غرب با تعریف نادرست از استقلال هوش مصنوعی، از رقبای خود عقب افتاده است و این رویکرد میتواند تسلطش را در میدان نبرد مدرن به خطر اندازد.
تحولات اخیر در جنگ روسیه و اوکراین، بهویژه در زمینه جنگ الکترونیک و کمبود نیروی انسانی، اهمیت استقلال واقعی هوش مصنوعی را بیش از پیش آشکار کرده است. درک اشتباه غرب از این مفهوم، آنها را در مقابل روسیه و چین آسیبپذیر میکند.
استقلال هوش مصنوعی واقعی چیست؟
در حوزه فناوری دفاعی، اصطلاحاتی مانند «سیستمهای بدون سرنشین» اغلب درک درستی از قابلیتهای واقعی ارائه نمیدهند. بسیاری از سیستمهای موسوم به «بدون سرنشین» (Unmanned Systems) تنها از راه دور کنترل میشوند و نیازمند هدایت لحظهای انسان هستند، نه اینکه خودشان پرواز کنند.
استقلال هوش مصنوعی واقعی مجموعهای از فناوریها (شامل حسگرها و الگوریتمهای هوش مصنوعی) است که درون یک موشک، پهپاد یا ربات تعبیه شده و به سیستم امکان میدهد کل یک مأموریت را بهتنهایی و بدون دستورالعمل انسانی یا اتکا به منابع داده خارجی (نظیر GPS) انجام دهد. این امر در شرایطی که مزیت قابل توجهی در میدان نبرد ایجاد کند، ضروری است. بهعبارت دیگر، یک سلاح یا وسیله نقلیه مستقل میتواند بهصورت بلادرنگ درک، تصمیمگیری و عمل کند تا وظایفی را که بهطور معمول نیازمند هدایت انسانی یا GPS هستند، به انجام برساند. اگر پهپاد هوش مصنوعی شما به اپراتور از راه دور یا اتصال دائم به ماهوارههای GPS برای یافتن هدف نیاز داشته باشد، در حقیقت مستقل نیست.
چرا استقلال هوش مصنوعی برای دفاع حیاتی است؟
استقلال هوش مصنوعی یک مزیت تاکتیکی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک است که چندین محدودیت مهم را برطرف میکند.
تهدیدات جنگ الکترونیک و پارازیت GPS جنگ الکترونیک مدرن، آسیبپذیری سلاحهای متکی بر سیگنالهای خارجی مانند GPS را آشکار کرده است. در اوکراین، نیروهای روسی با استفاده گسترده از پارازیت، هدایت GPS مهمات دقیق غربی را مختل کرده و اثربخشی آنها را بهشدت کاهش دادند. این تهدید جهانی است و دستگاههای پارازیتکننده قابل حمل حتی برای گروههای غیردولتی نیز در دسترس هستند. همانطور که کارشناس استقلال هوش مصنوعی، مایکل هوروویتز (Michael Horowitz)، مشاهده کرده، جنگ در اوکراین «کارایی سلاحهای مبتنی بر هوش مصنوعی و ضرورت آنها را» در محیطهایی که جنگ الکترونیک دشمن میتواند سیستمهای کنترل از راه دور را مختل کند، نشان داده است. تنها راهحل این است که ماشین به اندازه کافی هوش داخلی برای دفاع از خود داشته باشد.
کمبود اپراتور انسانیاستقلال هوش مصنوعی همچنین محدودیتهای انسانی را جبران میکند: کمبود اپراتورهای ماهر. اگرچه غرب صدها هزار پهپاد به اوکراین ارسال کرده، تبدیل این حجم از تجهیزات به مزیت در میدان نبرد، نیازمند تعداد زیادی خلبان آموزشدیده است که گلوگاه مهمی محسوب میشود. حتی پس از آموزش، اپراتورهای انسانی میتوانند تعداد محدودی مأموریت را قبل از خستگی یا افزایش خطر انجام دهند. استقلال واقعی به یک انسان اجازه میدهد تا چندین پهپاد را بهطور همزمان نظارت کند یا وظایف روتین را بدون کنترل مستقیم انسانی انجام دهد و در یک جنگ طولانیمدت حیاتی خواهد بود.
استقلال در لجستیک و تخلیه مجروح یکی از مزایای کمتر شناخته شده استقلال هوش مصنوعی، در لجستیک میدان نبرد و تخلیه پزشکی است. در اوکراین، وسایل نقلیه زمینی رباتیک در حال تغییر شکل پشتیبانی خط مقدم و انتقال مجروحان هستند. حدود ۴۷ درصد از مأموریتهای وسایل نقلیه زمینی بدون سرنشین اوکراین تاکنون شامل تحویل تدارکات یا تخلیه سربازان مجروح بوده است. این رباتها میتوانند به مناطقی بروند که هر وسیله نقلیه سرنشیندار یا حتی هلیکوپتر بلافاصله هدف قرار میگیرد و کمکهای حیاتی را سریعتر به مجروحان میرسانند. با این حال، وسایل نقلیه فعلی عمدتاً از راه دور کنترل میشوند و اگر لینک رادیویی یا سیگنال GPS را از دست بدهند، متوقف میشوند و سرباز مجروح را در معرض خطر رها میکنند. اینجاست که استقلال مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند جانبخش باشد.
موانع اکوسیستم در مسیر استقلال هوش مصنوعی غرب
اگر استقلال هوش مصنوعی تا این حد حیاتی است، چرا ایالات متحده و متحدانش هنوز آن را بهطور انبوه به میدان نبرد نفرستادهاند؟ مشکل، فقدان دانش فنی نیست، بلکه موانع اکوسیستم و سازمانی است که سرعت پیشرفت را کاهش داده.
