گزارشهای زیادی در مورد مشاهده بشقابپرندهها، اشیاء ناشناس پرنده (یوفو-UFO) و برخورد با فرازمینی ها وجود دارد. در سراسر اینترنت هم شواهدی را میتوان یافت که به شایعات وجود زندگی خارج از کره زمین دامن میزنند. این شواهد پرطرفدار نشاندهنده کنجکاوی و علاقهمندی مردم نسبت به مقوله فرازمینی ها است. به همین خاطر دانشمندان مشتاق به بررسی بیشتر این مسئله هستند.
باور گسترده مردم به وجود فرازمینی ها از اواخر دهه 40 میلادی با وقوع حادثه رازول در ایالت نیومکزیکو آمریکا و شایعات پروژه نظامی محرمانه ارتش این کشور در ایالت نیومکزیکو آغاز شد. اعتقاد به واقعی بودن یوفو ها تا امروز رشد فزایندهای داشته؛ در یک نظرسنجی تخمین زده شد که حدود 50 درصد از مردم جوامع غربی به وجود فرازمینی ها اعتقاد دارند و در کمال تعجب، آشکار شد که تعداد زیادی از مردم ادعا میکنند که توسط فرازمینی ها ربوده شدهاند!
اولین پرونده ربوده شدن توسط بیگانگان به سال 1961 برمیگردد که یک زوج آمریکایی به نام بتی و بارنی هیل (Betty and Barney Hill) ادعا کردند نور عجیبی را در آسمان دیدند که به آنها نزدیک شد و آنها را ربود؛ اما این تنها آغاز ادعاهای برخورد با فرازمینی ها بود. تمامی افرادی که این تجربه را گذراندند توصیف مشابهی ازآنچه اتفاق افتاد داشتند. همگی مدعیان، مانند خانم و آقای هیل، مدعی شدند که از ربوده شدن خود خاطرهای نداشتد و پس از پایان این رویارویی دچار آسیب روانی شدند.
در نظرسنجی که توسط مرکز نظرسنجی روپر (Roper Centre) در آمریکا، سی سال پس از اولین مورد ربوده شدن توسط آدم فضاییها صورت گرفت، نشان داده شد که 3.7 میلیون آمریکایی بر این باوراند که توسط بیگانگان ربوده شدند!
3.7 میلیون آمریکایی بر این باوراند که تجربه برخورد با فرازمینی ها را داشته اند
در مقابل، افرادی هستند که چنین ادعاهایی را دروغ میخوانند و مدعیان را متهم میکنند که برای سودجویی دست به چنین کارهایی میزنند؛ مانند فیلمی از کالبدشکافی یک آدم فضایی که در سال 1995 توسط شخصی به نام ری سانتیلی (Ray Santilli) منتشر شد که بعدها خود او بهدروغ بودن این فیلم اعتراف کرد.
حجم زیاد این ادعاهای ربوده شدن، دانشمندان را در ساختگی بودن آنها به شک انداخته و باعث شده که جستجوها برای توضیح علمی این پدیده بیش از پیش شدت یابد. در ادامه به بعضی از توجیهات علمی ارائهشده توسط روانشناسان نگاه نزدیکتری میاندازیم:
ویژگیهای شخصیتی
دانشمندان با این توجیه ادعا میکنند افرادی که از برخورد با فرازمینی ها و ربوده شدن توسط آنها سخن میگویند، گاهی اوقات در تشخیص اتفاقات واقعی از خیالات مشکلدارند و تفسیری غلط را به تجربیات مبهم خود نسبت میدهند. این توجیه، سلامت عقلی افراد موردنظر را زیر سؤال نمیبرد و تنها به از بین رفتن مرز واقعیت و خیال توسط آنها در شرایط خاص اشاره میکند. دلیل تحریف واقعیت توسط آنها میتواند تمایل ذاتی این افراد به خیالپردازی و یا اختلال گسستگی روانی باشد؛ افراد مبتلا به این اختلال در مواجهه با استرس و اتفاقاتی که تحمل آنها برایشان ساده نیست، قدرت واقعبینی را از دست میدهند و برای هضم واقعیت به خیالپردازی روی میآورند. دلیل به وجود آمدن این دو پدیده در افراد میتواند تجربیات سخت دوران کودکی و تحمل ضربه روانی در این دوران باشد که باعث میشود در بزرگسالی این افراد استعداد بیشتر برای تفسیر نابجای یک واقعه و نسبت دادن آن به نیروهای ماورا الطبیعه داشته باشند. بهعبارتدیگر، تجربه تماس این افراد با فرازمینی ها به ویژگیهای شخصیتی آنها نسبت داده میشود.
دانشمندان به این دلیل ادعای ربوده شدن بعضی افراد را به خیالپردازی نسبت میدهند که افراد مدعی، تماس خود با بیگانگان را به یاد نمیآورند و با کمک هیپنوتیزم قادر به یادآوری این تجربه میشوند. این در حالی است که دانشمندان معتقدند با هیپنوتیزم تنها میتوان فانتزیهای شخص را از ضمیر ناخودآگاه او به ضمیر خودآگاهش آورد. این فانتزیها که با ربوده شدن توسط فرازمینی ها و معاینه پزشکی توسط آنها آغاز میشوند و با سفر به سیارات مختلف و بازگشت به محل ربوده شدن تمام میشوند ممکن است از طریق داستانهای علمی تخیلی به ضمیر ناخودآگاه این افراد واردشده باشد.
حساسیت مغزی
توضیح دیگر ارائهشده نوروسایکولوژیکی است که این تجربه را به دو پدیده فلج خواب (که در عموم به بختک معروف است) و حساسیت لوب گیجگاهی نسبت میدهد.
پدیده اول، یعنی فلج خواب حالتی بین خواب و بیداری است که فرد در آن بیدار بودن را حس میکند ولی بر بدن خود کنترلی ندارد. این حالت اغلب با اختلال تنفسی همراه است که در آن شخص حس میکند وزنهای بر روی قفسه سینهاش قرار دارد و از تنفس عادیاش جلوگیری میکند. این عدم کنترل بر بدن باعث ایجاد حس محصور بودن شده که وقتی با اختلال تنفسی همراه میشود حس شدید ترس در فرد موردنظر ایجاد میکند. این حس ترس همراه با حس نداشتن کنترل بر بدن و سختی در نفس کشیدن، همان علائمی است که مدعیان ربوده شدن توسط آدم فضاییها از تجربه آنها صحبت میکنند.
پدیده دوم هم به حساس بودن لوب گیجگاهی بعضی افراد به فرکانسهای پایین مغناطیسی مربوط میشود. مایکل پرسینگر (Michael Persinger) عصبشناس از دانشگاه لارنشن کانادا (Laurentian University) از جمله افرادی است که تجربه ربوده شدن توسط فرازمینی ها را به افزایش فعالیتهای الکتریکی این لوب نسبت میدهد. او معتقد است که با تحریک این لوب میتوان به شخص حس تجربه ماورا الطبیعه داد. این تحریکات ممکن است به دلایل مختلف طبیعی اتفاق بیفتند.
شایانذکر است که توجیهات علمی گفتهشده، قصد دروغگو خطاب کردن مدعیان ربوده شدن توسط فرازمینی ها را ندارد. دانشمندان و محققان فعال در این زمینه فقط به دنبال شفافتر کردن مقوله فرازمینی ها هستند. آنها بهخوبی واقفاند که بسیاری از تجربیات برخورد با فرازمینی ها را نمیتوان با توضیحات علمی توجیه کرد.