفظ می‌کند. هر صحنه از زمان حال با تکه‌ای از پازل گذشته لیلا گره می‌خورد و به تدریج تصویری پیچیده از زندگی او، روابطش و رویدادهای سرنوشت‌سازی که او را به کارآگاه امروز تبدیل کرده‌اند آشکار می‌سازد.

بیشتر بخوانید

آنچه این سریال جنایی دیدنی را از بسیاری از درام‌های مشابه متمایز می‌کند، پیچیدگی و غیرقابل پیش‌بینی بودن هویت مجرم است. برخلاف بسیاری از سریال‌ها که در آن‌ها بیننده می‌تواند به سرعت قاتل را شناسایی کند، در این مجموعه، هویت مجرم تا پایان شش قسمت همچون یک راز سر به مهر باقی می‌ماند. هر بار که بیننده تصور می‌کند به یک نتیجه‌گیری قطعی رسیده است، رویدادی جدید یا اطلاعاتی تازه تمام فرضیات او را در هم می‌شکند.

5- Bloodhounds (محصول سال ۲۰۲۳)

سریال جنایی دیدنی «شکارچیان» (Bloodhounds)، محصولی از نتفلیکس و یکی از بهترین آثار اخیر با نقش‌آفرینی وو دو-هوان در دسته بهترین‌های ژانر جنایی قرار می‌گیرد. این سریال فراتر از یک داستان صرفاً اکشن، مبارزه برای عدالت را به تصویر می‌کشد که در بستری از خشونت‌های سازمان‌یافته و نزول‌خواری شهری جریان می‌یابد.

هسته اصلی داستان حول محور کیم گئون-وو می‌چرخد؛ بوکسور جوانی با استعداد که زندگی آرامش به ناگاه با تهدیدات و جنایات یک سازمان نزول‌خوار بدنام درهم می‌آمیزد. آنچه در ابتدا صرفاً تلاشی برای محافظت از مادرش در برابر این جنایتکاران حریص به نظر می‌رسد، به تدریج به مبارزه‌ای گسترده‌تر علیه سیستم فاسدی تبدیل می‌شود که زندگی بسیاری از بی‌گناهان را تباه کرده است.

یکی از جذاب‌ترین عناصر شکارچیان، همکاری و رفاقت شکل گرفته بین کیم گئون-وو و هونگ وو-جین است. وو-جین، که خود نیز از دنیای بوکس می‌آید، در این مسیر پرخطر به گئون-وو می‌پیوندد و این اتحاد، ستون فقرات عاطفی سریال را تشکیل می‌دهد. این رابطه نه تنها منبعی از شوخ‌طبعی و لحظات سبک‌تر در میان صحنه‌های اکشن پرتنش است، بلکه پشتوانه‌ای احساسی و قابل اتکا برای شخصیت‌ها و مخاطب فراهم می‌آورد. به رغم اینکه وو دو-هوان پیش از این بیشتر به خاطر ایفای نقش شخصیت‌های اصلی مرد مغرور و کاریزماتیک در درام‌های عاشقانه شناخته می‌شد، «شکارچیان» به وضوح نشان داد که او در ژانر اکشن نیز توانایی‌های بی‌نظیری دارد.

4- The Bridge (محصول سال ۲۰۱۱)

در میان آثاری که از سردی و پیچیدگی‌های ژانر جنایی اسکاندیناویایی بهره می‌برند، سریال «پل» (The Bridge) یک معیار برای درام‌های پلیسی-روانشناختی است. این سریال که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ در چهار فصل پیاپی به نمایش درآمد، با روایت‌های پرکشش و شخصیت‌پردازی‌های عمیق، جایگاهی ویژه در حافظه جمعی مخاطبان پیدا کرده است. این سریال جنایی دیدنی در هر فصل، کارآگاه برجسته بخش جنایی، «ساگا نورن» را در مواجهه با معمای قتلی تازه قرار می‌دهد.

