بر اساس ترجمه آثار بر جای مانده از کتیبههای 20 هزار سالهی تمدن سومر باستان، پیدایش نسل انسان توسط موجودات فضایی صورت گرفته است !
آیا تا به حال این سوال را از خود پرسیدهاید که اصلیترین علت پیدایش نسل انسان چیست؟ بر اساس باورهای مذهبی در ادیان مختلف، خالقی توانا و مسلط به تمامی علوم شناخته شده و شناخته نشده، انسان را به عنوان اشرف مخلوقات به زمین فرستاد تا یک زندگی خداگونه را تجربه کنند. در بسیاری از متون و آثار بر جای مانده از ادیان مختلف، انسانها همواره به مهربانی، کمک به همنوع، بخشندگی و … تشویق شدهاند.
کتیبههای سومر باستان، پیدایش نسل انسان را به بیگانگان فضایی نسبت میدهند!
با این وجود، همچنان ابتدا و منشاء آفرینش در هالهای از ابهام قرار دارد. بر اساس چندین نوشتهی قدیمی بر روی کتیبههای باستانی، صدها هزار سال قبل و پیش از آنکه تاریخنگاران، شروع به ثبت و ضبط رویدادهای تاریخی کنند، گروهی از فضانوردان از گونههای فرازمینی به سیاره ما سفر کردهاند. اولین گونههای بیگانگان فضایی، در خلیج فارس به زمین نشسته و ضمن سفر به قاره آفریقا، سفر استعماری خود را برای استخراج طلا از اعماق زمین آغاز کردند.
امروزه، دو دیدگاه کاملا متفاوت به نظریه پیدایش نسل انسان وجود دارد:
1- گروهی از دانشمندان و افراد بر پایه باورهای “علمی” استدلال میکنند که حیات بر روی زمین، میلیونها سال پیش از ابتداییترین ارگانیسمهای زنده آغاز گردیده و اکنون به موجودی تکامل یافته و هوشمند با نام “انسان” تبدیل شده است.
2- برخی دیگر، خلقت انسان را به مداخله “الهی” نسبت میدهند. پیدایش نسل انسان و شکلگیری حیات بر روی زمین، حاصل یک طراحی بی نقص از سوی “خدا” است. آفرینندهای قادر و توانا که انسان، زمین، خورشید و … به دست او خلق شدهاند.
بر اساس متون مذهبی، انسانها توسط خالقی فوق پیشرفته و توانا ایجاد شدهاند، در اینجا توجه شما را به مواردی از آنان جلب میکنیم:
به عنوان یکی از نمونههای مذهبی، در کتاب پیدایش میخوانیم: (پیدایش 1:27)
پس خدا انسان را به صورت خود آفرید، او را به صورت خدا آفرید؛ ایشان را مرد و زن آفرید.
همانطور که پیشتر خواندیم، دو نظریه کاملا متفاوت برای نشانههای پیدایش نسل انسان بر روی زمین وجود دارد. از آنجا که جستجوی چندین سالهی حیات بیگانه در سیارات فرازمینی بیفایده بوده است، این سوال پیش میآید که به راستی منشأ اصلی موجودات هوشمندی با نام “انسان” در کره زمین کجا یا چه چیزی است؟ چرا با وجود مطالعه و بررسیهای چندین ساله بر عوامل پیدایش انسان در زمین و جستجوی حیات بیگانه در سایر نقاط کیهان، هنوز به پاسخی قاطع دست پیدا نکردهایم؟
اگر به باورهای مذهبی بسنده کنیم، امکان اثبات چنین چیزی در ذهنهای ما نمیگنجد؛ چرا که ما انسانها در برابر یک آفرینندهی توانا و قادر، ظرفیتی بسیار محدود داشته و نمیتوانیم تواناییهای او را در ذهن خود به خوبی درک کنیم. با این وجود، بخش بزرگ و بسیار وسیعی از جمعیت ساکن بر روی کره زمین، صرف نظر از نوع ادیان یا مذاهب، به طور قطع بر یقین انسان را حاصل خلقتی بی نقص از سوی خداوند میدانند.
اما اگر در آیندهای دور یا نزدیک، نسل جدیدی از موجودات بیگانه کشف شوند، در این صورت آیا باز هم میتوانیم خود را اشرف مخلوقات و موجودات برتر بنامیم؟
بسیاری از متون باستانی که بعدها قسمتهایی از آن به عنوان کتاب مقدس، متون ادیان مسیحیت را تشکیل دادند، پیدایش نسل انسان را به عنوان موجودی “خلق شده” معرفی میکنند. از طرفی در کتاب مقدس Popol Vuh از مایاها، انسان به صورت “طراحی شده توسط موجوداتی دیگر” معرفی شده است.
خلقت انسان در قرآن کریم – سوره العلق:
به نام خداوند بخشنده و مهربان
بخوان به نام پروردگارت که آفرید (1)
انسان را از علق آفرید (2)
بخوان و پروردگار تو کریمترین [کریمان] است (3)
همان کس که به وسیله قلم آموخت (4)
آنچه را که انسان نمى دانست [بتدریج به او] آموخت (5)
با دقت در سوره العلق از قرآن کریم، باز هم به نشانههایی شگفتآور، از دخالت مستقیم خداوند در تکامل فهم و دانش انسان میرسیم. به واقع چنین نکات ریز و قابل تأملی، در بسیاری از متون مذهبی در ادیان مختلف به وضوح دیده میشوند.
از طرفی سوال دیگری که مطرح میشود این است که آیا میتوان ارتباطی میان خداوند یکتا و خدایان مصر و یونان باستان پیدا کرد؟ شاید مطالعهای بر کتیبههای باستانی از سومر باستان، بتوانند ما را در این زمینه راهنمایی کنند.