- کمبود داده و سیلوها: هوش مصنوعی مدرن، بهویژه مبتنی بر یادگیری ماشین، به داده نیاز دارد. اما در حوزه استقلال دفاعی، کمبود مجموعه دادههای باکیفیت و قابل اشتراکگذاری برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی وجود دارد.
- محدودیتهای تست و رقابت: شرکتهای آمریکایی برای توسعه ناوبری مستقل، دسترسی محدودی به محیطهای واقعی تست دارند و با الزامات اداری سنگین و محدودیتهای سختگیرانه برای آزمایشات مواجه هستند. این در حالی است که استارتاپهای اوکراینی بهطور هفتگی سیستمهای خود را در میدان نبرد آزمایش و بهبود میبخشند.
- محدودیت در همکاری متنباز: در حالی که اکوسیستمهای متنباز محرک اصلی در نرمافزار و هوش مصنوعی هستند (مانند لینوکس یا تنسورفلو)، بسیاری از توسعهها در حوزه استقلال دفاعی محرمانه و اختصاصی باقی ماندهاند.
- محدودیتهای نظارتی: مقررات سختگیرانه، نظیر قوانین اداره هوانوردی فدرال (FAA)، آزمایش و استقرار پهپادهای مستقل در داخل کشور را دشوار کرده است. این موانع بوروکراتیک نوآوری را کند میکنند.
معماری هوشمند: کلید تسلط آینده
تکامل فناوری پهپاد و رباتیک بهسرعت هر ۱۸ تا ۲۴ ماه در حال پیشرفت است. این سرعت برای ارتشهایی که به چرخههای تدارکات دهها ساله عادت دارند، یک معضل جدی ایجاد میکند. راه حل، معماریهای هوشمند و مدولار است. صنعت دفاعی باید سیستمهای مستقل را از همان ابتدا با در نظر گرفتن قابلیت ارتقا طراحی کند؛ به این معنی که حسگرها، سختافزار محاسباتی و الگوریتمها را بتوان در میدان یا در مرکز تعمیر و نگهداری، بدون نیاز به تعویض کل پلتفرم، بهراحتی تعویض یا ارتقا داد. همچنین، فقدان نقشههای راه بلندمدت برای استقلال هوش مصنوعی یک مشکل است که مهندسان را در پیشبینی تهدیدات آینده با چالش مواجه میکند.
نسل بعدی استقلال هوش مصنوعی: فراتر از امروز
در افق ۵ سال آینده، «استقلال هوش مصنوعی» فراتر از پهپادهای امروزی خواهد رفت و تغییرات کیفی در قابلیتها ایجاد خواهد کرد که ماهیت جنگ را بازتعریف میکند.
- استقلال مأموریت و اهداف خودگردان: سیستمهای مستقل آینده نه تنها مأموریتها را اجرا میکنند، بلکه به تعریف آنها نیز کمک خواهند کرد. یک تیم پهپادی یا رباتیک میتواند قصد فرمانده را تفسیر کرده و بهترین راه برای دستیابی به آن را برنامهریزی کند.
- ادغام حسگرهای جدید: پلتفرمهای مستقل نسل بعدی با حسگرهای نوآورانه فراتر از دوربینها و رادارها، مانند تصویربرداریهای هایپراسپکترال یا مغناطیسسنجهای کوانتومی برای ناوبری بدون GPS، تقویت خواهند شد.
- مانورهای پرسرعت و با شتاب بالا: سلاحهای مستقل در سرعتها و شتابهای بسیار بالا عمل خواهند کرد، که هیچ خلبان انسانی قادر به تحمل یا واکنش بهموقع به آنها نیست. این امر خط بین مهمات و هواپیما را محو خواهد کرد.
- جنگ ضد ربات: در درگیریهای آینده، میدان نبرد شامل سلاحهایی خواهد شد که نه برای هدف قرار دادن انسانها، بلکه برای از بین بردن ماشینها طراحی شدهاند. این امر به توسعه پهپادهای شکارچی-قاتل، موشکها و سیستمهای هشدار اولیه تخصصی برای شناسایی و ردیابی پلتفرمهای بدون سرنشین منجر میشود.
- همجوشی حسگر و شبکهسازی در سطح بعدی: نیروهای مستقل آینده بهعنوان شبکههای مشبک عمل خواهند کرد و دادهها و تصمیمات را بهصورت بلادرنگ در هوا، زمین، دریا و فضا به اشتراک میگذارند. هر واحد بهعنوان گرهای در یک وب هوشمند بزرگتر عمل میکند و همکاری در تصمیمگیری را ممکن میسازد.
روسیه و چین درباره استقلال هوش مصنوعی آینده نظریهپردازی نمیکنند، بلکه فعالانه در حال ساخت آن هستند. آنها از قطعات و معماریهای تجاری موجود استفاده میکنند. تنها سوال این است که چه کسی ابتدا آنها را مقیاسبندی و مستقر خواهد کرد. در این رقابت، مسیر استراتژیک وزارت دفاع حیاتی است. اگر علائم تدارکات مبهم باقی بماند، صنعت بهینهسازی برای ارتقاهای افزایشی را ادامه خواهد داد، نه پیشرفتهای انقلابی. سرمایهگذاری در استقلال هوش مصنوعی واقعی نه تنها مزایای دفاعی، بلکه مزایای اقتصادی گستردهای نیز خواهد داشت.
گجت نیوز آخرین اخبار تکنولوژی، علم و خودرو 