اگرچه ساختار روایی «پل» ممکن است در نگاه اول تفاوت آشکاری با صدها سریال جنایی مشابه نداشته باشد، اما این سریال قدرت خود را از عواملی فراتر از یک داستان جنایی معمولی می‌گیرد. آنچه پل را به یک درام جنایی ماندگار تبدیل می‌کند، توانایی بی‌نظیر آن در خلق شخصیت‌هایی است که هر کدام جهان‌بینی منحصر به فرد خود را دارند.

همچنین بخوانید

نقش‌آفرینی مارن هگلو کاردونا در نقش ساگا نورن بی‌شک نقطه اوج این سریال است. ساگا نه تنها از نظر حرفه‌ای بسیار توانمند است، بلکه از نظر شخصیتی نیز ابعادی دارد که او را از کارآگاهان کلیشه‌ای جدا می‌کند. نحوه برخورد او با دیگران و نگاه بی‌پرده وی به حقایق و دشواری‌ها بار احساسی ویژه‌ای به داستان می‌بخشد. پل فراتر از یک داستان جنایی صرف، به دقت در چالش‌های انسانی و حرفه‌ای کار در نیروهای پلیس سرک می‌کشد. این سریال نه تنها به پیچیدگی‌های روند تحقیقات جنایی و معمای قتل می‌پردازد، بلکه فشارهای روانی، معضلات اخلاقی و تأثیر شغل بر زندگی شخصی کارآگاهان را نیز با جزئیات به تصویر می‌کشد.

3- Giri/Haji (محصول سال ۲۰۱۹)

در میان انبوهی از آثار جنایی که با هدف جذب مخاطب تولید می‌شوند، سریال «گیری/هاجی» (Giri/Haji)، به مثابه یک درام جنایی پیچیده و نفس‌گیر خودنمایی می‌کند. داستان این سریال پیرامون شخصیت کنزو می‌چرخد؛ کارآگاهی ژاپنی که در جستجوی برادر گمشده‌اش با نام یوتو به لندن سفر می‌کند. یوتو متهم به قتلی وحشتناک شده که قربانی آن عضوی از یک خانواده قدرتمند یاکوزا است. این اتهام، نه تنها زندگی یوتو را در معرض خطر قرار داده، بلکه تعادل شکننده میان دنیای زیرزمینی توکیو و زیرلایه‌های پنهان لندن را نیز به هم می‌ریزد.

در حالی که شایعات مرگ یوتو در حال گسترش است، کنزو باید در میان شبکه‌ای از دروغ‌ها و خیانت‌ها حرکت کند تا نه تنها حقیقت را کشف کند، بلکه بفهمد آیا برادرش واقعاً گناهکار است یا تنها یک اتهام گریبان او را گرفته است. یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت «گیری/هاجی»، توانایی آن در برقراری تعادل میان رازآلودگی پیرامون پرونده قتل و عمق بخشیدن به شخصیت‌ها است.

با وجود آنکه «گیری/هاجی» ممکن است گاهی اوقات از برخی کلیشه‌های رایج در ژانر جنایی، به‌ویژه در بخش مربوط به تبهکاران و پلیس بهره ببرد، اما نحوه پرداختن به این کلیشه‌ها و ادغام آنها با داستانی پر از پیچ و خم و غافلگیری، آن را به اثری متفاوت و درگیرکننده تبدیل کرده است. شخصیت‌پردازی بی‌نقص و چندلایه‌ای که فراتر از خوب و بد مطلق می‌رود، به همراه روایتی پرتعلیق که هر لحظه می‌تواند بیننده را با چرخشی غیرمنتظره روبه‌رو کند، این سریال جنایی دیدنی را از سایر آثار متمایز می‌کند.

2- Nine Puzzles (محصول سال ۲۰۲۵)

در میان تولیدات روبه‌رشد دیزنی‌پلاس در حوزه کی‌دراما، سریال «نه پازل» (Nine Puzzles) به عنوان یک تریلر روانشناختی برجسته و معمایی، جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است. داستان سریال به شکار قاتلی می‌پردازد که با هر جنایت، پازل‌های مرموزی را در صحنه جرم از خود به جای می‌گذارد و این امر، لایه پیچیدگی تازه‌ای به تحقیقات می‌افزاید.