موجوداتی از تمدنهای بیگانه در نقاط دور کیهان، علت اصلی پیدایش نسل انسان هستند! آیا اولین انسانها، ساختهی آنوناکیها بودهاند؟ آیا ادعاهای مطرح شده در رابطه با بازگشت آنوناکی به زمین حقیقت دارد؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر نوشتههای باقی مانده از کتیبههای سومری حقیقت داشته باشند؟ اکنون توجه شما را به نوشتههای زکریا سیتچین، به عنوان مترجم این کتیبهها جلب میکنیم.
همه چیز از سیاره مرموز نیبیرو شروع میشود، سیارهای که به عنوان سیاره ایکس شناخته شده و دارای مداری بیضی شکل در منظومه شمسی ماست. شکل گردش این سیاره به دور خورشید به گونهای است که آن را هر 3600 سال یک بار، در نزدیکترین نقطه از سیاره زمین قرار میدهد. ساکنین این سیاره دارای شکل و شمایلی مشابه با زمینیان بوده و به طور متوسط قد آنان 2.5 متر است.
در حدود 450 هزار سال قبل، ساکنین سیاره نیبیرو از وجود معادن بسیار غنی طلا، در سیاره زمین مطلع شدند. از این رو گروهی از مردان خود را برای یک سفر استعماری به زمین ارسال کرده و در خلیج فارس به زمین نشستند.
مسافرین زمین، تعداد 8 شهر بزرگ را بر روی سیاره مادری ما ایجاد کردند. Enki که در باورهای سومریان باستان به عنوان خدای “علم” شناخته میشود، قسمتهایی از آرایش ژنتیکی نیبیروییها را بر روی موجودات زمینی اعمال کرد و از آنان گونههایی هوشمند و پیشرفته را ساخت. علت اصلی طراحی چنین موجوداتی در آن زمان، استفاده از آنها به عنوان کارگران معدنچی بوده است.
بر اساس نوشتههای ترجمه شده از سوی زکریا سیتچین، شهرهای ساخته شده توسط بیگانگان، در جریان طوفان بزرگ (داستان حضرت نوح) در حدود 30 هزار سال قبل، به کلی از بین رفتند.
بر اساس آثار بر جای مانده از گفتههای سومریان باستان ، زمانی وجود داشت که در کره زمین هیچ انسانی به شکل موجودات امروزی وجود نداشت. هیچ خبری از تمدن و فناوری نبود و تنها ساکنین زمین، حیواناتی وحشی بودند. هزاران سال قبل، بیگانگان فضایی در قالب یک گروه 50 نفره از آنوناکیها به زمین آمدند. آنها در حدود 445 هزار سال قبل، از سیاره نیبیرو به زمین آمده و در خلیج فارس فرود آمدند.
گاهشمار آنوناکی – سفر به زمین (ترجمه از زکریا سیتچین)
450 هزار سال پیش از میلاد مسیح
پس از جنگهایی طولانی مدت، اتمسفر سیارهی نیبیرو شروع به تخریب کرده و آن را به محیطی خصمانه برای زندگی تبدیل کرد. آنوناکیها برای ترمیم آن به طلا احتیاج داشتند. بنابر گفتههای محققین، ما انسانها نیز میتوانیم با استفاده از نانو ذرات طلا، لایهی ازن را ترمیم کنیم.
445 هزار سال پیش از میلاد مسیح
بیگانگان فرازمینی به زمین آمده و پایگاه خود را در اِریدو (محلی باستانی در جنوب میانرودان) مستقر ساختند تا در ادامه از خلیج فارس طلا استخراج کنند. این گروه به دست Enki، پسر Anu رهبری میشد.
416 هزار سال پیش از میلاد مسیح
استخراج طلا با مشکل مواجه شد که در پی این اتفاق Anu همراه با پسر دیگرش با نام Enlil به زمین آمدند. آنو تصمیم گرفت که فرآیند استخراج طلا در آفریقا و در طی ماموریتی تحت عنوان Terran ادامه پیدا کند.
400 هزار سال پیش از میلاد مسیح
در بین النهرین جنوبی تعداد 7 کشور توسعه یافته بودند. از جمله مهمترین آنها میتوان به Sipar, Nippur و Shuruppak اشاره کرد. پس از آنکه فرآیند استخراج طلا به پایان رسید، با استفاده از سفینههایی مخصوص آنان را به سیاره مادر ارسال کردند.
جالب است بدانید که در میان کتیبههای بر جای مانده از سومریان باستان، یک فهرست کاملا دقیق از تمامی پادشاهان زمین کشف گردیده که برخی از این پادشاهها، چندین هزار سال بر زمین حکومت کردهاند!
پس از رانده شدن پادشاهی از بهشت به کره زمین، اولین پادشاه سومری در شهر اریدو، Alulim نام داشت. او در حدود 28 هزار و 800 سال حکومت کرد! Alaljar به عنوان پادشاه بعدی، 36 هزار سال حاکمیت را بر عهده داشت و دو پادشاه بعدی در مجموع 64 هزار و 800 سال در زمین به حکومت پرداختند.
بررسی این اسناد باستانی، یک زمان تاریخی را توصیف میکنند که طی آن، موجوداتی ناشناخته برای هزاران سال در زمین حکمرانی کردهاند. در برخی موارد، خدایان آنها برای چندین هزار سال در یک منطقه حکمرانی کردهاند؛ درست در زمانی که خدایان و انسانها با همدیگر در زمین زندگی میکردند! نظر شما در این باره چیست؟ آیا به نظر شما این احتمال وجود دارد که هزاران سال قبل، گونهای پیشرفته از موجودات بیگانه، منجر به پیدایش نسل انسان شده باشند؟