محور اصلی روایت بر شخصیت کارآگاه یون ای-نا متمرکز است که مسئولیت تحقیق در این پرونده‌های قتل زنجیره‌ای را بر عهده می‌گیرد. با این حال، قتل‌های اخیر نه تنها یک چالش حرفه‌ای، بلکه یک آزمون روانی طاقت‌فرسا برای ای-نا محسوب می‌شود. هر جنایت تازه، خاطره تلخ و دردناک مرگ عمویش که به شکلی مشابه و مرموز به قتل رسیده بود را برای او تداعی می‌کند.

بیشتر بخوانید

ویژگی جذاب و متمایزکننده «نه پازل»، تمرکز عمیق آن بر مطالعه روانشناختی شخصیت‌ها است. این سریال از سطح صرف رمزگشایی از معمای قاتل پازلی فراتر می‌رود و به کنکاش در پیچیدگی‌های ذهنی و انگیزه‌های پنهان افراد می‌پردازد. در کنار تلاش برای کشف هویت و انگیزه‌های قاتل، رابطه پر از تنش و پیچیده میان ای-نا و کیم هان-سئوم نیز به عنوان یک عنصر محوری در داستان مورد توجه قرار می‌گیرد. علاوه بر این، بازی خیره‌کننده کیم دا-می و سون سو-کو در نقش‌های اصلی، به عنوان یکی از نقاط قوت بارز این سریال جنایی روانشناختی به شمار می‌رود. تبادل انرژی میان این دو بازیگر قدرتمند و واقعی است که داستان را به اوج هیجان و نفس‌گیری می‌رساند.

1- The Disappearance (محصول سال۲۰۱۷)

در میان انبوه آثار جنایی که در گوشه و کنار جهان تولید می‌شوند و غالباً در هیاهوی رقابت و تبلیغات گم می‌شوند، سریال کانادایی «ناپدید شدن» (The Disappearance) نمونه‌ای درخشان اما کمتر دیده شده است. داستان این سریال جنایی دیدنی حول محور ناپدید شدن ناگهانی آنتونی سالیوان، یک پسر بچه خردسال می‌گردد. این اتفاق در جریان یک فعالیت به ظاهر بی‌خطر و کودکانه، یعنی یک ماموریت پیدا کردن گنج خانوادگی رخ می‌دهد.

با پیشروی داستان و گسترش دامنه جستجو، رفته‌رفته رازهای پنهان و پیچیده‌ای که در دل روابط خانوادگی سالیوان‌ها و حتی در سطح جامعه نهفته است، فاش می‌شود. این افشاگری‌ها نه تنها به معمای اصلی داستان عمق می‌بخشند، بلکه لایه‌های جدیدی از شخصیت‌پردازی و درام انسانی را آشکار می‌کنند. سریال به تأثیر مخرب و عمیق روانی گم‌شدن یک کودک بر اعضای خانواده می‌پردازد؛ تأثیری که می‌تواند بنیان‌های عاطفی و ذهنی آنها را به چالش بکشد و آنها را در ورطه ناامیدی فرو ببرد.

از همان لحظه آغازین تا نقطه پایانی، داستان این درام جنایی سرشار از تعلیق‌های نفس‌گیر و پیچش‌های داستانی دردناک است. هر سرنخ جدید، هر کشف ناگهانی، و هر مواجهه با گذشته، می‌تواند مسیر روایت را به کلی تغییر دهد و بیننده را در حدس و گمان نگه دارد. سریال ناپدید شدن با وجود اینکه در زمان پخش خود شاید به دور از رادار بسیاری از مخاطبان قرار گرفت و آن‌طور که باید مورد تحسین واقع نشد، اما یک اثر عمیق، تأثیرگذار و شایسته‌ تماشا برای هر طرفدار جدی ژانر معمایی و جنایی است.

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*